گزارش باکس آفیس: از «آروارهها» تا «اونجرز ۴»؛ ردهبندی افتتاحیههای رکوردشکنِ تاریخ
در گزارش باکس آفیس این هفته از این میگوییم که چرا نسخهی اسنایدر «جاستیس لیگ» مدعی بزرگترین فیلم تابستان سال بعد است و دربارهی رکورد جدید «پارک ژوراسیک» صحبت میکنیم. همراه ما باشید.
هفتهی گذشته، سالگردِ چهل و پنج سالگیِ «آروارهها» (Jaws)، ساختهی استیون اسپیلبرگ بود؛ فیلمی که درکنارِ «جنگ ستارگان» (که دو سال بعد اکران شد) به مسئولِ خلقِ چیزی که امروزه بهعنوانِ فصلِ بلاکباسترهای تابستانی میشناسیم تبدیل شد و همچنین به آغازگرِ تمرکزِ هالیوود روی ساختِ بیموویهای پُرخرج به امید تبدیل کردنِ آنها به فرنچایزهای درجهیک معروف شد؛ چیزی که از نمونههای مُدرنش میتوان به سری «سریع و خشن» و «جان ویک» اشاره کرد. «آروارهها» از اکران در ۴۰۹ سینما (که در سال ۱۹۷۵، اکرانِ گسترده حساب میشد)، ۷ میلیون دلار بهعنوان افتتاحیه کسب کرد و با این رقم، رکوردِ درآمدِ افتتاحیه را در جریانِ آخرهفتهی جمعه تا یکشنبهای که در طولِ ۴۵ سال بعد، به میزبانِ افتتاحیههای رکوردشکنانهی متعددی تبدیل شد شکست. درواقع، در بینِ سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۹، سی بار رکوردِ بهترین درآمدِ افتتاحیه شکسته شده است که نیمی از آنها در جریانِ سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۹ («آروارهها» تا «بتمن») و نیمی دیگر در جریانِ سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۹ («بتمن بازمیگردد» تا «اونجرز: پایان بازی») رُخ داده است. حالا دلیلمان برای یادآوری رکوردشکنانهترین افتتاحیههای تاریخِ باکس آفیس این است: از آنجایی که افتتاحیهی خانگی ۳۵۶ میلیون دلاری «پایان بازی» با اختلافِ فاحشی بزرگتر از دیگران است؛ در حقیقت، حتی ۳۸ درصد بزرگتر از افتتاحیهی ۲۵۸ میلیون دلاری «اونجرز: جنگ اینفینیتی» از یک سال قبلترش است و از آنجایی که سینماها با وجود فرمانروایی پلتفرمهای استریمینگ در وضعیتِ متزلزلی به سر میبرند، در نتیجه این احتمال وجود دارد که پُرزرق و برقترین رکوردهای افتتاحیهی باکس آفیس هرگز مجددا شکسته نشوند.
با نگاهی به جدولِ افتتاحیههای رکوردشکنانه (که میتوانید آن را در آخرِ این یادداشت ببینید)، با چند نکتهی برجسته مواجه میشویم. برخلافِ نظرِ عدهای که اعتقاد دارند امروزه رکوردهای افتتاحیه با سرعتِ بیشتری شکسته میشوند، حقیقت این است که به جا گذاشتنِ رکوردهای جدید در دورانِ مُدرنِ بلاکباسترسازی در مقایسه با روزهای آغازینِ تولد پردیسهای سینمایی خیلی دیرتر اتفاق میافتند. برای مثال، به باکس آفیسِ تابستانِ سال ۱۹۸۹ نگاه کنید؛ در جریانِ این تابستان، رکورد افتتاحیه سه بار بهطور مسلسلواری در جریانِ یک ماه توسط «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» (۲۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در بیست و ششم مِی)، «شکارچیان ارواح ۲» (۲۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در شانزدهم ژوئن) و «بتمن» (۴۳ میلیون دلار در بیست و سومِ ژوئن) شکسته شد. همچنین در سال ۱۹۷۸ نیز رکورد افتتاحیه دو بار در جریانِ دو هفته، یک بار توسط «هر راهی مگر سرگردانی» (Every Which Way but Loose) با کسب ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان کریسمس (که تنها فیلمِ غیراقتباسی این فهرست است) و یک بار هم توسط «سوپرمن» در سومین آخرهفتهی اکرانش شکست شدند؛ «سوپرمن» با افزایشِ سینماهایش به ۸۱۷ سالن در سومین آخرهفتهاش، به ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست یافت.
قابلذکر است، از آنجایی که «جنگ ستارگان» تعداد سینماهایش را به تدریج افزایش داد، در نتیجه هیچوقت از لحاظ فنی قادر به ثبت کردنِ رکوردِ افتتاحیهای به نامِ خودش نبود. با این وجود، نامِ «جنگ ستارگان» دو بار در فهرستِ افتتاحیههای رکوردشکن تکرار شده است؛ یکبار به خاطر کسب ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در یازدهمین آخرهفتهی اکرانش از نمایش در یک هزار و ۴۴ سینما و یک بار هم به خاطرِ اکرانِ مجددش در ماهِ ژوئیهی سال ۱۹۷۸. بااینحال، «جنگ ستارگان» به نخستین فیلمی که به ۱۰ میلیون دلار فروش در جریانِ یک آخرهفته دست یافت تبدیل شد؛ اکرانِ مجدد این فیلم در سال ۱۹۷۸، رکوردِ افتتاحیهی ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری «آروارهها ۲» را شکست. افزایشِ تعداد سینماها و اکرانهای مجددِ «سوپرمن» و «جنگ ستارگان» در سال ۱۹۷۸، آخرین دفعاتی بودند که این رکوردها در آخرهفتهی دیگری به جز آخرهفتهی افتتاحیه شکسته میشدند. به محض اینکه استراتژی اکرانِ گسترده از همان روز اول با محوریتِ پردیسهای سینمایی به رویکردِ نرمالِ استودیوها تبدیل شد، شکسته شدنِ مرتبِ رکوردهای افتتاحیه با اختلافهای اندک نیز به پایان رسید.
