مصاحبه اصغر فرهادی با نشریه لوموند به مناسبت اکران فیلم همه می دانند
اصغر فرهادی، کارگردان نامآشنای ایرانی در حاشیه برگزاری هفتاد و یکمین دوره از جشنواره فیلم کن، با نشریه فرانسوی لوموند به گفتوگو پرداخت.
اصغر فرهادی به واسطهی سینمای منحصربهفرد و حضور فیلمهایش در جشنوارههای بین المللی یکی از برجستهترین فیلمسازهای ایران است. کارگردان فیلمهای «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «گذشته» و «فروشنده» اینبار با ساخت فیلم اسپانیایی زبان «همه می دانند» دست به همکاری با پنه لوپه کروز، خاویر باردم و ریکاردو دارین زده است. به گزارش خبرگزاری مهر، اصغر فرهادی به تازگی در مصاحبهای با نشریه فرانسوی لوموند درباره فیلم جدیدش و برخی موضوعات دیگر مانند دیدار با عباس کیارستمی به صحبت نشسته است. در زیر میتوانید متن مصاحبه اصغر فرهادی با خبرنگار نشریه لوموند را بخوانید.
خبرنگار لوموند: چرا دست به ساخت یک فیلم اسپانیایی زدید؟
فرهادی: ایده ساخت این فیلم به سیزده سال پیش و سفرم به جنوب اسپانیا برمیگردد. روی یکی از دیوارهای شهر تصویر یک بچه را که ناپدید شده بود دیدم. این موضوع باعث نگرانی زیاد دخترم سارینا که در آن زمان سن کمی هم داشت شد. آنجا بود که ایده ساخت این فیلم در ذهنم شکل گرفت.
خبرنگار لوموند: آدم ربایی پدیدهای است که میتواند در هر کجای جهان رخ دهد، اما شما اسپانیا را انتخاب کردید و در ابتدا قصد همکاری با پدرو آلمودوار را داشتید.
فرهادی: میتوانستم داستان را به جای دیگری ببرم، اما دلیلی برای این کار نداشتم؛ چرا که ایده ساخت فیلم از همان اول در اسپانیا شکل گرفت و من همانجا نگهش داشتم.
خبرنگار لوموند: میتوان گفت برای ساخت «همه میدانند» به عباس کیارستمی که «کپی برابر اصل» را در ایتالیا و «مثل یک عاشق» را در ژاپن ساخت فکر کردید؟
فرهادی: این اتفاق تصادفی بود و پیشبینی نشده بود. البته با عباس در یک مهمانی همدیگر را دیدیم؛ زمانی که فیلمبرداری فیلمش را در ژاپن به پایان رسانده بود و من سه سال برای ساخت «گذشته» در فرانسه بودم. عباس پیشنهاد کرد فیلمی با یک شرایط خاص بسازیم. پیشنهادش این بود که هر کداممان دو فیلم جدا بسازیم؛ من روی زمین فیلمم را بسازم و او روی دریا و در این میان هیچ خبری از پیشرفت کارمان به هم ندهیم تا ببینیم چه نتیجهای به دست میآید. این پیشنهاد کیارستمی در آن شب بود و هر دوی ما اشتیاق زیادی برای ساختن این فیلم در وطنمان، ایران داشتیم.
خبرنگار لوموند: سال ۲۰۱۱ گفتید آرزویتان ساخت فیلمی است که مردم پیش از دیدنش هیچ اطلاعاتی راجع به آن نداشته باشند؛ حتی از ملیت شخصیتها هم بیخبر باشند.
فرهادی: دوست دارم پیش از پایان یک پروژه هیچ اطلاعاتی درباره آن وجود نداشته باشد.
خبرنگار لوموند: کار شما به عنوان یک کارگردان این است که تا جایی که ممکن است فیلمی نزدیک به واقعیت بسازید و بیننده نباید قضاوت کند.
فرهادی: همیشه دوست دارم به موقعیتی برسم که امکانات زیادی در آن وجود داشته باشد و این موقعیت و امکانات به مخاطب اجازه بدهند تا یکی از آنها را برای خودش انتخاب کند و در عین حال با شخصیتها هم احساس همدلی بکند.
خبرنگار لوموند: محدودیتی که هیچ وقت جانب کسی را نمیگیرد.
