گزارش باکس آفیس: از افتتاحیه عالی MI: Fallout در چین تا ۶۰۰ میلیونی شدن Incredibles 2
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره آغاز اکران گسترده تریلر تحسینشده Searching و دیگر پرفروشترین فیلمهای هفته صحبت میکنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته که مصادف با تعطیلی دوشنبه به مناسبت روز کارگر در ایالات متحده است را با «عملیات نهایی» (Operation Finale) شروع میکنیم که بهطور پیشفرض به پرفروشترین فیلم این آخرهفته تبدیل شد. این فیلم با بازی اُسکار آیزاک و بن کینگزلی که به دستگیری یکی از رهبرانِ رژیم نازی میپردازد پس از اکران در یک هزار و ۸۱۸ سینما، ۶ میلیون دلار به عنوان افتتاحیهی سه روزهی جمعه تا یکشنبه کسب کرد و به ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروش چهارشنبه تا یکشنبه دست پیدا کرد. رقمی که با احتساب فروش روز تعطیل دوشنبه، ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار است. این رقم بزرگترین افتتاحیهی روز کارگر از زمان افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی ۹ میلیون دلاری «ترانسپورتر: سوختگیری مجدد» (Transporter: Refueled) حساب میشود. این افتتاحیه شاید عالی نباشد، اما خیلی نزدیک به افتتاحیهی برخی از تریلرهای بزرگسالانهای است که استودیوی فوکس پیکچرز در آخرهفتهی روز کارگر روی پرده فرستاده است. افتتاحیهای که شاید در فاصلهی دوری از افتتاحیهی ۱۹/۸ میلیون دلاری «آمریکایی» (The American) با بازی جرج کلونی قرار میگیرد، ولی بدون احتساب نرخ تورم خیلی نزدیک به افتتاحیهی ۱۰ میلیون دلاری «باغبان وفادار» (The Constant Gardener) است و اگرچه کمتر از افتتاحیهی ۱۴ میلیون دلاری «بدهکاری» (The Debt) است، ولی خیلی بیشتر از افتتاحیهی ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری «مدار بسته» (Closed Circuit) است. با توجه به بودجهی ۲۴ میلیون دلاری «عملیات نهایی»، این فیلم برای توجیه کردن خودش به دوام قوی در خانه و عملکرد خوب در کشورهای خارجی نیاز دارد. دومین تازهاکران گستردهی این هفته اما «در حال جستجو» (Searching)، محصول «اسکرین جمز» و سونی است. این فیلم که به پدری در جستجوی دختر گمشدهاش میپردازد، داستانش کاملا روی صفحات مانیتورها و اسمارتفونها و در فضای مجازی جریان دارد و با تحسین یکصدای منتقدان مواجه شده است. «در حال جستجو» بعد از اکران محدودش در ۹ سینما در هفتهی گذشته، تعداد سینماهایش را به یک هزار و ۲۰۷ سالن افزایش داد و ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیهی جمعه تا یکشنبه و ۷ میلیون دلار به عنوان افتتاحیهی جمعه تا دوشنبه کسب کرد. این فیلم بعد از ۱۱ روزی که از اکرانش میگذرد ۷ و نیم میلیون دلار فروخته است. همچنین استودیوی لاینزگیت این هفته دو محصول خریداریشدهی جدیدش را بهطور نیمهگسترده روی پرده فرستاد. اولی «خواهیم دید» (Ya Veremos) است که یک میلیون و ۷۹۰ هزار دلار (جمعه تا یکشنبه) از اکران در ۳۶۹ سینما به دست آورد و ۲ میلیون و ۲۲۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه به دست آورد. این فیلم به پرفروشترین فیلم بومی مکزیک در سال ۲۰۱۸ تبدیل شده و در جایگاه چهارم بزرگترین افتتاحیهی تاریخ مکزیک قرار میگیرد. فیلم بعدی تریلر علمی-تخیلی «خیشاوند» (Kin) بود که در جریان افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهاش ۳ میلیون دلار از اکران در دو هزار و ۱۴۱ سینما به دست آورد و به ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار افتتاحیهی جمعه تا دوشنبه دست پیدا کرد. نهایتا استودیوی فوکس فیچرز «غریبهی کوچک» (The Little Stranger)، جدیدترین ساختهی لنی آبراهامسون را در ۴۷۴ سینما روی پرده فرستاد. این تریلرِ تاریخی آرامسوز بدون هیچگونه سروصدای رسانهای اکران شد و به درآمد جمعه تا دوشنبهی ۵۰۵ هزار دلار دست پیدا کرد که چندان غیرمنتظره نیست.مقالات مرتبطگزارش باکس آفیس هفته گذشته: از اکران تاریخساز Crazy Rich Asians تا جدال جذاب بلاک باسترهای کریسمس
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول بگذارید از «آسیاییهای خیلی مایهدار» (Crazy Rich Asians) شروع کنیم که ۲۳ میلیون و ۳۵۰ میلیون دلار دیگر در سومین آخرهفتهی جمعه تا یکشنبهاش کسب کرد؛ رقمی که به معنی فقط ۱۰ درصد افت فروش نسبت به درآمد ۲۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلاری این فیلم در آخرهفتهی دومش است که خود آن فقط ۶/۴ درصد کمتر از افتتاحیهی ۲۶ و نیم میلیون دلاری این فیلم بود. این فیلم از زمان افتتاحیهاش با افت فروش شگفتانگیز ۱۵/۶ درصد مواجه شده است. «آسیاییهای خیلی مایهدار» که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده بعد از ۲۰ روزی که از اکران خانگیاش میگذرد، ۱۱۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار کسب کرده است. این فیلم در حال حاضر درآمد ۱۱۰ میلیون دلاری «فاجعه» (Trainwreck)، درآمد ۱۱۳ میلیون دلاری «مامانهای بد» (Bad Moms) و درآمد ۱۱۵ میلیون دلاری «مسافرت دختران» (Girl Trips) را پشت سر گذاشته است و به زودی بدون احتساب نرخ تورم به پرفروشترین کمدی رومانتیکِ هالیوود از زمان درآمد ۱۳۲ میلیون دلاری «دفترچه مثبتاندیشی» (Silver Lining Playbook) تبدیل خواهد شد. راستش، «آسیاییهای خیلی مایهدار» این شانس را دارد تا درآمد ۱۸۰ میلیون دلاری «هیچ» (Hitch) را هم پشت سر بگذارد تا یک رده پایینتر از «عروسی بزرگ و پُرریخت و پاش یونانی من» (My Big Fat Greek Wedding) به پرفروشترین کمدی رومانتیکِ تاریخ تبدیل شود. در جایگاه دوم جدول اکشن «مگ» (The Meg)، محصول برادران وارنر قرار دارد که کماکان به بلعیدن سینماروها ادامه میدهد. جدیدترین فیلم جیسون استاتهام ۱۰ و نیم میلیون دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهی جمعه تا یکشنبهاش و ۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در جریان آخرهفتهی جمعه تا دوشنبهاش کسب کرد و مجموع درآمد ۲۴ روزهاش را به رقم قابلتوجهی ۱۲۳ میلیون دلار رساند. این فیلم ۱۳۰ میلیون دلاری تاکنون ۴۶۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و میرود تا در جریان هفتههای آینده از مرز ۵۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. در جایگاه سوم «ماموریت غیرممکن: فالاوت» (Mission Impossible: Fallout) قرار دارد که اکرانش را با کسب ۷۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در بازار چین شروع کرد که منهای فیلمهای «سریع و خشن»، فیلمهای «ترنسفورمرها»، «اونجرز»ها و «وارکرفت»، بزرگترین افتتاحیهی یک فیلم هالیوودی در این کشور محسوب می شود. در مقایسه، «ماموریت غیرممکن: ملت سرکش» (Rogue Nation) در شش روز ابتدایی اکرانش در چین، ۸۶ میلیون دلار فروخت و در نهایت ۱۳۵ میلیون دلار از این منطقه به دست آورد. «فالاوت» تا حالا ۴۴۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی فروخته است که به معنی ۳۸ درصد افت فروش نسبت به آخرهفتهی گذشته است. ساختهی کریستوفر مککوئری ۷ میلیون دلار دیگر در ششمین آخرهفتهی نمایشش در آمریکای شمالی فروخت و از مرز ۲۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد. این فیلم که با ۱۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۶۵۰ میلیون دلار در دنیا فروخته است. در حال حاضر پیشبینی میشود اگر «فالاوت» بتواند در چین به ۱۶۷ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا کند، در آن صورت فروش جهانی ۷۵۰ میلیون دلاری این فیلم ردخور نخواهد داشت.
اکشن ماقبلتاریخی «آلفا» (Alpha) چهار میلیون و ۴۵۰ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع درآمد ۱۷ روزهی این فیلم ۵۰ میلیون دلاری را به ۲۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رساند. کمدی «قتلهای هپیتایم» (The Happytime Murders) در دومین آخرهفتهی نمایشش ۴ میلیون و ۴۱۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزهی ۱۷ میلیون دلار رسید. این رقم افتضاحی برای این فیلم ۴۰ میلیون دلاری حساب میشود. درام «بلککلنزمن» (BlacKkKlansman) چهار میلیون و ۱۴۰ هزار دلار در چهارمین آخرهفتهی اکرانش به جیب زد و به درآمد خانگی قابلتحسینِ ۳۸ میلیون و ۳۳۰ هزار دلار دست پیدا کرد و میرود تا از مرز ۵۰ میلیون دلار عبور کند. این فیلم تا حالا از درآمد ۳۸ میلیون دلاری «پادشاه کمدی» (The King of Comedy) عبور کرده تا پشت سر «مرد نفوذی» (The Inside Man) با ۸۸ میلیون دلار فروش، به دومین فیلم پرفروش کارنامهی اسپایک لی تبدیل شود. اکشنِ «۲۲ مایل» (Mile 22) در سومین هفتهی اکرانش ۳ میلیون و ۵۸۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع ۱۷ روزهی ۳۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «اسلندرمن» (Slender Man) هم ۲ میلیون دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۲۴ روزهی نه چندان قابلتوجهی ۲۸ میلیون دلار دست پیدا کرد. «هتل ترانسلوانیا ۳» (Hotel Transylvania) که با ۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، به ۱۶۲ میلیون دلار فروش خانگی و ۴۷۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که بیشتر از درآمد ۴۷۳ میلیون دلاری «هتل ترانسلوانیا ۲» و کمتر از درآمد ۵۳۷ میلیون دلاری «اسمورفها» (The Smurfs) است. «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: Fallen Kingdom) به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد؛ این در حالی است که این فیلم با ۱۷۰ میلیون دلار بودجه، ۴۱۳ میلیون دلار هم در خانه فروخته است. «ماما میا ۲» (Mama Mia 2) هماکنون به ۱۱۷ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۴۶ میلیون دلار فروش جهانی از ۷۵ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد و بله، «اکولایزر ۲» (The Equalizer 2) هم بالاخره از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد.
