نقد فیلم Survive the Night

نقد فیلم Survive the Night

فیلم «Survive the Night» با نام فارسی «زنده ماندن در شب» فیلمی اکشن به کارگردانی مت اسکندری و نویسندگی داگ ولف است. بروس ویلیس شاخص‌ترین بازیگری است که در این فیلم ایفای نقش می‌کند. در این مقاله به بررسی این فیلم پرداخته‌ایم.

مت اسکندری، تهیه‌کننده، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی، آمریکایی است. او تاکنون چندین فیلم کوتاه و بلند ساخته است. مهم‌ترین فیلم کوتاه او «The Taking» نام دارد که جایزه بهترین فیلم کوتاه ترسناک دانشجویی را از جشنواره Screamfest در سال ۲۰۰۴ میلادی به‌دست آورد. از جمله فیلم‌های سینمایی او هم می‌توان به فیلم‌های « 12Feet Deep» و «Game of Assassins» اشاره کرد که هردو در ژانر وحشت هستند. استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۷ میلادی یک برنامه تلویزیونی‌ ساخت با نام «On the Lot» که مت اسکندری هم در آن حضور داشت.

تقریبا همه فیلم‌های مت اسکندری در سایت imdb امتیازی نزدیک به ۵ را کسب کرده‌اند. فیلم سینمایی «Survive the Night» هم تاکنون در سایت imdb با ۵۴۵۲ رای، امتیاز متوسط ۴.۹ را به‌دست آورده است. در این مقاله با بررسی نقاط ضعف فیلم بیان می‌کنیم که چرا این فیلم در حد یک اثر متوسط باقی مانده است. خلاصه داستان فیلم «Survive the Night» این است که: دو برادر مجرم در مسیر فرار خود به دکتر احتیاج پیدا می‌کنند، برای همین نیمه‌شب به خانه دورافتاده دکتری در میان جنگل وارد می‌شوند.

در ادامه به بررسی این فیلم می‌پردازیم که داستان آن را لو می‌دهد.

در ابتدای فیلم، مخاطب با دو برادر آشنا می‌شود و به‌خوبی با دیالوگ‌هایی که رد و بدل می‌کنند شخصیت آن‌دو معرفی می‌شود

در ابتدای فیلم، مخاطب با دو برادر آشنا می‌شود و به‌خوبی با دیالوگ‌هایی که رد و بدل می‌کنند شخصیت آن‌دو معرفی می‌شود. در جریان این دیالوگ‌ها مخاطب درمی‌یابد که یکی از برادرها تعادل روانی ندارد و کارهای احمقانه زیادی می‌کند و برادر دیگر مغز متفکر این گروه دو نفره است. همین دیالوگ‌ها شرایط را برای حوادث بعدی داستان فراهم می‌کند. پس می‌توان گفت قسمت ابتدایی فیلم، اهمیت دیالوگ‌نویسی را در به‌وجود آوردن یک داستان و شخصیت‌پردازی نشان می‌دهد. همینطور در مورد خانواده دکتر در فیلم هم به وسیله دیالوگ‌ها درمی‌یابیم به خاطر مشکلی که برای دکتر به‌وجود آمده است اوضاع متلاطمی دارند و روابط بین اعضای خانواده هم با دیالوگ مشخص می‌شود. این موضوع هم دوباره اهمیت دیالوگ‌نویسی را در پیشبرد داستان یک فیلم نشان می‌دهد. 

اما مشکل اصلی فیلم و در کل، داستان این است که قابل پیش‌بینی است و کوچک‌ترین پیچ و خمی در آن وجود ندارد. مخاطب به‌راحتی می‌تواند حوادث داستان و بخصوص پایان داستان را حدس بزند و همین مسئله باعث می‌شود فیلم کشش لازم را نداشته باشد. داستان به ساده‌گی در همان دقایق ابتدایی فیلم برای مخاطب قابل حدس می‌شود و مخاطب می‌تواند پی‌ببرد که پایان فیلم خوش خواهد بود. از طرف دیگر باید بیان کرد که این یک فیلم اکشن است اما صحنه‌های اکشن زیاد مهیجی ندارد. تنها صحنه اکشن فیلم که کمی هیجان را به مخاطب تزریق می‌کند صحنه تعقیب و گریز ماشین‌ها است. اما در سایر دقایق فیلم صحنه اکشن، زیاد نمی‌بینیم.