فرهادی: محدود بودن اندیشه القایی باعث میشود مخاطب به یکی از شاهدان ماجرا تبدیل شود و نسبت به شخصیتها مزیتی نداشته باشد. من با این مسئله بازی میکنم؛ این مسئله که تماشاگر بدون درنظر گرفتن ذهنیات و خلقیات شخصیاش خودش را در جایگاه شخصیت بگذارد.
خبرنگار لوموند: در فیلمهای شما مردان بیشتر درک میشوند و البته گاهی هم نادیده گرفته میشوند، اما این زنان هستند که همیشه در یک سمت ماجرا قرار میگیرند. این موضوع چه معنایی دارد؟
فرهادی: فکر میکنم زنان مرموزتر هستند، از نظر شخصیتی غنیترند و ظرفیت دراماتیک خوبی هم دارند. من حتی نمیتوانم تصورش را هم بکنم که به جای شخصیت «الی» یک شخصیت مرد با نام «الو» ناپدید شده و ما در فیلم دنبال یک مرد میگردیم (اشاره به فیلم درباره الی). شاید دلیلش این باشد که خودم مرد هستم.
خبرنگار لوموند: اینکه دیگران را به سمت قضاوت بکشانید، یک ایده دراماتیک و نمایشی است یا سیاسی؟
فرهادی: فکر میکنم اگر یک فیلمساز سوییسی بودم باز هم به همین سبک کار میکردم. من از فرهنگی میآیم که همه زبانش را از شاعری به نام فردوسی وام گرفته است. در یکی از داستانهای حماسی او در قرن دهم میلادی دو قهرمان با هم مبارزه میکنند. وقتی فردوسی آنها را توصیف میکند، هیچکدام را بیش از دیگری تحسین نمیکند. هردوی آنها با تمام پیچیدگیهایشان تصویر میشوند. شاید نگاه من در چنین چیزهایی ریشه داشته باشد.
خبرنگار لوموند: برای متقاعد کردن ریکاردو دارین که خود تجربه بازی در فیلم «صحنههایی از یک ازدواج» برگمان را داشت، به او گفتید که فیلم «صحنههایی از یک ازدواج» طعم سینما را به شما چشاند؟
فرهادی: در هر سنی یک فیلم روی شما تاثیر میگذارد. من وقتی خیلی کم سن بودم از چارلی چاپلین تاثیر زیادی گرفتم. در چهاردهسالگی دسیکا را کشف کردم. برای درک روابط انسانی پیچیده فیلمهای برگمان به زمان بیشتری نیاز داشتم، اما «داستان توکیو» ساختهی اوزو و «ساعت ساز سن پل» ساختهی تاورنیه و «ترز» ساخته آلن کاوالیه هم بودند.
خبرنگار لوموند: شما به عنوان یک کارگردان که شخصیت پیچیدهای هم دارید، ریشه در این فیلمها دارید؟
فرهادی: من بیشتر در درون خود سیر میکنم تا اینکه به بیرونم فکر کنم. فکر میکنم این موضوع را باید دوستانم درک کنند.
خبرنگار لوموند: همه میدانند در ایران چگونه درک میشود؟
فرهادی: اینکه فیلم برای جشنواره کن انتخاب شده، توجه عموم مردم را جلب کرده و اگر اقلیتی باشند که از نظر آنها باید با افرادی مانند من مبارزه کرد، پس اهمیتی ندارد که فیلم در ایران یا اسپانیا فیلمبرداری شده باشد. البته حالا همه منتظر دیدن فیلم هستند.
خبرنگار لوموند: آیا به عنوان یک ایرانی که در کن انتخاب شده مسئولیتی احساس میکنید؟
فرهادی: مسئولیت من این است که کار خودم را که فیلمسازی است به بهترین روش ممکن انجام دهم.
خبرنگار لوموند: پاسخ دیپلماتیکی بود.
فرهادی: نه، خیلی ساده است. این طرز فکر وجود دارد که چون مردم زیادی فیلمهای مرا میبینند، مسئولیت من سنگین و سنگینتر است؛ اما من به این موضوع به عنوان یک مسئله غنیتر از اینها نگاه میکنم؛ اینکه هر فیلمی که بسازم منجر به توجه و اشتیاق مردم میشود و حتی مردمی که فیلم را دوست ندارند هم با این مسئله درگیر میشوند و این برای من موفقیت است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه