گزارش باکس آفیس: رکوردزنی موزیکال The Greatest Showman در آخرهفته سوپربول
در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی عملکرد فیلم جدید Winchester و دیگر پرفروشترین فیلمهای آمریکای شمالی صحبت میکنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته را با فیلم ترسناک «وینچستر» (Winchester) با حضور هلن میرن و جیسون کلارک شروع میکنیم؛ تنها تازهاکران آخرهفتهی مسابقهی «سوپربول». آخرهفتهی مسابقهی سوپربول یکی از آن برهههای منحصربهفرد باکس آفیس در طول سال است که استودیوها به خاطر مسابقهی فوتبال پربینندهای که پخش میشود و تمام نظرها را به خود جلب میکند تمایلی به اکران فیلمهایشان ندارند. بنابراین تعجبی ندارد که نه تنها تعداد تازهاکرانهای این هفته فقط به «وینچستر» خلاصه شده، بلکه کیفیت نه چندان خوب فیلم هم نشان از این دارد که استودیوهای سی.بی.اس و لاینزگیت از محصول ضعیفشان آگاه بودهاند و میخواستند یکجورهایی آن را در این آخرهفتهی سوت و سکور سینمایی رد کنند. اگرچه حضور هلن میرن در یک فیلم ترسناک و تماشای فیلم جدید برادران اسپیریگ، کارگردانان فیلم خلاقانهای مثل «تقدیر» (Predestination)، «وینچستر» را به فیلم کم و بیش موردانتظاری تبدیل کرده بود، اما نقدهای بسیار منفی فیلم تمام امیدها را در یک چشم به هم زدن از بین برد. معلوم شد «وینچستر» بیشتر از اینکه «تقدیر» باشد، تکرار «جیگساو»، شکست اخیر این دو برادر است. «وینچستر» نمایشش را با کسب ۹ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار شروع کرد که اگرچه برای یک خرید ۳ میلیون و ۵۵۰ میلیون دلاری بد نیست، اما خرج و مخارج تبلیغات فیلم را برنمیگرداند. امتیاز تماشاگران به فیلم B منفی بوده است. با اینکه احتمال میرود سینماروهای بزرگسال در هفتههای آینده این فیلم را چک کنند، اما با وجود فیلمهای اسکاری بزرگسالانهای مثل «شکل آب» (The Shape of Water)، «پُست» (The Post)، «لیدی برد» (Lady Bird) و غیره که بهطور گسترده روی پرده هستند و آغاز اکران بلاکباسترهایی مثل «بلک پنتر» (Black Panther) در هفتههای آینده نباید به این احتمال دل ببندیم. تنها تازهاکران محدود هفته هم «زن شگفتانگیز» (A Fantastic Woman)، محصول سونی پیکچرز کلاسیکس و نامزد بهترین فیلم خارجیزبان اسکار امسال است که جمعه در پنج سینما روی پرده رفت. ساختهی سباستین لیلو که نقدهای مثبتی دریافت کرده ۷۰ هزار و ۹۷۸ دلار فروخت که به معنی میانگین سینما به سینمای قابلتوجهی ۱۴ هزار دلار است. وضعیت این فیلم اگرچه خبر از آیندهای طوفانی نمیدهد، اما تحلیلگران کنجکاو هستند تا ببینند اکران گستردهی آن در طول ماه آینده چطور خواهد بود.مقالات مرتبطگزارش باکس آفیس هفتهی گذشته: صدرنشینی Maze Runner: The Death Cure و ضیافت فیلم های اسکاری
در زمینهی فیلمهای قدیمی بگذارید از «بزرگترین شومن» (The Greatest Showman) شروع کنیم که ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در هفتمین هفتهی اکرانش کسب کرد. این رقم به معنی ۱۸ درصد افت فروش نسبت به هفتهی گذشته است که بهطرز شوکهکنندهای بزرگترین افت فروش این فیلم تا این لحظه از اکرانش محسوب میشود. این موزیکال تا حالا ۱۳۷ میلیون و ۴۷۵ هزار دلار در آمریکای شمالی فروخته است. درآمدی که آن را پایینتر از درآمد ۱۵۱ میلیون دلاری «لالالند» (La La Land) و بالاتر از