اما بگذارید از «انتمن و وسپ» (Ant-Man and Wasp) بگویم که همانطور که انتظار میرفت در دومین آخرهفتهی اکرانش در چین با ضربهی مهلکی مواجه شد. این فیلم ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در جریان دومین هفتهی اکرانش در این کشور کسب کرد که به معنی ۸۳ درصد افت فروش نسبت به افتتاحیهی ۶۸ میلیون دلاریاش است. این موضوع کم و بیش شبیه به همان اتفاقی است که بعد از اکران یک بلاکباستر بلافاصله بعد از بلاکباستر قبلی در آمریکای شمالی هم شاهدش هستیم. در نتیجه دلیل اصلی افت فروش شدید «انتمن و وسپ» مربوط به افتتاحیهی غولآسای ۷۷ میلیون دلاری «فالاوت» در چین میشود. خلاصه «انتمن و وسپ» تا حالا ۱۰۸ میلیون دلار در چین فروخته است و به حدود ۵۸۸ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرده است. این فیلم همچنین در ژاپن هم روی پرده رفت و ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار به عنوان افتتاحیه فروخت که ۴۸ درصد بیشتر از افتتاحیهی یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلاری قسمت اول «انتمن» که در نهایت به ۹/۶ میلیون دلار فروش نهایی منتهی شد است. ساختهی پیتون رید با ۵۹۵ میلیون دلاری که در دنیا فروخته هنوز این شانس را دارد تا از مرز ۶۰۰ میلیون دلار فروش جهانی عبور کند. رقمی که آن را به کمدرآمدترین دنباله در دنیای سینمایی مارول تبدیل میکند. «انتمن و وسپ» با ۲۱۴ میلیون دلار فروش خانگی در آمریکای شمالی بیشتر از «ثور: دنیای تاریک» (۲۰۶ میلیون دلار) فروخته است، اما در گیشهی جهانی پایینتر از این فیلم (۶۴۴ میلیون دلار) قرار میگیرد. ولی اگر «انتمن و وسپ» بتواند به حدود ۱۲۵ میلیون دلار فروش در چین دست پیدا کند، به بزرگترین فیلم غیراونجرزی مارول (اگر «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» را هم یک فیلم اونجرزی حساب کنیم) در بازار چین تبدیل میشود. معلوم نیست به خاطر کمدی سرخوشانهی این فیلم است که باعث شده اینقدر در چین مورد استقبال قرار بگیرد یا اینکه چینیها فیلمهای ابرقهرمانی مستقل را به کراساورها ترجیح میدهد، هرچه هست سری «انتمن» شاید کمدرآمدترین مجموعه مارول در آمریکای شمالی باشد، ولی بزرگترینشان در چین است. «انتمن و وسپ» همچنین با عبور از درآمد ناامیدکنندهی ۲۱۳ میلیون دلاری «سولو: داستانی از جنگ ستارگان»، این فیلم را در آمریکای شمالی پشت سر گذاشت.
تمام اینها در حالی است که انیمیشن «شگفتانگیزان ۲» (Incredibles 2) هم بالاخره از مرز ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد. جدیدترین محصول پیکسار به هوای روز کارگر در دو هزار و ۸۰۰ سینما روی پرده رفت و این حرکت این فیلم را هُل داد تا آخرین دستاوردش در گیشهی خانگی را عملی کند. ساختهی برد برد تا حالا یک میلیارد و ۱۶۴ میلیون دلار در دنیا فروخته است که آن را جلوتر از «مینیونها» و یک پله پایینتر از «فروزن» (Frozen) در جایگاه دوم پرفروشترین انیمیشنهای دنیا قرار میدهد. این موضوع سال ۲۰۱۸ را به اولین سالی تبدیل میکند که در جریان آن سه فیلم ۶۰۰ میلیون دلاری در گیشهی خانگی داشتهایم که دوتای دیگرشان «بلک پنتر» (۷۰۰ میلیون دلار) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۸ میلیون دلار) هستند. از شش فیلمی که به ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کردهاند، چهارتای آنها محصولاتِ دیزنی هستند و دوتای دیگر فیلمهای جیمز کامرون. در زمینهی فیلمهای امسالِ دیزنی، «انتمن و وسپ» تا حالا ۲۱۴ میلیون دلار فروخته است و «کریستوفر رابین» (۸۵ میلیون دلار در خانه و ۱۳۱ میلیون دلار در دنیا) این شانس را دارد تا به ۱۰۰ میلیون دلار فروش نهایی از ۲۵ میلیون دلار افتتاحیه برسد. در آغاز تابستان این نگرانی وجود داشت که تعداد زیاد بلاکباسترهای دیزنی در نزدیکی یکدیگر باعث شود که برخی قربانی دیگران شود. ولی خب، از آنجایی که دیزنی در جستجوی رسیدن به چیرگی کامل بر باکس آفیس است، حاضر است چنین ریسکهایی هم کند. از همین رو انتظار میرود سال آینده با وجود اکران «اونجرز ۴» (Avengers 4)، «علاالدین» (Aladdin)، «شیرشاه» (Lion King) و «داستان اسباببازی ۴» (Toy Story 4) در فاصلهی ۱۰ هفته از یکدیگر، شاهدِ اتفاق مشابهای باشیم.
راستی، یکی از خبرهای بحثبرانگیز هفتهی گذشته جدا شدن اَلک بالدوین hc گروه بازیگرانِ فیلم «جوکر» به کارگردانی تاد فیپیلس به عنوان توماس وین بلافاصله بعد از قبول کردن این نقش بود که باعث شد دوباره سوژهای برای گفتگو دربارهی این فیلم ایجاد شود. یکی از نگرانیهایی که دربارهی «جوکر» وجود دارد این است که نکند این فیلم دچارِ اتفاقی که برای «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» افتاد شود. راستش تاد فیلیپس ثابت کرده است که توانایی ساختنِ کمدیهای سینمایی منحصربهفردی را دارد. بالاخره «خماری ۲» (The Hangover 2) طوری ساخته شده است که انگار یک سکه از ۸۰ میلیون دلاری که خرجش شده هدر نرفته است. البته که هیچکدام از ما «جوکر» را هنوز ندیدهایم. روی کاغذ یک درام جنایی در دههی هشتاد که واکین فینیکس، رابرت دنیرو و تعدادی بازیگر بااستعداد و کارکشتهی دیگر را در گروه بازیگرانش دارد و توسط خالقِ «خماری» ساخته شده است جالبتوجه به نظر میرسد. وقتی مارتین اسکورسیزی مجبور میشود برای تامین سرمایهی فیلم گانگستری/جنایی بعدیاش «مرد ایرلندی» (The Irishman) سراغ نتفلیکس برود، یعنی در سال ۲۰۱۸ در دورانی به سر میبریم که چراغ سبز گرفتن یک درام جنایی با بودجهای نسبتا بالا توسط یک استودیوی بزرگ فقط در صورتی امکانپذیر است که آن فیلم با یک آیپی پرطرفدار گره خورده باشد. بن افلک در جریان ساختن «شهر» (The Town) گفته بود تا وقتی میتوانست یک فیلم شخصیتمحور بسازد که چندتا سکانسِ تیراندازی و اکشن هم برای آن در نظر میگرفت. این موضوع مربوط به هشت سال قبل میشود. در حال حاضر نمیتوانید چراغ سبزِ فیلمی در حد و اندازهی «عشای ربانی سیاه» (Black Mass) را بدون اینکه دربارهی یکی از کلاسیکترین تبهکارانِ کامیکبوکی باشد به دست بیاورید. خبر بد این است که فیلم «جوکر» شبیه نمونهی دیگری از یک سناریوی تکراری است: یک استودیوی بزرگ پول زیادی را خرج ساخت پیشدرآمدی برای کاراکتری میکند که نه تنها به پیشدرآمد نیاز نداشته است، بلکه قدرت آیپی آن خارج از آمریکای شمالی نیز متزلزل است. این در حالی است که به نظر میرسد فیلم «جوکر» بیشتر از یک حرکت فکرشده و باملاحظه، واکنشِ عجولانه و عجیبی به موفقیتِ غیرقابلتصورِ «واندر وومن» باشد. انگار آنها با خود فکر کردهاند حالا که «واندر وومن» به عنوان یک فیلم مستقل مورد استقبال قرار گرفت، احتمال اینکه این اتفاق برای «جوکر» هم بیافتد وجود دارد. ولی حقیقت این است که «واندر وومن» به این دلیل تبدیل به یک رویداد سینمایی شد که نه تنها حکم اولین فیلم ابرقهرمانی زنمحور جدی سینما را داشت، بلکه اولین فیلم شخصیت واندر وومن هم بود. از همه مهمتر اینکه واندر وومن تنها بخشِ «بتمن علیه سوپرمن» بود که با واکنشِ مثبت منتقدان و عموم سینماروها روبهرو شد.
پس اینکه انتظار داشته باشیم «جوکر» به تکرار «واندر وومن» تبدیل شود استراتژی خوبی نیست، بلکه اتفاقا بوی تمام اشتباهاتی را میدهد که در رابطه با «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» دیده بودیم. شاید به خاطر همین است که واکنشهای آنلاین به فیلم «جوکر» به دو گروه تقسیم میشوند؛ در بدترین حالت طرفداران از خود میپرسند که اصلا چرا باید فیلمی با محوریت جوکر دربارهی گذشتهاش ساخته شود و از طرف دیگر برخی طرفداران در بهترین حالت با احتیاط امیدوارند که دیسی از تصمیمی که با این فیلم گرفته است آگاه باشد و نتیجه به فیلم قابلتوجهای منجر شود. ولی چرا «جوکر» یادآور شکست «سولو» است؟ درست مثل هان سولو، جوکر هم در این فیلم حکم کاراکتر کاملا شناختهشدهای را دارد. درست مثل «سولو» و البته «روگ وان»، این فیلم هم احتمالا سراغ جواب دادن به سوالاتی میرود که هیچوقت به دانستن جوابهایشان اهمیت نمیدادیم. سوالاتی مثل اینکه شورشیان چگونه نقشههای ستارهی مرگ را به دست آوردند یا اینکه ریشهی اسم هان سولو چیست، «جوکر» هم قصد روایتِ داستان ریشهای این کاراکتر را دارد که خب، به خاطر عدم فراهم کردن یک داستان ریشهای مشخص معروف است. اصلا یکی از ویژگیهای شخصیتپردازی جوکر این است که نمیدانیم از کجا آمده است و قبلا چه کسی بوده است و این چیزی است که طرفداران این شخصیت، آن را به عنوان یکی از خصوصیاتِ معرف و فلسفهی او قبول کردهاند. همانطور که هیچوقت این سوال که اسم هان سولو از کجا آمده است، برای طرفداران «جنگ ستارگان» مهم نبود که یک فیلم کامل براساس جواب دادن به این سوالاتِ پیشپاافتاده ساخته شود. خبر خوب این است که «جوکر» در مجموعه فیلمهایی دیسی که در دنیاهای آلترناتیو جریان دارند اتفاق میافتد و شکستش به مجموعهی اصلی دنیای سینمایی دیسی ضربه نمیزند. اما خبر بد این است که عدم متصل بودن این فیلم به مجموعهی اصلی ممکن است باعث شود تا اهمیتش را از دست بدهد. درست مثل اتفاقی که در رابطه با «سولو» افتاد؛ دیزنی تصور میکرد هر چیزی که با عنوان «جنگ ستارگان» بسازند در حد و اندازهی «جنگ ستارگان» میفروشد، ولی شکست این فیلم نشان داد طرفداران به همان اندازه که درگیرِ ماجراهای رِی و کایلو رن هستند، به همان اندازه اهمیتی به فیلمهایی که ربطی به مجموعهی اصلی ندارند نمیدهند. یا در مقایسهای دیگر به «کتوومن» با بازی هیلی بری هم میتوان اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ به ۸۲ میلیون دلار از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. همچنین به نظر میرسد «جوکر» در تضاد با چیزی که عموم مردم از فیلمهای ابرقهرمانی/کامیکبوکیشان میخواهند قرار میگیرد. «سولو» با قهرمان اصلی مردش که از یک معشوقهی کلیشهای و یک رفیق بامزهی سیاهپوست بهره میبرد، در ادامهی «جنگ ستارگان»هایی آمد که از قهرمان اصلی زن و گروه بازیگرانِ متنوعی بهره میبردند؛ دومی چیزهایی هستند که این روزها بیشتر مورد استقبال قرار میگیرند و منجر به برخی از بزرگترین رویدادهای سینمایی سالهای اخیر شدهاند. بنابراین احتمال دارد «جوکر» بیشتر از اینکه فیلمی که مخاطبان واقعا میخواهد باشد، فیلمی که استودیوها فکر میکنند که مردم میخواهند از آب در بیاید. همچنین حتی اگر «جوکر» یک فیلم کاملا اکشن هم باشد، اکشنهای گانگستری مثلا «عشای ربانی سیاه» (۱۱۲ میلیون دلار از ۵۳ میلیون دلار بودجه)، «دشمنان ملت» (۲۱۴ میلیون دلار از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه) یا «جوخهی گانگستر» (۱۰۶ میلیون دلار از ۶۰ میلیون دلار بودجه) ثابت کردهاند که سرمایهگذاریهای کاملا امن و مطمئنی نیستند.
