گزارش باکس آفیس: «جان ویک 3» اکرانش را با بهترین درآمد روز پنجشنبه این مجموعه آغاز کرد
در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی افتتاحیهی Pokemon Detective Pikachu و جدیدترین آمار فروش Avengers: Endgame صحبت میکنیم. همراه ما باشید.
پُرفروشترین تازهاکران این هفته «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (Pokemon Detective Pikachu) است که اکرانش را با کسب ۵۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار افتتاحیه شروع کرد. اگرچه امید میرفت که «کاراگاه پیکاچو» به افتتاحیهی غافلگیرکنندهای دست پیدا کند و اگرچه افتتاحیهی حدودا ۴۱ میلیونی این فیلم در بازار چین باعث تعجب شده است، اما محصولِ ۱۵۰ میلیون دلاری لجندری و برادران وارنر موفق شده تا با این رقم، بهترین افتتاحیه در بین فیلمهای ویدیو گیمی را به دست بیاورد. افتتاحیهی «کاراگاه پیکاچو» یازده میلیون دلار بیشتر از افتتاحیهی ۴۷ میلیون دلاری فیلم «توم ریدرِ» آنجلا جولی در سال ۲۰۰۱ است. افتتاحیهی «کاراگاه پیکاچو» با احتساب نرخ تورم بین اولین فیلم اقتباسی «پوکمون» با ۵۵ میلیون دلار افتتاحیه و «توم ریدر» با ۷۵ میلیون دلار افتتاحیه، در جایگاه دوم بهترین افتتاحیهی فیلمهای ویدیو گیمی قرار میگیرد. اگر این فیلم عملکردی مثل «کونگ: جزیرهی جمجمه» داشته باشد، فروش نهایی ۱۶۰ میلیون دلاریاش در گیشه خانگی پیشبینی میشود. «کاراگاه پیکاچو» تا حالا ۱۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرده است. این فیلم با عملکردی شبیه به «رمپیچ» میتواند افتتاحیهی جهانی ۱۶۱ میلیون دلاریاش را به مجموعِ جهانی ۴۵۶ میلیون دلار در پایان اکرانش تبدیل کند. در این صورت «کاراگاه پیکاچو» با عبور از درآمدِ ۴۳۳ میلیونی «وارکرفت»، به پُرفروشترین فیلم ویدیو گیمی گیشهی جهانی تبدیل میشود.
مقالات مرتبط آیا مجموعه «جانوران شگفتانگیز» میتواند از «جنایات گریندلوالد» جان سالم به در ببرد؟محاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸ «ترمیناتور ۶» و «آواتار ۲» باید چه درسهایی از Alita: Battle Angel بگیرند؟فیلم Dune برای موفقیت باید از کدامیک از اشتباهات Blade Runner 2049 دوری کند؟موفقترین فیلم های سال 2018 در باکس آفیس16 شکست بزرگ در باکس آفیس سال 2018
دومین تازهاکران هفته اما کمدی «کلاهبرداری» (The Hustle) که کارش را با رقم نه چندان هیجانانگیزِ ۱۳ میلیون و ۵۳۶ هزار دلار آغاز کرد. این فیلم که آن هاتاوی و رِبل ویلسون را بهعنوان بازیگرانِ اصلیاش دارد، بازسازی زنانهی فیلم «لاتهای کثیف فاسد»، محصول ۱۹۹۸ است. افتتاحیهی ۱۴ میلیون دلاری این فیلم حدودا برابر با افتتاحیهی ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری بازسازی «آنسوی عرشه» (Overboard) از سال گذشته است و اگر این فیلم بتواند عملکردی شبیه به «آنسوی عرشه» داشته باشد، به درآمد خانگی ۴۶ میلیون دلار دست پیدا میکند. «کلاهبرداری» ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرده است. سومین تازهاکران این هفته کمدی «پامز» (Poms) که برخلاف انتظارها، قرار نیست به «باشگاه کتابخوانی» (Book Club) امسال تبدیل شود. این فیلم که به زنانِ ساکنِ یک خانهی سالمندان میپردازد که تلاش میکنند تا با تشکیل دادن گروه چیلرلیدینگ خودشان، ثابت کنند که هیچوقت برای دنبال کردن آرزوهایشان دیر نیست، ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار بهعنوان افتتاحیه کسب کرد و سر از جایگاه ششم جدول در آورد. اگر این فیلم عملکردی شبیه به «باشگاه کتابخوانی» که سال گذشته به ۶۸ و نیم میلیون دلار درآمد از ۱۳ و نیم میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد داشته باشد، ۲۶ میلیون دلار تو گیشهی خونگی خواهد فروخت. سومین تازهاکرانِ جدول این هفته فیلم زندگینامهای «تالکین» (Tolkien)، محصول فاکس سرچلایت است که اکرانش را با کسب حدود ۲ میلیون دلار افتتاحیه، از جایگاه نهم جدول شروع کرد. «تالکین» فقط در صورتی میتوانست در گیشه سری توی سرها در بیاورد که بهطرز استثناییای مورد تحسینِ منتقدان قرار میگرفت که خب، چنین اتفاقی نیافتاده است.