درآمد ۱۲۸ میلیون دلاری «افسونشده» (Enchanted) در جایگاه دوم پرفروشترین موزیکالهای غیراقتباسی تاریخ قرار میدهد. با این وضعیت، عبورِ «بزرگترین شومن» از عاشقانهی اِما استون و رایان گاسلینگ ردخور ندارد. وقتی این اتفاق بیافتد، «بزرگترین شومن» با پشت سر گذاشتن «جیغ» (Scream) به بادوامترین فیلم در میان اکرانهای دسامبر تبدیل میشود و همچنین فیلم با عبور از درآمد ۱۴۸ میلیون دلاری «بینوایان» (Les Misérables)، بدل به پرفروشترین فیلم لایو اکشن هیو جکمن که جزیی از مجموعهی «افراد ایکس» نیست نیز تبدیل میشود. دیگر بازیگران «بزرگترین شومن» زک افرون، میشل ویلیامز، ربکا فرگوسن و زندایا هستند. فیلم پشت سر درآمد ۲۳۴ میلیون دلاری «اُز: بزرگ و قدرتمند» (Oz: the Great and Powerful) در جایگاه دوم پرفروشترین فیلم کارنامه ویلیامز، پشت سر درآمد ۱۹۵ میلیون دلاری «ماموریت غیرممکن: ملت سرکش» (Mission Impossible: Rouge Nation) در جایگاه دوم پرفروشترین فیلم کارنامه فرگوسن و پشت سر درآمد ۳۳۴ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) در جایگاه دوم پرفروشترین فیلم کارنامه زندایا قرار میگیرد. «بزرگترین شومن» به محض عبور از درآمد ۱۵۱ میلیون دلاری «همسایهها» (The Neighbors)، به پرفروشترین فیلم لایو اکشن زک افرون هم تبدیل میشود. همچنین «بزرگترین شومن» به محض عبور از مرز ۱۵۱ میلیون دلار، به پرفروشترین فیلمی تبدیل میشود که هیچوقت از جایگاه چهارم بالاتر نرفته است.
alt="thank you for your service">
«بزرگترین شومن» بالاخره در آخرهفتهی هفتمش برای اولینبار رقمی کمتر از افتتاحیهی ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاریاش کسب کرده است. اتفاقی که برای خودش رکورد محسوب میشود. برای مثال باید به «تایتانیک» و «جیغ» اشاره کرد که هر دو در هفتهی ششمشان به ترتیب کمتر از ارقام افتتاحیهشان ۲۸ میلیون و ۶/۳ میلیون به دست آوردند. راستش «بزرگترین شومن» همین الان هم اکران بادوامتری در مقایسه با «تایتانیک» دارد؛ «بزرگترین شومن» در حالی ۱۵/۶ برابر درآمد افتتاحیهاش کسب کرده که آمار «تایتانیک» ۱۰/۷۵ برابر افتتاحیهی ۲۸ میلیون دلاریاش است. آیا این به این معنی است که «بزرگترین شومن» میتواند تا پایان دورهی اکرانش ۲۱ برابر افتتاحیهاش (۱۸۴ میلیون دلار) بفروشد؟ بعید به نظر میرسد، اما فراموش نکنیم که تا همین چند هفته پیش هیچکس فکرش را نمیکرد که این فیلم با افتتاحیهی ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار به بالای ۱۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. این فیلم که با ۸۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۳۰۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است که آن را در محدودهی یک موفقیت تمامعیار قرار میدهد. تمام اینها در حالی است که ساندترکهای فیلم هم بدجوری دارد فروش میرود و میتوان تصور کرد کسانی که فیلم را چندبار در سینما دیدهاند، همان کسانی هستند که برای خرید دیویدی و بلوریاش هم دست در جیبشان میکنند. پس، «بزرگترین شومن» فقط یک فیلم موفق معمولی نیست، بلکه یکی از آن موفقیتهای فراموشنشدنی و پرطرفدار در مایههای «قطار سریع السیر قطبی» (The Polar Express) و «کابوس پیش از کریسمس» (The Nightmare Before Christmas) است که تا سالها روی بورس باقی میمانند و درآمدزایی میکنند.
«جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji: Welcome to the Jungle) برای چهارمین بار در هفت هفتهای که از اکرانش میگذرد در صدر جدول باکس آفیس قرار گرفت. از زمان «تایتانیک» در ۲۰ سال گذشته، «جومانجی» تنها اکران ماه دسامبر است که موفق به صدرنشینی در فوریه شده است. این کمدی/اکشن ۱۱ میلیون دلار دیگر کسب کرد و مجموع درآمد خانگیاش را به رقم باورنکردنی ۳۵۲ میلیون و ۶۴۲ هزار دلار رساند. این به این معنی است که «جومانجی» تا هفتهی بعد با عبور از درآمد ۳۵۳ میلیون دلاری «خشن ۷» (Furious 7) به پرفروشترین فیلم دواین جانسون در گیشهی خانگی تبدیل خواهد شد. با اینکه «جومانجی» از درآمد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیونی و یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلاری دو فیلم اخیر «سریع و خشن» در گیشهی جهانی عبور نخواهد کرد، اما تمام فیلمهای کارنامهی راک را پشت سر گذاشته است. در حال حاضر باید صبر کرد و دید اکران فیلم کودکپسندانهی «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) در هفتهی آینده میتواند باعث افت فروش «جومانجی» شود یا نه. خلاصه «جومانجی» هماکنون در موقعیتی قرار دارد که بیبرو برگرد درآمد ۳۷۳ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی ۲» را پشت سر خواهد گذاشت تا پشت سر درآمد ۴۰۳ میلیون دلاری «مرد عنکبوتی»، به دومین فیلم پرفروشِ گیشهی خانگی سونی تبدیل شود. «جومانجی» تاکنون ۸۵۵ میلیون دلار در دنیا فروخته که آن را به چهارمین فیلم پرفروش سونی بعد از «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۸۸۰ میلیون دلار)، «اسپکتر» (۸۸۱ میلیون دلار)، «مرد عنکبوتی ۳» (۸۹۰ میلیون دلار) و «اسکایفال» (یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار) تبدیل میکند. «دوندهی هزارتو: علاج مرگ» (Maze Runner: The Death Cure) در جایگاه دوم پرفروشترین فیلمهای هفته قرار گرفت. محصول فاکس ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار (۵۷ درصد افت فروش) در جریان دومین هفتهی اکرانش فروخت که مجموع درآمد ۱۰ روزهاش را به ۳۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. در مقایسه «آزمونهای اسکورچ» در هفتهی دومش با ۵۲ درصد افت فروش و قسمت اول «دوندهی هزارتو» هم در هفتهی دومش با ۴۶ درصد افت فروش مواجه شده بودند. با توجه به اینکه «علاج مرگ» بیشتر با هدف جمعبندی این مجموعه برای طرفداران، نه عموم مردم ساخته شده بود، تعجبی ندارد که افت فروش سریعتری در مقایسه با قسمتهای قبلیاش داشته باشد.
درام وسترن «دشمنان» (Hostiles) با بازی کریستین بیل ۵ میلیون و ۵۲۳ هزار دلار در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و درآمد خانگیاش را به رقم قابلقبول ۲۱ میلیون و ۲۳۷ هزار دلار رساند. اکشن «نیروی ۱۲ نفره» (12Strong) حدود ۴ میلیون و ۷۱۰ هزار دلار دیگر در سومین هفتهی اکرانش فروخت به درآمد ۱۷ روزهی ۳۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رسید. «لانهی سارقان» (Den of Thieves) به ۴ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار دیگر دست پیدا کرد و به مجموع خانگی ۳۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار و درآمد جهانی ۴۵ میلیون دلار دست یافت. «پدینگتون ۲» (Paddington 2) سه میلیون و ۱۱۰ هزار دلار در چهارمین هفتهی نمایشش کسب کرد و به ۳۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۹۶ میلیون دلار فروش جهانی رسید. «رفت و آمد» (The Commuter)، جدیدترین فیلم لیام نیسن هم در چهارمین هفتهی اکرانش یک میلیون و ۶۵۰ هزار دلار فروخت و به ۳۴ میلیون و ۲۳۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. در همین حین «موذی: آخرین کلید» (Insidious: The Last Key) یک میلیون و ۴۵۰ هزار دلار کسب کرد و به ۶۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۵۵ میلیون دلار فروش جهانی رسید. به محض اینکه فیلم از درآمد ۱۶۱ میلیون دلاری جهانی قسمت دوم «موذی» عبور کند، به پرفروشترین فیلم مجموعه تبدیل خواهد شد. «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) دو میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دیگر در آمریکای شمالی و ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در کشورهای خارجی فروخت تا به ۶۱۴/۴ میلیون دلار فروش خانگی و یک میلیارد و ۳۲۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. احتمالا این فیلم اکرانش را پایین از درآمد ۶۲۳ میلیون دلاری خانگی «اونجرز» (Avengers) و درآمد یک میلیارد و ۳۴۳ میلیون دلاری جهانی «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت دوم» (Harry Potter and the Deathly Hollows Part II) به اتمام خواهد رساند. بالاخره وقتی با رقبایی مثل «جومانجی» و «بزرگترین شومن» سر شاخ شده باشی که هر دو در مجموع در حال کسب چیزی حدود بیش از یک میلیارد دلار در کنار آن هستند، چیزی غیر از این هم انتظار نمیرود.
