سازندگان Game of Thrones مشکلات سریال را به طور غیرمستقیم تایید کردند
یوید بنیاف و دی.بی. وایس در جریانِ پنلی که در حاشیهی جشنوارهی فیلم آستینِ تگزاس برگزار شد، اطلاعاتِ شوکهکنندهای دربارهی پروسهی ساختِ «بازی تاج و تخت» افشا کردند. همراه ما باشید.
تا این لحظه تمام عالم و آدم میدانند که «بازی تاج و تخت» چگونه با فصلِ آخرش که اوایلِ امسال پخش شد، از عرش به فرش سقوط کرد. «بازی تاج و تخت» در دورانِ اوجش همان سریالِ برتری بود که نقشِ موضوعِ اصلی گفتگوی مردم را ایفا میکرد. بینندگان عادی و طرفدارانِ هاردکورِ سریال تمام جزییاتِ سریال را زیر و رو میکردند، دربارهی تمام پیشرفتهای داستانی مطالعه میکردند و تکتک تئوریها را زیر نظر میگرفتند؛ از اینکه چرا وایتواکرها بهدنبال نوزاد بودند تا اینکه معنای مارپیچهایی که از خود به جا میگذاشتند چه بود (اسپویلر آلرت: هیچکدام واقعا هیچ معنی خاصی نداشت!). درواقع این سریال آنقدر پُرطرفدار بود که باعث شد مردم کتاب بخوانند؛ دارم دربارهی کتابهای فیزیکی واقعی حرف میزنم (تو این دوره و زمونه کی کتاب میخونه، مگه نه؟). اما برای بسیاری از طرفداران، تمام احساساتِ گرم و لذتبخشِ ناشی از دنبال کردن این سریال با فصلِ آخر گلآلود شد؛ فصلی که بسیاری از طرفداران آن را (مودبانهترین صفتی که در این نقطه میتوان استفاده کرد چه میتواند باشد؟ آهان) شتابزده برداشت کردند (آره، شتابزده خوبه!). هدفِ اصلی خشمِ طرفداران، دیوید بنیاف و دی. بی. وایس، سازندگانِ سریال بودند که نتوانسته بودند شخصیتها را به سرانجامِ منطقی، شایسته و رضایتبخشی برسانند.
مقالات مرتبط
اما درست درحالیکه طرفداران تصور میکردند بنیاف و وایس در همایشِ سندیگو کامیککانِ امسال، توضیحی-چیزی برای کارشان خواهند داشت، وقتی متوجه شدند که آنها در دقیقهی نود از حضور در کامیککان منصرف شدهاند، عصبانیتر شدند؛ تصمیمی که احتمالا به خاطرِ دوری از دیداری که میتوانست به وضعیتِ معذبکنندهای منجر شود اتخاذ شده بود. حالا بالاخره تهیهکنندگان، نویسندگان و کارگردانانِ سریال Game of Thrones، از خفا بیرون آمدهاند و در پنلی در حاشیهی جشنوارهی فیلمِ آستین حضور پیدا کردهاند تا دربارهی «بازی تاج و تخت»، نحوهی شکلگیریاش و موفقیتش برخلاف تمام چیزهایی که به شکستش اشاره میکردند صحبت کنند. اما حدس بزنید چه شد؟ اولین مصاحبه عمومی بنیاف و وایس پس از پایانِ سریال، نهتنها به کاهشِ خشمِ طرفداران منجر نشد، بلکه همچون ریختنِ بنزین روی زغال داغ عمل کرد و داغِ دلِ طرفداران را دوباره از نو تازه کرد. اما حتما میپرسید در جریانِ این پنل چه اتفاقی افتاد و چه حرفهایی رد و بدل شد؟ قبل از هر چیز باید بدانید که گرچه خوشبختانه تمام صحبتهای این دو نفر توسط یکی از حاضران جلسه بهطور زنده توییت شده است، اما اطلاعاتِ توییتشده کلمه به کلمه نقلقولهای سازندگانِ سریال نیستند. بنابراین در نظر داشته باشید که ممکن است مواردی در حین ترجمه از دست رفته باشند. با این حال بگذارید یک سری از برجستهترین توییتها را مرور کنیم؛ پنل در حالی آغاز میشود که بنیاف میگوید آنها ایدهی انتخابِ جیسون موموآ برای نقشِ کال دروگو را از پیشنهادهای سایتهای طرفداری برداشته بودند و فکر کنم به ندرت بتوان طرفداری را پیدا کرد که با این انتخاب موافق نباشد.
اما پنل خیلی زود با گفتگوی آنها دربارهی مشکلات و اشتباهاتی که در جریان فصل اول با آنها مواجه شدند و مرتکب شدند، واردِ مسیرِ دیگری میشود؛ بنیاف تعریف میکند وقتی آنها با جرج آر.آر. مارتین دیدار کردند تا اجازهاش را برای ساختِ سریال بگیرند، از آنجایی که آنها قبلا هرگز روی هیچ سریالی کار نکرده بودند، مطمئن نبودند که چرا مارتین با سپردنِ بزرگترین اثرِ زندگیاش به آنها، بهشان اعتماد کرده است (نکتهای که احتمالا معنای عمیقی برای طرفدارانی که فصلِ آخر را دوست نداشتند داشته باشد). همچنین آنها اعتراف میکنند سناریویی که برای اپیزودِ افتتاحیهی سریال نوشته بودند، از اشتباهاتِ بنیادینِ نویسندگی رنج میبرد و یکی از آنهایی که آن اپیزود را دیده بود کریگ مزین، خالقِ سریال «چرنوبیل» بوده است. بنیاف و وایس به این نکته اشاره میکنند که نمیدانند چرا بعد از افتضاح از آب در آمدن اولین تلاششان برای ساختِ پایلوت، شبکه دوباره به همکاری با آنها ادامه داد. آنها ادامه میدهند که آنها هر اشتباهی را که میتوانستند در تمام زمینهها (سناریو، انتخاب بازیگر، طراحی لباس) مرتکب شوند، سر اولین پایلوتِ سریال مرتکب شده بودند. آنها اضافه میکنند که فکر میکنند HBO به خاطر پیشفروشهای فراوانی که با کشورهای خارجی انجام داده بود، تصمیم گرفت تا همکاریاش را با آنها ادامه بدهد. وایس توضیح میدهد که ساختِ «بازی تاج و تخت» برای آنها حکمِ یک مدرسهی فیلمسازی گرانقیمت، یکجور دورهی تجربی برای یاد گرفتنِ این کار را داشته است. برای مثال، وایس میگوید که آنها هیچ ایدهای که چگونه باید با طراحانِ لباس کار کنند نداشتند.
وایس میگوید که آنها کاراکترها را ازطریق بازیگرانشان شناختند
اما طی پنل معلوم میشود که آنها حتی در دومین تلاششان برای ساختِ سریال هم کماکان اشتباهات فاحشی مرتکب میشوند. مثلا تعریف میکنند که آنها دو ماه مانده به پخشِ سریال متوجه میشوند میانگینِ زمان اپیزودهای سریال ۳۹ دقیقه بوده است. در نتیجه اچبیاُ آنها را مجبور میکند تا ۱۰۰ دقیقهی دیگر بنویسند و فیلمبرداری کنند. برای مثال، آنها تازه بعد از اینکه اچبیاُ این موضوع را بهشان گوشزد میکند متوجه میشوند که آنها تا حالا هیچ سکانسِ دوتایی بین شخصیتهای رابرت و سرسی ننوشته بودند. آنها اضافه میکنند که این دقایقِ اضافه بهشان کمک کرده تا کاراکترها را بهتر بشناسند (بله، به چشمانتان دست نزنید. درست خواندید!). این یعنی برخلافِ روندِ نرمال همیشه که استودیوها در کارِ هنرمندان دست میبرند و آن را بدتر میکنند، در اینجا باید عدم سقوط «بازی تاج و تخت» در بدوِ شروعش را مدیونِ اچبیاُ باشیم. وقتی مجری پنل از آنها میپرسد که پروسهی نویسندگیشان چگونه بود، آنها جواب میدهند که فقط همینطوری شروع به نوشتن کردند. اما هرچه جلوتر رفتند، فهمیدند که باید طرح کلی داستان را از قبل مشخص کنند. آنها میگویند که اتاقِ نویسندگان نداشتهاند و با هم کار نمیکردند؛ در عوض، آنها سناریوها را بین یکدیگر تقسیم میکردند. یکی نیمهی اول را برعهده میگرفت و دیگری نیمهی بعدی و بعد سناریوهایشان را با هم مبادله میکردند. وقتی مجری ازشان میپرسد که چرا تصمیم گرفتند تمام اپیزودها را خودشان بنویسند، جواب میدهند: «چون بهتر از این بلد نبودیم». آنها میگویند که در ادامه اچبیاُ مجبورشان میکند تا نویسندگانِ اضافه استخدام کنند و تازه در این نقطه است که آنها نگارشِ چهار اپیزود را به دستیارشان برایان کاگمن میسپارند (بله، معذرت میخواهم. باید از قبل هشدار میدادم که بهتر است افراد مبتلا به بیماری قلبی، این متن را نخوانند!).آنها دو ماه مانده به پخشِ سریال متوجه میشوند که میانگینِ زمان اپیزودهای سریال ۳۹ دقیقه بوده است
در توییتی دیگر، وایس تعریف میکند که آنها به بازیگران اجازه دادند تا تعریفِ دوبارهای از نقشها ارائه بدهند (بهویژه میسی ویلیامز) و شروع به نوشتنِ کاراکترها براساسِ بازیگرانشان کردند. وایس میگوید که انگار بازیگران وارد خانه شدند و دکوراسیونش را تغییر دادند. او میگوید که کاراکترها را ازطریقِ بازیگرانشان شناختند؛ تکرار میکنم «کاراکترها را ازطریق بازیگرانشان شناختند». اما سؤال این است که وقتی این همه کتاب برای شناختنِ شخصیتها حاضر و آماده است، شناختنِ آنها ازطریق بازیگران دیگر چه صیغهای است؟ البته که طرفداران نباید از اطلاع از محتوای توییت بعدی شگفتزده شوند: وقتی مجری ازشان میپرسد که آیا آنها در طولِ ساختِ سریال به واکنشهای طرفداران هم گوش میدادند یا نه، وایس جواب میدهد: «ما واقعا گوش نمیدادیم». او اعتقاد دارد که درنظرگرفتنِ واکنشهای دیگران ارزش ندارد. البته بنیاف اذعان میکند که او سریال را گوگل کرده و از چیزی که دیده ناراحت شده است. اما هنوز به افشاهای تکاندهندهی واقعی این رشته توییت نرسیدهایم. یکی از انتقاداتِ گستردهای که به چند فصلِ آخر «بازی تاج و تخت» میشد، نادیده گرفتنِ عناصرِ فانتزی «نغمه یخ و آتش» بود. خب، حالا مشخص میشود که ایرادِ کار از کجا بوده است. وایس تعریف میکند که او میخواست تا آنجایی که امکان دارد عناصرِ فانتزی سریال را حذف کند. دلیلش این است که آنها فقط نمیخواستند طرفداران فانتزی را جذب کنند. در عوض آنها میخواستند (کمربند ایمنیتان را ببندید)، طرفداران سریال را به فراتر از طرفدارانِ فانتزی، به «مادران و بازیکنان فوتبال» گسترش بدهند. اگر هماکنون سوالات زیادی ذهن شما را هم درگیر کرده طبیعی است. خبر خوب این است که بنیاف و وایس بلافاصله دلیلِ قانعکنندهای برای تمام کارهایشان از جمله نوشتن شخصیتها براساس بازیگران و حذف المانهای فانتزی داستان مطرح میکنند: وقتی مجری ازشان میپرسد که آیا آنها سعی کرده بودند تا بنشینند و عناصرِ کتابها را خلاصه کنند و خصوصیاتِ اصلیاش را درک و تحلیل کنند، آنها جواب منفی میدهند. آنها میگویند که افقِ داستان بزرگتر از آن بود که همچین کاری کنند. به قولِ آنها، ساخت این سریال فقط دربارهی سکانسهایی که میخواستند به تصویر بکشند بود و اینکه سریال دربارهی قدرت بود. خلاصه اینکه این اطلاعات نشان میدهند که موفقیتِ سریال در حالی دارد به پای آنها نوشته میشود که بیش از اینکه به خاطرِ آنها باشد، برخلافِ وجود آنها است.
در دیگر اخبار مرتبط، بنیاف و وایس بهتازگی از ساختِ فیلمهای «جنگ ستارگان» جدا شدند. همچنین شبکه اچبیاُ در حالی ساختِ سریال فرعی «بلادمون» را که قرار بود به «دوران قهرمانانِ» تاریخ وستروس بپردازد لغو کرد که بلافاصله دستور ساخت ۱۰ اپیزود از سریالِ فرعی «خاندان اژدها» را که به تاریخِ فرمانروایی خاندان تارگرین بر وستروس میپردازد صادر کرد.
منبع : زومجی
0 دیدگاه