بقیهی رکوردشکنها که با فیلم «استار ترک» (۱۱ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار) در سال ۱۹۷۹، «سوپرمن ۲» (۱۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار) در سال ۱۹۸۱ و «استار ترک: خشم خان» (۱۴ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار) در سال ۱۹۸۲ شروع میشدند، همه جزیی از فرنچایزها یا دنبالهی فیلمهای بسیار پُرطرفدار هستند. گرچه این نکته، شوکهکننده نیست، اما این فهرست یک سری نکاتِ قابلتوجهی دیگر نیز دارد؛ مثلا باتوجهبه اینکه استیون اسپیلبرگ و مجموعهی «بتمن» به نمایندهی فصلِ بلاکباسترهای تابستانی تبدیل شدهاند، تعجبی ندارد که آنها با قدرت بر این فهرست فرمانروایی میکنند. مجموعهی «بتمن» رکوردِ بهترین افتتاحیه را سه بار پشت سر هم در سال ۱۹۸۹ (۴۳ میلیون دلار برای «بتمن»)، سال ۱۹۹۲ (۴۷ میلیون دلار برای «بتمن بازمیگردد») و سال ۱۹۹۵ (۵۳ میلیون دلار برای «بتمن برای همیشه») شکسته است که همه در چارچوبِ زمانی اواخرِ ماه ژوئن اکران شدهاند. «بتمن و رابین» هم در سال ۱۹۹۷ به ۴۳ میلیون دلار افتتاحیه دست یافت که گرچه به خودی خود خوب بود، اما در مقایسه با قسمتهای قبلیاش، برای رکوردشکنی کافی نبود.در زمینهی فیلمسازانی که تعداد دفعاتِ بیشتری رکوردِ افتتاحیه را شکستهاند، استیون اسپیلبرگ روی تختِ پادشاهی مینشیند
بااینحال، سیزده سال بعد از «بتمن برای همیشه» و نوزده سال بعد از «بتمن»، «شوالیهی تاریکی»، ساختهی کریس نولان به رکوردِ دیوانهوارِ ۱۵۸ میلیون دلار افتتاحیهی خانگی دست یافت و رفت تا به ۵۳۳ میلیون دلار فروشِ خانگی دست پیدا کند؛ رقمی که آن را در آن زمان پشتسر «تایتانیک» (۶۰۰ میلیون دلار) در جایگاهِ دوم پُرفروشترین فیلمهای گیشهی خانگی قرار میداد. از طرف دیگر، اگرچه نام «جنگ ستارگان» چهار بار در این فهرست تکرار شده است، اما این چهار بار متعلق به سه فیلمِ مختلف از این مجموعه است. دو رکوردِ قسمت اول «جنگ ستارگان» که بالاتر دربارهشان گفتم، درکنار افتتاحیهی ۲۳ میلیون دلاری «جنگ ستارگان: بازگشت جدای» در سال ۱۹۸۳ و افتتاحیهی ۲۴۸ میلیون دلاری «نیرو برمیخیزد» در دسامبر ۲۰۱۵ قرار میگیرند؛ افتتاحیهی «نیرو برمیخیزد» تقریبا سه برابر رکورددار قبلیِ بهترین افتتاحیهی ماه دسامبر یعنی «هابیت: سفری غیرمنتظره» (۸۴ میلیون دلار) بود. از آنجایی که مجموعهی «بتمن» رکوردِ بهترین افتتاحیه را با چهار فیلمِ مختلف شکسته است، پس این مجموعه بالاتر از «جنگ ستارگان»، برندهی این دستاوردِ بهخصوص است. سری «ژوراسیک» نیز این رکورد را سه بار در سال ۱۹۹۳ (۵۰ میلیون دلار برای «پارک ژوراسیک»)، سال ۱۹۹۷ (۷۴ میلیون دلار برای «دنیای گمشده») و سال ۲۰۱۵ (۲۰۸ میلیون دلار برای «دنیای ژوراسیک») شکسته است.
این موضوع دربارهی سری «اونجرز» هم صدق میکند؛ قسمت اول «اونجرز» در سال ۲۰۱۲ به اولین فیلمی که به ۲۰۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافته بود تبدیل شد؛ «جنگ اینفینیتی» در سال ۲۰۱۸ به نخستین فیلمی که به ۲۵۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافته بود (۲۵۸ میلیون دلار) و «پایان بازی» هم در سال ۲۰۱۹ به نخستین فیلمی که به بیش از ۳۰۰ میلیون دلار افتتاحیه دست یافته بود (۳۵۶ میلیون دلار) بدل شدند. اما در زمینهی فیلمسازانی که تعداد دفعاتِ بیشتری رکوردِ افتتاحیه را شکستهاند، استیون اسپیلبرگ روی تختِ پادشاهی مینشیند. او نهتنها پنج بار این رکورد را شکسته است، بلکه این کار را با پنج فیلم مختلف و سه مجموعهی مختلف انجام داده است. دیگر فیلمسازانِ حاضر در این فهرست یا فقط یک بار در طولِ دوران حرفهایشان این رکورد را شکستهاند یا آن را دو بار با یک آیپی یکسان تکرار کردهاند که از جملهی آنها میتوان به فیلمهای بتمنِ تیم برتون، اونجرزهای اخیرِ برادران روسو و قسمت اول «مرد عنکبوتی» (اولین افتتاحیهی ۱۰۰ میلیون دلاری با ۱۱۴ میلیون دلار فروش در سال ۲۰۰۲) و «مرد عنکبوتی ۳» (۱۵۱ میلیون دلار در سال ۲۰۰۷)، ساختههای سم ریمی اشاره کرد.
فیلمهای رکوردشکنِ اسپیلبرگ هم عبارتاند از: «آروارهها» (۷ میلیون دلار در سال ۱۹۷۵)، «ایندیانا جونز و معبد مرگ» (۲۴ میلیون دلار در سال ۱۹۸۴)، «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» (۲۹ میلیون دلار در سال ۱۹۸۹)، «پارک ژوراسیک» (۵۰ میلیون دلار در سال ۱۹۹۳) و «دنیای گمشده» (۷۴ میلیون دلار در سال ۱۹۹۷). همچنین گرچه رکوردشکنی «آروارهها ۲» و «دنیای ژوراسیک» به اسمِ جیننات وارک و کالین ترهوورو ثبت میشود، اما واقعیت این است حداقل مقداری از دلیلِ موفقیتِ این دو فیلم باید به پای استیون اسپیلبرگ نوشته شود. این موضوع دربارهی جرج لوکاس هم صدق میکند که گرچه فقط بهعنوانِ کارگردانِ «جنگ ستارگان: اُمیدی تازه» در این فهرست حضور دارد، اما شایستهی بخشی از دلیلِ موفقیتِ «بازگشت جدای» به کارگردانی ریچارد مارکوآد، «نیرو برمیخیزد» به کارگردانی جی. جی. آبرامز و دو فیلمِ ایندیانا جونزی که درکنار استیون اسپیلبرگ، تهیهکنندگیشان را برعهده داشت است. پُرفروشترین فیلمِ این فهرست با احتساب نرخ تورم مشخصا «جنگ ستارگان» (۳۰۷ میلیون دلار در سال ۱۹۷۷ و ۴۶۰ میلیون دلار با احتسابِ اکرانهای مجدد) و «آروارهها» (۲۶۰ میلیون دلار در سال ۱۹۷۵) و پُرفروشترین فیلمِ فهرست بدون احتساب نرخ تورم نیز «نیرو برمیخیزد» (۹۷۳ میلیون دلار در گیشهی خانگی) هستند.