اما در زمینهی فیلمهای قدیمی، بگذارید برایتان از «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) بگویم که ۶۴ میلیون دلار دیگر در سومین آخرهفتهی نمایشش کسب کرد؛ رقمی که به معنای سقوط آزاد ۵۷ درصدی این فیلم نسبت به درآمد ۱۴۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاریاش از هفتهی گذشته است که خبر بدی است. افت فروش ۵۷ درصدی «بازی پایانی» در آخرهفتهی سومش بیشتر از افت فروش هفتهی سوم ۴۵ درصدی « جنگ اینفینیتی» است. با این وجود، «بازی پایانی» بعد از ۱۷ روزی که از اکرانش میگذرد، با کسب ۷۲۴ میلیون دلار، درآمد ۶۷۹ میلیونی «جنگ اینفینیتی» و درآمد ۷۰۰ میلیونی «بلک پنتر» را پشت سر گذاشت و پایینتر از «آواتار» و «نیرو برمیخیزد»، جایگاه سوم پُرفروشترین فیلمهای گیشهی خانگی را به چنگ آورد. «بازی پایانی» اما ۱۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر هم از کشورهای خارجی به دست آورد و مجموع فروش خارجیاش را به یک میلیارد و ۷۶۰ میلیون دلار رساند. «بازی پایانی» با ۲ میلیارد و ۴۸۵ میلیون دلاری که تا حالا در دنیا به دست آورده است، با عبور از «تایتانیک»، فقط «آواتار» را بالاتر از خودش میبیند. قدرتمندترین قهرمانان مارول فقط به ۳۰۲ میلیون دلار دیگر نیاز دارند تا فیلمِ جیمز کامرون را در گیشهی جهانی پشت سر بگذارند. اما این آمار در حالی مربوطبه فروشِ «بازی پایانی» تا روزِ یکشنبهی این هفته بود که این فیلم ۵ میلیون و ۷۲۳ هزار دلار دیگر هم در روز سهشنبه به دست آورد که بهمعنی ۲۲ درصد رشد فروش نسبت به درآمد ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاریاش در روز دوشنبه و افت فروش ۵۴ درصدی نسبت به سهشنبهی هفتهی گذشته است. درواقع این رقم کمتر از درآمدِ ۶ میلیون و ۲۵۸ هزار دلاری سومینِ سهشنبهی «بلک پنتر» و کمتر از درآمدِ ۶ میلیون دلاری سومین سهشنبهی «جنگ اینفینیتی» است. به این ترتیب نوزدهمینِ روزِ اکرانِ «بازی پایانی» به اولین روزی تبدیل میشود که این فیلم درآمد کمتری نسبت به «جنگ اینفینیتی» داشته است. با این وجود، «بازی پایانی» در حالی بعد از ۱۹ روزی که از اکرانش میگذرد، ۷۳۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی فروخته که با اختلاف در جایگاه سوم پُرفروشترین فیلمهای گیشهی آمریکای شمالی قرار میگیرد و احتمالا همین الان که در حال خواندن این مطلب هستید، از مرز ۷۴۴ میلیون دلار هم عبور کرده است.
