گزارش باکس آفیس: درآمد اکران مجدد «اونجرز 4» برای تضمین عبورش از «آواتار» کافی نبود
در گزارش باکس آفیس این هفته، فیلم ترسناک Annabelle Comes Home ضعیفترین افتتاحیهی این مجموعه را تجربه کرد و درآمد اکران مجدد Avengers: Endgame برای تضمین عبورش از Avatar کافی نبود. همراه ما باشید.
گزارش باکس آفیس این هفته را با «آنابل به خانه میآید» (Annabelle Comes Home)، محصول برادران وارنر و نیولاین شروع میکنیم که بعد از آغازِ نه چندان دلگرمکنندهای که تجربه کرد، در روزهای شنبه و یکشنبه بهبود پیدا کرد و به افتتاحیهی چهارشنبه تا یکشنبهی قابلقبول ۳۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دست یافت. این رقم برابر با همان چیزی است که خود برادران وارنر پیشبینی کرده بود و اگرچه تحلیلگران باتوجهبه اینکه این فیلم حکم کراساوری بین مجموعهی «آنابل» و «کانجرینگ» را دارد، انتظار عملکرد بهتری را از آن داشتند ام باز همین رقم هم به اندازهی کافی خوب است. همچنین این فیلم ترسناک که با ۲۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده، ۴۵ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرد تا به مجموع افتتاحیهی جهانی ۷۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار برسد. سومین فیلم «آنابل» که نقش پیشدرآمدِ اولین فیلم «کانجرینگ» را دارد و حتی وِرا فارمیگا و پاتریک ویلسون هم در نقش مکمل در آن حضور دارند، در جریان افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی واقعیاش ۲۰ میلیون دلار کسب کرد، اما افتتاحیهی پنج روزهی ۳۱ میلیون دلاریاش آنقدر به افتتاحیهی ۳۷ میلیون دلاری قسمت اول «آنابل» در سال ۲۰۱۴ و افتتاحیهی ۳۵ میلیون دلاری «آنابل: خلقت» در سال ۲۰۱۷ نزدیک است که باعث ترس و وحشت نشود. تحلیلگران فکر میکنند که یکی از مهمترین دلایلِ عملکرد ضعیفتر «آنابل به خانه میآید» در مقایسه با فیلمهای قبلی به خاطر «راهبه» (The Nun) است؛ سال گذشته «راهبه» در حالی تقریبا توسط اکثر منتقدان بهطور یکصدا بهعنوان بدترین فیلم مجموعه معرفی شد که همزمان با کسب ۳۶۶ میلیون دلار در دنیا، موفقترین فیلم مجموعه از لحاظ تجاری هم بود. اما تاریخِ باکس آفیس ثابت کرده است که وقتی یک فیلم با استقبال بدی از سوی منتقدان و تماشاگرانش مواجه میشود، این موضوع به گیشهی دنبالهاش آسیب میرساند. «راهبه» در حالی به موفقیتِ تجاری غولآسایی دست یافت که دنبالهی «احضار ۲» و «آنابل: خلقت»، (اولی بهترین فیلم مجموعه و دومی پیشرفت قابلتوجهای نسبت به قسمت قبل حساب میشد) بود و قرار بود روی راهبهی شرورِ آن فیلم که حکم مهمترین آنتاگونیست مجموعه را داشت تمرکز کند. پس طبیعی بود که «راهبه» با بهره بردن از اعتماد فوقالعادهای که دو فیلم قبلی در طرفداران ایجاد کرده بود مردم را به سینماها کشاند، اما سؤال این بود که چند درصد از کسانی که با هیجان به تماشای آن رفته بودند، به همان اندازه راضی و خشنود از سینما خارج شدند؟
مقالات مرتبطمحاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸گزارش باکس آفیس: تمام دلایل شکست «دارک فینیکس»گزارش باکس آفیس هفته گذشته: دلیل شکست دنبالههای تابستان امسال چیست؟
برای مثال «بتمن علیه سوپرمن» در حالی به موفقیتی تجاری دست یافت که همزمان به مقدمهچینی شکستِ تمامعیار «جاستیس لیگ» تبدیل شد. یا مثلا «اره ۵» که خیلی بد بود یکی از دلایلی بود که «اره ۶» که خیلی خوب بود با استقبال قابلقبولی در گیشه مواجه نشد. از یک طرف امکان دارد که مشکل از اکران مجدد «اونجرز: بازی پایانی» و «بازی بچگانه» باشد که مقداری از تماشاگرانِ «آنابل ۳» را دزدیدهاند و از طرف دیگر میتواند به خاطر این باشد که تم مذهب در این فیلم حضور کمرنگتری در مقایسه با «راهبه» و «آنابل: خلقت» دارد. دوباره باید تاکید کرد که اگرچه افتتاحیهی «آنابل ۳» به اندازهی کافی خوب است، اما همزمان مثل این میماند که «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی»، افتتاحیهی کمتری در مقایسه با هر دو فیلمهای «مرد آهنی» و هر دو فیلمهای «کاپیتان آمریکا» داشته باشد. اما این احتمال هم وجود دارد که این فیلم کمی دوام بهتری در کشورهای خارجی داشته باشد یا حتی در آنجا واقعا با استقبال آتشینی مواجه شود. «آنابل ۳» تا حالا ۴۱ درصد از درآمدِ جهانیاش را از کشورهای خارجی به دست آورده است، اما معمولا نسبتِ تقسیم درآمد این مجموعه در گیشهی خانگی و گیشهی خارجی، ۳۳ به ۶۷ است. اگر «آنابل ۳» عملکردی شبیه به «اولین پاکسازی» (۶۹ و نیم میلیون دلار از ۳۱ میلیون دلار افتتاحیهی پنج روزه) داشته باشد، میتواند به ۶۹ و نیم میلیون دلار درآمد خانگی برسد که بهمعنی ۲۱۰ میلیون دلار فروش جهانی خواهد بود. در این صورت «آنابل ۳» در آن نقطهی بلاتکلیف و اعصابخردکنی قرار میگیرد که اگرچه با وجود کسب درآمدی ۷/۷ برابر بودجهاش موفق حساب میشود، اما همزمان با افت فروشی مواجه شده است که این مجموعه برای اولینبار است که آن را تجربه میکند و تاکنون نمونهاش سابقه نداشته است. مخصوصا باتوجهبه اینکه برادران وارنر در سال ۲۰۱۹ عملکرد ناامیدکننده تا نه چندان بینقصی را با امثال «پوکمون: کاراگاه پیکاچو»، «گودزیلا: پادشاه هیولاها» و «شفت» داشته است، انتظار میرفت که آنها بتوانند با مورداطمینانترین مجموعهشان، پول مفت خوبی به جیب بزنند و کمی جبران کنند که این اتفاق نیافتاد. اما دومین تازهاکران این هفته «دیروز» (Yesterday)، محصول شرکتهای یونیورسال و وورکینگ تایتل است که به رقم غافلگیرکنندهی ۱۷ میلیون دلار در جریان آخرهفتهی افتتاحیهاش دست یافت. این کمدی/درام به کارگردانی دنی بویل و نویسندگی ریچارد کرتیس به آهنگساز جوانی میپردازد که در دنیایی بیدار میشود که همه گروه راک «بیتلها» را فراموش کردهاند. این فیلم عاشقانهی موزیکالِ کودکپسندانه میتواند موردتوجه سینماروهایی قرار بگیرد که یا برای «علاالدین» زیادی بزرگسال هستند یا برای دیدن «راکتمن» زیادی جوان هستند. این فیلم که با ۲۶ میلیون دلار بودجه تهیه شده، تا حالا ۲۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در سراسر دنیا فروخته است. این رقم اگرچه رقم دیوانهکنندهای حساب نمیشود، ولی با درنظرگرفتن شرایط سینمای حال حاضر، موفقیت قابلتوجهای برای یونیورسال است.
اما شاید بحثبرانگیزترین و موردانتظارترین تازهاکران این هفته که واقعا تازهاکران نیست، نسخهی جدید «اونجرز: بازی پایانی» (Avengers: Endgame) است که کارش را با کسب رقم کاملا قابلقبول ۵ و نیم میلیون دلار در آمریکای شمالی آغاز کرد. این اکران مجدد باعث شد تا «بازی پایانی» در دهمین آخرهفتهی اکرانش با ۱۸۹ درصد رشد فروش در مقایسه با درآمد یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری آخرهفتهی گذشته مواجه شود. میانگین سینما به سینمای فیلم هم از ۲ هزار دلار از ۹۸۵ سینما به ۲ هزار و ۷۱۶ هزار دلار از دو هزار و ۲۵ سینما افزایش پیدا کرد. خلاصه اینکه فیلم بدونشک با رشد فروشِ قابلتوجهای مواجه شد، ولی واقعیت این است که این رشد فروش بهحدی بزرگ نبود که طرفداران هاردکورِ دنیای سینمایی مارول انتظار داشتند. «بازی پایانی» تا حالا به ۸۴۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش در آمریکای شمالی از افتتاحیهی ۳۵۷ میلیون دلاریاش دست پیدا کرده است. این یعنی «بازی پایانی» ۳۵/۲ برابر افتتاحیهاش فروخته که آن را همزمان به کمدوامترین فیلمی که با بیش از ۲۰۰ میلیون دلار افتتاحیه اکران شده و به تنها بادوامترین فیلمی که با ۳۰۰ میلیون دلار افتتاحیه اکران شده تبدیل میکند. «بازی پایانی» در فهرست بادوامترین فیلمهای دنیای سینمایی مارول، بالاتر از «مرد آهنی ۳» (۴۰۹ میلیون از ۱۴۷ میلیون افتتاحیه) و پایینتر از «اونجرز: دوران اولتران» (۴۵۹ میلیون از ۱۹۱ میلیون افتتاحیه) و «مرد آهنی ۲» (۳۱۲ میلیون از ۱۲۸ میلیون افتتاحیه) قرار میگیرد. در بدترین حالت اکران مجدد «بازی پایانی» جلوی آن را از بدل شدن به یکی از کمدوامترین فیلمهای مارول در گیشهی خانگی میگیرد. از آنجایی که این اکران مجدد در زمانی اتفاق میافتد که نسخهی اصلی هنوز سینماها را ترک نکرده است، پس اکران مجددش هم ادامهی اکرانِ اصلیاش حساب میشود. این مسئله فقط تا وقتی اهمیت دارد که «بازی پایانی» یک پلهی دیگر در فهرست پرفروشترین فیلمهای تاریخ با احتساب نرخ تورم صعود کند؛ چون درآمد ۸۴۷ میلیون دلاری «بازگشت جدای» با احتساب نرخ تورم شامل درآمدهای اکرانهای مجددش هم میشود. در آن صورت، «بازی پایانی» در بین پرفروشترین فیلمهای تاریخ با احتساب نرخ تورم و بدون احتساب درآمدهای اکران مجددشان در ردهی سیزدهم قرار میگیرد و در بین پرفروشترین فیلمهای تاریخ با احتساب نرخ تورم و درآمدهای اکرانهای مجددشان («امپراتوری ضربه میزند»، «۱۰۱ سگ خالدار» و «سفید برفی و هفت کوتوله») در جایگاه شانزدهم جای میگیرد.
اما چیزی که مهم است این است که اگر افتتاحیهی اکران مجدد «بازی پایانی» یک چیزی را اثابت کرد، آن این است که نه، این فیلم نمیتواند با درآمد اضافهاش از اکران مجددش از مجموع درآمد جهانی «آواتار» عبور کند؛ چه مجموع درآمد اکران اولیهاش (۷۴۹ میلیون در سال ۲۰۰۹ / ۸۶۶ میلیون با احتساب نرخ تورم) و چه مجموع کلیاش (۷۶۰ میلیون / ۸۷۷ میلیون با احتساب نرخ تورم). نسخهی جدید «بازی پایانی» که شامل یک سکانس حذفشده، ادای احترام به استن لی و چند دقیقه از «مرد عنکبوتی: دور از خانه» است، فقط ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی به دست آورد. اکران مجدد «بازی پایانی» با افتتاحیهی جهانی ۷ و نیم میلیون دلاریاش و درآمد جهانی ۲ میلیارد و ۷۶۱ میلیون دلاریاش نخواهد توانست این فیلم را به فراتر از مجموع ۲ میلیارد و ۷۸۸ میلیون دلاری «آواتار» برساند. اگر نسخهی جدید «بازی پایانی» عملکردی شبیه به «ستارهای متولد میشود» که در اوایل مارس امسال با ۱۲ دقیقه محتوای بیشتر دوباره در یک هزار و ۲۳۵ سینما اکران شد داشته باشد، پس درآمد نهایی ۲/۵۳ برابر افتتاحیهاش پیشبینی میشود. «ستارهای متولد میشود» یک میلیون و ۸۵۴ هزار دلار در بیست و دومین آخرهفتهی نمایشش کسب کرد و بعد ۲ میلیون و ۳۹۹ هزار دلار دیگر هم به دست آورد تا درنهایت به مجموع ۲۱۵ میلیون و ۲۸۲ هزار دلار برسد. اگر «بازی پایانی» عملکرد مشابهای داشته باشد، فروش ۸۵۰ میلیون دلاریاش تا پایان دورهی اکرانش در گیشهی خانگی پیشبینی میشود. از یک طرف از آنجایی که تمام نظرها به «مرد عنکبوتی: دور از خانه» معطوف شده است احتمال دارد که «بازی پایانی» با کله سقوط کند، اما از طرف دیگر ممکن است تمام هایپِ دور و اطرافِ «دور از خانه» باعث شود تا «بازی پایانی» بیشتر در کانون توجه باقی بماند و مدت زمان بیشتری دوام بیاورد.
هدفِ اکران مجدد «بازی پایانی» افزایشِ فروش «دور از خانه» بهعنوان قسمت جمعبندی فاز سوم دنیای سینمایی مارول بود، اما این حرکت ممکن است به نفعِ خود «بازی پایانی» هم تمام شود. بالاخره «کاپیتان مارول» در هفتهی قبل از آغاز اکران «بازی پایانی» با بزرگترین رشد فروشش مواجه شد (۵/۷ درصد رشد) و در جریان آخرهفتهی افتتاحیهی ۳۵۷ میلیون دلاری «بازی پایانی» با کمترین افت فروشش مواجه شد (منفی ۸/۷ درصد). آن فیلم درنهایت ۳۵ میلیون دلار دیگر هم در روزهای منتهی به اکران «بازی پایانی» و بعد از آن به دست آورد تا به ۴۲۶ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروش نهایی در گیشهی خانگی برسد. «بلک پنتر» هم درست قبل و در جریان افتتاحیهی «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (منفی ۱۴/۶ درصد و منفی ۴ درصد)، دوتا از کمترین افت فروشهایش را تجربه کرد و بعد ۱۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در دوران پس از «جنگ اینفینیتی» کسب کرد تا به ۷۰۰ میلیون دلار مجموع خانگی برساند. بنابراین اکران مجدد «بازی پایانی» برخلاف چیزی که طرفداران اعتقاد داشتند، از اولش هم وسیلهای برای افزایشِ فروشِ «مرد عنکبوتی: دور از خانه» و خراب کردن کار و کاسبی برادران وارنر با «آنابل به خانه میآید» بود. هدف اکران مجدد این فیلم افزایش هیجانزدگی طرفداران برای «دور از خانه» بود، ولی اگر «دور از خانه» منجر به افزایش هیجان برای «بازی پایانی» شود، خب یعنی مارول با یک تیر، دو نشان زده است. این اکران مجدد برای ازبینبردن فاصلهی ۲۷ میلیون دلاری «بازی پایانی» و «آواتار» کافی نخواهد بود، اما حداقل برای مارول اهمیتی ندارد. تلاش دیزنی برای عبور از «آواتار» بیمعنی است. آنها نهتنها کل «آواتار» را در اختیار دارند، بلکه این روزها وضعیت خیلی خوبی با «داستان اسباببازی ۴» و «علاالدین» سپری میکنند و «شیرشاه» را هم که بهعنوان یک پیروزی تمامعیار ساده و راحت بهزودی اکران میکنند. تنها کسانی که به عبور کردن یا نکردن «بازی پایانی» از «آواتار» اهمیت میدهند، طرفداران هاردکور دنیای سینمایی مارول هستند که به این موضوع همچون یک مسابقهی ورزشی نگاه میکنند و دوست دارند تیم موردعلاقهشان، رقیب تنفربرانگیزشان را شکست بدهد. ولی واقعیت مثل این میماند که دیزنی صاحب هر دوی بارسلونا و رئال مادرید است. پس هرکدام از این دو ببرند به نفع خودش خواهد بود. دیزنی مارول، لوکاسفیلم و «آواتار» را در اختیار دارد و تا وقتی که جزو سهامداران دیزنی نباشید، نتیجهی این مسابقه هیچ تاثیری روی شما نخواهد گذاشت. تازه همانطور که قبلا گفتهام باز هم میگویم که به نفع دیزنی است که در دسامبر ۲۰۲۱، «آواتار ۲» را بهعنوان دنبالهی پرفروشترین فیلم تاریخ تبلیغات کند. پس پشت سر گذاشته شدنِ «آواتار» توسط «بازی پایانی» در بلندمدت به نفعشان نیست. خلاصه اگر «بازی پایانی» در شکست دادن «آواتار» شکست بخورد آن وقت دیزنی صاحب پرفروشترین فیلم گیشهی خانگی («جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد»)، پرفروشترین فیلم هالیوودی در بازار چین («اونجرز: بازی پایانی») و پرفروشترین فیلم گیشهی خارجی و جهانی («آواتار») خواهد ماند.
