کارگردان فیلم The Dark Tower از دلایل تغییر پایان داستان میگوید
پایان فیلم The Dark Tower با کتاب مورد اقتباس آن تفاوت خواهد داشت. کارگردان فیلم در این مصاحبه دلیل آن را کاملاً توضیح میدهد.
طرفدارهای سری رمانهای هشت جلدی برج تاریک، بهشدت به این داستان که نویسندگی آن را استفن کینگ بر عهده داشت، علاقهمند هستند. در چنین شرایطی، طبیعی است که طرفدارها نسبت به فیلم اقتباسی برج تاریک (The Dark Tower) کمی بدبین باشند و ابراز نگرانی کنند. نیکولای آرسل، کارگردان این فیلم، بهطور کامل این نگرانیها را درک میکند. او که تمام سعی خود را کرده تا به کتابی که فیلم را از آن اقتباس کرده است وفادار باشد، در همایش کامیک کان سن دیگو، در مصاحبه با گیماسپات میگوید:
خب، اگر من هم کارگردان این فیلم نبودم، [بهعنوان یک مخاطب عادی و طرفدار استفن کینگ] آنلاین میشدم و میگفتم: «ادی و سوزانا (از شخصیتهای رمان) کجا هستند؟ چه اتفاقی افتاده؟!» پس بسیار نسبت به فیلم بدبین و نگران میشدم. بنابراین من احساس طرفدارها را درک میکنم، اما در عین حال در بعضی جهات بسیار احساس راحتی دارم؛ چون میدانم که ما با قلبهایمان صادق هستیم و هر آنچه را که باید، انجام میدهیم.
در یک جلسهی پرسش و پاسخ در ردیت که آرسل باید به سؤالات طرفدارها جواب میداد، او متوجه شد و شاهد بود که طرفدارهای این رمان نسبت به آن بسیار حساس هستند و میخواهند فیلم با وفاداری کامل به داستان ساخته شود. آنها از اینکه میدیدند کاراکترهایی مهم مثل سوزانا و ادی و بیشمار عنصر دیگر از کتاب، در این فیلم وجود ندارند، نگران شده بودند.
اما همانطور که آرسل اشاره کرد، این فیلم اقتباسی کامل از شمارهی اول این رمان به نام «هفتتیرکش» (Gunslinger) نیست و در واقع قرار است تا ادامهی وقایع The Dark Tower VII: The Dark Tower باشد. هفتتیرکش زمانی نوشته شد که استفن کینگ تنها نوزده سال سن داشت؛ رمانی کوتاه، سورئال و متمرکز تنها روی سه کاراکتر: هفتتیرکش (با بازی ادریس البا)، مرد سیاهپوش (با بازی متیو مککانهی) و پسری به نام جیک (با بازی تام تیلور). بنابراین فیلم هم روی همین سه شخصیت تمرکز دارد و این موضوع باعث شده تا آرسل باور داشته باشد این فیلم وفادار به رمان است. او در ادامهی مصاحبه میگوید:
من همیشه فکر میکردم که شما نمیتوانید از این رمان اقتباس کنید. اقتباس از سری رمانهای برج تاریک غیرممکن است؛ زیرا این رمان بسیار با جزییات و متراکم است و البته بینظم. همچنین ژانرهای زیادی را در خود جای داده است و هر کتاب برای خود یک هیولا است. ولی زمانی که فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم که این فیلمنامه بسیار هوشمندانه [و نسبت به رمان] کم جزییات است. بیشتر به یک مقدمه برای معرفی جهان و شخصیتهای فیلم شباهت دارد و مانند یک فیلم اولیه است؛ اما هنوز هم از بقیهی رمانها ایدههایی اندک گرفته شده که باعث میشود با یک جهان پر و شفاف روبهرو باشیم.
اینکه آرسل بعد از ساخت این فیلم دوباره به سراغ خلق فیلمهای بیشتر بر اساس رمانهای برج تاریک میرود یا نه، مشخص نیست. ولی او خود را برای این امکان آماده کرده است. او میگوید زمانی که فیلم اول، داستان کلی را برای تماشاگرها معرفی کرد، این پتانسیل وجود دارد که فیلمهای بعدی بیش از پیش به رمانها وفادار باشند. آرسل اذعان دارد:
[شمارههای بعدی] نمیتوانند اقتباس مستقیمی باشند، اما قطعاً هر چه فیلم را ادامه دهیم اقتباس هم مستقیمتر میشود. منظور من این است که شما فرض کنید ما قرار است فیلمهای بیشتری بر اساس این رمانها بسازیم. پس هر قدر فیلمها جلو میروند، وفاداریشان نسبت به رمانها هم بیشتر میشود؛ زیرا در فیلم اول ما فقط جهان فیلم را معرفی میکنیم و میگوییم: «خب این جهان فیلم است، این هم کاراکترها و این هم چیزهایی که جهان فیلم از آن صحبت میکند.»
طرفدارهای سلسله رمانهای برج تاریک، نسبت به آن بسیار علاقهمند هستند، اما بین آنها یک دودستگی وجود دارد؛ دستهی اول، رمانهای اولیه را بیشتر میپسندند و دستهی دوم بیشتر رمانهای آخری را. دستهای از اینکه استفن کینگ خود را بهعنوان یک کاراکتر وارد داستان کرده است بسیار راضی هستند و دستهای دیگر هم این تصمیم را نکوهش میکنند. استفن کینگ در این خصوص به آرسل گفته است که او را بهعنوان یک کاراکتر وارد داستان نکند:
او انگار به من گفت: «فقط من رو داخل هیچکدوم از فیلمهات نذار. هیچ کاراکتری به اسم استفن کینگ قرار نیست [تو فیلمها] وجود داشته باشه.»
مورد دیگری که آرسل قرار است آن را تغییر دهد، پایان رمان اول است. دلیل آن ساده است: یک بازپرداخت روایی. آرسل در این خصوص میگوید:
رمان اول جمعوجور و یکجورهایی ساده بود. فقط از رولاند، والتر و جیک صحبت میکرد. بنابراین فیلم هم همینطور است. ما رولاند، والتر و جیک را داریم. ادی، سوزانا و اوی بعدها وارد [رمان] میشوند. پس از این نظر به رمان وفادار بودیم. ولی بدیهی است که در رمان اول مواردی بود که نمیتوانستیم آن را انجام دهیم. نمیشد در طول فیلم، رولاند را در تعقیب والتر قرار داد تا در آخر در کنار یک آتش بنشینند و صحبت کنند. پس اینگونه بود که پایان فیلم را تغییر دادیم.
آرسل در ادامه به حرفهای خود میافزاید:
هیچوقت نمیخواهم فیلمی بسازم که با یک کلیفهنگر (پایان نفسگیر که مبهم تمام میشود تا مخاطب را منتظر قسمت بعدی بگذارد) تمام شود و بگویم: «خب اگر میخواهید متوجه شوید چه اتفاقی افتاد قسمت بعدی را ببینید!» فکر میکنم مهم است هر مجموعه یا حماسهای که میخواهید بسازید، قسمت اول آن باید مستقل از بقیه باشد و در خودش کامل شود؛ زیرا شما هرگز نمیدانید [که آن را ادامه میدهید یا خیر]. همچنین شما به دنبال راضی کردن تماشاگرها هستید، مگر نه؟ پس باید بهنوعی فیلم یک نتیجهگیری داشته باشد.
در دیگر اخبار سینما و تلویزیون، کمپانی سونی پیکچرز تریلر بینالمللی جدیدی از این فیلم منتشر کرده است که میتوانید آن را در اینجا مشاهده کنید. همچنین سریال The Dark Tower در کنار نسخهی سینمایی آن ساخته میشود و قرار است اقتباسی از چهارمین جلد سری رمانهای برج تاریک باشد که نام آن جادوگر و شیشه (Wizard and Glass) است.
فیلم برج تاریک در تاریخ ۴ آگوست ۲۰۱۷ (مصادف با ۱۳ مرداد ۱۳۹۶) اکران میشود.
منبع : زومجی
0 دیدگاه