گزارش باکس آفیس: چرا تاخیر No Time to Die به دلیل شیوع کرونا در نهایت به نفعش خواهد بود؟
در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی شکستِ Onward، انیمیشن جدیدِ پیکسار و چیزی که عملکردِ Bad Boys for Life را به موفقیتِ بیسابقهای تبدیل میکند صحبت میکنیم. همراه ما باشید.
گزارش باکس آفیسِ این هفته را با اشاره به این حقیقتِ جالب شروع میکنیم که آیا میدانستید در حالی دوتا از بزرگترین موفقیتهای سال ۲۰۲۰ تا این لحظه، یک اکشنِ بزرگسالانه و یک فیلم ویدیوگیمی از سونی و پارامونت است که دوتا از ناامیدکنندهترین فیلمهای سال یک فیلمِ ابرقهرمانی از دیسی و یک انیمیشن از پیکسار هستند؟ باور کردنش سخت است، اما حقیقت دارد. بله، «بهپیش» (Onward)، جدیدترین فیلمِ پیکسار در صورتی که توسط دوامِ باورنکردنی یا تجربهی فروشِ غولآسایی در کشورهای خارجی نجات پیدا کند که هیچی، در غیر این صورت میرود تا به یک شکست تبدیل شود. این فیلم که با ۲۰۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، اکرانش را با افتتاحیهی ناچیزِ ۴۰ میلیون دلار در گیشهی خانگی و ۶۸ میلیون دلار در دنیا آغاز کرد. این فیلم حتی با احتساب نرخ تورم نیز پایینترین افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی پیکسار حساب میشود؛ انیمیشنهای اخیر دیزنی سابقهی شروعهای نه چندان شگفتانگیز را داشتهاند؛ از «فروزن ۲» که در روز اول اکرانش فقط ۴۱ میلیون دلار فروخت تا «داستان اسباببازی ۴» که افتتاحیهی ۱۲۰ میلیون دلاریاش، ناامیدکننده لقب گرفت. افتتاحیهی «بهپیش» فرق میکند؛ افتتاحیهی این فیلم آنقدر پایین است که این فیلم حتی در صورتِ بهره بُردن از دوامی در حد و اندازهی «فروزن ۲» هم نجات پیدا نخواهد کرد. اگر «بهپیش» بتواند با دوامی شبیه به «لگو مووی»، ۳/۷۵ برابرِ افتتاحیهاش بفروشد، فقط به ۱۵۰ میلیون دلار درآمدِ نهایی خواهد رسید؛ رقمی که آن را بینِ «دایناسور خوب» (۱۲۳ میلیون دلار) و «ماشینها ۳» (۱۵۳ میلیون از ۵۳ میلیون افتتاحیه)، در جایگاه دوم کمفروشترین فیلمهای پیکسار قرار میدهد. همچنین اگر این فیلم دوامی نزدیک به «زوتوپیا» (۳۴۱ میلیون از ۷۵ میلیون افتتاحیه با وجود رقیبانی مثل «بتمن علیه سوپرمن» و «کتاب جنگل») داشته باشد، فروشِ خانگی ۱۸۲ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. حتی این فیلم با عملکردی شبیه به «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید» (۲۱۷ میلیون دلار از ۴۳/۷ میلیون دلار افتتاحیه)، نمیتواند از مرز ۲۰۰ میلیون دلار درآمدِ خانگی عبور کند.
از دست ندهید
تمام اینها در حالی است که اگر «بهپیش» چهار برابرِ افتتاحیهی جهانی ۶۸ میلیونیاش بفروشد، به فقط ۲۷۲ میلیون دلار فروشِجهانی دست خواهد یافت. اما حتی انتظار دیدنِ این نتیجه را هم نداشته باشید؛ «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید» در حالی ۱۰ سال پیش به یک پدیدهی پُرطرفدار تبدیل شد و توانست افتتاحیهی پایینش را به یک سهگانهی سودآور تغییر بدهد که «بهپیش» هیچ سروصدایی به راه نیانداخته و هر سروصدایی هم دربارهی آن به گوش میرسد دربارهی این است که چقدر این فیلم در حدِ استانداردهای بالای پیکسار نیست. قابلذکر است که در حالی «چگونه اژدهایتان را تربیت کنید» بعد از «آلیس در سرزمین عجایب»، بلاکباسترِ بسیار موردانتظار دیزنی اکران شد که «بهپیش» سه هفته پیش از «مولان» روی پرده رفته است. وقتی یک فیلم دیگر بهعنوانِ رویدادِ سینمایی حال حاضر شناخته میشود، به سختی میتوان خودت را بهعنوانِ گزینهی اولِ سینماروها ثابت کنی. گرچه میتوان شکستِ «بهپیش» به را به پای کیفیتِ هنریاش نوشت، اما مشکلِ کلیدی این است که «بهپیش» به اندازهی اکثرِ فیلمهای پیکسار شبیه به یک رویدادِ سینمایی تمامعیار به نظر نمیرسید. «بهپیش» بیش از اینکه فیلمی برای تمام اعضای خانواده به نظر برسد، همچون یک کارتونِ کودکپسندانه به نظر میرسید؛ دقیقا همان اتفاقی که برای «لگو مووی ۲» در مقایسه با «لگو مووی» یا «زندگی مخفی حیواناتِ خانگی ۲» در مقایسه با «زندگی مخفی حیوانات خانگی» افتاد. «بهپیش» برخلافِ «شگفتانگیزان ۲»، «کوکو» و «پشت و رو» قادر به جلب نظر بزرگسالان نبود. به عبارتِ دیگر، در دورانی که مردم فقط در صورتی سینما میروند که چیزی واقعا استثنایی وجود داشته باشد، «بهپیش» شبیه فیلمی که نباید آن را از دست بدهند به نظر نمیرسید. شاید مهرِ پیکسار روی «بهپیش» خورده باشد، اما فیلم از لحاظ احساسی که از خود صاتع میکرد، شبیه فیلمی از استودیوی انیمیشنسازی سونی یا بلواسکای به نظر میرسید. حالا که این فیلم درست بعد از شکستِ «ندای وحش»، با استقبالِ ضعیفی مواجه شد، یعنی «مولان» و دیگر فیلمهای غیرمارولی دیزنی در ادامهی سال، وظیفهی سنگینتری برای جبران کردنِ ضرر و زیانهای آنها دارند.
تحلیلگران افتتاحیهی ۴۵ میلیون دلاری «بهپیش» را پیشبینی میکردند و دیزنی هم با وجود تمام قدرتش نتوانست تغییری در این سرنوشتِ اجتنابناپذیر ایجاد کند. اگرچه بهراحتی میتوان تقصیرِ شکستِ «بهپیش» را گردنِ شیوعِ ویروس کرونا انداخت. اما واقعیت این است که سابقهی باکس آفیس نشان میدهد که اگر مردم علاقهای به دیدنِ فیلمی داشته باشند، هیچ چیزی نمیتواند منصرفشان کنند؛ مردم پس از حادثهی یازده سپتامبر به دیدنِ فیلمهایی مثل «بیسبال» (Hardball)، «هیچی نگو» (Don't Say a Word) و «زولندر» (Zoolander) رفتند؛ مردم بعد از ماجرای تیراندازی در سینما به دیدنِ «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» (۱۶۰ میلیون افتتاحیه، کماکان بزرگترین افتتاحیهی یک فیلم دوبعدی در تاریخ) رفتند و مردم اخیرا با وجود تمام سروصدایی که پیرامونِ «جوکر» به راه افتاد، آن را به ۹۶ میلیون دلار افتتاحیه رساندند. اگر مردم بخواهند فیلمی را ببینند، هیچ چیزی نمیتواند جلودارشان باشد؛ مشکلِ «بهپیش» نه ویروس کرونا، بلکه عدم علاقهی مردم به دیدنِ فیلم است. اما دومین تازهاکرانِ این هفته «راه بازگشت» (The Way Back)، محصولِ برادران وارنر است که ۸ و نیم میلیون دلار بهعنوانِ افتتاحیه فروخت. ساختهی گوین اُکانر که با نقدهای نسبتا مثبتی مواجه شده، بن افلک را در جایگاهِ ستارهی اصلیاش دارد؛ او در این فیلم نقش یک کارگرِ ساختمانی الکلی را ایفا میکند که با برعهده گرفتنِ مربیگری یک تیم بسکتبالِ دبیرستانی، راهی برای کنار گذاشتنِ اعتیادش و رستگاری پیدا میکند. این افتتاحیه در حد و اندازهی درامهای اخیرِ برادران وارنر قرار میگیرد؛ این افتتاحیه گرچه کمتر از افتتاحیهی ۱۰ میلیون دلاری «فقط رحمت» (۳۶ میلیون دلار) است، اما بهتر از افتتاحیهی امثالِ «ریچارد جول»، «کیچن»، «سهره» و «دروغگوی خوب» است. اگر این فیلم به جمعِ مدعیانِ اسکار بپیوندد (که تقریبا غیرممکن است) که هیچی، وگرنه یک درامِ خالص مثل «راه بازگشت» در محیطِ سینمایی حال حاضر، راهی برای بقا ندارد. این فیلم با ۲۱ میلیون دلار بودجه تهیه شده است. سومین تازهاکرانِ این هفته «اِما» (Emma) است که استودیوی فوکس فیچرز تعداد سینماهایش را پس از دو هفته اکرانِ محدود، به یک هزار و ۵۶۵ سالن افزایش داد. این اقتباسِ تاریخی از رُمان جین آستین، ۵ میلیون دلار فروخت که بهمعنی درآمدِ ۱۷ روزهی ۶ میلیون و ۸۹۲ هزار دلاریاش است.
اما در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول، برایتان از «مرد نامرئی» (The Invisible Man) بگویم که با تجربهی ۴۷ درصد افت فروش در دومین آخرهفتهاش، ۱۵ میلیون دلار فروخت و به مجموعِ ۵۳ میلیون دلار در گیشهی خانگی و ۹۸ میلیون دلار در دنیا دست یافت. اگر این فیلم در طولِ ماه آینده دوام بیاورد و از قلمروی خودش دربرابر «یک مکان ساکتِ ۲» محافظت کند، فروشِ نهایی ۸۱ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود که برابر با درآمد بازسازی «مومیایی» از سه سال پیش است. با این تفاوت که فیلم البزابت ماس در حالی با ۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده که فیلم تام کروز ۱۲۵ میلیون دلار خرج روی دستِ یونیورسال گذاشته بود. «مرد نامرئی» در بدترین حالت در گیشهی خانگی درآمدی بهتر از «مومیایی» (۸۰ میلیون دلار)، «ناگفتههای دراکولا» (۵۶ میلیون دلار) و «مرد گرگی» (۶۱ میلیون دلار) خواهد داشت. اگر «مرد نامرئی» عملکردی شبیه به فیلمهای بزرگِ بلامهوس داشته باشد، پس ۴۰ درصد از فروش کلیاش را در خانه و ۵۰ درصدش را از کشورهای خارجی به دست خواهد آورد. «گسست» ۱۳۸ میلین دلار از درآمدِ ۲۷۸ میلیونیاش را در آمریکای شمالی به دست آورد؛ بنابراین اگر «مرد نامرئی» ۸۱ میلیون دلار در خانه بفروشد، فروشِ جهانی ۱۶۳ میلیون دلاریاش پیشبینی میشود. همچنین «مرد نامرئی» با عملکردی شبیه به «هالووین» (۱۵۹ میلیون / ۲۵۵ و نیم میلیون دلار) به ۱۳۰ میلیون دلار درآمدِ جهانی دست خواهد یافت و اگر با عملکردی نزدیک به «موذی: آخرین کلید» (۶۷ میلیون دلار / ۱۶۷ میلیون دلار)، فروشی خوبی در کشورهای خارجی داشته باشد، میتواند از مرز ۲۰۰ میلیون دلار هم عبور کند. ردهی چهارمِ جدول به «سونیکِ خارپشت» (Sonic the Hedgehog) اختصاص دارد که با تجربهی ۵۰ درصد افت فروش، ۸ میلیون دلار در چهارمین آخرهفتهاش فروخت. این فیلمِ ۸۵ میلیون دلاری تاکنون ۱۴۰ میلیون دلار فروخته است و تا چند روز دیگر با عبور از «پوکمون: کاراگاه پیکاچو» (۱۴۴ میلیون دلار) میرود تا به پُرفروشترین فیلم ویدیوگیمی گیشهی خانگی تبدیل شود. این فیلم تا حالا ۱۵۴ میلیون دلار در کشورهای خارجحی فروخته و در مجموع ۲۹۵ میلیون دلار از سراسر دنیا کسب کرده است و در مسیرِ عبور از درآمدِ ۳۰۰ میلیون دلاری «رزیدنت ایول: دنیای پس از مرگ» (Resident Evil: Afterlife) قرار گرفته است. متاسفانه عدم اکرانِ این فیلم در بازار چین به این معنا است که «سونیک» از رسیدن به درآمدِ ۴۳۸ میلیون دلاری «وارکرفت» باز میماند، اما خوشبختانه بودجهی فیلم آنقدر پایین بود و عملکردِ فیلم در دیگر نقاط دنیا آنقدر موفقیتآمیز بود که زندگیاش به چین وابسته نیست. فروشِ ۱۵۵ میلیونی این فیلم در خانه و ۳۲۵ میلیونیاش در دنیا برای موفقیتی فیلمی مثل «سونیک» کافی است.«پسران بد تا ابد» بدون احتساب نرخ تورم یکی از پُرفروشترین اکشنهای بزرگسالانهی تاریخ حساب میشود
در جایگاه پنجمِ چارت «ندای وحش» (The Call of the Wild)، محصول قرن بیستم و دیزنی جای دارد که ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در سومین آخرهفتهاش فروخت و به مجموعِ ۱۷ روزهی ۵۸ میلیون دلار رسید. این فیلم هم درست مثل «دولیتل» (۷۷ میلیون از ۱۷۵ میلیون بودجه)، اگر اینقدر گرانقیمت نبود، میتوانست به فیلم کم و بیش موفقی تبدیل شود. «ندای وحش» در حالی ۹۹ میلیون دلار در دنیا فروخته که «دولیتل» ۲۲۱/۶ میلیون دلار از سراسر دنیا کسب کرده است. ردهی هفتم متعلق به «پسران بد تا ابد» (Bad Boys for Life)، محصولِ سونی است که ۳ میلیون دلار دیگر فروخت و به مجموعِ خانگی ۲۰۲ میلیون دلار رسید. این فیلم ۹۰ میلیون دلاری میرود تا به اولین اکرانِ تاریخ ماهِ ژانویه که از مرز ۲۰۰ میلیون دلار عبور کرده تبدیل شود. همچنین این فیلم با عبور از ۴۱۵ میلیون دلار در دنیا، پشتسر «پاندای کونگفوکار ۳» (۵۱۹ میلیون دلار)، در جایگاه دوم پُرفروشترین فیلمهای ماه ژانویه در گیشهی جهانی قرار میگیرد. همچنین «پسران بد تا ابد» بدون احتساب نرخ تورم یکی از پُرفروشترین اکشنهای بزرگسالانهی تاریخ حساب میشود. همانطور که در زمانِ اکران «جان ویک ۳» و درآمدِ غافلگیرکنندهی ۱۷۱ میلیون دلاریاش در خانه (از ۵۶ میلیون افتتاحیه) صحبت کردیم، طی دورهای بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۳، هالیوود به ندرت اکشنهای بزرگسالانهی بزرگ میساخت. یکی از دلایلش به خاطر مورد حمله قرار گرفتنِ فیلمهای اکشنِ خشن بعد از حادثهی تیراندازی در مدرسهی کلمباین در آوریل ۱۹۹۹ بود که باعث شد استودیوها نتوانند با آزادی فیلمهایشان را تبلیغات کنند؛ یکی دیگر از دلایلش به خاطر رواجِ فیلمهای کودکپسندانه بود که میتوانستند به بلاکباسترهای جهانی تبدیل شوند؛ استودیوها با خودشان فکر کردند وقتی میتوانند ۱۳۰ میلیون دلار خرج «دزدان دریایی کاراییب: نفرینِ مروارید سیاه» کنند و ۶۵۴ میلیون دلار به دست بیاورند، چرا باید ۷۵ میلیون دلار خرج «راک» کنند و ۳۳۵ میلیون دلار کسب کنند. تازه، «دزدان دریایی کاراییب» برخلافِ «راک»، دنبالهپسند هم است. البته که استثناهایی مثل «۳۰۰» (۴۵۶ میلیون از ۷۰ میلیون بودجه) و فیلمهای مختلفِ جیسون استاتهام و جت لی محصول استودیوی لاینزگیت وجود داشتند. اما برای مدتی فیلمهای کودکپسندانه به فرمانروای هالیوود تبدیل شده بودند و آنها دیر یا زود یقهی اکشنهای خشنی مثل «ربودهشده» (Taken) یا اسلشرهای خونینی مثل «شب پرام» (Prom Night) را هم میگرفتند.
با این وجود، فیلمهای اکشنِ بزرگسالانه در سالهای اخیر مجددا به میدان بازگشتهاند؛ چیزی که با «اُلمپ سقوط کرده» در اوایل ۲۰۱۳ (۹۸ میلیون دلار خانگی و ۱۷۲ میلیون جهانی از ۷۰ میلیون بودجه) شروع شد. بنابراین وقتی میگوییم «پسران بد تا ابد» یکی از پُرفروشترین اکشنهای بزرگسالانه است، بخشی از آن به خاطر افزایشِ نرخ تورم در دورانی که تقریبا هیچ فیلم اکشنِ بزرگسالانهی پُرخرجی به خود ندیده مربوط میشود. «پسران بد ۳» تاکنون ۲۰۲ میلیون در خانه و ۴۱۵ میلیون دلار در دنیا از ۹۰ میلیون بودجه فروخته است؛ رقمی که آن را بدون احتساب نرخ تورم، در جایگاه نوزدهم پُرفروشترین فیلمهای بزرگسالانهی گیشهی خانگی قرار میدهد. در بینِ ۱۸ فیلم دیگر، «ددپول» (۳۶۳ میلیون)، «تکتیرانداز آمریکایی» (۳۵۰ میلیون)، «ددپول ۲» (۳۲۴ میلیون)، «ماتریکس: بارگذاری مجدد» (۲۸۱/۵ میلیون)، «پلیس بورلی هیلز» (۲۳۴/۷ میلیون)، «لوگان» (۲۲۶/۳ میلیون)، «نجات سرباز رایان» (۲۱۷ میلیون)، «۳۰۰» (۲۱۰/۶ میلیون) و «ترمیناتور ۲» (۲۰۵ میلیون)، اکشن حساب میشوند. اگر فیلمهای کامیکبوکی، علمیتخیلی و جنگی را از این فهرست حذف کنیم، فقط «پلیس بورلی هیلز» و «پسران بد ۳» باقی میمانند. اما در زمینهی پُرفروشترین اکشنهای بزرگسالانه با احتساب نرخ تورم، «رمبو: اولین خون قسمت دوم» که ۱۵۰ میلیون دلار سال ۱۹۸۵ (۳۸۵ میلیون به نرخ امروز) و «یادآوری کامل» و «جان سخت ۲» که هر دود حدود ۱۱۹ میلیون دلار در سال ۱۹۹۰ (۲۵۵ میلیون به نرخ امروز) فروختند را داریم. هر دوی «ایر فورس وان» (آخرین بلاکباسترِ غیرفانتزی/غیرعلمیتخیلی بزرگسالانهی دورانِ خودش) و «ماتریکس» را در سال ۱۹۹۷ و ۱۹۹۹ داریم که ۱۷۲ میلیون دلار فروختند که به نرخ امروز ۳۴۳ میلیون دلار و ۳۰۷ میلیون دلار حساب میشود. هر سه دنبالهی «سلاحِ مرگبار» (۱۴۷ میلیون در سال ۱۹۸۹ / ۳۳۵ میلیون به نرخ امروز، ۱۴۲ میلیون در سال ۱۹۹۲ / ۳۱۷ میلیون به نرخ امروز و ۱۲۷ میلیون در سال ۱۹۹۸ / ۲۵۳ میلیون به نرخ امروز) را داریم که بالاتر از درآمدِ نهایی «پسران بد ۳» قرار میگیرند. این موضوع دربارهی چهار فیلمِ اول «هری کثیف» (۳۷ میلیون در سال ۱۹۷۱ / ۲۱۵ میلیون به نرخ امروز، ۴۶ میلیون در سال ۱۹۷۳ / ۲۳۵ میلیون به نرخ امروز، ۴۴ میلیون در سال ۱۹۷۶ / ۲۰۳ میلیون به نرخ امروز و ۶۷ میلیون در سال ۱۹۸۴ / ۲۱۵ میلیون به نرخ امروز) نیز صدق میکند.
مقالات مرتبط
- چگونه دوران ریاست باب ایگر بر دیزنی با یک شکست به پایان رسید؟
- ویروس کرونا چه تاثیری روی فروش فیلمهای ۲۰۲۰ خواهد گذاشت؟
- چگونه «آواتار» به آخرین بلاکباسترِ کاملا اورجینال سینما تبدیل شد؟
- برنده نبرد «جان ویک ۴» و «ماتریکس ۴» کدامیک خواهد بود؟
- دلیل عملکردِ ناامیدکننده فیلمهای اخیر سوپرمن در گیشه چیست؟
- آیا موفقیت «جوکر» آغازگر دوران جدیدی از سینمای ابرقهرمانی خواهد بود؟
- چرا «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» تاثیرگذارترین فیلم در موفقیت مارول در گیشه بود؟
- محاسبه سود و زیان خالص بلاکباسترهای سال ۲۰۱۸
«پسران بد تا ابد» درنهایت عملکردی نزدیک به درآمدِ «ارتباط فرانسوی» (۴۱ میلیون در سال ۱۹۷۱ / ۲۳۵ میلیون به نرخ امروز) و اولین فیلم «هری کثیف» (۳۷ میلیون در سال ۱۹۷۱ / ۲۱۵ میلیون به نرخ امروز) خواهد داشت. «پسران بد ۳» به محضِ عبور از مرز ۲۱۰ میلیون دلار فروشِ خانگی، درآمدِ «۳۰۰» بدون احتساب نرخ تورم را پشت سر میگذارد و از درآمد «جان سخت ۳» (۱۰۰ میلیون در سال ۱۹۹۵) و «ماتریکس: انقلابها» (۱۳۷ میلیون در سال ۲۰۰۳) با احتساب نرخ تورم عبور خواهد کرد. پُرفروشترین اکشنهای بزرگسالانه با احتساب نرخ تورم «ترمیناتور ۲» (۴۳۸ میلیون به نرخ امروز) و «پلیس بورلی هیلز» (۶۱۷ میلیون به نرخ امروز) هستند. قابلذکر است که درنظرگرفتنِ نرخ تورم، یک تیغِ دو لبه است. ماجرا از این قرار است که زمانیکه «ایر فورس وان» در ژوئیه ۱۹۹۷ یا «رمبو: اولین خون قسمت دوم» در سال ۱۹۸۵ یا وقتی «هری کثیف» در سال ۱۹۷۱ به یکی از آغازگرانِ فیلمهای اکشنِ بزرگسالانهی مُدرن تبدیل شد، رقیبهای بسیار کمتری در فضای سرگرمی حضور داشتند. کسانی که بهدنبالِ سرگرمی سینمایی باکیفیت بودند، گزینهی دیگری به جز سینما رفتن نداشتند و کسانی که میخواستند آن فیلم را دوباره ببینند، باید آن را در سینما میدیدند. حتی وقتی که شبکهی نمایش خانگی و بعدا دیویدی به جریانِ اصلی راه پیدا کرد، خریدن یک بلیتِ ۶ دلاری بهتر از اجاره کردن یک روزهی یک فیلم با ۴ دلار بود. اما حالا گزینههای دیگری مثل دار و دستهی نتفلیکس، آمازون و هولو به رقیبِ جدی سینما تبدیل شدهاند. پلتفرمهای استریمینگ ارائهکنندهی راحتی اجاره کردنِ کالکشنِ بیانتهای از فیلم و سریال در خانه و نگه داشتنِ آنها نه برای یک روز، بلکه چندین ماه هستند. منظورم این است که موفقیتِ یک اکشنِ بزرگسالانه در دورانِ فرمانروایی نتفلیکس خیلی استثناییتر از موفقیتِ چنین فیلمی در دههی ۷۰ و ۸۰ است. اینکه یک اکشنِ بزرگسالانهی ستارهمحورِ غیرفانتزی/غیرعلمیتخیلی موفق شده تاکنون به پُرفروشترین فیلمِ گیشهی خانگی و جهانی تبدیل شود، آن را در فضایی که سینما دیگر تنها مقصدِ سرگرمی مردم نیست، به موفقیت تقریبا بیسابقهای تبدیل میکند. این دستاوردِ تحسینآمیزی در صنعتی که توسط ابرقهرمانان و فیلمهای دیزنی قیضه شده حساب میشود. اما از «پسران بد» که بگذریم، «پرندگان شکاری» (Birds of Prey) را داریم که با کسب ۲ میلیون و ۱۷۰ هزار دلار، به مجموعِ خانگی عمیقا ناامیدکنندهی ۸۲ میلیون و ۵۷۰ هزار دلار و مجموعِ جهانی ۱۹۶ میلیون دلار دست یافت. کمدی دوربین مخفیمحورِ «شوخهای غیرعملی» (Impractical Jokers: The Movie) نیز با کسب یک میلیون و ۸۲۰ هزار دلار در سومین آخرهفتهاش، به مجموعِ ۱۷ روزهی ۸ میلیون و ۹۸۰ هزار دلار رسید. انیمه «آکادمی قهرمانی من: قهرمانان برمیخیزند» (My Hero Academia: Heroes Rising) با کسب یک و نیم میلیون دلار دیگر، به مجموع ۱۲ میلیون و ۶۸۵ هزار دلار رسید که آن را در جایگاهِ هشتم پُرفروشترین انیمهها در تاریخِ گیشهی آمریکای شمالی قرار میدهد. درام جنگی «۱۹۱۷» به مجموع خانگی ۱۵۵ میلیون و جهانی ۳۶۹ میلیون دلار رسید و «انگل» هم با کسب ۵۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار، فقط چند سانتیمتر با عبور از «قهرمان» (۵۴ میلیون دلار) در فهرستِ پُرفروشترین فیلمهای خارجیزبان فاصله دارد.
اما شاید مهمترین خبرِ باکس آفیسی هفتهی گذشته این بود که استودیوهای امجیام و یونیورسال تصمیم گرفتند «زمانی برای مُردن نیست» (No Time to Die) را بهدلیلِ تعطیلی سینماهای چین به خاطر شیوعِ ویروس کرونا به آخرهفتهی روز شکرگذاری در نوامبر ۲۰۲۰ عقب بیاندازند. حالا سؤال این است که آیا تغییرِ زمان اکرانِ بیست و پنجمین فیلمِ جیمز باند، یک تصمیمِ منحصربهفرد خواهد بود یا باید منتظرِ تصمیمات اینچنینی بیشتری از سوی دیگر استودیوها باشیم. فعلا که همهی فیلمها تقریبا سر جایشان هستند. یونیورسال تاریخ اکران انیمیشن «ترولها: تور جهانی» را در فضای خالی به جا مانده از «زمانی برای مُردن نیست» در تاریخِ دهم آوریل، یک هفته جلو انداخت؛ در همین حین، به نظر نمیرسد که دیزنی و یونیورسال قصد تغییر زمان اکران «مولان» در سهی هفتهی آینده، «بلک ویدو» در اواخر آوریل و «سریع و خشن ۹» در آخرهفتهی روز یادبود (اواخر ماه می) داشته باند. چنین چیزی دربارهی برادران وارنر و «اسکوب» (Scoob) در اوایل ماه می و «واندر وومن ۱۹۸۴» در اوایلِ ژوئن نیز صدق میکند. باید دید در ادامه چه تصمیمی گرفته خواهد شد، اما فعلا تأخیرِ شوکهکنندهی «زمانی برای مُردن نیست» دو معنی برای بیست و پنجمین فیلمِ جیمز باند دارد؛ اول اینکه حالا این فیلم در چارچوبِ زمانی ماه نوامبر که زمانِ استانداردِ اکرانِ فیلمهای جیمز باند است روی پرده میرود و دوم اینکه حالا این فیلم بهطور پیشفرض به احتمال بسیار زیادی به بزرگترین فیلم لایو اکشنِ تاریخ آخرهفتهی روز شکرگذاری تبدیل خواهد شد. واقعیت این است که از زمانیکه «جواز قتل» (۴۳ میلیون دلار خانگی) در تابستانِ سال ۱۹۸۹ دربرابر «بتمن»، «سلاح مرگبار ۲» و «عزیزم بچهها را کوچک کردم» شکست خورد، هیچ فیلم جیمز باندِ دیگری در فصلِ تابستان اکران نشده است. «گلدنآی» در ابتدا قرار بود در تابستانِ ۱۹۹۵ اکران شود، اما به خاطر اینکه برخی از سکانسهای اکشنش زیادی به «دروغهای واقعی» (True Lies) شباهت داشتند، اکرانش برای بهبودِ این مشکل، به ماه نوامبر عقب افتاد. درنهایت، تغییرِ زمان اکرانِ فیلم جواب داد و «گلدنآی» این مجموعه را پس از شش سال تعطیلات احیا کرد. ساختهی مارتین کمپل اکرانش را با کسب ۲۶ میلیون دلار افتتاحیه شروع کرد و درنهایت به ۱۰۶ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۳۵۳ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت که همه رقمه یک رکوردِ تمامعیار برای یک مجموعهی ۳۳ ساله در آن زمان حساب میشد. بنابراین منهای «فردا هرگز نمیمیرد» که در دسامبر ۱۹۹۷ اکران شد، تمام فیلمهای مجموعه در طولِ ۲۵ سال گذشته در چارچوبِ زمانی نوامبر اکران شدهاند.
«فردا هرگز نمیمیرد» با کسب ۲۵ میلیون دلار افتتاحیه، در همان آخرهفتهی افتتاحیهی «تایتانیک» اکران شد. «تایتانیک» در حالی به ۶۰۰ میلیون دلار فروشِ خانگی دست یافت که «فردا هرگز نمیمیرد» موفق به کسب ۱۲۵ میلیون دلار در خانه (و ۳۳۳ میلیون دلار در دنیا) شد. «فردا هرگز نمیمیرد» از زمان «اختاپوسی» (۶۷/۸ میلیون دلار از ۸/۹ میلیون دلار افتتاحیه) در سال ۱۹۸۳ تاکنون، بادوامترین فیلم جیمز باند تاریخ حساب میشود. «دنیا کافی نیست»، سومین جیمز باندِ پیرس برازنان در پیش از آخرهفتهی روز شکرگذاری با کسب ۳۶ میلیون دلار افتتاحیه اکران شد و درنهایت به ۱۲۷ میلیون فروشِ خانگی (و ۳۶۱ میلیون دلار در دنیا) در سال ۱۹۹۹ دست یافت. «روزی دیگر بمیر»، چهارمین فیلم پیرس برازنان اکرانش را با کسب ۴۷ میلیون دلار افتتاحیه آغاز کرد و رفت تا درنهایت به ۱۶۷ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۴۳۲ میلیون فروشِ جهانی دست پیدا کند. جیمز باندهای دنیل کریگ همه در اوایل نوامبر یا اواسط نوامبر اکران شدهاند. «کازینو رویال» کارش را با ۴۰ میلیون دلار افتتاحیه در چارچوبِ زمانی پیش از آخرهفتهی روزِ شکرگذاری در سال ۲۰۰۶ شروع کرد و به ۱۶۷ میلیون دلار فروشِ خانگی و ۵۹۹ میلیون دلار فروشِ جهانی دست یافت. «ذرهای آرامش» در آخرهفتهی پیش از آخرهفتهی روزِ شکرگذاری با کسب ۶۷ میلیون دلار افتتاحیه به نمایش درآمد و به درآمدِ خانگی ۱۶۷ میلیون دلار و درآمدِ جهانی ۵۸۵ میلیون دلار دست پیدا کرد. «اسکایفال» از سالگرد پنجاه سالگی این مجموعه، چهار سال صبر (تا حدودی بهدلیل مشکلاتِ مالی امجیام) و نقدهای فوقالعادهِ مثبتِ پیش از اکرانش نهایت استفاده را کرد. ساختهی سم مندز کارش را در دومین آخرهفتهی ماه نوامبرِ ۲۰۱۲ با کسب ۹۰ میلیون دلار شروع کرد و درنهایت ۳۰۴ میلیون دلار در خانه و یک میلیارد و ۱۰۸ میلیون دلار در دنیا کسب کرد. «اسپکتر» هم در نوامبر ۲۰۱۵ روی پرده رفت و با کسب ۷۰ میلیون دلار افتتاحیه، به درآمد نهایی ۲۰۰ میلیون دلار در خانه و ۸۸۱ میلیون دلار در دنیا دست یافت. فروشِ خارجی «اسپکتر» (۶۸۱ میلیون دلار) منهای «اسکایفال»، بیشتر از مجموعِ درآمدِ تمام فیلمهای قبلی جیمز باند است. این چه معنایی دارد؟ خب، اول از همه، این نکته نشان میدهد که این مجموعه حساب ویژهای روی به دست آوردنِ اکثر درآمدش از کشورهای خارجی باز کرده است. درواقع، فیلمهای دنیل کریگ در بهترین حالت فقط ۲۸ درصد از مجموعِ درآمدشان را از آمریکای شمالی به دست آوردهاند و هیچ دلیلی وجود ندارد که این مسئله دوباره سر «زمانی برای مُردن نیست» تکرار نشود.
گرچه درآمدِ خانگی این مجموعه در آمریکای شمالی از زمان «گلدنآی» («اسکایفال» استثنا است) پایدار باقی مانده است، اما درآمدِ خارجیاش در این مدت به تدریج افزایش پیدا کرده است. به خاطر همین است که اکران بدون مشکلِ «زمانی برای مُردن نیست»، مخصوصا در بازار چین، اینقدر برای موفقیتِ این فیلم مهم است. بنابراین، وضعیتِ جیمز باند در این زمینه با «سریع و خشن» و «مأموریت غیرممکن» فرق نمیکند. دیزنی قادر به تحمل کردنِ کمی افت فروش «بلک ویدو» و «مولان» خواهد بود. بالاخره وقتی یک استودیو سالِ گذشتهاش را با مجموع ۱۲ میلیارد دلار فروشِ جهانی به پایان میرساند، قدرتِ مانور بیشتری خواهد داشت. اما امجیام و یونایتد آرتیستس ترجیح میدهند از حتی یک سکه از درآمدِ این فیلم در گیشهی خانگی هم نگذرند. بقای اماجیام به عملکردِ فیلمهای جیمز باند وابسته بوده است. یونیورسال هم در حالی مسئول پخش این فیلم در کشورهای خارجی است که آنها سالِ ۲۰۲۰ را با دو شکستِ «گربهها» و «دولیتل» شروع کردند و حالا به «زمانی برای مُردن نیست» و «سریع و خشن ۹» برای جبران نیاز دارند؛ قابلذکر است که سرنوشتِ «سریع و خشن ۹» هم نامعلوم است. سه فیلم اخیرِ این مجموعه بین ۲۵ تا ۳۱ درصد از درآمدِ جهانیشان را از بازار چین به دست آوردهاند. بنابراین حالا که شیوعِ ویروس کرونا صنعتِ سینما را تحت شعاع قرار داده است، یونیورسال و امجیام به این شرایط نگاه کردهاند و تصمیم گرفتهاند از این فرصت استفاده کرده و تاریخ اکرانِ فیلم را به چارچوبِ زمانی سنتی و استانداردش، به خانهی واقعیاش در نوامبر تغییر بدهند. یادمان نرود که «زمانی برای مُردن نیست» قرار بود در نوامبر ۲۰۱۹ اکران شود، اما بهدلیل تغییرِ کارگردانانش به آوریل ۲۰۲۰ منتقل شد. گرچه عقب انداختنِ تاریخ اکرانِ این فیلم از نوامبر ۲۰۱۹ به نوامبر ۲۰۲۰ ممکن بود باعث شود که عدهای دربارهی کیفیت بد فیلم گمانهزنی کنند، اما واقعیت این است که مشکلاتِ دنیای واقعی بهانهی خوبی به دستِ استودیوها داده تا همان کاری که احتمالا خودشان ته دلش دوست داشتند انجام بدهد را انجام بدهند.از زمانیکه «جواز قتل» (۴۳ میلیون دلار خانگی) در تابستانِ سال ۱۹۸۹ دربرابر «بتمن»، «سلاح مرگبار ۲» و «عزیزم بچهها را کوچک کردم» شکست خورد، هیچ فیلم جیمز باندِ دیگری در فصلِ تابستان اکران نشده است
اگرچه حالا فاصلهی بین «زمانی برای مُردن نیست» با فیلمِ قبلی مجموعه به پنج سال میرسد، اما این حرکت به این معنا است که حالا «زمانی برای مُردن نیست» شانسِ بیشتری برای تکرار دوامِ «اسکایفال» را دارد. یکی از دلایلی که به دوامِ طولانیمدتِ «اسکایفال» منجر شد به خاطر کمبودِ رقیب بود. گرچه فیلمهای بزرگی در پیرامون «اسکایفال» اکران شدند، اما هیچکدام از آنها رقیبِ مستقیمِ «اسکایفال» حساب نمیشدند و قادر به دزدیدنِ تماشاگرانش نبودند. رقبای «اسکایفال»، یک انیمیشن دیزنی در قالب «رالفِ خرابکار»، فینالِ یک مجموعهی فانتزی که مخصوصِ طرفدارانِ هاردکور آن مجموعه حساب میشد در قالب «گرگ و میش: سپیدهدم ۲» و آغازگر یک مجموعه جدید که آن هم کم و بیش مخصوص طرفداران هاردکور مجموعه حساب میشد در قالب «هابیت: سفری غیرمنتظره» بودند. «اسکایفال» تنها فیلمی بود که علاوهبر طرفداران جیمز باند، به دردِ سینماروهایی که بهدنبالِ یک بلاکباسترِ غیرفانتزی بودند میخورد. بله، دقیقا به خاطر همین بود که «لینکنِ» استیون اسپیلبرگ موفق شد به ۱۸۲ میلیون دلار فروشِ نهایی از ۲۰ میلیون دلار افتتاحیه دست پیدا کند. حالا در آخرِ سال ۲۰۲۰، شاهدِ تکرار تاریخ در زمینهی بیرقیببودنِ «زمانی برای مُردن نیست» هستیم. «زمانی برای مُردن نیست» در پایانِ سال ۲۰۲۰، مخصوصا در سالی که بدون بلاکباسترهایی در حد و اندازهی «جنگ ستارگان»، «جومانجی» یا «آکوآمن» است، میتواند با استفاده از مزیتِ اکرانش در آخرهفتهی روز شکرگذاری، سرنوشتِ درخشانی شبیه به «اسکایفال» داشته باشد. «زمانی برای مُردن نیست» حدود دو هفته و نیم بعد از «اِترنالها» (ششم نوامبر) اکران میشد. «ثور: دنیای تاریک» (۲۰۶ میلیون از ۸۵ میلیون افتتاحیه)، «دکتر استرنج» (۲۳۲ میلیون از ۸۸ میلیون افتتاحیه) و «ثور: رگناروک» (۳۱۵ میلیون از ۱۲۳ میلیون افتتاحیه)، همه ۲/۴ تا ۲/۶ برابرِ افتتاحیههایشان در اوایلِ نوامبر فروختند. آنها ۸۰ تا ۸۳ درصد از درآمدِ نهاییشان را پیش از آخرهفتهی روز شکرگذاری به دست آوردند.
بنابراین «زمانی برای مُردن نیست» درست در زمانی روی پرده میرود که اکثرِ کارِ «اِترنالها» به پایان رسیده است. دیگر رقیبِ جدی «زمانی برای مُردن نیست»، «گودزیلا علیه کونگ» است که شرایط نامعلومی دارد؛ از یک طرف احتمال دارد برادران وارنر، زمان اکرانش را برای فرار از جیمز باند به سال ۲۰۲۱ عقب بیاندازد و از طرف دیگر مشخص نیست که آیا «گودزیلا علیه کونگ» به فیلمی مخصوص طرفدارانِ هاردکور مجموعه تبدیل میشود یا قادر به جلب نظرِ عموم مردم هم خواهد بود. دیگر فیلمِ مهم کریسمس ۲۰۲ «تلماسه» (Dune)، محصول برادران وارنر است که آن هم سرنوشتِ نامطمئنی دارد. اگر «گودزیلا علیه کونگ» نتواند عملکردی بهتر از «گودزیلا: پادشاه هیولاها» (۳۸۵ میلیون دربرابر درآمدِ ۵۲۹ میلیونی «گودزیلا» و درآمد ۵۶۶ میلیونی «کونگ: جزیرهی جمجمه) داشته باشد و اگر «تلماسه» به سرنوشتِ «بلید رانر ۲۰۴۹» (اینترنت هیجانزده است، اما عموم مردم اهمیت نمیدهد / ۲۴۲ میلیون از ۱۵۵ میلیون بودجه) دچار شود، آن وقت «زمانی برای مُردن نیست» میتواند به مهمترین رویدادِ سینمایی عید شکرگذاری و کریسمس ۲۰۲۰ تبدیل شود. فیلمهای متعددی در دسامبرِ ۲۰۲۰ روی پرده میروند که شامل «داستانِ وستسایدِ» استیون اسپیلبرگ، «سفر به آمریکا ۲» با بازی اِدی مورفی، «اخبار جهان» با بازی تام هنکس، انیمیشن «کرودها ۲»، محصول دریمورکس و «تام و جری»، محصول برادران وارنر میشوند. اما «زمانی برای مُردن نیست» از عید شکرگذاری تا زمان اکران «مورتال کامبت» در اوایل ژانویه، بزرگترین و عامهپسندترین رویداد سینمایی سینما حساب میشود. «زمانی برای مُردن نیست» با عبور از «چاقوکشی» (۱۶۳ میلیون دلار)، میتواند به پُرفروشترین فیلمِ لایو اکشنِ تاریخ آخرهفتهی روز شکرگذاری بدون احتساب نرخ تورم تبدیل شود. تقریبا از زمان «گرینچ» در سال ۲۰۰۰ تاکنون، فیلمهای لایو اکشن بزرگ معمولا بهجای اکران در آخرهفتهی روز شکرگذاری، در یک هفتهی پیش از روز شکرگذاری اکران میشوند تا بتوانند از در دومین آخرهفتهی نمایششان از تعطیلی روز شکرگذاری برای کاهش افت فروششان استفاده کنند. پُرفروشترین فیلمهای این آخرهفته «بازگشت به آینده ۲» (۱۱۸ میلیون در سال ۱۹۸۹ / ۲۶۸ میلیون به نرخ امروز) و «راکی ۴» (۱۲۷ میلیون در سال ۱۹۸۵ / ۳۲۵ میلیون به نرخ امروز) هستند. گرچه تبدیل شدنِ «زمانی برای مُردن نیست» به پُرفروشترین فیلم این آخرهفته با احتساب نرخ تورم «مأموریت سختی» است، اما مأموریتِ غیرممکن نیست!
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی |
---|---|---|---|
۱ | Onward | ۴۰ میلیون دلار | ۴۰ میلیون دلار |
۲ | The Invisible Man | ۱۵/۱ میلیون دلار | ۵۲/۶ میلیون دلار |
۳ | The Way Back | ۸/۵ میلیون دلار | ۸/۵ میلیون دلار |
۴ | Sonic the Hedgehog | ۸ میلیون دلار | ۱۴۰/۸ میلیون دلار |
۵ | The Call of the Wild | ۷ میلیون دلار | ۵۷/۴ میلیون دلار |
۶ | Emma | ۵ میلیون دلار | ۶/۸ میلیون دلار |
۷ | Bad Boys for Life | ۳ میلیون دلار | ۲۰۲ میلیون دلار |
۸ | Birds of Prey | ۲/۱ میلیون دلار | ۸۲/۵ میلیون دلار |
۹ | Impractical Jokers: The Movie | ۱/۸ میلیون دلار | ۹/۶ میلیون دلار |
۱۰ | My Hero Academia: Heroes Rising | ۱/۵ میلیون دلار | ۱۲/۷ میلیون دلار |
0 دیدگاه