همچنین فیلمهای بتمنمحور مثل مجموعه «جنگ ستارگان» در مقایسه با فیلمهای ابرقهرمانی معمول، عملکرد بهتری در گیشهی خانگی در مقایسه با خارج دارند. این موضوع در رابطه با هم تیمی شدن سوپرمن و بتمن، جاستیس لیگ یا حتی همراهی ددشات و هارلی کویین صدق نمیکند. اما از هفت فیلم مستقل بتمن که بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۲ ساخته شدهاند، تنها «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» (۴۴۹ میلیون دلار در خانه و یک میلیارد و ۸۴ میلیون دلار در دنیا) و «بتمن و رابین» (۱۰۷ میلیون دلار در خانه و ۲۳۸ میلیون دلار در دنیا) توانستند به رقم بیشتری در کشورهای خارجی در مقایسه با گیشهی خانگی دست پیدا کنند. «سولو» هم با اینکه با استقبال نسبی منتقدان قرار گرفت و میانگین امتیاز A منفی را از تماشاگران دریافت کرد و با کسب ۲۱۳ میلیون دلار در آمریکای شمالی، عملکرد قابلقبولی در خانه داشت، ولی در نهایت بهطور تمام و کمال در کشورهای خارجی نادیده گرفته شد. چون اسم «جنگ ستارگان» در خارج از آمریکای شمالی آنقدر قدرت ندارد که باعث اهمیت دادن آنها بهش شود. البته قابلذکر است که برادران وارنر فقط چیزی حدود ۶۰ میلیون دلار خرج فیلم «جوکر» کرده است. اگر آنها فیلیپس را در لحظهی آخر اخراج نکنند و ۸۰ درصد فیلم را از دوباره فیلمبرداری نکنند که موجب دو برابر شدن بودجه میشود، «جوکر» میتواند بدون مشکل در کشورهای خارجی مورد توجه قرار نگیرد و شکست نخورد. بودجه مهمترین عنصری است که باعث میشود اعتماد داشته باشیم که هر اتفاقی بیافتد، «جوکر» به یک شکستِ اسفناک تبدیل نخواهد شد. از آنجایی که با یک بودجهی ۶۰ میلیون دلاری طرفی هستیم، حتی عملکرد جهانیای شبیه به «واچمن» (۱۸۵ میلیون دلار) یا «گرین لنترن» (۲۱۹ میلیون دلار) هم عملکرد خوبی محسوب میشود. با این حال تقریبا اکثر واکنشها به خبر ساخت این فیلم و انتخاب بازیگرانش با این سوال همراه بوده است که «اصلا چرا آنها قصد ساخت چنین فیلمی را دارند؟». در نتیجه تحلیلگران بیشتر کنجکاو هستند که ببینند سرانجام این پروژه چه میشود. روی کاغذ «جوکر» دارد اشتباهات «سولو»، «کتوومن» و امثال «شاه آرتور» (۱۴۸ میلیون دلار در دنیا) یا «پن» (۱۲۸ میلیون دلار در دنیا) را تکرار میکند. آیا «جوکر» به یک موفقیت تبدیل خواهد شد یا شکست میخورد یا جایی در بین این دو قرار میگیرد؟ اگرچه حالاحالاها باید برای جواب این سوال صبر کنیم، ولی اگر شش هفتهی دیگر «ونوم» (Venom)، اکران بزرگی را تجربه کند، آنوقت با خیال راحت میتوان به موفقیت «جوکر» هم امیدوار بود.
همانطور که بالاتر گفتم انیمیشن «شگفتانگیزان ۲» هفته گذشته به ششمین فیلم در تاریخ و سومین فیلم والت دیزنی تبدیل شد که از مرز ۶۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد. داریم دربارهی فیلمی حرف میزنیم که نه تنها بزرگترین انیمیشنِ تاریخ در گیشهی خانگی حساب میشود، بلکه با یک میلیارد و ۱۶۴ میلیون دلار درآمد جهانی، پشتسر «فروزن» (یک میلیارد و ۲۷۶ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پرفروشترین انیمیشن دنیا قرار میگیرد. همچنین این فیلم با دریافت نقدهایی که یکصدا تحسینش میکنند و با احتمال بسیار بالای برنده شدن جایزهی بهترین انیمیشن اُسکار، حکم یک موفقیتِ تمامعیار را برای پیکسار دارد. بنابراین الان موقعیت خوبی برای بررسی این مسئله است که پیکسار از لحاظ تجاری در موقعیت پایدار و موفقی به سر میبرد و تمام حرفهایی که در ماهها و سالهای اخیر دربارهی سقوط پیکسار شنیده میشود با توجه به آمارهایی که از عملکرد آنها داریم درست نیستند. مسئله این است که از زمانی که «ماشینها ۲» (Cars 2) در سال ۲۰۱۱ به عنوان فیلمی که حکم وسیلهای برای فروشِ عروسکها و اکشن فیگورها و اجناس جانبی بیشتر را داشت با نقدهای ضعیفی روی پردهی سینماها رفت، برخی رسانهها دربارهی این صحبت میکنند که پیکسار در مسیر افول قرار گرفته است یا دارد اهمیتِ فرهنگیاش را از دست میدهد. گفته میشود از زمانی که پیکسار به دیزنی پیوست، دیزنی با در تنگنا قرار دادن این استودیو بهش اجازه نداده است تا مثل گذشته خلاقیتهایش را آزاد بگذارد. ولی حقیقت این است که وقتی به عملکرد تجاری این کمپانی در بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ نگاه میکنیم، با شرایط نسبتا سالم و سرحالی روبهرو میشویم. شاید همهچیز خارقالعاده نباشد، ولی فروش فیلمهای اخیر آنها به شکلی است که بدون شک باعث حسودی هر استودیوی انیمیشنسازی دیگری میشود. البته که «ماشینها ۲» به عنوان نسخهی کودکانهای از فیلمهای جاسوسی جیمز باند کمترین بلیت فروخته شده در آمریکای شمالی در بین فیلمهای پیکسار را دارد. اما با این حال، این فیلم به ۵۶۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد که کم و بیش برابر با «راتاتویی» (۶۲۰ میلیون دلار) و «وال-ایی» (۵۳۳ میلیون دلار) است.
