خلاصه انگلیسی
ویل یک محکوم فراری است. او از روی ناچاری در طویله ای پناه می گیرد و از قضا در همان شب صاحبان آن جا، آپریل و مارتین، وارد دعوای سهمناکی می شوند. صدای شلیک گلوله ای از داخل خانه شنیده می شود و آپریل جسد مارتین را بیرون آورده و ویل را می بیند. ویل آپریل را متقاعد می کند که قصد آسیب رسانی به او را ندارد اما شاهد صحنه ی قتل بوده است پس آن ها یا باید همکاری کنند یا هر دو به زندان خواهند رفت. آن ها می خواهند از شر جسد خلاص شوند که متوجه می شوند مارتین زنده است و چاره ای جز گروگان گیری او ندارند. آن ها به زودی در می یابند که برای نجات خود باید تصمیم گیری های سختی را انجام دهند.
سوالی دارید ؟ با پشتیبانی ما در تلگرام تماس بگیرید