نکتهی جالبِ ماجرا این است که هیچکدام از فیلمهای جیمز کامرون، افتتاحیههای رکوردشکنانهای را تجربه نکردند؛ «تایتانیک» کارش را در دسامبر ۱۹۹۷ با کسب ۲۸ میلیون دلار شروع کرد و «آواتار» هم از ۷۷ میلیون دلار افتتاحیه در دسامبر ۲۰۰۹، به ۷۴۹ میلیون دلار فروشِ نهایی دست یافت؛ با این وجود، «آواتار» کماکان رکورد بزرگترین افتتاحیهی یک فیلمِ کاملا اورجینال را در اختیار دارد. اما یکی دیگر از نکاتِ جالبِ این فهرست این است که «هری پاتر» درکنار «اونجرز»، تنها فرانچایزی است که رکوردِ افتتاحیه را با اولین قسمتِ مجموعه (۹۰ میلیون دلار برای «سنگ جادو» در سال ۲۰۰۱) و با آخرین قسمتِ مجموعه (۱۶۹ میلیون دلار برای «یادگاران مرگبار ۲» در سال ۲۰۱۱) شکسته است. بزرگترین فاصلهی زمانی بینِ دو افتتاحیهی رکوردشکنانه، فاصلهی بینِ «دنیای گمشده» در ماه مِی سال ۱۹۹۷ و «هری پاتر و سنگ جادو» در نوامبر ۲۰۰۱ است. کوتاهترین دورانِ فرمانروایی هم به «شکارچیان ارواح ۲» اختصاص دارد که درست یک هفته بعد از رکوردشکنیاش، توسط «بتمن» به زیر کشیده شد. فاصلهی چهار سالهی بینِ «مرد عنکبوتی» (۱۱۴ میلیون دلار در سال ۲۰۰۲) و «دزدان دریایی کاراییب: صندوقچهی مرد مُرده» (۱۳۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۶) از کمبودِ مدعیانِ کافی سرچشمه نمیگیرد.
اتفاقا برعکس. باکس آفیس در این فاصله میزبانِ فیلمهای بزرگی مثل «ماتریکس: بارگذاری مجدد»، «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه»، «مصائب مسیح»، «شرک ۲» و «جنگ ستارگان: انتقام سیث» بود؛ همهی آنها قادر به شکستنِ رکورد افتتاحیه بودند. اما عدمِ حضورشان در این فهرست به خاطر این است که همگیشان اکرانش را نه از روز جمعه، بلکه یکی-دو روز زودتر از روزِ چهارشنبه یا پنجشنبه آغاز کردند. مثلا، «انتقام سیث» و «شرک ۲» هر دو در جریانِ افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهشان ۱۰۸ میلیون دلار فروختند، اما بخشی از آن متعلق به درآمدِ ۲۰ میلیون دلاری «شرک ۲» در روز چهارشنبه و درآمد ۵۰ میلیون دلاری «انتقام سیث» در روز پنجشنبه است. یکی دیگر از نکاتِ قابلتوجهی این فهرست، رکوردِ ۲۶ میلیون دلاری «پلیس بورلی هیلز ۲» است؛ قابلتوجه از این جهت که نهتنها این فیلم جایی در بینِ چند فیلم خانوادهپسند، ساندویچ شده است («جنگ ستارگان»، «استار ترک»، «سوپرمن» و «ایندیانا جونز») و تنها فیلمِ بزرگسالانهی حاضر در این فهرست است، بلکه تنها فیلمِ ستارهمحورِ غیرفانتزی و غیرکامیکبوکی این فهرست هم حساب میشود. کسانی که در سال ۱۹۸۷ به دیدنِ این فیلم رفتند، فقط با هدفِ دیدنِ مجدد اِدی مورفی به سینما رفتند.
در بینِ بیست و نه فیلمِ حاضر در این فهرست، «جنگ ستارگان» تنها فیلمی است که بهلطفِ اکرانِ مجددش، دو بار در این فهرست تکرار شده است و درکنار «هر راهی مگر سرگردانی»، یکی از تنها فیلمهای کاملا اورجینالِ این فهرست حساب میشود. در حالی نوزدهتا از این رکوردشکنان دنباله هستند که هفتتای آنها («آروارهها»، «سوپرمن»، «استار ترک»، «بتمن»، «پارک ژوراسیک»، «هری پاتر و سنگ جادو» و «اونجرز»)، اقتباس هستند. از نوزده دنباله، پنجتای آنها («بازگشت جدای»، «معبد مرگ»، «پلیس بورلی هیلز ۲»، «آخرین جنگ صلیبی»، «شکارچیان ارواح ۲» و «نیرو برمیخیزد»)، دنبالههای فیلمهای کاملا اورجینال هستند؛ تازه، از آنجایی که «دزدان دریایی کاراییب» هم براساس یکی از سواریهای شهربازی دیزنی ساخته شده است، پس میتوان آن را هم اورجینال حساب کرد. در حالی پنجتا از این رکوردشکنان (همه از سال ۲۰۰۶ به بعد) متعلق به دیزنی هستند که پنجتای آنها به یونیورسال، پنجتای آنها به پارامونت و سهتای آنها هم به سونی و فاکس میرسد. برادران وارنر بهلطفِ سری «بتمن»، مجموعهی «هری پاتر»، فیلمهای «سوپرمن» و «هر راهی مگر سرگردانی»، صاحبِ ۹تا از این رکوردشکنان است. گرچه استودیوی لاینزگیت در این فهرست بدون نماینده است، اما «هانگر گیمز» (۱۵۲ میلیون دلار) هنوز رکورد بزرگترین افتتاحیه برای یک مجموعهی جدید را در اختیار دارد. در سالگرد چهل و پنج سالگی «آروارهها» که همزمان مصادف با سالگرد سی و یک سالگی «بتمن» نیز است باید این نکته را به یاد داشته باشیم که بهترین افتتاحیههای تاریخِ باکس آفیس معمولا توسط یک مرد (استیون اسپیلبرگ) و آیپی («بتمن») شکسته شده است. بخشِ نگرانکنندهی قضیه این است که با جلب نظرِ مخاطبان به سمتِ پلتفرمهای استریمینگ و ضربهی مرگبارِ ویروس کرونا به فرهنگِ سینما رفتن (مخصوصا هر فیلمی که جزِ بلاکباسترهای آیمکسپسند قرار نمیگیرد)، در بهترین حالت حالاحالاها شاهدِ شکستنِ این رکورد نخواهیم بود و در بدترین حالت احتمالا هرگز این اتفاق مجددا نخواهد افتاد.