«دایناسور خوب»، «ماشینها ۳» «کوکو»، «ماشینها ۲» و «شجاع» به عنوان پنجتا از کمدرآمدترین فیلمهای پیکسار از لحاظ تعداد بلیتهای فروخته شده در بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ اکران شدهاند، اما نباید فراموش کنیم که دوتا از کمدرآمدترین فیلمهای آنها «وال-ایی» و «راتاتویی» هستند که هر دو فیلمهایی هستند که وقتی حرف از روزهای اوج پیکسار میشود به آنها اشاره میشود. اگرچه «ماشینها ۲» یک شکست تمامعیار بود و اگرچه «شجاع» ناامیدکننده ظاهر شد، ولی «دانشگاه هیولاها» یک دنبالهی لذتبخش بود که به ۲۶۸ میلیون دلار فروش خانگی و ۷۴۴ میلیون دلار فروش جهانی در تابستان ۲۰۱۳ دست پیدا کرد که در آن زمان پشت سر «در جستجوی نمو» و «داستان اسباببازی ۳» در جایگاه سوم پرفروشترین فیلمهای پیکسار در گیشهی جهانی قرار میگرفت. بعد تاریخ اکران «دایناسور خوب» از ماه می ۲۰۱۴ به نوامبر ۲۰۱۵ عقب افتاد. این فیلم که با تغییرات زیادی مواجه شده بود به اولین شکست واقعی پیکسار تبدیل شد. فیلم با وجود دریافت نقدهای خوب، چه در خانه و چه در خارج مورد استقبال قرار نگرفت و در نهایت به ۱۲۳ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۳۲ میلیون دلار فروش جهانی دست یافت. خبر خوب این است که شکست این فیلم توسط «پشت و رو» (Inside Out) کنترل شد؛ «پشت و رو» علاوهبر دریافت نقدهای بینظیر، اسکار بهترین انیمیشن سال را هم برنده شد و ۳۵۷ میلیون دلار در خانه و ۸۵۷ میلیون دلار در دنیا فروخت. بالاخره وقتی بعد از ۲۰۱۵ به ۲۰۱۶ رسیدیم و بعد ۲۰۱۷ از راه رسید، با نگاهی به عملکرد پیکسار در این سالها میتوان گفت که وضعیتِ این استودیو بعد از «بالا» (Up)، شامل یک دنبالهی معرکه (داستان اسباببازی ۳)، یک فیلم اورجینال معرکه (پشت و رو)، یک دنبالهی ضعیف (ماشینها ۲)، یک دنبالهی قابلقبول (دانشگاه هیولاها) و دو فیلم اورجینالِ مشکلدار (دایناسور خوب و شجاع) بوده است. اینجا قرار نیست دربارهی این صحبت کنیم که «در جستجوی دوری» شاهکار بوده است یا اینکه «ماشینها ۳» چیزی بهتر از یک فیلم «خوب» بوده است یا نه، ولی اولی به یک میلیارد دلار فروش جهانی و ۴۸۶ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد و دومی هم با ۳۸۴ میلیون دلار فروش جهانی، یک شکست دیگر بود.
اما دو فیلم اخیر پیکسار که یکی اورجینال و دیگری یک دنباله بودهاند، چه از لحاظ نظر منتقدان و چه از لحاظ تجاری موفق حساب میشوند. «کوکو» یک اُسکار دیگر برای پیکسار به ارمغان آورد، نقدهای نسبتا مثبتی به دست آورد و به ۸۰۷ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. اما فقط ۲۱۰ میلیون دلار در خانه فروخت که یا میتواند به خاطر این باشد که برخی از جامعههای آماری به خاطر جنبهی اسپانیایی/مکزیکی این فیلم از آن دوری کردند یا فقط آن را یک بار تماشا کرده بودند و بعد سراغ «جومانجی ۲»، «جنگ ستارگان: آخرین جدای» یا «بزرگترین شومن» رفته بودند. با این حال «کوکو» ۱۷۰ میلیون دلار به تنهایی در چین فروخت (بیشتر از مجموع درآمد تمام فیلمهای پیکسار در این کشور) و با کسب ۵۹ میلیون دلار در مکزیک، به پرفروشترین فیلم تاریخ این کشور تبدیل شد. همچنین درآمد جهانی ۸۰۷ میلیون دلاری «کوکو»، آن را پشت سر «پشت و رو» و «در جستجوی نمو» در جایگاه سوم پرفروشترین اورجینالهای پیکسار قرار میدهد. موفقیتِ تمامعیار «شگفتانگیزان ۲» هم حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد. این فیلم با ۶۰۲ میلیون دلاری که تا به امروز فروخته، بلیتهای بیشتری در مقایسه با تمام فیلمهای قبلی پیکسار فروخته است. همچنین «شگفتانگیزان ۲» با احتساب نرخ تورم فقط پشت سر «پینوکیو» (۶۲۵ میلیون دلار، ۵۱۲ میلیون دلار بدون احتساب نرخ تورم)، «شرک ۲» (۶۵۸ میلیون دلار، ۴۴۱ میلیون دلار بدون تورم)، «زیبای خفته» (۶۷۴ میلیون دلار، ۶۳۵ میلیون دلار بدون تورم)، «کتاب جنگل» (۶۸۳ میلیون دلار، ۵۲۰ میلیون دلار بدون تورم)، «فانتازیا» (۷۶۹ میلیون دلار، ۶۹۳ میلیون دلار بدون تورم)، «شیر شاه» (۸۲۶ میلیون دلار، ۶۹۲ میلیون دلار بدون تورم)، «۱۰۱ سگ خالدار» (۹۲۶ میلیون دلار، ۵۲۱ میلیون دلار بدون تورم) و «سفید برفی و هفت کوتوله» (یک میلیارد و ۱۰ میلیون دلار، ۷۱۸ میلیون دلار بدون تورم) قرار میگیرد.
همچنین در بین فیلمهای درجهبندی سنی G، PG، R و NC-17 که از سال ۱۹۷۵ تاکنون عرضه شدهاند، «شگفتانگیزان ۲» فقط پشت سر «پلیس بورلی هیلز» (The Beverly Hills Cop)، «تنها در خانه» (Home Alone)، «شکارچیان ارواح» (Ghostbusters)، «گریس» (Grease)، «شرک ۲»، «پدرخوانده» (Godfather)، «شیر شاه» (Lion King)، «مهاجمان صندوق گمشده» (Raiders of the Lost Ark)، «امپراتوری ضربه میزند» (Empire Strikes Back)، «بازگشت جدای» (Return of the Jedi)، «تهدید شبح» (The Phantom Menace)، «ای.تی» (E.T)، «جنگیر» (The Exorcist)، «آروارهها» (Jaws) و «جنگ ستارگان» قرار میگیرد. پیکسار بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ دوتا از سه فیلمی که بیشتر از همه در آمریکای شمالی بلیت فروخته است و دوتا از پرفروشترین فیلمهایش در گیشهی خانگی را عرضه کرده است. آنها همچنین دوتا از سه بزرگترین موفقیتها در گیشهی جهانی و مراسم اسکار در بین فیلمهای اورجینالشان را در بین ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تجربه کردهاند. این در حالی است که آنها جایزهی بهترین انیمیشن اسکار را در سالهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۳، ۲۰۱۶، ۲۰۱۸ و احتمالا ۲۰۱۹ برنده شدهاند. همزمان فیلم بعدی آنها «داستان اسباببازی ۴» است که احتمالا این روند را از لحاظ تجاری و هنری ادامه خواهد داد. با سبک و سنگین کردنِ شرایط پیکسار به نظر میرسد که وضعیت آنها اصلا دچار افت نشده است. ولی احتمالا مشکل اصلی مربوط به افزایشِ تعداد فیلمهای آنها در سالهای اخیر میشود. شاید بهترین سوالی که طرفداران پیکسار باید در زمینهی بررسی افت کیفیت یا حفظ کیفیتِ پیکسار از خودشان بپرسند این است: پیکسار به خاطر «ماشینها ۳» و «دایناسور خوب»، چقدر از اهمیتی که به خاطر «پشت و رو»، «کوکو» و «شگفتانگیزان ۲» به دست آورده را از دست میدهد؟ حقیقت این است که فیلمهای اخیر آنها در حد و اندازهی فیلمهای قبلی آنها فروختهاند و آنها مخصوصا در گیشهی جهانی دارند به همان اندازه که فیلمهایشان در دوران طلاییشان میفروخت، پول در میآورند. این حرفها به این معنا نیست که پیکسار در آینده دچار مشکل نمیشود یا اینکه روزی نخواهد رسید که فیلمهای جدید پیکسار فقط در حد و اندازهی فیلمهای استودیویی مثل دریموورکس مورد استقبال قرار خواهند گرفت. اما در حال حاضر این استودیو با عرضهی «پشت و رو»، «در جستجوی دوری»، «کوکو» و «شگفتانگیزان ۲» برخلاف چیزی که عموم مردم گفته میشود، دچار سقوط کیفیت هنری و موفقیت تجاری نشده است.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی |
---|---|---|---|
۱ | Crazy Rich Asians | ۲۲/۲ میلیون دلار | ۱۱۰/۹ میلیون دلار |
۲ | The Meg | ۱۰/۵ میلیون دلار | ۱۲۰/۵ میلیون دلار |
۳ | Mission: Impossible - Fallout | ۷ میلیون دلار | ۲۰۴/۳ میلیون دلار |
۴ | Operation Finale | ۶ میلیون دلار | ۷/۷ میلیون دلار |
۵ | Searching | ۵/۷ میلیون دلار | ۶/۲ میلیون دلار |
۶ | Christopher Robin | ۵ میلیون دلار | ۸۵/۴ میلیون دلار |
۷ | Alpha | ۴/۴ میلیون دلار | ۲۷/۳ میلیون دلار |
۸ | The Happytime Murders | ۴/۴ میلیون دلار | ۱۷ میلیون دلار |
۹ | BlacKkKlansman | ۴/۱ میلیون دلار | ۳۸/۳ میلیون دلار |
۱۰ | Mile 22 | ۳/۵ میلیون دلار | ۳۱/۷ میلیون دلار |
0 دیدگاه