«پُست» (The Post)، محصول فاکس قرن بیستم ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان آخرهفتهی چهارمش فروخت و به ۶۷ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. پس آره، درام مرل استریپ و تام هنکس احتمالا تا پایان اکرانش از مرز ۸۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور خواهد کرد. «شکل آب» (The Shape of Water)، محصول فاکس سرچلایت ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار بعد از افزایش سینماهایش به ۲ هزار و ۳۴۱ سالن فروخت. ساختهی گیرمو دلتورو تا حالا ۴۴ میلیون و ۵۸۰ هزار دلار در خانه فروخته است. «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» (Three Billboards) دیگر فیلم اسکاری بزرگ فاکس سرچلایت ۳ میلیون دلار بعد از افزایش تعداد سینماهایش به یک هزار و ۷۲۶ سالن فروخت. رقمی که به معنی مجموع فروش خانگی ۴۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری این فیلم است. «من، تونیا» (I, Tonya) تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۴۵۰ سالن افزایش داد و ۲ میلیون و ۵۵۶ هزار دلار در نهمین هفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد خانگی ۲۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار رسید. «تاریکترین ساعت» (The Darkest Hour) دو میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به ۴۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. «رشتهی خیال» (Phantom Thread) حدود ۲ میلیون و ۱۴۰ هزار دلار کسب کرد و به ۱۴ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار فروش خانگی و ۱۷ میلیون دلار فروش جهانی رسید. رقمی که اگرچه بزرگ نیست، اما خیلی بهتر از چیزی است که از یک فیلم تماما هنری انتظار میرفت. «لیدی برد» (Lady Bird) یک میلیون و ۳۵۹ هزار دلار فروخت و مجموع درآمدش را به ۴۳ میلیون و ۷۳۳ هزار دلار رساند. «مرا به نامت صدا کن» (Call Me by Your Name) حدود ۸۸۰ هزار دلار فروخت و به ۱۲ میلیون و ۸۲۰ هزار دلار فروش خانگی رسید. «مرا به نامت صدا کن» هیچوقت قرار نبود تا به موفقیت تجاری بزرگی دست پیدا کند، پس درآمدی حدودا ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار هم پیروزی خوبی برای این فیلم هنری محسوب میشود.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | فیلم | فروش این هفته |
---|---|---|
۱ | Jumanji: Welcome to the Jungle | ۱۱ میلیون دلار |
۲ | Maze Runner: The Death Cure | ۱۰/۲ میلیون دلار |
۳ | Winchester | ۹/۲ میلیون دلار |
۴ | The Greatest Showman | ۷/۸ میلیون دلار |
۵ | Hostiles | ۵/۵ میلیون دلار |
۶ | The Post | ۵/۲ میلیون دلار |
۷ | 12 Strong | ۴/۷ میلیون دلار |
۸ | Den of Thieves | ۴/۶ میلیون دلار |
۹ | The Shape of Water | ۴/۳ میلیون دلار |
۱۰ | Paddington 2 | ۳/۱ میلیون دلار |
نگاهی به برخی از تازهاکرانهای این هفته:
وینچستر
Winchester