اما از «بازی پایانی» که بگذریم، بگذارید برایتان از «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (Spider-Man: Far From Home) بگویم که یک هفته مانده به آغاز اکرانش در آمریکای شمالی، کارش در کشورهای خارجی را با عبور از مرز ۱۰۰ میلیون دلار درآمد شروع کرد. محصول سونی با کسب ۹۷ و نیم میلیون دلار در جریان سه روز اول اکرانش در چین، کارش را بهطرز فوقالعادهای در این کشور آغاز کرد. این رقم «دور از خانه» را پشت سر «اونجرز: جنگ اینفینیتی» و «اونجرز: بازی پایانی» در جایگاه سوم بهترین افتتاحیههای فیلمهای مارول در چین قرار میدهد. این فیلم ۱۶۰ میلیون دلاری بهعلاوهی اکرانِ در ژاپن و هنگ کونگ، در مجموع ۱۱۱ میلیون دلار قبل از آغاز اکران جهانیاش از این هفته به دست آورد. پس ظاهرا مرد عنکبوتی با ۱۹ میلیون دلاری که بهتنهایی از سینماهای آیمکس به دست آورده، این روزها در اوج تارافکنی میکند. البته ناگفته نماند که غیبت فیلمهای چینی «هشتصد نفر» (Eight Hundred) که در ابتدا برای پنجم ژوئیه برنامهریزی شده بود و «روزهای بهتر» (Better Days) که در ابتدا برای دوازدهم ژوئیه برنامهریزی شده بود به این معنا است که مهمترین رقبای پیتر پارکر بهطرز معجزهآسایی از سر راهش برداشته شدهاند. اگرچه گفته میشود اکرانِ این بلاکباسترهای چینی به دلایل فنی عقب افتاده است، اما همگی خوب میدانیم که «دلایل فنی» واقعا بهمعنی سانسورهای سختگیرانهی دولت چین است. جلوی پخش فیلم جنگی «هشتصد نفر» که با ۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده و در سال ۱۹۳۷ جریان دارد ظاهرا به خاطر به تصویر کشیدنِ جبههی سیاسی مخالف چین از زاویهای قابلهمذاتپنداری گرفته شده است و نحوهی به تصویر کشیدن تعرض و قلدری هم برای درام دوران بلوغِ «روزهای بهتر» دردسرساز شده است. عقب افتادن اکران این دو فیلم اما تاثیر زیادی در استقبال بهتر از «دور از خانه» نداشته است. بالاخره اگر قرار بود این دو فیلم سر موقع اکران شوند، یک هفته دیرتر از «دور از خانه» روی پرده میرفتند. پس افتتاحیهی ۱۱۰ میلیونی «دور از خانه» کاملا محصولِ دسترنجِ خودِ این فیلم است. واقعیت این است که مرد عنکبوتی جماعت چه جزیی از دنیای سینمایی مارول باشند و چه نباشند، همیشه در چین پرطرفدار بوده است. حتی «ونوم» هم کارش را با ۱۱۱ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و به ۲۷۲ میلیون دلار درآمد نهایی از چین دست پیدا کرد. افتتاحیهی ۹۷ و نیم میلیون دلاری «دور از خانه» در چین با اختلاف بهتر از افتتاحیهی ۶۹ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» است و در صورتی که عملکردی مثل «بازگشت به خانه» داشته باشد، فروش نهایی ۱۶۴ میلیونیاش و در صورت عملکردی شبیه به «ونوم»، فروش نهایی ۲۳۹ میلیونیاش در این کشور پیشبینی میشود.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول با «داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4) شروع کنیم که ۵۸ میلیون دلار (۵۲ درصد افت فروش) دیگر در جریان دومین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموع ۱۰ روزهی ۲۳۷ میلیون دلار دست یافت. افت فروش «داستان اسباببازی ۴» جایی بین «شگفتانگیزان ۲» (منفی ۵۶ درصد)، «مینیونها» (منفی ۵۷ درصد)ُ «شرک ۳» (منفی ۵۶ درصد) و «داستان اسباببازی ۳» (منفی ۴۶ درصد) و «در جستجوی دوری» (منفی ۴۶ درصد) قرار میگیرد. اما وضعیتِ «داستان اسباببازی ۴» در زمینهی درآمدهای ۱۰ روزه، بیش از «در جستجوی دوری» (۲۸۶ میلیون دلار)، به «داستان اسباببازی ۳» (۲۲۶ میلیون دلار) نزدیکتر است. درآمد روزانهی «داستان اسباببازی ۴» درست بعد از اولین سهشنبهاش (۲۰ میلیون دلار) به کمتر از «داستان اسباببازی ۳» سقوط کرد. «داستان اسباببازی ۴» با ۴۶۹ و نیم میلیون دلاری که تا حالا از سراسر دنیا به دست آورده است نشان میدهد که پیکسار باید بهجای تمام پولی که میتوانست با این فیلم به دست بیاورد، به اکثر پولی که میتواند از آن به دست بیاورد بسنده کند. اگر این فیلم از اینجا به بعد عملکردی شبیه به «شرک ۳» و «مینیونها» داشته باشد، درآمد نهایی ۳۶۰ تا ۳۷۰ میلیون دلاریاش در خانه پیشبینی میشود که با احتساب نرخ تورم، آن را جایی بین مجموع درآمد «بالا» (۲۹۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۹ / ۳۵۳ میلیون دلار به نرخ امروز) و «شگفتانگیزان» (۲۶۲ میلیون دلار در سال ۲۰۰۴ / ۳۷۰ میلیون دلار به نرخ امروز) قرار میدهد. ولی اگر شبیه به «شگفتانگیزان ۲» ظاهر شود، درآمد نهایی ۴۰۶ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود که برابر با درآمد «شرکت هیولاها» با احتساب نرخ تورم از سال ۲۰۰۱ خواهد بود (۲۵۵ میلیون دلار). پس اگر انتظاراتِ بالایی که از این فیلم داشتیم را فراموش کنیم، «داستان اسباببازی ۴» عملکردی در حد و اندازهی فیلمهای رده بالای پیکسار دارد. اما بعد از اکرانِ متزلزلِ «داستان اسباببازی ۴»، دیزنی در موقعیتِ عجیبی در رابطه با «شیرشاه» قرار گرفته است. هفتهی گذشته اعلام شد که تحلیلگران افتتاحیهی ۱۵۰ میلیون دلاری «شیرشاه» را که ۱۹ ژوئیه اکران میشود پیشبینی میکنند.
این اگرچه خبر خوبی است، اما دیزنی بعد از اتفاقی که برای «داستان اسباببازی ۴» افتاد دیگر به این زودیها نمیتواند به این پیشبینیها اعتماد کند. اگرچه افتتاحیهی ۱۲۰ میلیون دلاری «داستان اسباببازی ۴» کیلومترها با فاجعه فاصله دارد، اما در حالی تحلیلگران افتتاحیهی ۱۶۰ تا ۲۰۰ میلیون دلاریاش را پیشبینی کرده بودند که بعدا معلوم شد حتی افتتاحیهی ۱۴۰ میلیون دلاری پیشبینیشده توسط خود دیزنی هم زیادی خوشبینانه از آب در آمده است. بنابراین دیزنی ناگهان خودش را بهجای افتتاحیهای که میتوانست خیلی عالی باشد، در موقعیت دفاعی پیدا کرد. مخصوصا باتوجهبه اینکه «داستان اسباببازی ۴» درکنار دنبالهها و بازسازیهای پرتعدادِ تابستانِ امسال که ضعیفتر از انتظارات ظاهر شدهاند قرار گرفت. ناگفته نماند که نقدهای بسیار بسیار مثبت فیلم هم باعث شدند که تحلیلگران انتظار بهترینها را ازش داشته باشند و کنترلِ پیشبینیهایشان را از دست بدهند. اتفاقی که برای «داستان اسباببازی ۴» افتاد تقاوت چندانی با «کینگ کونگ» به کارگردانی پیتر جکسون نمیکند. آن فیلم چنان نقدهای مثبتی دریافت کرد که قبل از آغاز اکرانش در اواسط دسامبر، خیلیها شروع به مقایسه کردن آن با «تایتانیک» کردند. در نتیجه وقتی فیلم کارش را با کسب ۶۶ میلیون دلار افتتاحیهی چهارشنبه تا یکشنبه آغاز کرد، عملکردش باتوجهبه انتظاراتِ اشتباهی که شکل گرفته بود ناامیدکننده به نظر میرسید. از همین رو آن فیلم ۲۰۹ میلیون دلاری که نقدهای مثبتی دریافت کرد و به ۵۵۰ میلیون دلار درآمد جهانی دست یافت، به اشتباه اگر نه یک شکست، حداقل بهعنوان یک ناامیدی تجاری به خاطر آورده میشود. بنابراین دیزنی محیطی را نمیخواهد که در آن اگر «شیرشاه» عملکردی شبیه به «کتاب جنگل» (۱۰۳ میلیون افتتاحیه / ۳۶۶ میلیون خانگی / ۹۶۶ میلیون جهانی) داشت، بهعنوان یک عملکرد ناامیدکننده شناخته شود. درحالیکه حقیقت این است که درست مثل «داستان اسباببازی ۴»، ظاهر شدنِ «شیرشاه» در حد و اندازهی «کتاب جنگل» کاملا عملکرد خوبی برای آن حساب میشود. آیا «شیرشاه» میتواند رکورد بزرگترین افتتاحیهی ماه ژوئیه را از «هری پاتر و یادگاران مرگبار ۲» (۱۶۹ میلیون دلار) بگیرد؟ شاید بله و بازیگران اکثر سیاهپوستِ فیلم بهش کمک میکنند تا به رویداد سینمایی بزرگتری در مقایسه با حالتی که اگر از گروه بازیگران کاملا سفیدپوست تشکیل شده بود تبدیل شود. اما «شیرشاه» برای موفقیت نباید دست به رکوردشکنی بزند و پشت سر گذاشتن «یادگاران مرگبار ۲» نباید به استاندارد تعیینکنندهی موفقیت یا شکستش تبدیل شود.
اما همزمان میتوان گفت که هرچه «داستان اسباببازی ۴» نفروخته است، دیزنی از آن طرف با «علاالدین» جبران کرده است. ساختهی گای ریچی ۹ میلیون و ۳۴۴ هزار دلار دیگر کسب کرد و از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروش عبور کرد تا به مجموع ۳۰۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی برسد. این فیلمِ ۱۸۳ میلیون دلاری تا حالا به رقم خیرهکنندهی ۸۷۴ میلیون دلار در دنیا دست پیدا کرده است. «علاالدین» هفتهی گذشته با عبور از درآمد ۸۱۷ میلیون دلاری «روز استقلال» به پرفروشترین فیلم کارنامهی ویل اسمیت در گیشهی جهانی تبدیل شد. این فیلم احتمالا با پشت سر گذاشتن درآمد ۳۲۵ میلیون دلاری «جوخهی انتحار»، لقب پرفروشترین فیلمِ ویل اسمیت در گیشهی خانگی را هم برای او به ارمغان خواهد آورد. در حال حاضر درآمدی فراتر از «آلیس در سرزمین عجایب» (۳۳۴ میلیون دلار) در گیشهی خانگی و درآمدی بزرگتر از «داستان اسباببازی ۴» در گیشهی جهانی برای «علاالدین» پیشبینی میشود. اما موفقیتِ ویل اسمیت با «علاالدین» در حالی است که «مردان سیاهپوش: بینالمللی» با جایگزین کردن ویل اسمیت و تامی لی جونز با تسا تامپسون و کریس همسوورث تنها موفق به کسب ۶۵ میلیون دلار در گیشهی خانگی شده و شاید نتواند از مرز ۲۵۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. حتی اگر دلیل اصلی موفقیت «علاالدین»، برندِ دیزنی و منبع اقتباسِ پرطرفدارش باشد، باز یکی از مهمترین دلایل موفقیتش بدونشک حضور ستارهای مثل ویل اسمیت است. مخصوصا در کشورهای خارجی؛ جایی که «علاالدین» حتی بدون کمک از چین (۵۳ و نیم میلیون دلار) به بیش از ۵۲۵ میلیون دلار دست پیدا کرده است. البته که مردم دیگر فقط به خاطر ویل اسمیت به تماشای فیلمهای او نمیروند؛ ویل اسمیت فقط در صورتی ستارهی پولسازی حساب میشود که در مجموعهی پرطرفداری حضور پیدا کند. به خاطر همین است که «زیبایی جانبی» (Collateral Beauty) و «ضربه مغزی» (Concussion) هر دو شکست خوردند و «تمرکز» (Focus) هم با ۱۵۰ میلیون دلار فروش از ۵۰ میلیون دلار بودجه به زور به یک موفقیت جمع و جور تبدیل شد. اما وقتی ویل اسمیت در یک مجموعه حضور پیدا میکند، هنوز ستارهی پولسازِ تمامعیاری حساب میشود و وقتی مجموعهها تصمیم میگیرند تا خودشان را بدون او ریبوت کنند، مرگهای دردناکی را تجربه میکنند.«جوخهی انتحار» بدون ویل اسمیت باید امیدوار باشد که بعد از خاطرات باقی مانده از افتضاح فیلم دیوید آیر، هنوز مخاطبانی که علاقهای به دیدن فیلم دیگری از «جوخهی انتحار» دارند وجود داشته باشند