از ایرادهای دیگر Survive the Night این موضوع است که در ابتدای فیلم، بدون دلیل صحنه‌ای از میانه‌های فیلم به مخاطب نشان داده می‌شود

یکی دیگر از ایرادهایی که به فیلم وارد است این موضوع است که در ابتدای فیلم، بدون دلیل صحنه‌ای از میانه‌های فیلم به مخاطب نشان داده می‌شود. به عبارت دیگر در ابتدای فیلم‌‌، داستان فیلم لو می‌رود. این‌کار چه سودی برای کارگردان دارد؟ این کار در بسیاری از فیلم‌ها رایج شده است. اما در اکثر آن‌ها این کار بدون علت انجام می‌شود و تنها داستان فیلم را لو می‌دهد. فیلم‌های مشهور و خوبی هم وجود دارد که صحنه‌ای از اواسط فیلم در ابتدای فیلم آمده است، اما در آن فیلم‌ها هدف کارگردان مثلا ایجاد نوعی قضاوت زودهنگام در مخاطب بوده است.

برای مثال در فیلم سینمایی «21 گرم» ساخته الخاندرو اینیاریتو در ابتدای فیلم صحنه‌ای از یک زن و مرد، نمایش داده می‌شود که مخاطب را به قضاوت وا می‌دارد اما با گذشت زمان، دوباره این صحنه در اواسط فیلم نمایش داده می‌شود و مخاطب داستان اصلی این صحنه را می‌فهمد و به قضاوت اشتباه خود پی می‌برد. یا در فیلم سینمایی «مادر» ساخته بونگ جون هو (کارگردان فیلم معروف انگل). در ابتدای فیلم، صحنه‌ای از رقص یک زن تنها در علفزار را می‌بینیم که مخاطب را کنجکاو می‌کند تا بداند داستان این صحنه چیست و در اواسط فیلم، مخاطب علت رقص این زن در علفزار را درمی‌یابد و شوکه می‌شود. اما در فیلم «Survive the Night» هیچ هدفی برای نشان دادن صحنه‌ای از اواسط فیلم در ابتدای آن وجود ندارد و تنها داستان را لو می‌دهد و فیلم را بیش‌ از پیش قابل پیش‌بینی می‌کند.

داستان کلی فیلم که برای اوضاع امروز ما هم قابل‌توجه است در مورد حفظ اتحاد در زمان اختلاف داشتن است

مقاله مرتبط

• بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ

داستان کلی فیلم که برای اوضاع امروز ما هم قابل‌توجه است در مورد حفظ اتحاد در زمان اختلاف داشتن است. خانواده‌ای که در ابتدای فیلم نشان داده می‌شود دل خوشی از هم ندارند. پدر و پسری در فیلم هستند که با هم اختلاف دارند و پدر مدام به پسرش سرکوفت می‌زند. اما زمانی‌که این خانواده به خطر می‌افتد و موجودیت کل خانواده تهدید می‌شود، همگی و به‌ویژه این پدر و پسر دست به‌دست هم می‌دهند تا از بحران گذر کنند. یکی دیگر از موضوع‌هایی را که فیلم بیان می‌کند موضوع برادری است. دو مجرم فیلم برادر هستند. یکی عاقل است و دیگری کارهای احمقانه انجام می‌دهد. اما همیشه این‌دو برادر درکنار هم می‌مانند و از هم حمایت می‌کنند.

تاریکی شب به کارگردان کمک زیادی کرده است تا دلهره و هیجان را در مخاطب ایجاد کند. مکان فیلم‌برداری فیلم هم به فضاسازی داستان کمک بسیاری کرده است. خانه‌ای تک افتاده درون جنگل که شرایط را برای گروگان‌گیری دو مجرم فراهم می‌کند. همچنین باید به این نکته هم اشاره کرد که در فیلم با وخیم شدن اوضاع تاریکی شب فرا می‌رسد و مانند اوضاع داستان، هوا هم تاریک می‌شود. با روشن شدن هوا کم‌کم اوضاع تغییر می‌کند تا اینکه بالاخره در روشنی روز اوضاع بد از بین می‌رود. در کل باید گفت: فیلم «Survive the Night» فیلمی نیست که در یادها بماند اما در سرگرم کردن مخاطب تقریبا موفق عمل می‌کند، و ارزش دارد که یک‌بار آن را دید.