جدول افتتاحیههای رکوردشکنِ تاریخ بلاکباسترسازی مُدرن
ردیف | فیلم | استودیوی سازنده | افتتاحیه | درآمدِ خانگی |
۱ | Avengers: Endgame | دیزنی | ۳۵۷ میلیون دلار | ۸۵۸ میلیون دلار |
۲ | Avengers: Infinity War | دیزنی | ۲۵۸ میلیون دلار | ۶۷۹ میلیون دلار |
۳ | The Force Awakens | دیزنی | ۲۴۸ میلیون دلار | ۹۳۷ میلیون دلار |
۴ | Jurassic World | یونیورسال | ۲۰۸ میلیون دلار | ۶۵۲ میلیون دلار |
۵ | The Avengers | دیزنی | ۲۰۷ میلیون دلار | ۶۲۳ میلیون دلار |
۶ | Harry Potter and the Deathly Hallows 2 | برادران وارنر | ۱۶۹ میلیون دلار | ۳۸۱ میلیون دلار |
۷ | The Dark Knight | برادران وارنر | ۱۵۸ میلیون دلار | ۵۳۴ میلیون دلار |
۸ | Spider-Man 3 | سونی | ۱۵۱ میلیون دلار | ۳۳۶ میلیون دلار |
۹ | Pirates 2: Dead Man's Chest | دیزنی | ۱۳۵ میلیون دلار | ۴۲۳ میلیون دلار |
۱۰ | Spider-Man | سونی | ۱۱۴ میلیون دلار | ۴۰۳ میلیون دلار |
۱۱ | Harry Potter and the Philosopher's Stone | برادران وارنر | ۹۰ میلیون دلار | ۳۱۷ میلیون دلار |
۱۲ | The Lost World | یونیورسال | ۷۴ میلیون دلار | ۲۲۹ میلیون دلار |
۱۳ | Batman Forever | برادران وارنر | ۵۳ میلیون دلار | ۱۸۴ میلیون دلار |
۱۴ | Jurassic Park | یونیورسال | ۵۰ میلیون دلار | ۳۵۷ میلیون دلار |
۱۵ | Batman Returns | برادران وارنر | ۴۷ میلیون دلار | ۱۶۳ میلیون دلار |
۱۶ | Batman | برادران وارنر | ۴۳ میلیون دلار | ۲۵۲ میلیون دلار |
۱۷ | Ghostbusters 2 | سونی | ۲۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار | ۱۱۲ میلیون دلار |
۱۸ | Indiana Jones and the Last Crusade | پارامونت | ۲۹ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار | ۱۹۷ میلیون دلار |
۱۹ | Beverly Hills Cop 2 | پارامونت | ۲۶ میلیون دلار | ۱۵۴ میلیون دلار |
۲۰ | Indiana Jones and the Temple of Doom | پارامونت | ۲۵ میلیون دلار | ۱۸۰ میلیون دلار |
۲۱ | Return of Jedi | فاکس | ۲۳ میلیون دلار | ۲۵۲ میلیون دلار |
۲۲ | Star Trek II: The Wrath of Khan | پارامونت | ۱۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار | ۷۹ میلیون دلار |
۲۳ | Superman 2 | برادران وارنر | ۱۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار | ۱۰۸ میلیون دلار |
۲۴ | Star Trek | پارامونت | ۱۲ میلیون دلار | ۸۲ میلیون دلار |
۲۵ | Superman | برادران وارنر | ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار | ۱۳۴ میلیون دلار |
۲۶ | Every Which Way But Loose | برادران وارنر | ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار | ۸۵ میلیون دلار |
۲۷ | Star Wars | فاکس | ۱۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار | ۳۰۷ میلیون دلار |
۲۸ | Jaws 2 | یونیورسال | ۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار | ۷۸ میلیون دلار |
۲۹ | Star Wars | فاکس | ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار | ۳۰۷ میلیون دلار |
۳۰ | Jaws | یونیورسال | ۷ میلیون دلار | ۲۶۰ میلیون دلار |
آیا نسخهی اسنایدرِ «جاستیس لیگ» بزرگترین فیلمِ تابستانِ سال بعد خواهد بود؟
هفتهی گذشته، زیک اسنایدر اولین تیزرِ نسخهی اسنایدرِ «جاستیس لیگ» (Justice League) را منتشر کرد؛ در این تیزر، در حالی واندر وومن نقاشی شومِ دارکساید را کشف میکند که همزمان صدای مونولوگِ جسی آیزنبرگ از اختتامیهی «بتمن علیه سوپرمن» نیز روی تصاویر شنیده میشود. این کلیپ درواقعِ حکم تیزری را دارد که انتشارِ اولین تریلرِ واقعی فیلم در جریانِ رویدادِ مجازی «دیسی فندُم» در بیست و دومِ آگِست (اول شهریور) را نوید میدهد. اگر تاریخِ انتشارِ این فیلم (یا مینیسریال) در این رویداد مشخص شود، سؤال این است که آیا برادران وارنر آن را در جریانِ تابستانِ ۲۰۲۱ عرضه خواهد کرد و اینکه آیا آنها، آن را با وجود اینکه در سینماها اکران نمیشود، بهعنوانِ رویداد سینمایی بزرگِ تابستانِ سال بعد تبلیغات خواهند کرد؟ آخه، ماجرا از این قرار است: نسخهی اسنایدرِ «جاستیس لیگ» از نظر اندازه، مقیاس و بودجه میتواند بهطور پیشفرض به بزرگترین فیلمِ تابستانِ سال بعد تبدیل شود. میتوانیم سر اینکه آیا بودجهی ۳۰ میلیون دلاری نسخهی اسنایدر باید با بودجهی ۳۰۰ میلیون دلاری نسخهی جاس ویدن ادغام شود یا نه بحث کنیم. بالاخره بودجهی غولآسای نسخهی سینمایی «جاستیس لیگ» از تصمیمِ استودیو برای جایگزین کردنِ اسنایدر با ویدن سرچشمه میگرفت.نسخهی اسنایدرِ «جاستیس لیگ» از نظر اندازه، مقیاس و بودجه میتواند بهطور پیشفرض به بزرگترین فیلمِ تابستانِ سال بعد تبدیل شود
پروسهای که به بازنویسیهای فراوان و فیلمبرداریهای مجددِ زیادی برای ساختنِ فیلمی منجر شد که حکمِ نسخهی ارزانقیمت و دستدومِ «اونجرز» را داشت. درست مثل اتفاقی که سر «سولو: داستانی از جنگِ ستارگان» به وقوع پیوست، تغییرِ کارگردان و فیلمبرداریهای مجددِ فراوان، بودجهی فیلم را بهحدی بالا بُرد که فیلم فقط در صورتِ دستیابی به درآمدهای درجهیک در گیشه میتوانست از شکستش جلوگیری کند. در حالت عادی، در حالی درآمدِ ۳۹۴ میلیون دلاری «سولو» و ۶۵۹ میلیون دلاری «جاستیس لیگ» فقط متوسط و ناامیدکننده برداشت میشد که افزایشِ هزینههای آنها، وضعیتِ این درآمدها را به «فاجعهبار» تغییر داد. بودجهی ساختهی ران هاوارد که حکمِ پیشدرآمدی برای هان سولو را داشت، بهجای ۱۷۵ میلیون دلار، چیزی نزدیک به ۲۷۵ میلیون دلار بود؛ این یعنی درآمدِ ۲۱۳ میلیونیاش در خانه و ۳۹۴ میلیونیاش در دنیا بهجای یک عملکردِ ناامیدکننده در مقایسه با هزینه، به یک شکستِ تمامعیار و بیحرف و حدیث منجر شد. در مقایسه، «سفیدبرفی و شکارچی» (Snow White and the Huntsman) که به ۳۹۶ میلیون دلار فروش از ۱۷۰ میلیون دلار بودجه دست یافت، یک دنباله دریافت کرد و تازه پس از عملکردِ ضعیفِ دنباله به پایانِ عمرش رسید.
درآمدِ ۳۹۰ میلیون دلاری یک فیلم در حالی میتواند در مقایسه با بودجهاش آنقدر موفقیتآمیز باشد که به دنبالهسازی منجر شود که همین درآمد در مقایسه با بودجهی «سولو» میتواند یک شکستِ خجالتآور نام بگیرد. این موضوع دربارهی بودجهی ۲۷۰ میلیون دلاری «سوپرمن بازمیگردد» و بودجهی ۱۴۴ میلیون دلاری ریبوتِ «شکارچیان ارواح» نیز صدق میکند. در هر دو نمونه، درآمدهای معمولی این فیلمها (۳۹۴ میلیون در سال ۲۰۰۶ و ۲۲۹ میلیون در سال ۲۰۱۶)، فقط به خاطرِ بودجههای متورمشدهشان، به فاجعههای تمامعیار تبدیل شدند. اگر پولی که خرج آماده کردنِ «جاستیس لیگ» برای نمایش در سینماها و پولی که خرجِ آماده کردنِ «نسخهی اسنایدر» برای پخش در اچبیاُ مکس میشود کنیم، آن وقت نسخهی جدید هزینهای حدود ۳۵۰ میلیون دلار خواهد داشت؛ رقمی که آن را به یکی از گرانقیمتترین فیلمهای تاریخِ سینما تبدیل میکند. با نگاهی به تقویمِ فیلمهایی که برای اکران در تابستانِ سال بعد برنامهریزی شدهاند، با فیلمهایی روبهرو میشویم که همه هزینهای بینِ ۱۵۰ تا ۲۵۰ میلیون دارند؛ فیلمهایی که عبارتاند از: «دنیای ژوراسیک: قلمرو»، «شنگچی و افسانهی ده حلقه»، «سریع و خشن ۹»، «بتمن»، «جوخهی انتحار»، «گودزیلا علیه کونگ»، «جانوران شگفتانگیز ۳»، «مأموریت غیرممکن ۷» و البته «آواتار ۲».
شاید دلیل بیاورید که ادغام کردنِ کلِ بودجهی نسخهی سینمایی «جاستیس لیگ» با بودجهی نسخهی اسنایدر درست نیست، اما مسئله این است که هنوز در حال صحبت دربارهی یک فیلمِ چهار ساعته هستیم که احتمالا شاملِ شکوه و تجمل و شلوغکاری و زرق و برقِ آخرالزمانی و حماسی «بتمن علیه سوپرمن» و «۳۰۰» خواهد بود. نسخهی اسنایدر فارغ از اینکه چقدر از لحاظ کیفی خوب خواهد بود، به احتمالِ بسیار زیاد از مقیاس و افقِ وسیعتری در مقایسه با نسخهی جمع و جور و کلاستروفوبیکِ جاس ویدن بهره خواهد برد. به این ترتیب، نسخهی اسنایدر که روی اچبیاُ مکس منتشر خواهد شد، حتی بدون درنظرگرفتنِ بودجهاش نیز، میرود تا از لحاظ وسعتِ داستانی، به احتمال زیاد به بزرگترین فیلمِ تابستانِ سال بعد تبدیل شود. انتشار فیلمی که مدعی بزرگترین فیلمِ تابستانِ سال بعد خواهد بود روی یک پلتفرم استریمینگ، اتفاقِ قابلتوجه و تاملبرانگیزی است. در زمانیکه سومین تریلر «بتمن علیه سوپرمن» در اواخر سال ۲۰۱۵ منتشر شد (همان تریلری که کلِ فیلم را لو داد)، جنگِ سینما و پلتفرمهای استریمینگ و شبکههای کابلی به نقطهی اوجِ خودش رسیده بود؛ تلویزیون قادر به ارائهی محتواهایی بود که از نظر ستارههای سینمایی، کیفیتِ پروداکشن و فیلمنامهنویسی با حدود ۹۰ درصد از چیزهایی که در سینماها ارائه میشدند، رقابت میکردند.
حتی در آن زمان هم تنها محصولاتِ منحصربهفردی که فقط سینما قادر به ارائهی آنها بود، به اکشنهای فانتزی پُرخرجی مثل «سریع و خشن ۷» و «نیرو برمیخیزد» خلاصه شده بود. بنابراین همین که «بتمن علیه سوپرمن» با حضور هنری کویل، بن افلک، اِیمی آدامز و جسی آیزنبرگ حداقل سعی کرد تا به یک حماسهی ابرقهرمانی غولآسا تبدیل شود، اهمیت داشت. در اینکه «بتمن علیه سوپرمن»، فیلم عمیقا مشکلداری است شکی نیست، اما در اندازهی عظیمالجثه و حجمِ شلوغ و متراکمش نیز شکی وجود ندارد. در اواخر سال ۲۰۱۵ و اوایل ۲۰۱۶ بود که به تدریج شاهدِ مهاجرتِ عمومِ سینماروها به سمتِ محتواهای پلتفرمهای استریمینگ بودیم؛ اگر تا پیش این، عموم سینماروها صرفا جهت فیلم دیدن به سینما میرفتند، حالا سینماروها فیلم دیدن در سینما را به تعدادِ انگشتشماری از رویدادهای بزرگِ سال محدود کرده بودند و تمام چیزهای باقیمانده را در خانه مصرف میکردند. استودیوهایی مثل سونی و پارامونت که به فیلمهای ستارهمحور و اولداسکولشان وابسته بودند، دربرابرِ ماشینِ آیپی دیزنی عقب افتادند. گرچه عموما باور دارند که دیزنی و نتفلیکس، رقیب هستند، اما اینطور نبود.
با اینکه امروزه با وجود دیزنیپلاس، دیزنی بهعنوانِ رقیب به جنگِ پلتفرمهای استریمینگ پیوسته است، اما در گذشته، نتفلیکس و دیزنی به نفعِ یکدیگر فعالیت میکردند؛ از یک طرف نتفلیکس مخاطبان را متقاعد کرده بود که هر چیزی به غیر از فیلمهای پُرخرجِ آیپیمحور، ارزش دیدنِ آنها در سینما را ندارد و از طرف دیگر دیزنی صاحبِ برخی از بزرگترین فرنچایزهای آیپیمحورِ پُرخرج سینما بود. در نتیجه، ظهور نتفلیکس هرچقدر برای دیگر استودیوها مرگبار بود، به نفعِ هرچه منحصربهفردتر و عزیزتر جلوه دادنِ فیلمهای دیزنی منجر شد. فعلا فقط میتوان دربارهی اینکه شیوعِ کرونا چه تاثیری روی سینما رفتنِ مخاطبان خواهد گذاشت، گمانهزنی کرد. اما تحلیلگران اعتقاد دارند که تاریکترین سناریوی ممکن از رگِ گردن نیز بهمان نزدیکتر است: زمانیکه سینماها به مترادفِ دستگاههای آرکید تبدیل شوند. درست همانطور که با ظهورِ کنسولهای خانگی، دستگاههای آرکید به پایانِ دورانشان رسیدند، سینما هم با وضعیتِ مشابهای مواجه خواهد شد؛ زمانیکه مخاطبان فقط برای دیدن بزرگترین فیلمهای بزرگی که نمونهاش در خانه پیدا نمیشود به سینما میروند و تمام چیزهای باقیمانده را در خانه خواهند دید.
تا پیش از شیوعِ کرونا، گرچه درآمدها بالا بودند، اما فروشِ بلیتها مقداری پایینتر بودند. اما نکته این بود: درصدِ بزرگی از درآمد باکس آفیسِ خانگی از تعداد اندکی از فیلمهای خیلی بزرگ سرچشمه میگیرد و روزبهروز این درصد بزرگتر نیز میشود. به بیان دیگر، در حالی در سال ۲۰۱۱، ۱۶/۹ درصد از درآمدِ باکس آفیسِ سالانه متعلق به ششِ فیلم پُرفروشِ سال بود که این آمار در سال ۲۰۱۸ به ۲۵/۵ درصد افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، مردم هر ساله برای دیدن و بازبینی فیلمهای مشخصی به سینما میروند و بقیه را نادیده میگیرند. به این ترتیب، در ادامه ایدهی سینما رفتن برای دیدن هر چیزی به غیر از یک بلاکباسترِ پُرخرجِ پُرسروصدا بهدلیل نگرانیهای مربوطبه کرونا و هرچه سازگارتر شدنِ مردم با دیدنِ فیلم در خانه نامحتملتر خواهد شد. در این دوران فیلمهایی مثل «تنت» (Tenet) شکوفا میشوند؛ «تنت» و امثالِ آن بهعنوانِ رویدادهای سینمایی سال، مردم را به سینماها میکشانند، اما همزمان فیلمهایی مثل «بیل و تد با موسیقی روبهرو میشوند» (Bill & Ted Face the Music) نادیده گرفته خواهند شد.
مقالات مرتبط
- ردهبندی سودآورترین مجموعههای اکشنِ هالیوود
- دورانِ سلطهی پارامونت بر باکس آفیس چگونه به پایان رسید؟
- محاسبه سود و زیان خالص بزرگترین فیلمهای ۲۰۱۹
- چرا «اونجرز» و «جنگ ستارگان» سودآورترین مجموعههای هالیوود نیستند؟
- چرا رکورد افتتاحیهی «اونجرز: پایان بازی» احتمالا هرگز شکسته نخواهد شد؟
- چگونه «مرد عنکبوتی» موفق به انجام کاری شد که «بتمن» در آن شکست خورده بود؟
- چگونه «ماتریکس»، «مومیایی» و «تهدید شبح» هالیوود را در عرض شش هفته متحول کردند؟
- دلیل عملکردِ ناامیدکننده فیلمهای اخیر سوپرمن در گیشه چیست؟
به خاطر همین است که خبر انتشارِ احتمالی «دادگاه شیکاگو هفت» (The Trial of the Chicago 7)، ساختهی پُرستارهی آرون سورکین روی نتفلیکس با عقل جور در میآید. این فیلم دقیقا نمایندهی همان نوع فیلمهایی است که گرچه در گذشته بزرگسالان را به سینماها میکشانند، اما حالا از زمانیکه بزرگسالان هم درکنار بچههایشان به دیدنِ بلاکباسترهای دیزنی میروند، در نتیجه فیلمهای مخصوصِ بزرگسالان در حال تقلا کردن در سینماها هستند.
این در حالی است که اندازه و مقیاسِ سریالهای تلویزیونی در پنج سال گذشته، بزرگتر از گذشته شده است. «مندلورین» فراهمکنندهی ماجراجوییهای جنگ ستارگانواری که ارزشِ اکران در سینماها را دارند است؛ گفته میشود که اندازهی سریالهای آیندهی دنیای سینمایی مارول نیز با فیلمهایش برابری خواهند کرد. البته که هنوز «آکوآمن»، اکشنِ فانتزی بزرگتری در مقایسه با «اسطورههای فردا» (Legends Of Tomorrow) و «ظهور اسکایواکر»، پروداکشنِ بزرگتری در مقایسه با «مدلورین» یا حتی «جنگهای کلون» دارد. اما این احتمال وجود دارد که فاصلهی اندکِ باقیمانده بینِ سینما و تلویزیون از نظر مقیاسِ پروداکشن، با انتشارِ نسخهی اسنایدرِ «جاستیس لیگ» روی اچبیاُ مکس از میان برداشته شود.
نمایش فیلم چهارساعتهی پُرخرجِ «جاستیس لیگ» نه در سینماها، بلکه در یک پلتفرمِ استریمینگ مثل رویدادی که ثبتکنندهی پایانِ کار سینماها خواهد بود به نظر میرسد؛ آیا نسخهی اسنایدر به آخرالزمانِ سینماها تبدیل خواهد شد؟ حتی اگر تاریخِ تولیدِ پیچیدهی این پروژه را نادیده بگیریم و اهمیتِ این فیلم برای جامعهی آماری بهخصوصش را در نظر بگیریم، در حقیقتِ ماجرا تغییری ایجاد نمیشود. چه حقیقتی؟ حقیقت این است که نهاییترین و بزرگترین فیلمِ «جاستیس لیگ» بهعنوانِ یک فیلمِ تلویزیونی پخش خواهد شد.
حتی تصورش هم سخت است که فیلمی با ابعادی آخرالزمانی و سرشار از سوپراستارهای کامیکبوکهای دیسی قرار است در یک شبکهی استریمینگ منتشر شود. حالا از اینجا به بعد دو مسیرِ متفاوت جلوی روی خودمان میبینیم: اگر نسخهی اسنایدر از لحاظ مقیاس با نسخهی جاس ویدن برابری کند یا از لحاظ کیفی بهطرز افتضاحی بد باشد، آن وقت این فیلم به تقویتکنندهی وضعیتِ فعلی سازوکارِ پلتفرمهای استریمینگ تبدیل میشود.
درست همانطور که نتفلیکس، زبالههایی مثل «درخشان» (Bright) یا دیزنیپلاس، افتضاحهایی مثل «آرتمیس فاول» را منتشر میکند، آن وقت نسخهی اسنایدر هم به ادامهدهندهی این روند تبدیل میشود: اگر فیلمِ ضعیفی دارید که از شکستِ آن در سینماها اطمینان دارید، آن را روی شبکههای استریمینگتان رها کنید! اما اگر نسخهی اسنایدر با تحسین مواجه شود، از لحاظ مقیاس با بزرگترین فیلمهای سینمایی روز برابری کند و تماشاگرانِ فراوانی جذب کند، آن وقت معنای آن برای آیندهی سینما هیجانانگیز خواهد بود. شاید دقیقا نتوان پیشبینی کرد که موفقیتِ نسخهی اسنایدر چه معنایی برای سینما خواهد داشت، اما میتوان پیشبینی کرد که معنای خوبی نخواهد داشت. در این صورت، شبکههای تلویزیونی از خودشان خواهند پرسید چه میشود اگر روی چیزی در حد و اندازهی «سریع و خشن ۸» یا «اونجرز» برای تلویزیون سرمایهگذاری کنند؟ انتشار نسخهی اسنایدر روی اچبیاُ مکس حکمِ نقطهی اوجِ زلزلههای پنجِ سال گذشته را دارد و تعیینکنندهی آیندهی مهاجرتِ عموم سینماروها از سینما به شبکهی نمایشِ خانگی خواهد بود: «جاستیس لیگ» بهعنوان یکی از بزرگترین بلاکباسترهای ابرقهرمانی آیمکسپسندِ سال بعد، یکراست در خانه قابلدیدن خواهد بود.
«پارک ژوراسیک» در سالگردِ ۲۷ سالگیاش یک رکورد جدید به نام خودش ثبت کرد
آیا میدانستید پُرفروشترین فیلمِ باکس آفیسِ آخرهفتهی گذشته چه فیلمی بود؟ «پارک ژوراسیک» (Jurassic Park). این فیلم که در ۲۳۰ سینما روی پرده رفت (که اکثرا سینماهای ماشینی بودند)، به ۵۱۷ هزار و ۶۴۲ دلار دست یافت. بله، بهلطفِ بازگشایی مجددِ تدریجی سینماها، سینمادارها از بلاکباسترهای باشکوهِ سالهای گذشته برای ترغیب کردنِ سینماروها برای بازگشتن به عادتِ سینما رفتنشان استفاده میکنند. از همین رو، جدولِ پُرفروشترین فیلمهای این آخرهفته اکثرا از مجموعهای از «گریتست هیتس»های گذشته تشکیل شده است. «آروارهها»ی اسپیلبرگ با کسب ۵۱۶ هزار و ۳۶۶ دلار از اکران در ۱۸۷ سینما در ردهی دوم قرار دارد. «آروارهها» که هفتهی گذشته تولدِ چهل و پنج سالگیاش را جشن گرفت، اکرانش را در بیستم ژوئنِ ۱۹۷۵، با کسب ۷ میلیون دلار از نمایش در ۴۰۹ سینما بهعنوانِ افتتاحیه آغاز کرد؛ فیلمی که به آغازگرِ سنتِ بلاکباسترهای تابستانی امروز تبدیل شد. «پارک ژوراسیک» هم اکرانش را در یازدهم ژوئنِ ۱۹۹۳، با افتتاحیهی رکوردشکنانهی ۵۰ میلیون دلار آغاز کرد و رفت تا به ۳۵۷ میلیون دلار فروشِ خانگی دست پیدا کند؛ این فیلم با کسب ۹۱۳ میلیون دلار، به نخستینِ فیلمِ ۹۰۰ میلیون دلاری تاریخ که هیچ، بلکه به نخستین فیلمِ ۸۰۰ میلیون دلاری تاریخِ باکس آفیس تبدیل شد.