این موضوع دربارهی «مردان سیاهپوش: بینالمللی» و «روز استقلال: بازخیز» (۳۷۵ میلیون از ۱۶۵ میلیون بودجه) صدق میکند. بنابراین سوالی که در این نقطه مطرح میشود این است که آیا چنین سرنوشتی در انتظار «جوخهی انتحارِ» جیمز گان است؟ این دنباله/ریبوت یا هر چیز دیگری که قرار است باشد حدود پنج سال بعد از قسمت اول اکران خواهد شد؛ قسمت اولی که کارش را با نقدهای افتضاح اما گیشهی دینامیتواری آغاز کرد. آن فیلم که ویل اسمیت را در نقش ددشات داشت، کارش را با ۱۳۳ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و بهعنوان آخرین فیلم بزرگ تابستانِ ۲۰۱۶، به ۳۲۵ میلیون دلار فروش خانگی و ۸۴۵ میلیون دلار فروش جهانی بدون بهره بردن از چین دست یافت. این رقم نتیجهی خوبی بود و حتی بهمعنی دوام بهتری در مقایسه با «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (۴۰۸ میلیون از ۱۷۹ میلیون افتتاحیه) در همان تابستان بود. اما واقعیت این است که بخشِ قابلتوجهای از موفقیتِ دیسی مخصوصا در کشورهای خارجی به خاطر این بود که «جوخهی انتحار» حکم فیلمِ ویل اسمیتمحوری را داشت. بااینحال، «جوخهی انتحار» جدید در حالی ساخته میشود که ادریس اِلبا جای ویل اسمیت را گرفته است. اگرچه ادریس اِلبا گزینهی پرطرفداری در بین سینمادوستهای اینترنت است، اما او از زمان «عمل بد» (No Bad Deed) در سال ۲۰۱۴ تاکنون که به ۲۴ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت، هیچ فیلمی نداشته که قدرتِ ستارهایاش نقش پررنگی در جذب مردم به سینماها داشته باشد. این موضوع هیچ ربطی به کیفیت بازیگریاش ندارد. بالاخره متیو مککانهی، همبازیاش در «برج تاریک» (Dark Tower) هم از زمان «بینستارهای» (۴۹ میلیون دلار افتتاحیه) تا حالا از لحاظ تجاری موفق نبوده است. خلاصه اینکه جایگزین شدن ویل اسمیت با ادریس البا به این معنی است که برادران وارنر برای تبلیغاتِ «جوخهی انتحار» جدید باید روی مولفههای دیگری تمرکز کنند. اما مشکل در رابطه با این مولفههای دیگر این است اینکه جیمز گان قرار است بعد از «جوخهی انتحار» برای ساخت «نگهبانان کهکشان ۳» برگردد کمی از یگانگی «جوخهی انتحار» را بهعنوان تنها فیلمی که میتوانستیم برند فیلمسازی ابرقهرمانی جیمز گان را در آن ببینیم از آن سلب میکند.
حتی مارگو رابی هم در حالی به «جوخهی انتحار» باز خواهد گشت که قبلا در «پرندگان شکاری» حضور پیدا کرده است. با مقایسهی «واندر وومن» و «جاستیس لیگ» میتوان دید که مخاطبان فقط به خاطر اینکه یک ابرقهرمان پرطرفدار در یک فیلم حضور دارد، به تماشای فیلمی که دوست ندارند نمیروند. بنابراین شاید بزرگترین مولفهی موفقیتِ «جوخهی انتحار»، ویل اسمیت باقی مانده است. «جوخهی انتحار» بدون ویل اسمیت باید امیدوار باشد که بعد از خاطرات باقی مانده از افتضاح فیلم دیوید آیر، هنوز مخاطبانی که علاقهای به دیدن فیلم دیگری از «جوخهی انتحار» دارند وجود داشته باشند. اگر «جوکر»، «پرندگان شکاری»، «واندر وومن ۱۹۸۴» و «بتمن» به اندازهی کافی خوب باشند، آن وقت دنیای سینمایی دیسی آنقدر قابلاطمینان خواهد شد که «جوخهی انتجار» بهعنوان فیلمی از دنیای سینمایی دیسی از فاکتور مهمی برای جذب سینماروها بهره خواهد بود. اما این یک اگرِ بزرگ است. همیشه این احتمال وجود دارد که «جوخهی انتحار» جدید درکنار «حاشیهی اقیانوس آرام: طغیان»، «لگو مووی ۲» و «گودزیلا: پادشاه هیولاها» به یکی دیگر از آن دنبالههایی که پنج سال بعد از قسمت اول، آنقدر دیر آمدند که مردم دیگر تشنهی ادامهشان نیستند بپیوندد. قدرتِ ستارهای ویل اسمیت هرچه نبود، حداقل حکم یکجور بیمه را دربرابر موقعیت متزلزل «جوخهی انتحار» داشت. حتی اگر الدریس البا در نقش ببر برنزی در فیلم «جوخهی انتحار» ارزشمند باشد، اما ارزشِ ستارهای کمتری در مقایسه با ویل اسمیت در نقش ددشات یا حتی تام هاردی در نقش ونوم دارد. مهمتر از همه اینکه تاریخ نشان میدهد که وقتی مجموعههایی که با ویل اسمیت مجموعه شدهاند سعی میکنند تا کارشان را بدون ویل اسمیت ادامه بدهند کارشان به اندازهی مجموعههای جیم کری که سعی میکنند کارشان را بدون جیم کری ادامه بدهند خراب میشود؛ از «مردان سیاهپوش: بینالمللی» و «روز استقلال: بازخیز» گرفته تا «پسر ماسک» و «احمق و احمقترتر». البته که امیدواریم که «جوخهی انتحار» جدید در گیشه موفق از آب در بیاید. اما موفقیت فیلم جیمز گان به این بستگی دارد که آیا موفقیتِ فیلم اول به خاطر این بود که با فیلمی از دیسی با حضور ویل اسمیت طرف بودیم یا حکم فیلمِ ویل اسمیت را داشت که حالا از قضا شامل کاراکترهای دیسی هم میشد. تفاوتی که جواب این سؤال ایجاد میکند به اندازهی تفاوت بین «مردان سیاهپوش ۳» (۶۲۴ میلیون دلار) و «مردان سیاهپوش: بینالمللی» (۲۵۰ میلیون دلار) خواهد بود.
در ردهی پنجم جدول انیمیشن «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» (The Secret Life of Pets 2)، محصول ۸۰ میلیون دلاری ایلومینیشن و یونیورسال قرار دارد. این فیلم ۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهاش فروخت و به مجموعِ ۱۳۱ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در خانه و ۲۲۳ میلیون دلار در دنیا دست یافت. «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲» درست مثل «آنابل به خانه میآید» دنبالهی دیگری است که اگرچه بدونشک قرار است سودآور باشد، اما همزمان باتوجهبه برندش و انتظاراتی که ازش میرود، ناامیدی تمامعیاری حساب میشود. در جایگاه هشتم جدول «بازی بچگانه» (Child's Play) را داریم که در دومین آخرهفتهی نماییش با افت فروش شدید ۷۰ درصدی مواجه شد، ۴ میلیون و ۴۰۵ هزار دلار کسب کرد و به مجموع ۱۰ روزهی ۲۳ میلیون و ۴۰۵ هزار دلار رسید. همانطور که میترسیدیم برادران وارنر با چند روز جلو انداختن اکران «آنابل به خانه میآید» (احتمالا برای جلوگیری از برخوردش با «مرد عنکبوتی: دور از خانه» و فصل سوم سریال «چیزهای عجیبتر») به عملکرد دیگر فیلم جدول که دربارهی یک عروسکِ قاتل است آسیب رساند. با اینکه این فیلم بهتر از چیزی که انتظار میرفت از آب در آمده است، اما وقتی مردم علاقهای به یک محصول نداشته باشد، هیچ چیزی نمیتواند نظرشان را برگرداند. این الگویی است که در تمام طول سال بارها نمونههایش را دیدهایم. قسمتهای جدید مجموعهها و حتی آنهایی که با استقبال منتقدان مواجه شدهاند به این دلیل شکست خوردهاند که سینماروها واقعا دیگر علاقهای به نسخهی جدید یا فصل بعدی یک مجموعه که زمانی دوستش داشتند ندارند. دقیقا به خاطر همین است که کاری که «جان ویک ۳» دارد با عبور از مرز ۱۶۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی انجام میدهد اتفاق معجزهآسای منحصربهفردی حساب میشود. «جان ویک ۳» در هفتمین آخرهفتهاش ۳ میلیون و ۱۷۵ هزار دلار دیگر کسب کرد و به مجموع تکاندهندهی ۱۶۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در آمریکای شمالی دست پیدا کرد. این رقم ۷۵ درصد بیشتر از درآمد ۹۲ میلیون دلاری قسمت دوم در سال ۲۰۱۷ و ۲۷۴ درصد بیشتر از درآمد ۴۳ میلیون دلاری قسمت اول در سال ۲۰۱۴ است. چنین رشد فروشی از فیلمی به فیلمی دیگر حتی در دنیای سینمایی مارول هم بیسابقه است.هر دوی «جان ویک ۳» و «هابز و شاو» تنها بلاکباسترهای تابستان امسال هستند که شانس موفق شدن درکنار فیلمهای دیزنی و «مرد عنکبوتی: به دور از خانه» را دارند
در گزارش باکس آفیسهای قبلی دربارهی اینکه رشد فروش «جان ویک۳» نسبت به قسمت دوم بزرگتر از رشد فروش «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» نسبت به «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» است صحبت کردیم. رشد فروش ۷۵ درصدی «جان ویک ۳» نسبت به قسمت دوم برای خودش یک رکورد حساب میشود. «جان ویک ۳» در این زمینهی بهترین رشد فروشها در بین تمام قسمتهای سوم تاریخ در جایگاه چهارم قرار میگیرد. بله، «جان ویک ۳» در این زمینه حتی بهتر از «داستان اسباببازی ۳» (رشد ۶۹ درصد از ۲۴۵ میلیون در سال ۱۹۹۹ به ۴۱۵ میلیون در سال ۲۰۱۰) است. «جان ویک ۳» در این زمینه جایی پشت سر «اسکایفال» (رشد ۸۱ درصدی نسبت به «ذرهای آرامش»)، «ارتش تاریکی» (رشد ۹۴ درصدی نسبت به «مردگان شریر ۲»)، «انگشت طلایی» (رشد ۱۰۶ درصدی نسبت به درآمد ۲۴/۷ میلیونی «از روسیه با عشق») و «روزی روزگاری در مکزیک» (رشد ۱۲۲ درصدی نسبت به درآمد ۲۵/۴ میلیونی «دسپرادو») قرار میگیرد. اگر «جان ویک ۳» بتواند به ۱۶۸ میلیون دلار فروش خانگی برسد، آن وقت سومین فیلم جیمز باندِ دنیل کریگ را هم در این فهرست پشت سر میگذارد. همچنین این فیلم با رسیدن به ۱۷۲ میلیون دلار (غیرمحتمل) هم میتواند به ۴ برابر درآمد قسمت اول «جان ویک» دست پیدا کند. «جان ویک ۳» تا هفتهی آینده «جیسون بورن» (۱۶۲ میلیون دلار) را پشت سر خواهد گذاشت و و تا یکشنبهی هفتهی بعد ۱۶۵ میلیون دلاری خواهد شد. «جان ویک ۳» اگرچه بعد از افتتاحیهاش در آخرهفتهی روز یادبود با سقوط شدیدی مواجه شد، اما از آن زمان تاحالا بهعنوان تنها اکشن اولد اسکول بزرگسالانهی ستارهمحور بازار، جایگاه خودش را بهعنوان گزینهی منحصربهفردیسینماروها پیدا کرد. «جان ویک ۳» تا زمان آغاز اکران «سریع و خشن تقدیم میکند: هابز و شاو» در دوم ماه اوت، یگانگیاش را حفظ خواهد کرد. «هابز و شاو» توسط دیوید لیچ کارگردانی میشود؛ همان کسی که همراهبا چاد استاهلسکی قسمت اول «جان ویک» را ساخته بود و بعد سراغ ساخت «بلوند اتمی» و «ددپول ۲» رفت. استاهلسکی هم «جان ویک ۲» و «جان ویک ۳» را ساخت. هر دوی «جان ویک ۳» و «هابز و شاو» تنها بلاکباسترهای تابستان امسال هستند که شانس موفق شدن درکنار فیلمهای دیزنی و «مرد عنکبوتی: به دور از خانه» را دارند. راستی، «جان ویک ۳» بهلطف افتتاحیهی قویاش در کرهجنوبی (۴/۷۸ میلیون دلار) به مجموع خارجی ۱۴۲/۳ میلیون دلار و مجموع جهانی ۳۰۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید.
با این وضعیت درآمد نهایی ۳۲۵ میلیون دلاری این فیلم از ۷۵ میلیون دلار بودجه پیشبینی میشود. این رقم اگرچه موفقیتِ خارقالعادهای نیست؛ بالاخره «حالا منو میبینی»، محصول خود همین لاینزگیت در سال ۲۰۱۳ به ۱۱۷ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۵۱ میلیون دلار فروش جهانی از ۷۵ میلیون دلار بودجه دست یافت. اما نکته این است که این رقم برای چنین فیلمی و در چنین بازاری، اتفاق بزرگی است. «جان ویک ۳» حکم پرفروشترین فیلم غیرهانگرگیمز و غیر«گرگ و میش» استودیوی لاینزگیت را بدون احتساب نرخ تورم در گیشهی خانگی دارد. به محض اینکه این فیلم از مرز ۱۶۷ میلیون دلار عبور کند، درآمد ۱۶۷ میلیون دلاری مستند «فارنهایت ۹/۱۱» را پشت سر میگذارد تا با احتساب نرخ تورم منهای «هانگر گیمز»ها و «گرگ و میش»ها به پرفروشترین فیلم لاینزگیت تبدیل شود. در زمینهی گیشهی جهانی هم «جان ویک ۳» با کسب ۳۱۵ میلیون دلار در بین تمام فیلمهای لاینزگیت، پشت سر پنج فیلم «گرگ و میش»، «لالالند» (۴۴۱ میلیون دلار)، «حالا منو میبینی» (۳۵۱ میلیون دلار) و «حالا منو میبینی ۲» (۳۳۵ میلیون دلار) قرار میگیرد. این فیلم همین الانش پشت سر «سرعت» (۳۵۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۴) و سه فیلم «ماتریکس» در جایگاه چهارم پرفروشترین فیلمهای لایو اکشن کیانو ریوز قرار میگیرد. حالا مشخص نیست که آیا «جان ویک ۴» خواهد توانست در زمانیکه دربرابر فیلم لایو اکشن «آکیرا» در بیست و یکم می ۲۰۲۱ اکران میشود، این رشد فزایندهی خارقالعاده را ادامه بدهد یا نه. احتمال دارد که این مجموعه عملکردی شبیه به مجموعه «اره» داشته باشد. به این صورت که مجموعه با قسمت سوم به نهایت اوجش میرسد و بعد از آن کمکم سقوط میکند. اما همزمان این احتمال هم هست که «جان ویک» در قسمت چهارم هنوز برای فتح قلههای بیشتری نفس داشته باشد. «جان ویک ۳» در جایگاه هفتم پرفروشترین فیلم گیشهی خانگی در سال ۲۰۱۹ و ردهی دوازدهم پرفروشترین فیلم امسال در گیشهی جهانی قرار میگیرد. این اگرچه دستاورد بزرگی است، اما امید می رود که این مجموعه هم مثل سری «سریع و خشن» بتواند علاوهبر حفظ رشدش در گیشهی خانگی، بالاخره در کشورهای خارجی هم با استقبال دیوانهواری مواجه شود. حالا که «جان ویک» دارد پولی در حد و اندازهی فیلمهای ایتن هانت و جیمز باند و جیسون بورن در آمریکای شمالی در میآورد، چالش بعدی این است که در کشورهای خارجی هم عملکردی در حد و اندازهی آنها داشته باشد و نسبت فروش خانگی و خارجیاش را از ۵۴ به ۴۶ فعلی، به ۴۰ به ۶۰ برساند. اما در جایگاه نهم جدول «راکتمن» (Rocketman) قرار دارد که ۳ میلیون و ۸۷۰ هزار دلار دیگر در پنجمین آخرهفتهاش کسب کرد و با رسیدن به مجموع ۸۴ میلیون و ۱۷۴ هزار دلار، شانسش برای عبور از مرز ۹۰ میلیون دلار را افزایش داد. این فیلم ۴۰ میلیون دلاری تاکنون ۱۶۵ و نیم میلیون دلار در دنیا فروخته است. «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (Godzilla: King of the Monsters) به ۱۰۶ و نیم میلیون دلار فروش خانگی و ۳۷۷ میلیون دلار جهانی رسید. «دارک فینیکس» (Dark Phoenix) یک میلیون و ۶۶۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهاش کسب کرد و به مجموع ۶۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در خانه و ۲۴۴ میلیون دلار در دنیا رسید. درنهایت «آنا» (Anna)، جدیدترین اکشنِ لوک بسون هم با تجربهی ۶۱ درصد افت فروش در دومین آخرهفتهاش نسبت به افتتاحیهی ۳/۸ میلیون دلاریاش، یک میلیون دلار دیگر به جیب زد و به مجموع ۱۰ روزهی افتضاحِ ۶ میلیون و ۶۳۱ هزار دلار رسید.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی |
---|---|---|---|
۱ | Toy Story 4 | ۵۷/۹ میلیون دلار | ۲۳۶/۹ میلیون دلار |
۲ | Annabelle Comes Home | ۲۰/۳ میلیون دلار | ۳۱/۲ میلیون دلار |
۳ | Yesterday | ۱۷ میلیون دلار | ۱۷ میلیون دلار |
۴ | Aladdin | ۹/۳ میلیون دلار | ۳۰۵/۸ میلیون دلار |
۵ | The Secret Life of Pets 2 | ۷ میلیون دلار | ۱۳۱/۲ میلیون دلار |
۶ | Men in Black International | ۶/۵ میلیون دلار | ۶۵ میلیون دلار |
۷ | Avengers: Endgame | ۵/۵ میلیون دلار | ۸۴۱/۳ میلیون دلار |
۸ | Child's Play | ۴/۲ میلیون دلار | ۲۳/۴ میلیون دلار |
۹ | Rocketman | ۳/۸ میلیون دلار | ۸۴/۱ میلیون دلار |
۱۰ | John Wick: Chapter 3 - Parabellum | ۳/۱ میلیون دلار | ۱۶۱/۳ میلیون دلار |
0 دیدگاه