گزارش باکس آفیس: سریع و خشن ۸ کماکان بدون رقیب ادامه می دهد

گزارش باکس آفیس: سریع و خشن ۸ کماکان بدون رقیب ادامه می دهد

در گزارش باکس آفیس این هفته درباره‌ی عملکرد فیلم «سریع خشن ۸» در هفته‌ی دومش و دیگر پرفروش‌ترین فیلم‌های دنیا صحبت می‌کنیم.

برای دانلود ویدیو از سایت آپارات اقدام کنید / تماشا در یوتیوب

نه که غیر از این انتظار می‌رفت، اما «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) برای دومین هفته‌ی متوالی صدرنشین جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های امریکای شمالی شد و احتمالا قرار است این کار را برای سومین هفته‌ هم تکرار کند. این اکشن که با بودجه‌ی ۲۴۰ میلیون دلار تهیه شده، ۳۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر از گیشه‌ی خانگی به دست آورد که به معنای سقوط ۶۱ درصدی آن نسبت به افتتاحیه‌ی ۹۸/۸ میلیون دلاری‌اش است. این افت فروش کم و بیش برابر با افت فروش‌هایی است که شش فیلم قبلی «سریع و خشن» تجربه کرده‌اند. این رقم درآمد ۱۰ روزه‌ی این فیلم را به ۱۶۳ و نیم میلیون دلار می‌رساند و در نتیجه تحلیلگران فکر می‌کنند با این شرایط، درآمد خانگی نهایی ۲۲۰ تا ۲۴۰ میلیون دلاری این فیلم قابل‌پیش‌بینی است. به احتمال بسیار زیاد «سریع و خشن ۸»، درآمد ۲۲۳/۳ میلیون دلاری «لوگان» (Logan) را پشت سر خواهد گذاشت و احتمالا بعد از «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) و «نگهبانان کهکشان: جلد دوم» (Guardians of Galaxy Vol. 2) به سومین فیلم پرفروش ۲۰۱۷ در امریکای شمالی بدل خواهد شد.مقالات مرتبطفرمانروایی The Fate of the Furious بر دنیا و اکران امیدوارکننده‌ Gifted

اگرچه انتظارات از عملکرد فیلم در بازار امریکای شمالی به مراتب بالاتر از این ارقام بود، اما در حال حاضر این موضوع یک‌جورهایی اصلا اهمیت ندارد. چرا که فیلم تمام کم‌ و کسری‌هایش در خانه را دارد چند برابر بیشتر از کشورهای خارجی جبران می‌کند. ساخته‌ی اف. گری گِری این هفته ۱۶۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورد و مجموع درآمد خارجی‌اش را به ۷۴۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند که به معنی فروش جهانی ۹۰۸ میلیون و ۴۰۰ هزار دلاری این فیلم است؛ رقمی که فقط ۵۰ میلیون دلار از آن از سینماهای آیمکس حاصل شده است. این رقم خیلی بیشتر از درآمد عالی ۶۲۹ میلیون دلاری «دیو و دلبر» از کشورهای خارجی محسوب می‌شود و به این معناست که «سریع و خشن ۸» پرفروش‌ترین فیلم ۲۰۱۷ در بازارهای بین‌المللی است و خواهد بود. پس بله، جدیدترین اکشن وین دیزل و دواین جانسون به زودی از مرز یک میلیارد دلار فروش جهانی عبور خواهد کرد و به ۳۰مین فیلمی تبدیل می‌شود که تاکنون موفق به چنین کاری شده است و دهمین فیلمی خواهد بود که از زمان یک میلیاردی شدن «خشن ۷» (دو سال پیش) به این رکورد دست پیدا می‌کند.

alt="resident evil the final chapter">

«سریع و خشن ۸» در حال حاضر پشت سرِ «اسکای‌فال» (یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون) و «خشن ۷» (یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون)، سومین فیلمِ غیرفانتزی و غیرابرقهرمانی پرفروش تاریخ است. اگر فیلم‌های واقع‌گرایانه و تقریبا غیرفانتزی بتمنِ کریس نولان را هم حساب کنیم، «سریع و خشن ۸» احتمالا می‌تواند تا پایان دوره‌ی اکرانش از درآمد یک میلیارد و ۱۰۰ میلیونی آنها عبور کند. این در حالی است که «سریع و خشن ۸» با ۳۱۸ میلیون دلاری که در بازار چین فروخته، احتمالا پشت سر فیلم «پری دریایی» (Mermaid) به سومین فیلم پرفروش تاریخ این کشور تبدیل خواهد شد. اما بگذارید از تازه‌اکران‌هایی بگوییم که این هفته زیر چرخ‌های داغِ ماشین‌بازهای سریع و خشن ماندند!

مهم‌ترین اکران جدید هفته (طبق معمول) «متولد چین» (Born in China)، محصول والت دیزنی است. «متولد چین» جدیدترین فیلمی است که این کمپانی در سری مستندهای «دیزنی‌نیچر» عرضه کرده است و این‌بار مربوط به حیوانات حیات وحش چین می‌شود. «متولد چین» نمایشش را با کسب ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار آغاز کرد. این فیلم تا حالا ۱۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته که ۹/۴ میلیون دلارش متعلق به بازار چین است. این افتتاحیه کم و بیش برابر با افتتاحیه‌ی ۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری «خرس‌ها» (Bears) و ۴ و نیم میلیون دلاری «پادشاهی میمون‌ها» (Monkey Kingdom) است. قابل‌ذکر است که دیزنی لزوما پول خاصی از این قبیل فیلم‌های مستندش در نمی‌آورد و در واقع تمام فروش‌ها خرج کمپین‌ها و سازمان‌های حمایت از حیوانات می‌شود. آنها اکثرا اکران‌های مربوط به روز جهانی زمین هستند و حالا به سنتی سالانه تبدیل شده‌اند که از سال ۲۰۰۹ شروع شده است. در همین زمینه دیزنی مستند «دلفین‌ها» (Dolphins) را هم برای اکران در سال بعد برنامه‌ریزی کرده است.

alt="resident evil the final chapter">

وضعیت دیگر تازه‌اکران‌های این هفته اما همه به‌شکل قابل‌درکی تیره و تاریک است. تریلر «فراموش‌ناشدنی» (Unforgettable) که اولین تجربه‌ی کارگردانی خانم دی نووی محسوب می‌شود، با افتتاحیه‌ی ضعیفی اکرانش را آغاز کرد. این فیلم که روساریو داسون و کاترین هیگل را به عنوان ستاره‌های اصلی‌اش دارد، ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروخت که کمتر از ۵ میلیون دلاری است که کمدی «در اوج رفتن» (Going in Style) در هفته‌ی سومش فروخته است. در مقایسه باید به «پسر همسایه» (The Boy Next Door)، یکی از تریلرهای رومانتیکِ کم‌خرج سال‌های اخیر اشاره کرد که ۱۴/۹ میلیون دلار در هفته‌ی اول و ۳۸ میلیون دلار در پایان اکرانش فروخته بود. «فراموش‌ناشدنی» بعد از «زیبایی جانبی» (Collateral Beauty)، «دعوا» (Fist Fight)، «چیپس» (CHIPS) و «در اوج رفتن»، یک فیلم کم‌خرج دیگر از سوی برادران وارنر است که آن‌طور که انتظار می‌رفت ظاهر نشده است.

فیلم بعدی درام تاریخی «وعده» (The Promise)، محصول کمپانی اوپن رود است. این فیلم که ۱۰۰ میلیون دلار خرج ساختش شده، درباره‌ی یک مثلث عشقی در جریان نسل‌کشی سال ۱۹۱۵ ارمنی‌هاست و در آن دسته فیلم‌هایی قرار می‌گیرد که آن‌قدر که درباره‌اش در مطبوعات می‌نویسند، دیده نمی‌شوند. حتی اگر ستاره‌هایی مثل اُسکار آیزاک و کریستین بیل در آن حضور داشته باشند. در نتیجه با فیلمی طرفیم که برای مورد توجه قرار گرفتن به سروصدای مطبوعاتی و نقد‌های خوب نیاز داشت تا مردم را متقاعد به تماشایش کند. خب، «وعده» نه تنها از تبلیغات خوبی بهره نمی‌برد، بلکه نقدهای اکثرا متوسط و رو به مثبتی از منتقدان دریافت کرده است که تماما عالی نیستند. «وعده» اکرانش را با کسب فقط ۴ میلیون دلار شروع کرد. اگر فیلم کیفیت بهتری داشت، شانس پیدا کردن مخاطب را داشت، اما در حال حاضر فقط باید دلش را به دریا بزند و امیدوار باشد.

فیلم بعدی «فراموش‌شدگان فینیکس» (Phoenix Forgotten)، یک تریلر در زیرژانر «تصاویر یافت‌شده» با محوریتِ موجودات بیگانه است. این فیلم که با سه میلیون دلار بودجه تهیه شده، در یک هزار و ۵۹۲ سالن سینما روی پرده رفت و یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار به دست آورد. «فراموش‌شدگان فینیکس» توسط همان استودیویی ساخته شده که فیلم علمی‌-تخیلی «مورگان» (Morgan) را تهیه کرده بود و متعلق به ریدلی اسکات خودمان است. اگرچه این رقم خیلی بدی است، اما در کمال تعجب، لقب بدترین افتتاحیه‌ی هفته به «شلیک آزاد» (Free Fire)، اکشن/کمدی بن ویتلی می‌رسد که هیچکدام از گلوله‌هایش را به هدف نزد. این فیلم که کسانی مثل بری لارسن، آرمی همر، شارلتون کوپلی و کیلین مورفی را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، نقدهای قابل‌قبولی دریافت کرده و مطمئنا توسط طرفداران این کارگردان مورد توجه می‌گیرد. بعد از افتتاحیه‌ی دو هزار سالنی «جادوگر» (The Witch)، این دومین افتتاحیه‌ی گسترده‌ی یکی از محصولات استودیوی A24 است، اما فقط ۱۲ درصد از افتتاحیه‌ی ۸/۸ میلیونی آن فیلم را به دست آورد. «شلیک آزاد» یک میلیون و ۳۹ هزار دلار از یک هزار و ۷۰ سالن سینما کسب کرد.

در بازگشت به فیلم‌های قدیمی جدول باید از «شهر گم‌شده‌ی زی» (The Lost City of Z) بگویم که این هفته تعداد سینماهایش را به ۶۱۴ سالن افزایش داد. ساخته‌ی تحسین‌شده‌ی جیمز گری ۲ میلیون و ۱۴۷ هزار دلار دیگر در دومین هفته‌‌اش فروخت. محصول کمپانی آمازون بعد از ۱۰ روز، ۲ میلیون و ۲۹۶ هزار دلار فروخته و احتمالا تماشاگران اصلی‌اش را از طریق سرویس آمازون پرایم به دست خواهد آورد. کمپانی فاکس‌ سرچ‌لایت هم نمایشِ «بااستعداد» (Gifted) را در یک هزار و ۹۸۶ سالن گسترش داد و با کسب ۴ و نیم میلیون دلار نتیجه‌اش را هم گرفت. این فیلم به کارگردانی مارک وب که کریس ایوانز و جنی اسلیت را به عنوان بازیگران اصلی‌اش دارد، ۱۰ میلیون و ۷۱۴ هزار دلار بعد از ۱۷ روزی که از اکرانش می‌گذرد کسب کرده است. استودیوی نئون، تعداد سینماهای درام علمی‌-تخیلی فوق‌العاده تحسین‌شده‌ی «غول‌آسا» (Colossal) را به ۲۱۱ سینما افزایش داد. این فیلم هیولایی ۵۸۴ هزار دلار دیگر (۲۹ درصد رشد فروش) فروخت و مجموع درآمدش را بعد از ۱۷ روز، به ۱ میلیون و ۳۵۷ هزار دلار رساند.

کمپانی STX تعداد سینماهای فیلم «بهترین‌هایشان» (Their Finest) را به ۱۷۶ سالن در سومین هفته‌ی اکرانش افزایش داد. این کمدی/درام جنگ جهانی دومی ۵۵۵ هزار دلار (۶۰ درصد رشد فروش) فروخت و مجموع فروشش را بعد از ۱۷ روز، به یک میلیون و ۱۳۹ هزار دلار رساند. تمام اینها در حالی بود که انیمیشن «بچه رییس» (The Boss Babt) مبلغ ۱۲ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار در چهارمین هفته‌ی اکرانش فروخت. جدیدترین انیمیشن دریم‌ورکس تاکنون ۱۳۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروخته است و در مسیر عبور از مرز ۱۶۰ میلیون دلار درآمد خانگی قرار گرفته است. فیلم فانتزی «دیو و دلبر» با کسب ۹/۹ میلیون دلار و کسب ۴۶۳ میلیون دلار درآمد خانگی، کماکان دارد به ترکاندن ادامه می‌دهد و به زودی با عبور از درآمد ۴۷۴ میلیون دلاری «تهدید شبح» (The Phantom Menace) و ۴۸۶ میلیون دلاری «در جستجوی دوری» (Finding Dory)، اکرانش را با به دست آوردن جایگاه هشتم پرفروش‌ترین فیلم‌های گیشه‌ی خانگی به سرانجام خواهد رساند. «دیو و دلبر» تاکنون یک میلیارد و ۱۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته که آن را در رده‌ی هفدهم پرفروش‌ترین فیلم‌‌های دنیا قرار می‌دهد. کمدی «در اوج رفتن» با کسب ۵ میلیون دلار (مجموع ۳۱/۷ میلیون دلار)، دوام خوبی را در هفته‌ی سومش تجربه کرد. کماکان موفقیت بزرگی نیست، اما اگر بتواند همین‌قدر (۱۹ میلیون دلار تاکنون) بفروشد، موفقیت قابل‌قبولی برای برادران وارنر خواهد بود.

در ادامه می‌توانید جدول ۱۰ فیلم پرفروش باکس آفیس را مشاهده کنید:جدول ۱۰ فیلم برتر هفته

  نگاهی به برخی فیلم‌های تازه‌اکرا‌ن‌شده‌ی این هفته:

فراموش‌ناشدنی

Unforgettable

قصه‌ی فیلم درباره‌ی زنی به اسم تسا کانوور (کاترین هیگل) است که در برهه‌ی کنار آمدن با طلاقش و پایان ناگهانی ازدواجش به سر می‌برد که متوجه می‌شود، شوهرش دیوید (جف استالتس)، با زنی به اسم جولیا بنکس (روساریو داسون) نامزده کرده است و خیلی هم خوشحال هستند. او نه تنها جولیا را به خانه‌ای که زمانی با او به اشتراک گذاشته بود آورده است، بلکه دخترشان لیلی هم از این به بعد باید توسط نامادری بزرگ شود. در همین حین جولیا باور دارد که مرد رویاهایش را پیدا کرده است؛ مردی که می‌تواند برای فراموش کردن گذشته‌ی مشکل‌دارش به او تکیه کند. اما حسادتِ تسا به نقطه‌‌ی جوش می‌رسد، سرریز می‌کند و او تصمیم می‌گیرد قبل از تبدیل کردن رویای جولیا به آخرین کابوس زندگی‌اش، دست از تلاش نخواهد کشید. واکنش اکثر منتقدان به «فراموش‌ناشدنی» به دو دسته‌ی ضعیف و خیلی ضعیف تقسیم شده است و اکثرا آن را فاجعه‌ای توصیف کرده‌اند که بهتر است هرچه زودتر به فراموشی سپرده شود.

منتقد سایت راجر ایبرت که از فیلم راضی است می‌آورد: «هم زباله‌های بد وجود دارد و هم زباله‌های خوب. "فراموش‌ناشدنی" در دسته‌ی دوم قرار می‌گیرد. یک شرارتِ تمیز و پرزرق و برق و پرانرژی که دقیقا می‌داند چطور فیلمی می‌خواهد باشد و از ته دل این کار را می‌کند». پیتر تراویس از رولینگ استون که فیلم را دوست ندارد می‌نویسد: «"فراموش‌ناشدنی" عنوان اشتباهی برای فیلمی است که به محض دیدنش، دوست دارید آن را از ذهن‌تان پاک کنید». نویسنده‌ی نیویورک تایمز در یادداشتش می‌آورد: «اگرچه با یک فیلم زن‌محور طرفیم، اما نقش‌های زنان پرقدرت نیستند. فرمول این جور فیلم‌ها درباره‌ی کاراکتری کاملا روانی و کاراکتر دیگری که آن‌قدر باهوش نیست که قبل از اینکه همه‌چیز دیر شده، متوجه روانی‌بودنِ رقیبش شود است. فیلم‌هایی درباره‌ی زنی مشکل‌دار که به مصاف با زنی که دارد عقلش را از دست می‌دهد می‌رود. این فیلم نوع پیش‌پاافتاده‌ای از تریلر‌های مربوط به دهه‌ی گذشته است و فقط در اینجا با اضافه کردن عناصر داستانی‌ای مثل فیسبوک، بروزرسانی شده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۵ است.

 وعده

The Promise

تری جورج، کارگردان فیلم تحسین‌شده‌ی «هتل رواندا»، با یک درام تاریخی دیگر به سینما برگشته است، اما این یکی به اندازه‌ی بهترین کارهایش مورد توجه قرار نگرفته است. داستان فیلم در سال ۱۹۱۴ جریان دارد، امپراتوری بزرگ عثمانی در حال فروپاشی است و جنگ جهانی اول در شرف وقوع. قسطنطنیه که زمانی پایتختی چندملیتی و پرانرژی بود، به زودی قرار است به هرج و مرج کشیده شود. مایکل بوگهوسین (اسکار آیزاک)، دانشجوی پزشکی است که به این شهر برگشته و می‌خواهد از دانش پزشکی مدرنی که می‌داند در روستای آبا و اجدادی‌اش استفاده کند؛ جایی که مسلمانانِ ترک و مسیحیانِ ارمنی قرن‌هاست که به خوبی در کنار هم زندگی می‌کنند. شخصیت بعدی فیلم عکاس ژورنالیستی به اسم کریس مایرز (کریستین بیل) است که به این منطقه آمده تا اخبار ژئوپلیتیک آن را پوشش دهد. در همین حین او عاشق دختری ارمنی به اسم آنا می‌شود که از پاریس تا اینجا با او همراه بوده است. وقتی مایکل با آنا آشنا می‌شود، گذشته‌ و تفکرات مشترکشان به رابطه‌ای منجر می‌شود که باعث ایجاد یک مثلث عشقی بین این سه و یک رقابت رومانتیک بین مایکل و کریس می‌شود. در همین حین، عثمانی‌ها با آلمان هم‌پیمان می‌شوند و در نتیجه حکومت رفتار خشونت‌بارش را در رابطه با اقلیت‌های مذهبی آغاز می‌کند. در حالی که نسل‌کشی ارمنی‌ها در شرف وقوع است، مایکل و کریس و آنا باید برای زنده ماندن با هم همراه شوند.

منتقد سایت راجر ایبرت که فیلم را دوست دارد می‌نویسد: «فیلم وقتی به بهترین لحظات می‌رسد که داستان در بدترین لحظات به سر می‌برد. "وعده" طراحی تولید بزرگی دارد و لبریز از نماهای دلربایی از طلوع و غروب خورشید است، اما در سکانس‌های فرار و نبرد و از دست دادن‌های دهشتناکش است که فیلم در تاثیرگذارترین وضعش به سر می‌برد. نمایش بی‌رحمی‌‌هایی که ارمنی‌ها متحمل شده‌اند، تکان‌دهنده است». جیمز براردینلی از ریل‌ویوز که سه ستاره به فیلم داده می‌آورد: «"وعده" در زمینه‌ی داستان‌های عاشقانه‌ای که در دوران جنگ جریان دارند نمی‌تواند "کازابلانکا" را به چالش بکشد. این فیلم در نمایش وضعیت سیاسی زمانه قوی‌تر از داستان رومانتیکش است... مثل هر فیلم دیگری که درباره‌ی نسل‌کشی و کشتارهای جمعی است، این یکی هم داستان تیره و تاریک و قالبا سختی برای تماشا کردن دارد». کیتی والش از لس‌آنجلس تایمز که چندان از فیلم راضی نیست می‌نویسد: «اگرچه ظاهرا همه‌چیز برای موفقیت این فیلم فراهم بوده، اما "وعده" ناامیدی‌ای است که فاقد انرژی و اصالت لازم برای سرپا ایستادن است. شاید موضوع تازه‌ای داشته باشد، اما روش روایت آن قطعا خسته‌کننده است».  امتیاز متاکریتیک این فیلم ۴۸ است.