گزارش روز دوم سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر
در گزارش روز دوم جشنواره سری به یکی دیگر از پردیسهای سینمایی تهران یعنی سینما آزادی خواهیم زد و نگاه کوتاهی به دو فیلم رگ خواب و ساخته رامبد جوان خواهیم انداخت. با ما همراه باشید.
این روزها در تهران هوا به شدت سرد شده و فیلمها هم هنوز آنقدری دلچسب نشدهاند که مخاطبان ساعتهای طولانی که در صف ایستادهاند را فراموش کنند. به سنت هر ساله یکی از پر بازدیدترین سالنهای سینما در زمان جشنواره فیلم فجر، پردیس سینمایی آزادی است که به خاطر داشتن سالنهای متعددش همواره صفهای شلوغی داشته است. امروز در سینما آزادی ۱۲ فیلم روی پرده رفت که استقبال خوبی از فیلمهای «خفهگی» ساخته فریدون جیرانی، «بدون تاریخ، بدون امضا» ساخته وحید جلیلوند، «خوب، بد، جلف» ساخته پیمان قاسمخانی و «نگار» ساخته رامبد جوان شد. حتی فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» به سانس ویژه در ساعت ۱۲:۱۵ رسید.
بر خلاف دو پردیس کوروش و چارسو که به دلیل مدیریت دقیق و برنامه ریزی حساب شدهشان در فروش گیشه بسیار خوب عمل کردهاند و رضایت مخاطبان را به همراه داشته، پردیس آزادی هنوز که هنوز است بر طبق سنت دیرینهشان در فروش بلیط ناهماهنگ، بدون برنامه و غیرمنطقی عمل میکنند. این در حالی است که مردم در هوای سرد تهران مجبورند در بیرون محوطه سینما در صف منتظر بمانند و همین موضوعی موجب میشود که انتظار برنامهریزی و نظم بیشتری وجود داشته باشد تا این عطش و علاقه مردم به تماشای فیلم در جشنواره کمرنگ نشود.
امروز موفق به دیدن فیلم رگ خواب در سینما فلسطین و نگار در سینما آزادی شدم که در ادامه به طور مختصر ویژگیهای تکنیکی و داستانی این دو فیلم را بررسی خواهم کرد.
رگ خواب آخرین ساخته حمید نعمت الله با بازی لیلا حاتمی و کوروش تهامی قصه زنی تازه طلاق گرفته و سرگردان در تهران را روایت میکند که به دنبال کار میگردد. نعمت الله پیش از این در بیپولی هم سعی داشت به شخصیت زنی با افکار پریشان نزدیک شود که نسبتاً موفق عمل کرده بود اما تکرار این روند در رگ خواب چندان خوب از آب در نیامده است. بازی لیلا حاتمی تفاوت چندانی با نقشهای قبلیاش ندارد و بعید است در بین نقشهای بسیار خوبی که بازیگران زن در فیلمهای جشنواره امسال ایفا کردهاند، به چشم بیاید. کوروش تهامی هم در نقش مردی که از دل تهران بزرگ یکهو سر و کله اش پیدا شده و میخواهد زندگی رویایی برای مینا (لیلا حاتمی) بسازد بهتر از بازیگر اصلی فیلم نیست. کارگردان سعی زیادی برای ایجاد همزاد پنداری مخاطب با مینا داشته است اما در این کار موفق نبوده و این برای حمید نعمت الله نسبت به کارهای پیشیناش همچون بوتیک و بی پولی یک بازگشت به عقب خواهد بود.
اما نگار چهارمین ساخته رامبد جوان تجربه بسیار جذاب و دیدنی از آب درآمده است. همانطور که پیشبینی میشد این جشنواره پر از تجربههای تازه است که بیشک به دلیل تازه بودنشان ممکن است چندان عالی نباشند اما نگار توانسته تا حدی خوبی به سینمای پست مدرن نزدیک شود و فیلمی تازه به سبک و سیاق فیلمهای موفق این دسته بسازد. فیلم علیرغم آنکه به لحاظ فرم تشابه زیادی به سریال دکستر، فیلم سینمایی بدو لولا بدو و برخی آثار دیوید لینچ یا دیوید فینچر دارد اما توانسته هویت مستقل خود را حفظ کند و اثری قابل قبول باشد. هر چند در برخی لحظات به خصوص در سکانسهای اکشن به علت ضعف سینمای ایران در این زمینه دم دستی شده است اما جسارت تجربه فرمی تازه و امتحان نشده در سینمای ایران برای رامبد جوان قابل تحسین است. از بازی ضعیف محمدرضا فروتن که بگذریم نگار جواهریان و علیرضا شجاع نوری بازی قابل قبولی در نگار که یک فیلم ژانر به حساب میآید داشته اند. تصویر برداری و تدوین فیلم هم دیدنی است و بهرام دهقانی شانس زیادی دارد که دوباره سیمرغ را به خانه ببرد.
منبع : زومجی
0 دیدگاه