اگر «بازی پایانی» حداقل ۱۶ میلیون دلار دیگر در جریانِ چهارمین آخرهفتهی اکرانش به دست بیاورد، به درآمدِ ۲۴ روزهی ۷۶۰ میلیون دلار دست پیدا میکند تا بالاخره «آواتار» را پشت سر بگذارد. حتی اگر فیلم افت فروشی ۵۳ درصدی را در هفتهی چهارمش تجربه کند (درست مثل «جنگ اینفینیتی» و «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»)، آن وقت میتواند به حدود ۳۰ میلیون دلار درآمدِ آخرهفتهی چهارم و مجموعِ ۲۴ روزهی ۷۸۰ میلیون دلار دست پیدا کند؛ در آن صورت عبورِ این فیلم از مرز ۸۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی تا زمان آغاز اکران «علاالدین» ردخور نخواهد داشت. این در حالی است که اگر فیلم بهجای «جنگ اینفینیتی»، به عملکردِ مشابهاش با «جنگ داخلی» ادامه بدهد، به ۲/۳۸ برابرِ افتتاحیهاش دست خواهد یافت که بهمعنی ۸۵۳ میلیون دلار درآمد نهایی خواهد بود و در صورتی که تا پایانِ اکرانش، عملکردی شبیه به «جنگ اینفینیتی» داشته باشد، فروشی نزدیک به ۸۸۶ میلیون دلار یا ۲/۴۸ برابر افتتاحیهاش پیشبینی میشود. هر دو سناریو، «بازی پایانی» را در بین «هالک باورنکردنی» (۱۳۴ میلیون از ۵۵ میلیون افتتاحیه)، «مرد آهنی ۲» (۳۱۲ میلیون از ۱۲۸ میلیون افتتاحیه)، «مرد آهنی ۳» (۴۰۸ میلیون از ۱۷۴ میلیون افتتاحیه)، «ثور: دنیای تاریک» (۲۰۶ میلیون از ۸۶ میلیون افتتاحیه) و «اونجرز: دوران اولتران» (۴۵۹ میلیون از ۱۹۱ میلیون افتتاحیه) قرار میدهند؛ مشکلی نیست، اما حقیقت این است که «بازی پایانی» قرار نیست تا به اندازهی دیگر فیلمهای مارول که ۲/۶ تا ۲/۹ برابر افتتاحیهشان فروختهاند بادوام باشد؛ فیلمهایی که عبارتاند از «ثور» (۱۸۱ میلیون از ۶۵ میلیون افتتاحیه)، «کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو» (۱۷۱ میلیون از ۶۵ میلیون افتتاحیه)، «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» (۲۵۹ میلیون از ۹۵ میلیون افتتاحیه)، «دکتر استرنج» (۲۳۲ میلیون از ۸۵ میلیون افتتاحیه)، «نگهبانان کهکشان ۲» (۳۹۰ میلیون از ۱۴۶/۵ میلیون افتتاحیه)، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۳۳۴ میلیون از ۱۱۷ میلیون افتتاحیه)، «ثور: رگناروک» (۳۱۵ میلیون از ۱۲۲ میلیون افتتاحیه)، «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۹ میلیون از ۲۵۸ میلیون افتتاحیه) و «کاپیتان مارول» (۴۲۵ میلیون از ۱۵۴ میلیون افتتاحیه). و البته «بازی پایانی» هیچوقت قرار نبود تا به جمعِ آن دسته از فیلمهای مارول که ۳ برابر افتتاحیهشان فروختهاند بپیوندد؛ فیلمهایی که شامل «مرد آهنی» (۳۱۸ میلیون از ۱۰۲ میلیون افتتاحیه)، «اونجرز» (۶۲۳ میلیون از ۲۰۷ میلیون افتتاحیه)، «نگهبانان کهکشان» (۳۳۳ میلیون از ۹۴ میلیون افتتاحیه)، «انتمن» (۱۸۱ میلیون از ۵۸ میلیون افتتاحیه) و «بلکپنتر» (۷۰۰ میلیون از ۲۰۲ میلیون افتتاحیه) میشوند.
خلاصه اگر اتفاق معجزهآسایی نیافتد، «بازی پایانی»، جای «جنگ اینفینیتی» را بهعنوان کمدوامترین فیلمی که با بیش از ۲۰۰ میلیون دلار افتتاحیه شروع به کار کرده است را میگیرد. تمام اینها در حالی است که «بازی پایانی» همزمان لقب بادوامترین فهرستِ فیلمهایی که با ۲۷۵، ۳۰۰ و ۳۵۰ میلیون دلار افتتاحیه شروع به کار کردهاند را نیز به دست میآورد. اما «جنگ اینفینیتی» و «بازی پایانی» در حالی پشت سر هم تمام رکوردهای دنیای سینمایی مارول را شکستند که نباید فراموش کنیم دیزنی و مارول با چه حرکتِ تبلیغاتی هوشمندانهای به این هدف دست پیدا کردند؛ یکی از فاکتورهای تأثیرگذار در افزایشِ فروشِ مجموعههای سابقهدار ارائهی یک قسمتِ فینال است. کافی است فیلم جدید یک مجموعه بهعنوانِ «قسمت آخر» معرفی شود تا آن فیلم نسبت به قسمتِ قبلیاش با افزایش فروش مواجه شود. حالا حتما هم لازم نیست تا آن فیلم واقعا قسمتِ آخرِ مجموعه باشد؛ درست مثل «خشن ۷» که در حالی بهعنوان فینالِ مجموعه معرفی شد و به پُرفروشترین فیلم مجموعه تبدیل شد که مدتی بعد «سریع و خشن ۸» ساخته شد. اما کاری که دیزنی و مارول انجام دادند این بود که دو بار پشت سر هم از فاکتور «قسمت فینال» برای شکستنِ رکوردهای مجموعهشان استفاده کردند. همگی میدانیم که پروژهای که در ابتدا بهعنوان قسمت اول و دوم «اونجرز: جنگ اینفینیتی» معرفی شده بود، بعدا به دو فیلم «متفاوت» با دو عنوانِ مستقل تبدیل شد. معلوم نیست آیا دیزنی از ابتدا چنین تصمیمی گرفته بود یا افت فروشِ دو قسمتِ آخرِ «هانگر گیمز» باعث شد تا دو فیلم اونجرزِ جدیدش را در ظاهرِ فیلمهای متفاوت از یکدیگر عرضه کند؛ هرچه بود، خیلی زود مشخص شد که «اونجرز ۴»، عنوانِ متفاوتی خواهد داشت و یکجورهایی یک فیلم مستقل خواهد بود. دیزنی و مارول طوری رفتار میکردند که انگار نه انگار که «اونجرز ۴» ادامهدهندهی داستانِ نیمهتمامِ «اونجرز ۳» خواهد بود. در نتیجه متریالهای تبلیغاتی «جنگ اینفینیتی» کاملا روی معرفی آن فیلم بهعنوانِ قسمت آخرِ سه فاز اولِ دنیای سینمایی مارول تمرکز کرده بودند. همهچیز روی اینکه «جنگ اینفینیتی» ایستگاه آخرِ این قهرمانان خواهد بود تاکید میکرد و حساب ویژهای روی جنبهی نوستالژیک مجموعه باز کرده بود. همین که «جنگ اینفینیتی» در نزدیکی سالگردِ ۱۰ سالگی «مرد آهنی» اکران میشد هم باعث شد تا استفاده از نوستالژی دنیای سینمایی مارول بهعنوان سوختی برای هرچه شعلهورتر کردنِ هیجان طرفداران دربارهی تماشای به سرانجام رسیدن این کاراکترها به اوجِ خودش برسد.
عادلانه بودن یا نبودنِ این حرکت جای بحث دارد، اما مارول برای متفاوت نشان دادنِ «جنگ اینفینیتی» نسبت به «دوران اولتران» چارهی دیگری نداشت؛ «دوران اولتران» به این دلیل به فروش کمتری نسبت به قسمت اول «اونجرز» (۴۵۹ میلیون دلار در خانه) دست پیدا کرد، چون هیچ فاکتورِ درگیرکنندهی دیگری به جز اینکه یک فیلم اونجرز دیگر بود نداشت. بنابراین «اونجرز»بودن برای «جنگ اینفینیتی» کافی نبود. این فیلم باید هویتِ مستقلِ خودش را در مقایسه با دو اونجرز قبلی میداشت و آن هم عملکردش بهعنوان فینالِ سه فازِ اول دنیای سینمایی مارول بود. اما به محض اکرانِ «جنگ اینفینیتی»، همگی خیلی زود متوجه میشدیم که مارول سرمان را کلاه گذاشته است. «جنگ اینفینیتی» بیش از اینکه پایانِ سه فاز اولِ دنیای سینمایی مارول باشد، حکم آغازی بر پایانِ ماجرا را داشت. فهمیدیم «اونجرز ۳» و «اونجرز ۴» به اندازهی «هانگر گیمز: مرغمقلد ۱» و «مرغمقلد ۲»، یک فینالِ دو تکه شده هستند که مارول موفق شده بود تا با نامگذاری متفاوت آنها، توهمِ مستقل بودنشان را در سینماروها ایجاد کند. متوجه شدیم «جنگ اینفینیتی» با یک کلیفهنگر به پایان میرسد. بنابراین چیزی که در ظاهر بهعنوان «تونی استارک و یادگاران مرگبار ۲» معرفی شده بود، درواقع «تونی استارک و یادگاران مرگبار ۱» بود؛ این حرکتِ مارول حکم یک دروغِ مصلحتی بیضرر و زیان را داشت که مشخصا باتوجهبه عدم سقوط آزاد فیلم بعد از افتتاحیهی ۲۵۸ میلیون دلاریاش، باعث عصبانیتِ طرفداران نشد. مارول موفق شد با رساندنِ «جنگ اینفینیتی» به ۲ میلیارد و ۴۸ میلیون دلار فروش جهانی که شامل ۶۷۹ میلیون دلار درآمد خانگی میشد، از این حرکتِ تبلیغاتی فریبکارانه قسر در برود. اما چالشِ بعدی مارول این بود که حالا «اونجرز: بازی پایانی» را باید چگونه تبلیغات کنند؟ بالاخره آنها قبلا سرِ «جنگ اینفینیتی» از فاکتور «قسمت آخر» استفاده کرده بودند. آیا میتوانستند دوباره از آن استفاده کنند؟ اولین کاری که مارول انجام داد این بود که اکثرِ متریالهای تبلیغاتیاش را روی ۳۰ دقیقهی ابتدایی «بازی پایانی» متمرکز کرد و در رابطه با اتفاقاتِ مهم فیلم سکوت اختیار کرد. دلیلش این بود که آنها به خاطرِ کلیفهنگرِ فیلم قبلی (تانوس نیمی از هستی را نابود میکند)، از چیزی بهره میبردند که میتوانست جای آنها حرف بزند. همه بعد از دیدنِ کلیفهنگر فیلم قبلی بدونِ توضیح سازندگان میدانستند که فیلم جدید دربارهی چه چیزی خواهد بود (زدن ردِ تانوس و بازگرداندن همهچیز به حالت گذشته). بنابراین آنها میتوانستند هر چیزی که مربوطبه «چگونگی»، «چه زمانی» و «چرایی» این مأموریت میشد را از متریالهای تبلیغاتی حذف کنند. اما مارول حتی با این وجود، دوباره «بازی پایانی» را بهعنوان قسمتِ آخرِ سه فاز اول دنیای سینماییاش معرفی کرد؛ حتی با وجود اینکه قبلا همین سال گذشته این برگبرنده را سر «جنگ اینفینیتی» خرج کرده بود.
یکی از دلایلِ قسر در رفتنِ مارول از انجام دوباره این کار این بود که آنها میدانستند تا وقتی که «بازی پایانی» از لحاظ کیفی به اندازهی «جنگ اینفینیتی» خوب باشد، طرفداران و عموم سینماروها اهمیتی به اینکه دفعهی قبلی دروغ تحویل گرفته بودند نخواهند داد. درواقع آنها کاری کردند تا طرفداران و عموم سینماروها با خودشان بگویند «تا باشد از این دروغها!». دلیلِ بعدی این است که مارول مواد لازم برای تکرارِ این حرکت را داشت. آنها «اونجرز: بازی پایانی» را بهعنوانِ قسمتِ آخرِ سه فاز اول دنیای سینمایی مارول معرفی نکردند، بلکه تمرکزشان را روی معرفی این قسمت بهعنوان ایستگاه آخرِ استیو راجرز، تونی استارک، ثور، بلک ویدو و هاوکآی گذاشتند. هرچه «جنگ اینفینیتی» بهعنوان قسمتِ آخرِ کل مجموعه معرفی شد، تمرکز این یکی روی یک سری کاراکترهای بهخصوص بود. پس مارول یکجورهایی همان فاکتورِ «قسمت آخر» را دوبار به شکل یکسان تکرار نکرد، بلکه نسخههای متفاوتی از آن را اجرا کرد. تصمیم مارول برای دو قسمتی کردنِ فینالِ مجموعهاش، در صورتی که به اذیت شدن مخاطبان از کلیفهنگرِ فیلم منجر میشد، حرکتِ خطرناکی میبود. اگرچه معمولا قسمتِ دوم فینالهای دو قسمتی مثل «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» و «گرگ و میش: سپیدهدم ۲» که مردم از قسمت اولشان راضی بودهاند، عملکردِ خوبی در گیشه دارند، اما همزمان فیلمهای مثل «هانگر گیمز: مرغمقلد قسمت دوم» و «ماتریکس: انقلابها» را هم داریم که عدم رضایتِ مخاطبان از قسمتهای قبلیشان، منجر به افت فروششان شد. «جنگ اینفینیتی» اما بهطور کلی با استقبال طرفداران و عموم سینماروها مواجه شد و «بازی پایانی» هم همانطور که قول داده بود، نقشش بهعنوانِ قسمتِ آخر سه فاز اولِ دنیای سینمایی مارول را با موفقیت انجام داد. در نتیجه مارول و دیزنی موفق شدند تا هر دو فیلم را با ترفندِ «قسمت آخر» عرضه کرده و دوبار پشت سر هم از افزایشِ فروشی که از استفاده از این ترفند سرچشمه میگیرد بهره ببرند. شگفتانگیزترین نکتهی ماجرا این است که افتتاحیهی «بازی پایانی» (۳۵۷/۱ میلیون دلار) رشد فروش بزرگتری نسبت به «جنگ اینفینیتی» (۲۵۸ میلیون دلار) در مقایسه با رشد فروش «یادگاران مرگبار ۲» (۱۶۹ میلیون دلار) نسبت به قسمت اولِ «یادگاران مرگبار» (۱۲۵ میلیون دلار) را حتی با وجود اینکه این دو فیلم اولین فیلمهای سهبعدی مجموعه «هری پاتر» بودند، تجربه کرد.
اما از «اونجرز ۴» که بگذریم، بگذارید از «جان ویک ۳: پارابلوم» (John Wick: Chapter 3 – Parabellum) برایتان بگویم که پنجشنبه شب اکرانش را با کسب رقم عالی ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار پیشنمایشهای پنجشنبه آغاز کرد. این رقم منهای آخرین فیلم «گرگ و میش» و چهار فیلم «هانگر گیمز»، در جایگاه اول بهترین درآمد پنجشنبهی تاریخ استودیوی لاینزگیت قرار میگیرد و تقریبا دو برابر درآمدِ پنجشنبهی ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری «جان ویک ۲» در سال ۲۰۱۷ است که درنهایت به ۳۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار افتتاحیهی سه روزه دست پیدا کرد؛ افتتاحیهای که بیش از دو برابرِ افتتاحیهی ۱۴ میلیون دلاری قسمت اول «جان ویک» در سال ۲۰۱۴ بود. پس این مجموعه که استودیوهای لاینزگیت و سامیت، آن را بهطور اتفاقی به دست آوردند (آنها این فیلم را پنج هفته قبل از اکرانِ خانگیاش خریدند) حالا به جایی رسیده که قسمت به قسمت، اسکانسهای بیشتری جمع میکند. اگرچه درآمدِ پنجشنبهی «جان ویک ۳» به این معنا نیست که افتتاحیهی این فیلم سه برابرِ افتتاحیهی قسمت دوم خواهد بود، اما به این معنی است که سینماروها هنوز علاقهی قابلتوجهای به مجموعه اکشنهای تحسینشده و پُرسروصدای کیانو ریوز دارند. این در حالی است که یکی از نقاط برتری «جان ویک ۳» نسبت به قسمتهای قبلیاش این است که این فیلم حکم فیلمِ بزرگِ اصلی این آخرهفته را خواهد داشت. قسمت اول «جان ویک» در حالی در سال ۲۰۱۴ روی پرده رفت که در بین جمعیت دیده نمیشد و هنوز به مجموعهای که سری توی سرها در خواهد آورد تبدیل نشده بود. آن فیلم به زور و زحمت توانست با استفاده از نقدهای قویاش، ایجادِ سروصدای رسانهای و معرفی خودش بهعنوان فیلمی که حکم بازگشتِ کیانو ریوز در جایگاه قهرمان اکشنی که در دههی ۹۰ با آن شناخته میشد را داشت، افتتاحیهی پیشبینیشدهی ۷ میلیون دلاریاش را دو برابر کند، اما با این وجود کارش را یک پله پایینتر از فیلم ترسناک «ویجی» (Ouija)، محصول بلامهوس و یونیورسال، در جایگاه دوم جدول آغاز کرد. آن فیلم که یک هفته قبل از هالووین اکران شده بود، با کسب ۱۹ میلیون دلار افتتاحیه، به ۵۰ میلیون دلار درآمدِ خانگی دست یافت.
«جان ویک» هم بد ظاهر نشد. آن فیلم که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، نهتنها ۴۳ میلیون دلار در خانه و ۸۶ میلیون دلار در دنیا فروخت، بلکه بعد از کشف شدن بهعنوان یک جواهرِ نادیدهگرفتهشده در دورانِ پسا-اکرانِ سینماییاش، «جان ویک ۲» را در موقعیتِ تبدیل شدن به یک دنبالهی موفق و رسیدن به درآمدی غیرمنتظره قرار داد. و همین اتفاق هم افتاد. بااینحال، «جان ویک ۲» حتی با کسب افتتاحیهی عالی ۳۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار هم نتوانست به پادشاهِ آخرهفتهی اکرانش تبدیل شود. چرا که مجبور بود با افتتاحیهی ۵۵ میلیون دلاری «لگو بتمن» و افتتاحیهی ۴۶ میلیون دلاری «پنجاه طیف گری» دست به یقه شود. «جان ویک ۲» درنهایت به ۹۲ میلیون دلار فروش خانگی و ۱۷۱ میلیون دلار درآمد جهانی از ۴۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد و بهلطفِ گیشهی موفق، نقدهای فوقالعاده مثبت و کلیفهنگرِ هیجانانگیز نهاییاش، فیلم سوم را به یکی از موردانتظارترین فیلمهای هالیوود تبدیل کرد. حالا لاینزگیت «جان ویک ۳» را در جریانِ آخرهفتهی پیش از آخرهفتهی تعطیلاتِ «روز یادبود» اکران کرده است که یکی از آخرهفتههای خوب سال است. چرا که فیلمها بعد از افتتاحیهی قویشان، در آخرهفتهی دومشان بهدلیل تعطیلات، با افت فروش کمتری مواجه میشوند. البته نباید فراموش کنیم که نهتنها «بیگانه: کاوننت» و «ددپول ۲» که در آخرهفتهی مشابهای با «جان ویک ۳» اکران شدند، نتوانستند دوام پایداری را تجربه کنند، بلکه با اغاز اکرانِ فیلم ترسناک/ابرقهرمانی «برایتبرن» (Brightburn) در جریان آخرهفتهی روز یادبود و «گودزیلا: پادشاه هیولاها» در سی و یکم ماه می، وضعیتِ «جان ویک ۳» در دورانِ پسا-افتتاحیهاش در هالهای از ابهام قرار دارد. هرچه هست، فعلا بالاخره یک فیلم «جان ویک» داریم که حکم بزرگترین فیلمِ آخرهفتهی افتتاحیهاش را خواهد داشت. البته تا وقتی که فیلمها خوب بفروشند، ردهبندیشان در جدول اهمیت ندارد، اما «جان ویک ۳» نهتنها شانس این را دارد تا برای اولینبار در تاریخ این مجموعه، در صدرِ جدول قرار بگیرد، بلکه به فیلمی تبدیل شود که به فرمانروایی «اونجرز: بازی پایانی» در صدر جدول پایان میدهد. عدم وجود رقیبِ سرسختی دربرابر «جان ویک ۳» میتواند بهمعنی ظاهر شدن نسبی این فیلم فراتر از انتظارات باشد. اگرچه نمیخواهیم زیادی جوگیر شویم، اما اگر این فیلم موفق شد تا به افتتاحیهای بهتر از ۴۰ میلیون دلاری که پیشبینی شده دست پیدا کند، نباید شوکه شویم.
اگر «جان ویک ۳» با رشدِ درآمدِ افتتاحیهای شبیه به چیزی که «مأموریت غیرممکن: فالاوت» (۶۲ میلیون دلار) در مقایسه با «مأموریت غیرممکن: قوم سرکش» (۵۵ میلیون دلار) تجربه کرد یا «افراد ایکس ۲» (۸۵ میلیون دلار) در مقایسه با «افراد ایکس: آخرین ایستادگی» (۱۰۲ میلیون دلار) تجربه کرد مواجه شود، آن وقت افتتاحیهی ۳۵ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. اما اگر فیلم با رشد درآمد افتتاحیهای شبیه به چیزی که «اولتیماتوم بورن» (۶۹ میلیون دلار) در مقایسه با «برتری بورن» (۵۲ میلیون دلار) یا «ذرهای آرامش» (۶۷ میلیون دلار) در مقایسه با «اسکایفال» (۸۸ میلیون دلار) تجربه کرد روبهرو شود، افتتاحیهی ۴۰ میلیون دلاریاش انتظار میرود. هر اتفاقی بیافتد، مسئله این است که لاینزگیت بعد از شکستِ «هلبوی» (Hellboy) و بیتفاوتی سینماروها به «لانگ شات» (Long Shot)، به مجموعهی پرچمدارشان برای نجات دادنشان نیاز دارد و خوشبختانه باتوجهبه نقدهای فوقآلعاده مثبتی که روی دیدن فیلم در سینما تاکید میکنند، طرفداران قابلاطمینان و پرسونای کیانو ریوز که بیوقفه در حال رشد کردن در فرهنگ عامه است، دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. حالا که حرف از ریوز شد یادمان نرود که خود او هم دوست دارد که بعد از تبدیل شدن «کپیها» (Replicas) به یکی از بدترین فیلمهایش در گیشه، «جان ویک ۳» را به یکی از بهترین فیلمهایش در گیشه تبدیل کند. درواقع اگر «جان ویک ۳» بتواند به هر افتتاحیهای بیشتر از افتتاحیهی ۳۰ و نیم میلیون دلاری «دراکولای برام استوکر» (Bram Stoker’s Dracula) دست پیدا کند، آن وقت در جایگاه اول بهترین افتتاحیههای غیرماتریکسی کارنامهی ریوز و پشت سر «ماتریکس: انقلابها» (۴۸ میلیون دلار) و «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (۹۱ میلیون دلار) در جایگاه سوم بهترین افتتاحیههای او با حساب ماتریکسها قرار میگیرد و آن را با احتساب نرخ تورم، در ردهی هفتم بهترین افتتاحیههای کیانو ریوز جای میدهد.کیانو ریوز دوست دارد بعد از تبدیل شدن «کپیها» (Replicas) به یکی از بدترین فیلمهایش در گیشه، «جان ویک ۳» را به یکی از بهترین فیلمهایش در گیشه تبدیل کند
در این صورت، «جان ویک ۳» جایی پشت سر «روزی که زمین ایستاد» (۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۸ / ۳۸ میلیون دلار به نرخ امروز)، «کنستانتین» (۳۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵ / ۴۱ میلیون دلار به نرخ امروز)، «ماتریکس» (۲۷ میلیون دلار در سال ۱۹۹۹ / ۴۸ میلیون دلار به نرخ امروز)، «دراکولای برام استوکر» (۳۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۲ / ۶۴ میلیون دلار به نرخ امروز)، «ماتریکس: بارگزاری مجدد» (۴۸ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ / ۷۰ میلیون دلار به نرخ امروز) و «ماتریکس: انقلابها» (۹۱ میلیون دلار در سال ۲۰۰۳ / ۱۳۴ میلیون دلار به نرخ امروز) قرار میدهد. در حال حاضر سؤال این است که آیا «جان ویک ۳» میتواند به درآمدی بالاتر از ۴۸ میلیون دلار دست پیدا کرده و جایی بالاتر از افتتاحیهی «ماتریکس» (با احتساب نرخ تورم) و افتتاحیهی خام «ماتریکس: انقلابها» قرار بگیرد؟ تحلیلگران فکر میکنند باتوجهبه درآمد پنجشنبهاش، این اتفاق دور از ذهن نیست. حدود ۶ و نیم سال پیش، «ربودهشده ۲» (Taken 2) که با نقدهای افتضاحی مورد استقبال قرار گرفت، کارش را با کسب ۴۹ میلیون دلار افتتاحیه (۵۵ میلیون دلار به نرخ امروز) شروع کرد؛ هرچند در حال حاضر آدمهای کمتری در مقایسه با سال ۲۰۱۲ به سینما میروند. سال گذشته «مأموریت غیرممکن: فالاوت» در حالی بعد از درآمد پنجشنبهی ۶ میلیون دلاریاش به ۶۱ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت که سه سال قبل، «مأموریت غیرممکن: قوم سرکش» بعد از درآمد پنجشنبهی ۴ میلیون دلاریاش، به ۵۵ و نیم میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کرد. اگر «جان ویک ۳» بتواند عملکردی شبیه به «فالاوت» داشته باشد، افتتاحیهی ۵۹ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود و اگر شبیه به «قوم سرکش»، «جیسون بورن» (۵۹ میلیون دلار افتتاحیه از ۴/۳ میلیون دلار درآمد پنجشنبه) یا «اسپکتر» (۷۰ میلیون دلار افتتاحیه از ۵/۳ میلیون دلار درآمد پنجشنبه) ظاهر شود، افتتاحیهی حدودا ۸۰ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. «جان ویک ۳» فقط کافی است افتتاحیهای بیشتر از ۴۳ میلیون دلار داشته باشد تا بتواند کلِ درآمد قسمت اول «جان ویک» را در آخرهفتهی افتتاحیهاش پشت سر بگذارد.
منبع : زومجی
0 دیدگاه