فیلمِ سم نیل، لورا دِرن و جف گلدبلوم، سه آخرهفتهی آغازینِ اکرانش در تابستانِ آن سال را با مقابله با «آخرین قهرمان اکشن» (۱۵ میلیون دلار) در دومین آخرهفتهاش و «بیخوابی در سیاتل» (۱۷ میلیون دلار) در سومین آخرهفتهاش، در صدر جدول سپری کرد. تا اینکه درنهایت، این فیلم در چهارمین آخرهفتهاش بهلطفِ آغازِ اکرانِ فیلم «شرکت» (The Firm) با بازی تام کروز (۲۵ میلیون دلار افتتاحیه) به ردهی دومِ جدول سقوط کرد. نسخهی سهبعدی محصولِ یونیورسال/آمبلین اما اکرانِ مجددِ موفقیتآمیزی هم در سال ۲۰۱۳ تجربه کرد؛ جایی که این فیلم کارش را با کسب ۱۸ میلیون دلار شروع کرد و با کسب ۴۵ میلیون دلار در خانه، مجموعِ درآمدِ خانگی فیلم را به فراتر از ۴۰۳ میلیون دلار هُل داد. همچنین، درآمدِ نسخهی سهبعدی «پارک ژوراسیک»، فروشِ جهانیاش را نیز به یک میلیارد و ۳۲ میلیون دلار رساند؛ اتفاقی که «پارک ژوراسیک» را به کُندترین فیلم یک میلیاردی تاریخِ سینما تبدیل کرد؛ به این معنی که حدود ۱۹ سال و اندی طول کشید تا درآمدِ «پارک ژوراسیک» از صفر به یک میلیارد دلار برسد.
رکوردی که فاصلهی ۱۲ سالهی بینِ اکران «جنگ ستارگان: تهدید شبح» در سال ۱۹۹۹ و اکرانِ مجددِ نسخهی سهبعدیاش در سال ۲۰۱۲ که مجموعِ درآمدش را از ۹۲۴ میلیون دلار به یک میلیارد و ۲۷ میلیون دلار رساند پشت سر میگذارد. حالا «پارک ژوراسیک» که در غیرمعمولترین شرایطِ ممکن دوباره صدر جدولِ باکس آفیس را تصاحب کرده است، موفق به ثبتِ رکوردِ جدیدی شده است: رکوردِ بیشترین فاصله بینِ دو صدرنشینی برای یک فیلمِ لایواکشن. البته که «سفید برفی و هفت کوتوله» صدر جدول را در چهاردهمین آخرهفتهی اکرانِ مجددش در سال ۱۹۸۳ (۴۶ سال بعد از افتتاحیهی اورجینالش) و «۱۰۱ سگ خالدار» هم صدر جدول را در نهمین آخرهفتهی اکرانِ مجددش در سال ۱۹۹۱ (۳۰ سال پس از افتتاحیهی اورجینالش) تصاحب کردند، اما اینجا با فیلمهای لایواکشن کار داریم. در بینِ فیلمهای لایواکشن، حدس میزنم که «بر باد رفته» در جریانِ تمام دفعاتِ بیشماری که بین سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۸۹ مجددا اکران شده است، آنقدر بارها صدر جدول را تصاحب کرده است که صحبت دربارهی این رکوردِ بهخصوص را بیمعنی میکند.
اما اگر از موردِ استثنایی «بر باد رفته» فاکتور بگیریم، از جمله صدرنشینیهای مجددِ نرمالِ اخیرِ باکس آفیس میتوان به نسخهی سهبعدی «شیر شاه» (۳۲ میلیون افتتاحیه در سپتامبر ۱۹۹۴ / ۹۴ میلیون فروش) و اکران مجدد «جنگ ستارگان: نسخهی ویژه» (۳۶ میلیون افتتاحیه در ۱۹۹۷ / ۱۳۸ میلیون فروش نهایی) اشاره کرد؛ هرکدام از این دو فیلم به ترتیب هفده و ۲۰ سال پس از صدرنشینی اورجینالشان، دوباره طعمِ صدرنشینی را چشیده بودند. گرچه رکوردِ «بیشترین فاصله بینِ دو صدرنشینی» یکی از آن رکوردهای ناچیز و بیاهمیت است، اما با نگاهی به ۱۰ فیلم برتر باکس آفیسِ هفتهی گذشته، به نظر میرسد که استیون اسپیلبرگ یکجورایی در حال باز پس گرفتنِ تاجش بهعنوانِ پادشاهِ بلاکباسترسازهای تابستانی است. در حالی «پارک ژوراسیک» و «آروارهها»، ردهی اول و دوم را در اختیار داشتند که ردهی ششم در تصاحبِ «بازگشت به آینده» به کارگردانی رابرت زمهکیس و تهیهکنندگی اسپیلبرگ است، «ای.تی» به کارگردانی اسپیلبرگ در ردهی هشتم جا دارد و «گونیها» به کارگردانی ریچارد دانر و تهیهکنندگی اسپیلبرگ، در ردهی دهم جای گرفته است.
قابلذکر است که دیگر فیلمهای پُرفروشِ هفتهی گذشته «مرد نامرئی»، «ترولها: تور جهانی»، «شکار» و فیلمِ ترسناکِ جدیدی به اسم «تحتتعقیب» (Followed) با کسب ۱۲۷ هزار و ۲۳۱ دلار از ۴۲ سینما و «جومانجی: مرحلهی بعد» هستند. همچنین، «مهاجمان صندوقچهی گمشده» در ردهی هجدم قرار دارد. حتی «رنجور» (The Wretched) نیز که تاکنون با کسب یک میلیون و ۵۴۱ هزار دلار غوغا به پا کرده است، از فیلمهای دههی هشتادی اسپیلبرگ وام گرفته است. اما نکتهی قابلتوجهی اصلی باکس آفیسِ هفتهی گذشته به «پارک ژوراسیک» اختصاص دارد. این فیلم در حالی در اوایل ۲۰۱۳، رکورد کُندترین فیلمِ یک میلیاردی تاریخ را شکست که حالا در اواسط ۲۰۲۰ رکوردِ جدیدی به نام خودش ثبت کرده است: بیشترین فاصلهی بین دو صدرنشینی. تعجبی ندارد. بالاخره «پارک ژوراسیک» حکمِ غایتِ بلاکباسترهای تابستانی عصر مُدرن را دارد؛ این فیلم با ترکیبِ جلوههای ویژهی واقعی و دیجیتالی، ماهیتِ اقتباسیاش و موفقیتی که بهجای ستارهها، از کارگردانِ صاحبسبک و شناختهشدهاش سرچشمه میگرفت، الگویی است که هالیوود تا به امروز دنبال کرده است و واضحترین نمایندهی بلاکباسترسازی هالیوود مُدرن است. «آروارهها» و «پارک ژوراسیک» کماکان با احتساب نرخ تورم، پُرفروشترین فیلمهای تاریخِ ماه ژوئن هستند و حالا این دو فیلم، پُرفروشترین فیلمهای ماهِ ژوئنِ امسال نیز حساب میشوند.
منبع : زومجی
0 دیدگاه