«وینچستر» به عنوان فیلم جدید برادران اسپیریگ، فیلمی به نظر میرسید که این دو کارگردان میتوانند بعد از شکست «جیگساو» به سبک فیلمسازی خلاقانهی خودشان که در فیلمهایی مثل «نامردگان» (Undead) و «تقدیر» (Predestination) دیده بودیم برگردند. اسپیریگها شاید فیلمسازهای بینقصی نباشند و شاید بهترین فیلمهایشان هم مشکلات خودشان را دارند، ولی این دو خودشان را به عنوان کسانی ثابت کردند که فیلمهایشان هرچه نباشند، حداقل لیاقت تماشا شدن را دارند. هرچه نباشند، حداقل نکات قابلتوجهای دارند که تماشاگران را ناراضی به تیتراژ آخر نمیرسانند. بعد از اینکه فیلم اخیرشان «جیگساو» یکی از بدترین فیلمهای مجموعه «اره» از آب درآمد، طرفدارانشان به «وینچستر» چشم دوخته بودند. چون شاید برادران اسپیریگ آزادی عمل زیادی در ساخت «جیگساو» به عنوان فیلمی استودیویی نداشتند، ولی به نظر میرسید ماجرای «وینچستر» فرق میکند. مخصوصا با توجه به اینکه خط داستانی فیلم حال و هوای «کریپیپاستا»های اینترنتی را داشت. ماجرا که از روی واقعیت الهامبرداری شده، دربارهی خانهای جنزده و مرموز در ۵ مایلی بیرون از سن فرانسیسکو است. این خانه که چه عرض کنیم، این عمارت متعلق به زنی به اسم سارا وینچستر (هلن میرن) است. او بیوهی تاجر اسلحهای به اسم ویلیام وینچستر است. سنگ بنای این عمارت شاید در ابتدا به عنوان یک خانهی معمولی گذاشته شده، اما سارا وینچستر در مرور زمان با افزودن راهروها و اتاقها و طبقات مختلفی، آن را به عمارت سردرگمکننده و پیچیده و بیانتهای تبدیل کرده است. نتیجه عمارتی هفت طبقه با صدها اتاق است. کسانی که از بیرون با این عمارت روبهرو میشود، از آن به عنوان نمایندهی جنون یک زنِ مشکلدار یاد میکنند، اما حقیقت این است که سارا دلیلی برای این کار داشته است. هدف سارا این است تا زندانی برای صدها ارواح انتقامجویی که این خانه را تسخیر کردهاند بسازد. مخصوصا خطرناکترینشان که دل خوشی از خانوادهی وینچستر ندارد.
سایت آی.جی.ان که امتیاز ۴/۹ از ۱۰ را به فیلم داده مینویسد: «فیلم یک لوکیشن منحصربهفرد و یک کاراکتر شگفتانگیز را برمیدارد و از آنها برای روایت یک داستان خانهی جنزدهی کلیشهای و شل و ول استفاده میکند. اگر خانه را از مواد نامرغوب و ضعیف بسازید، دیگر اهمیتی ندارد که چقدر پیریزیتان قوی بوده است... در همین حین خود خانهی وینچستر که دلیل اصلی ساخت فیلم بوده است هم به هدر میرود. هدف اصلی داستان این است که نشان دهد این خانه چقدر گسترده و سرگیجهآور است، اما فیلم فقط در چند اتاق محدود جریان دارد. بنابراین همیشه میدانیم کجا هستیم و این موضوع دربارهی کاراکترها هم صدق میکند. کل داستان دربارهی اعتقاد پیدا کردن یک بیاعتقاد به اتفاقات باورنکردنی است، اما با این حال خبری از هیچگونه حسِ از دست دادن کنترل یا زیر سوال رفتن جدی عقل او نیست. قوانین روشن هستند و خانه هم به اندازهی چیزی که قولش را داده بودند شبیه به یک هزارتو نیست. حتی جامپاسکرها هم قابلپیشبینی و از روند تکراریای پیروی میکنند». منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که از فیلم اصلا راضی نیست میآورد: «فیلم درست مثل ارواحی که در راهروهای پروژهی ساختمانی ویکتوریایی بیانتهای سارا وینچستر سرگردان هستند، در برزخی ساخته شده به دست خودش گرفتار است. با فیلم کاملا افتضاحی سروکار نداریم؛ در واقع فیلمهایی بدتر از این هم جلوتر برای منتقدان به نمایش درآمدهاند (این یکی اما بهطرز تعجببرانگیزی بدون پیشنمایش منتقدان بود). با فیلمی مواجهایم که نمیداند با خودش چند چند است. آیا میخواهد به یک فیلم خانهی جنزدهی مفرح با یکعالمه جامپ اسکرهای جور واجور تبدیل شود؟ آیا میخواهد یک اثر تاریخی گاتیک با پیامی رومانتیک باشد؟ "وینچستر" هر دوی اینها هست و نیست». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۲۸ است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه