گزارش باکس آفیس: کریس نولان با دانکرک جدول را فتح کرد و واندر وومن پرفروش ترین فیلم تابستان شد
در گزارش باکس آفیس این هفته (۲۱ تا ۲۳ جولای) دربارهی عملکرد Dunkirk، جدیدترین فیلم کریستوفر نولان و دیگر پرفروشترین فیلمهای هفته صحبت میکنیم.
بزرگترین نقطهی قوت بخشِ بازاریابی و تبلیغات کمپانی برادران وارنر این است که آنها کاری میکنند تا فیلمهای غیرمرسومشان با افتتاحیههایی در حد و اندازهی بلاکباسترها اکرانشان را آغاز کنند. البته که وقتی فیلمهایی مثل «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» (The Dark Knight Rises) یا «هری پاتر و یادگاران مرگبار قسمت ۲» (Harry Potter and The Deathly Hallows Part II) اکرانشان را با افتتاحیههایی ۱۶۰ و ۱۶۹ میلیون دلاری آغاز میکنند عالی است، اما عالیتر از آن وقتی است که فیلمهایی مثل «گتسبی بزرگ» (The Great Gatsby)، «مجیک مایک» (Magic Mike) یا «تکتیرانداز آمریکایی» (The American Sniper) اکرانشان را به ترتیب با ارقام بزرگی مثل ۵۰، ۳۹ و ۱۰۷ میلیون دلار شروع میکنند. به همین دلیل خیلی باید با افتتاحیهی «دانکرک» (Dunkirk)، جدیدترین فیلم نولان شگفتزده شویم. درام جنگی این کارگردان که با کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده (برخلاف گذشته که بودجهی فیلم نزدیک به ۱۵۰ میلیون دلار حدس زده میشد) و از هیچ ستارهای (با تمام احترام به تام هاردی و هری استایلس، ولی آنها ستاره نیستند) بهره نمیبرد، اولین آخرهفتهاش را با کسب ۵۰ و نیم میلیون دلار به اتمام رساند. تحلیلگران فکر میکنند این رقم موفقیت بزرگی برای تمام کسانی که در ساخت فیلم دست داشتهاند محسوب میشود. مخصوصا اگر فیلم بتواند در طول ماه آینده در جدول دوام بیاورد. از آنجایی که هماکنون از «دانکرک» به عنوان «درام بزرگی برای بزرگسالان» یاد میکنند و از آنجایی که این فیلم نقش آخرین بلاکباستر واقعی تابستان را برعهده دارد، پس احتمالا «دانکرک» حالاحالاها چهارچنگولی به بالای جدول خواهد چسبید. قابلذکر است که فیلم فقط ۲۳ درصد (۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار) از درآمدش را از سینماهای آیمکس به دست آورده است.مقالات مرتبطجنگ برای صدر جدول با پیروزی میمون ها به پایان رسید
در مقایسه باید گفت اگر یادتان باشد «تلقین» (Inception) هم خودش را در فصل تابستان خشک و خالیای در موقعیت مشابهای پیدا کرد. آن فیلم کارش را با ۶۲ میلیون دلار شروع کرد و در نهایت به ۲۹۲ میلیون دلار درآمد داخلی دست پیدا کرد. اگرچه تحلیلگران فکر میکنند «دانکرک» به چنین فروشی دست نخواهد یافت، اما نباید فراموش کنیم که عملکرد عالی فیلمهایی همچون «سالت» (Salt) و «بیمصرفها» (The Expendables) در طول ماه بعد، تاثیر کمی روی فروش «تلقین» گذاشت. پس حتی اگر فیلمهایی همچون «بلوند اتمی» (The Atomic Blonde)، «برج تاریک» (Dark Tower)، «دیترویت» (Detroit)، «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation) و «بادیگاردِ آدمکش» (The Hitman’s Bodyguard) اکرانهای موفقی در طول ماه آینده داشته باشند، باز این لزوما به معنی ضربه خوردن «دانکرک» از آنها نخواهد بود. مخصوصا با توجه به اینکه «دانکرک» جزو آن دسته فیلمهای بزرگسالانهای قرار میگیرد که مخاطبانش به مرور زمان آن را تماشا میکنند و مثل دیگر بلاکباسترهای مرسوم، فروش اصلیاش را در همان یکی-دو هفتهی اول نمیکند. اینکه «دانکرک» به عنوان فیلمی که نه یک فانتزی فضایی است و نه یک ماجرای رویامحور و نه از ستارههایی مثل لئوناردو دیکاپریو، متیو مککانهی یا آنا هاتاوی بهره میبرد و نه دنبالهی «شوالیهی تاریکی» محسوب میشود، چنین افتتاحیهای داشته باشد فقط یک معنی دارد و آن هم قدرت و محبوبیتِ نولان در فضای جریان اصلی هالیوود است. البته که پاچهخواری اینترنت از نولان بعضیوقتها زیاد از حد و اعصابخردکن میشود، اما خب حقیقت این است که نولان جدا از طرفدارانش، بین عموم مخاطبان هم شناخته شده و قابلاعتماد است و خود فیلم هم موفق شد به سینماروها بفهماند که بعد از تمام فیلمهایی که در فصل تابستان امسال دیدهاید، این یکی فرق میکند. این یکی همان فیلمی است که تمام این مدت منتظرش بودید.
alt="resident evil the final chapter">
افتتاحیهی ۵۰ و نیم میلیون دلاری «دانکرک» (بدون احتساب نرخ تورم)، پشت سر افتتاحیهی ۵۹ میلیون دلاری «بندر پرل» (The Pearl Harbor) و ۶۵ میلیون دلاری «کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو» (Captain America: The First Avenger) در ردهی سوم بهترین افتتاحیه در بین فیلمهای جنگ جهانی دوم قرار میگیرد. اما «دانکرک» با احتساب نرخ تورم پشت سر افتتاحیهی «نجات سرباز رایان» (۳۰ میلیون در ۱۹۹۸/۵۸ میلیون امروز) قرار میگیرد. به جز فیلمهایی مثل «نجات سرباز رایان»، «بندر پرل»، «کاپیتان آمریکا» و «حرامزادههای لعنتی» (Inglorious Bastards) فیلمهای جنگ جهانی دوم زیادی وجود ندارند که به موفقیتهای تجاری بزرگی دست پیدا کرده باشند. همین موضوع موفقیت «دانکرک» را ارزشمندتر میکند و نشان میکند که با یک اتفاق تصادفی طرف نیستیم. ژانر فیلمهای جنگ جهانی دوم، مثل فیلمهای ابرقهرمانی/فانتزی، ژانری نیست که حتی در صورت شکست رقمهای بزرگی به دست بیاورد. خب، کارشناسان فکر میکنند اگر «دانکرک» عملکردی شبیه به «اولین انتقامجو» یا «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» داشته باشد، به درآمد خانگی ۱۳۶ تا ۱۴۲ میلیون دلار دست پیدا خواهد کرد و از اینجا به بعد وظیفهی بازارهای خارجی (مخصوصا اروپا) است که فیلم را به خط پایان برسانند.
«دانکرک» همین الانش ۵۵ میلیون دلار از کشورهای خارجی کسب کرده و به درآمد جهانی ۱۰۵ میلیون دلار دست پیدا کرده است. اگر فیلم عملکردی شبیه به «حرامزادههای لعنتی» (۱۲۰ و نیم میلیون/۳۸ میلیون) داشته باشد و اگر اکران فیلم تا آغازِ فصل اسکار ادامه داشته باشد، میتواند به درآمد خانگی نهایی ۱۶۰ میلیون دلار نیز دست پیدا کند. در این مقایسه استفاده از «تلقین» چندان درست نیست، اما فقط جهت اطلاع باید گفت اگر فیلم اکرانی شبیه به «تلقین» داشته باشد، به ۲۳۸ میلیون دلار درآمد خانگی دست خواهد یافت. با این حال حتی «بینستارهای» (Interstellar) هم ۳/۸ برابر افتتاحیهی ۴۹ میلیونیاش فروخت که به معنای درآمد نهایی ۱۹۲ میلیون دلاری «دانکرک» خواهد بود. فعلا برای پیشبینیهای دقیقتر باید تا هفتهی بعد صبر کنیم. در چند وقت گذشته فیلمهای بزرگی اکرانشان را آغاز کردهاند. آن هم فیلمهایی که بعضی از آنها مثل «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) و «جنگ برای سیارهی میمونها» (War for the Planet of the Apes) مورد تحسین منتقدان هم قرار گرفتهاند. اما میتوان گفت «دانکرک» به عنوان فیلمی که فاقد ویژگیهای اکشن/فانتزیهای مرسوم هالیوود است نه تنها توسط رقبایش تحت تاثیر منفی قرار نخواهد گرفت، بلکه در میان بزرگانِ تابستان یک گزینهی منحصربهفرد هم محسوب میشود. همچنین فروش خوب فیلم نشان میدهد که مردم از تبلیغات گستردهای که سر دیدن «دانکرک» در آیمکس به راه افتاده بود فراری نشده بودند. اتفاقی که کم و بیش در رابطه با «قدمزدن» (The Walk) افتاد. خلاصه این افتتاحیه، موفقیت بزرگی برای کریس نولان، برادران وارنر و تمام کسانی که به دنبال یک بلاکباستر تابستانی متفاوت میگشتند است.
«دانکرک» اما تنها تازهاکران پرسروصدای این هفته نبود. کمدی «مسافرت دختران» (Girls Trip) هم اکرانش را در این آخرهفته با یک انفجار آغاز کرد و با کسب ۳۰ میلیون و ۳۷۱ هزار دلار به اولین کمدی موفقِ غیرمنتظرهی ۲۰۱۷ تبدیل شد. این نه تنها رقم معرکهای برای یک کمدی بزرگسالانهی ۲۰ میلیون دلاری محسوب میشود، بلکه با وجود میانگین امتیاز A مثبت از تماشاگران و عدم وجود هیچگونه رقیبی در ماه آینده، یعنی این فیلم قرار است اکران پرباری را تجربه کند. این اولینباری نیست که یونیورسال به چنین موفقیتی دست پیدا میکند. در واقع «مسافرت دختران» یکی دیگر از مثالهای حرکت جدیدی است که یونیورسال در چند سال اخیر راه انداخته است و آن هم ساخت فیلمهای زنانه و فیلمهایی با بازیگرانِ غیرسفیدپوست است. نکته این است که یونیورسال یک سری فیلم کوچک و کمخرج درست نمیکند، بلکه با آنها به عنوان رویدادهای سینمایی رفتار میکند. نتیجه اکرانهای خوب تا عالی فیلمهایی نظیر «پنجاه طیف گری» (Fifty Shades of Grey)، «خشن ۷» (Furious 7)، «پیچ پرفکت ۲» (Pitch Perfect 2)، «دربوداغان» (Trainwreck)، «بچهی ناف کامپتون» (Straight Outta Campton) و «خواهران» (Sisters) میشود. نکتهی جالب ماجرا این است که یونیورسال در چند ماه گذشته با فیلمهایی شکست خورده که قصد ارائهی بلاکباسترهای نسبتا مرسومتری را داشتهاند که از جملهی آنها میتوان به «مومیایی» (The Mummy) و «دیوار بزرگ» (The Great Wall) اشاره کرد.
حتی فیلمی مثل «هدف یک سگ» (A Dog’s Purpose) هم به ۱۹۴ میلیون دلار درآمد جهانی دست پیدا کرد. تمام اینها در حالی است که حرفی از درآمد ۲۵۲ میلیون دلاری «برو بیرون» (Get Out) از ۴/۵ میلیون دلار بودجه، درآمد ۲۱۱ میلیون دلاری «بچهی بریجت جونز» (Bridget Jones Baby)، درآمد ۱۷۳ میلیون دلاری «دختری در قطار» (A Girl on Train) و درآمد یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) نزنیم. اگر فیلم در ادامه عملکرد قویای داشته باشد و ناگهان از هفتهی بعد با کله سقوط نکند، میتوان انتظار داشت که «مسافرت دختران» به اولین کمدی موفق تابستان امسال تبدیل شود. البته که تحلیلگران انتظار فروشی در حد و اندازهی «مامانهای بد» (Bad Moms) را ندارند، اما حتی عملکردی شبیه به «مثل یه مرد فکر کن» (Think Like a Man) و «سلمانی: مشتری بعدی» (Barbershop: The Next Cut) میتواند فروش آن را به ۸۳ میلیون دلار برساند که به معنی چهار برابر شدن بودجهی ۲۰ میلیون دلاریاش خواهد بود. البته امکان دارد فیلم مثل «مثل یه مرد فکر کن ۲» (Think Like a Man Too) سقوط کند، اما حتی با این وجود میتواند به ۶۷ میلیون دلار درآمد خانگی دست پیدا کند. در بهترین حالت اگر فیلم عملکردی شبیه به «زن دیگر» (۸۳ میلیون/۲۴ میلیون) داشته باشد، احتمال فروش بالای ۱۰۰ میلیونیاش نیز میرود. فعلا باید صبر کرد و دید در طول ماه آینده چطور میشود، اما تحلیلگران از همین حالا موفقیت آن را پیشبینی میکنند. «مسافرت دختران» باری دیگر ثابت میکند که همیشه میتوان سود خوبی از ساخت فیلمهای شاد و شنگول با محوریت اقلیتهایی که معمولا خودشان را به عنوان ستارهی سینما نمیبیند به جیب زد.
alt="resident evil the final chapter">
اما بعد از دو خبر خوب، بالاخره به یک خبر بد میرسیم. «والرین و شهر هزار سیاره» (Valerian and the City of the Thousand Planets) اکرانش را با کسب ۱۷ میلیون و ۲۰ هزار دلار آغاز کرد. علمی-تخیلی/فانتزی لوک بسون که براساس کامیکبوکی فرانسوی به همین نام ساخته شده، با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، اما ظاهرا بخش اعظمی از بودجهاش را از طریق پیشفروشهای خارجی بازگردانده است. این در حالی است که استودیوی STX که وظیفهی انتشار فیلم در آمریکا را برعهده دارد فقط با چند میلیون دلار آن را خریده است. پس یکجورهایی شکست این فیلم از لحاظ مالی به ضرر هیچکس نخواهد بود. با این حال اگرچه «والرین» پشت سر «مامانهای بد» بهترین افتتاحیهی تاریخ STX را دارد، اما کماکان شکست قابلتوجهای برای آنها محسوب میشود. اینکه بلاکباستری با این همه سروصدا فقط ۴ میلیون بیشتر از فیلمی مثل The Bye Bye Man بفروشد چندان صورت خوشی ندارد. مخصوصا با توجه به اینکه آن فیلم ترسناک ارزانقیمت در فرمت سهبعدی هم اکران نشده بود. به این ترتیب «والرین» به جمع دیگر فیلمهای علمی-تخیلی بزرگِ اورجینالی مثل «جان کارتر» (John Carter)، «صعود ژوپیتر» (The Jupiter Ascending) یا «تومارولند» (Tomorrowland) میپیوندد که شکست خوردهاند. «والرین» حتی بدتر از آنها ظاهر شده است. چرا که نه تنها کسانی مثل دین دیهان و کارا دلوین ستارههای سینما نیستند، بلکه «دانکرک» تمام تبلیغات این فیلم در زمینهی «این فیلم را باید به صورت آیمکس ببینید» را هم به نفع خودش دزدید و اجازه نداد چیزی به «والرین» برسد. این نشان میدهد اگر STX جلوتر این موضوع را حدس میزد و «والرین» را چند ماه زودتر اکران میکرد و اینطوری جلوی همزمانی آن با «دانکرک» و همایش سندیگو کامیککان را میگرفت، شاید فیلم با استقبال بهتری روبهرو میشد. قابلذکر است که نقدهای فیلم هم فوقالعاده نبودند. فعلا فقط باید امیدوار باشیم که فیلم عملکرد بهتری در کشورهای خارجی داشته باشد.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول بگذارید از «واندر وومن» (Wonder Woman) شروع کنیم که بالاخره به مهمترین دستاوردش دست پیدا کرد. فیلم ابرقهرمانی پتی جنکینز ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار دیگر در هشتمین هفتهی اکرانش کسب کرد و مجموع درآمد خانگیاش را به ۳۸۹ میلیون دلار رساند. این رقم با اختلاف اندکی بالاتر از درآمد خانگی ۳۸۷ میلیون دلاری «نگهبانان کهکشان ۲» (Guardians of the Galaxy 2) قرار میگیرد. این یعنی «واندر وومن» رسما پرفروشترین فیلم تابستان در آمریکای شمالی محسوب میشود. در نتیجه انتظار میرود که فیلم به احتمال خیلی زیاد از مرز ۴۰۰ میلیون دلار عبور کند. با وجود تمام اینها در اتفاقی نادر احتمالا سه فیلم متفاوت برندهی مسابقهی باکس آفیس تابستان امسال خواهند بود. «واندر وومن» بدون شک برندهی جایزهی پرفروشترین فیلم در گیشهی خانگی خواهد بود. اما در زمینهی پرفروشترین فیلم در بازارهای خارجی، فعلا نمیتوان یک نفر را انتخاب کرد. در حال حاضر جایزه با درآمد خارجی ۵۹۶ میلیون دلار متعلق به «دزدان دریایی کاراییب ۵» (Pirates of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales) است، اما نباید «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» و «من نفرتانگیز ۳» (Despicable Me 3) را هم فراموش کنیم که به این جایزه چشم بستهاند. جایزهی سوم هم پرفروشترین فیلم در سرتاسر دنیا است که هماکنون متعلق به «نگهبانان کهکشان ۲» با ۸۶۰ میلیون دلار فروش است. پس اگر «من نفرتانگیز ۳» به درآمد «نگهبانان ۲» دست پیدا نکند، سه فیلم متفاوت در سه آیتم متفاوت باکس آفیس برنده خواهند بود. و اگر بخواهیم گندش را در بیاوریم و یک آیتم دیگر هم اضافه کنیم، باید بگویم که «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» (Transformers: The Last Knight) هم با ۲۲۷ میلیون دلار، در حال حاضر جایزهی پرفروشترین فیلم در بازار چین را به دست میآورد.
این از برندگان فصل تابستان. اما در زمینهی کل سال، «واندر وومن» پشت سر درآمد ۵۰۴ میلیون دلاری «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) در ردهی دوم گیشهی خانگی قرار میگیرد و با کسب ۷۷۵ میلیون دلار درآمد جهانی، پشت سر «دیو و دلبر» (یک میلیارد و ۲۶۰ میلیون دلار)، «سریع و خشن ۸» (یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون دلار) و «نگهبانان کهکشان ۲» (۸۶۰ میلیون دلار)، در ردهی چهارم پرفروشترین فیلمهای دنیا در سال ۲۰۱۷ جای دارد. حالا باید صبر کرد و دید آیا «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) میتواند برندهی گیشهی خانگی (قطعا)، برندهی گیشهی خارجی (احتمالا) و برندهی گیشهی جهانی (انتظار میرود) را به نفع خودش تغییر بدهد یا نه. فعلا دوتا از بزرگترین فیلمهای آمریکای شمالی فانتزیهایی با محوریت شخصیتهای زن هستند و تنها فیلمی که توانایی به زیر کشیدن آن را دارد نیز یک اکشن فانتزی با شخصیت اصلی زن است. تازه اگر «لیگ عدالت» (Justice League) بتواند از فروش «واندر وومن» عبور کند، بخش زیادی از آن به خاطر محبوبیت کاراکتر گل گدوت خواهد بود.
اگر با دوستانتان سر دستیابی مینیونها به جایگاه پرفروشترین فیلم تابستان در دنیا شرطبندی کرده بودید، احتمالا شرط را برنده خواهید شد. «من نفرتانگیز ۳»، محصول یونیورسال با وجود اکران نه چندان فوقالعادهاش در گیشهی خانگی، در حال ترکاندن در سینماهای خارجی است. جدیدترین ساختهی ایلومینیشن ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین هفتهی اکرانش کسب کرد و مجموع فروش خانگیاش را به ۲۱۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار رساند. این رقم «من نفرتانگیز ۳» را بالاتر از درآمد ۲۱۲ میلیون دلاری «لوراکس» (The Lorax) قرار میدهد و نشان میدهد که دوام این فیلم به خوبی «زندگی مخفی حیوانات خانگی» (The Secret Life of Pets) است. پس در این لحظه فروش نهایی ۲۶۵ میلیون دلاری «من نفرتانگیز ۳» در گیشهی خانگی پیشبینی میشود که آن را پشت سر «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (۲۵۱ میلیون دلار)، «نگهبانان کهکشان ۲» (۳۸۹ میلیون دلار) و «واندر وومن» (۳۸۹ میلیون دلار) در ردهی چهارم پرفروشترین فیلم آمریکای شمالی قرار میدهد. اما واقعیت مسئله را باید در کشورهای خارجی جستجو کرد. جایی که این انیمیشن ۸۰ میلیون دلاری، ۴۷ میلیون دلار دیگر کسب کرد و مجموع فروش خارجیاش را به ۵۱۴ میلیون دلار رساند. این رقم «من نفرتانگیز ۳» را پشت سر «دزدان دریایی کاراییب ۵» (۵۹۶ میلیون دلار) در جایگاه دوم بهترین فروشهای خارجی تابستان امسال قرار میدهد. پس باید انتظار داشته باشیم که مینیونها به زودی جای جک اسپارو را بگیرند. تازه «من نفرتانگیز ۳» با درآمد جهانی ۷۲۷ میلیون دلار، شانس عبور از درآمد جهانی «نگهبانان کهکشان ۲» و بدل شدن به پرفروشترین فیلم تابستانی امسال در دنیا را هم دارد.
این در حالی بود که «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» موفق شد خودش را در هفتهی سومش جمع و جور کند. فیلم اگرچه در هفتهی سومش با ۵۰ درصد افت فروش مواجه شد که عالی نیست، اما بهتر از افت فروش ۶۸ درصدی «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» در مقابل «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» و افت فروش ۵۲ درصدی «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» در مقابل «گودزیلا» است. این افت فروش کم و بیش برابر با افت فروش ۵۰ درصدی «مرد عنکبوتی ۳» در مقابل «شرک ۳» (Shrek the Third) است. «بازگشت به خانه» که با ۱۷۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده (ارزانقیمتترین مرد عنکبوتی از زمان قسمت اول سهگانهی سم ریمی) تا حالا ۲۵۱ میلیون دلار بعد از ۱۷ روز اکران کسب کرده است. در حال حاضر سوال این است که «بازگشت به خانه» از اینجا به بعد عملکردی شبیه به «مرد عنکبوتی ۳» خواهد داشت یا «کاپیتان آمریکا». اولی مجموع فروش خانگیاش را به ۳۰۰ میلیون دلار میرساند، در حالی که دومی آن را به نزدیکی ۳۱۰ میلیون هم میرساند. این در حالی است که فیلم ۵۷۱ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. پس آره، «بازگشت به خانه» رسما یک موفقیت محسوب میشود.
اما بگذارید از «جنگ برای سیارهی میمونها» (War for the Planet of the Apes) بگویم که توسط «دانکرک» خرد و خاکشیر شد و با ۶۳ درصد افت فروش مواجه شد. محصول تحسینشدهی استودیوی فاکس قرن بیستم ۲۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر به دست آورد و مجموع درآمد ۱۰ روزهاش را به ۹۷ میلیون دلار رساند. این سقوط مرگباری محسوب میشود. سقوطی بدتر از افت فروش ۵۹ درصدی «پیشتازان فضا: فراتر» (Star Trek: Beyond). سقوطی که به معنای فروش نهایی حدودا ۱۴۰ میلیون دلاری این فیلم خواهد بود. میخواهد دلیلش رقبای سرسخت باشد یا تاریکی غلیظ محتوای فیلم یا هر چیز دیگری، به نظر میرسد نقدهای عالی فیلم هیچ کمکی به آن در گیشه نکردهاند. با این حال این اکشن آخرالزمانی ۱۵۰ میلیون دلاری تاکنون ۱۴۹ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است. پس فیلم هنوز سرپا است.
از سوی دیگر «بچه راننده» (Baby Driver) در هفتهی چهارمش ۶ میلیون دلار دیگر کسب کرد و مجموع درآمد ۲۶ روزهاش را به ۸۴ میلیون و ۲۳۳ هزار دلار رساند. این فیلم هنوز فرصت عبور از مرز ۱۰۰ میلیون را هم دارد، اما حتی اگر در این کار موفق نشود، باز فیلم ۳۴ میلیون دلاری ادگار رایت تا همین اینجایش هم غوغا کرده است. کمدی/رومانتیک «بیماری بزرگ» (The Big Sick) پنج میلیون دلار دیگر در پنجمین هفتهی نمایشش کسب کرد و با فقط ۳۳ درصد افت فروش در دومین هفتهی اکران گستردهاش مواجه شد. این فیلم بسیار تحسینشده تاکنون ۲۴ و نیم میلیون دلار کسب کرده و این رقم خیلی خوبی برای فیلمی است که احتمالا حضور پررنگی در فصل جوایز پایان سال خواهد داشت. فیلم «آرزو کن» (Wish Upon) دو میلیون و ۴۷۷ هزار دلار در دومین هفتهی اکرانش فروخت و به ۱۰ و نیم میلیون دلار مجموع فروش دست پیدا کرد. انیمیشن «ماشینها ۳» (Cars 3) یک میلیون و ۹۲۷ هزار دلار دیگر کسب کرد و به درآمد ۴۲ روزهی ۱۴۴ میلیون دلار دست یافت. با وجود فقط ۲۴۹ میلیون دلاری که این فیلم در دنیا فروخته، «ماشینها ۳» باید کمی پایش را روی گاز فشار دهد. چون ۲۵۰ میلیون دلار فروش برای دنبالهای ۲۰۰ میلیون دلاری از دیزنی غیرقابلقبول است. حالا که حرف از فاجعهها شد بگذارید از «ترنسفورمرها: آخرین شوالیه» بگویم که بعد از ۳۷ روزی که از اکرانش میگذرد، ۱۲۷ و نیم میلیون دلار در خانه و ۵۴۷ میلیون دلار از سرتاسر دنیا به دست آورده است. با توجه به اینکه دو قسمت قبلی یک میلیاردی شدند، این خبر خوبی برای پارامونت نیست. حتی اگر اسپینآف بامبلبی فقط ۷۰ میلیون دلار خرج روی دستش گذاشته باشد.
در ادامه میتوانید جدول ۱۰ فیلم پرفروش باکس آفیس را مشاهده کنید:
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | فیلم | فروش این هفته |
---|---|---|
۱ | Dunkirk | ۵۰/۵ میلیون دلار |
۲ | Girls Trip | ۳۰/۳ میلیون دلار |
۳ | Spider-Man: Homecoming | ۲۲ میلیون دلار |
۴ | War for the Planet of the Apes | ۲۰/۴ میلیون دلار |
۵ | Valerian and the City of a Thousand Planets | ۱۷ میلیون دلار |
۶ | Despicable Me 3 | ۱۲/۷ میلیون دلار |
۷ | Baby Driver | ۶ میلیون دلار |
۸ | The Big Sick | ۵ میلیون دلار |
۹ | Wonder Woman | ۴/۶ میلیون دلار |
۱۰ | Wish Upon | ۲/۴ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
دانکرک
Dunkirk
شاید مورد انتظارترین فیلم تماشاگران در تابستان امسال بود. مخصوصا بعد از اینکه او نتوانست با «بینستارهای» آنطور که باید و شاید انتظاراتمان را از خودش برطرف کند و مخصوصا با توجه به اینکه آن فیلم یک قدم رو به عقب برای او محسوب میشد. نولان اما این بار از داستانهای کامیکبوکی و ماجراهای پیچیده و تودرتوی علمی-تخیلی فاصله گرفته و تصمیم گرفته تا مهارتهای خاص فیلمسازیاش را در یک فیلم جنگ جهانی دومی به کار بگیرد. داستان در سال ۱۹۴۰ اتفاق میافتد و دربارهی محاصره شدن نیروهای متحدین که شامل فرانسه، بلژیک، بریتانیا و هلند میشدند توسط ارتش آلمان در سواحل دانکرک است و به تلاش متحدین برای خارج کردن بیش از ۳۳۰ هزار سرباز خودی از دانکرک و جلوگیری از مرگ حتمی آنها توسط نازیها میپردازد. دهمین فیلم این کارگردان اگرچه با وجود اتمسفر مستندوار، بازیگران نقش اصلی غیرستاره و عدم داشتن المانهای بلاکباستری یک اکران سنتی محسوب میشود، اما خود نام نولان چنان برند بزرگی است که از همان روز اول، «دانکرک» را به یک رویداد موردانتظار تبدیل کرده بود. مدتی قبل از اکران فیلم برخی از طرفداران به خاطر درجهبندی سنی زیر ۱۳ سال فیلم ابراز نگرانی کردند، اما جواب نولان این بود که همهی فیلمهای بلاکباسترش تاکنون با این درجهی سنی بودهاند و ادامه داد که «دانکرک» بیشتر از اینکه یک فیلم جنگی باشد، یک داستان بقاست و مهمتر از همه فیلمی تعلیقزاست. پس، با اینکه تنش و هیجان زیادی در فیلم جریان دارد، اما فیلم درگیر زاویهی خشونتبار و خونبار جنگ نیست و او از این طریق خواسته تا به شکل دیگری به تنش در فیلمش دست پیدا کند. حالا که منتقدان فیلم را دیدهاند روی حرف نولان مهر تایید میزنند و تا جایی پیش رفتهاند که آن را بهترین اثر این کارگردان لقب دادهاند.
کنت توران از لس آنجلس تایمز که فیلم را فوقالعاده دوست دارد مینویسد: «اینکه فقط بگویم "دانکرک" بهترین فیلم کریستوفر نولان است کفایت نمیکند. "دانکرک" یکی از بهترین فیلمهای جنگیای است که تاکنون ساخته شده است. فیلمی که از نظر ظاهر، از نظر اجرا و از نظر تاثیری که روی تماشاگرانش میگذارد منحصربهفرد است. فیلمهای اندکی وجود دارند که شما را از موقعیت فعلیتان جدا میکنند و کاملا در تجربهای متفاوت غوطهور میکنند که در تمام مدت شما آن را در حالتی که دهانتان از شگفتی باز شده تماشا میکنید. "دانکرک" یکی از آن فیلمهاست». پیتر تراویس از رولینگ استون که چهار ستاره به فیلم داده میآورد: «نولان در تلاشش برای به تصویر کشیدن واقعگرایانهی تاریخ روی پرده، ترفندهای کامپیوتری را به نفع جلوههای ویژهی واقعی، استفاده از هزاران سیاهیلشکر و هر چه قایق و هواپیمایی که میتوانسته از آن دوران پیدا کند کنار زده است. تاثیری که این کار از خود باقی گذاشته غیرقابلاندازهگیری و ماندگار است». جیمز براردینلی از ریلویوز که سه ستاره و نیم به فیلم داده مینویسد: «اگرچه "دانکرک" از لحاظ فنی یک فیلم جنگی است، اما لحن و فرمِ یکی از آن تریلرهای نفسگیر را دارد. کریستوفر نولان برای جدیترین فیلمش از تمام سلاحهای زرادخانهاش برای ساخت چیزی استفاده کرده که اگرچه در ماه جولای که به خاطر آثار غیراسکاریاش معروف است عرضه میشود، اما احتمالا به طور قطع در زمان انتخاب نامزدهای بهترین فیلم به یاد سپرده خواهد شد». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۹۴ است.
والرین و شهر هزار سیاره
Valerian and the City of a Thousand Planets
لوک بسونِ فرانسوی قبلا چشمانداز فوتوریستیاش را با فیلمهایی مثل «عنصر پنجم» (The Fifth Element) و «لوسی» (Lucy) ثابت کرده است. بنابراین طرفدارانش هیجانزده بودند تا ببینید اقتباس سینمایی او از روی کامیکبوک مشهور فرانسوی «والرین و لورین» به چه نتیجهای ختم خواهد شد. از یک طرف تریلرهای فیلم که نوید دنیایی رنگارنگ و پر از سیارهها و موجودات فضایی مختلف را میدانند خیرهکننده به نظر میرسیدند و از طرف دیگر لوک بسون قبلا نشان داده کارگردان باصلابتی نیست. بنابراین نمیدانستیم آیا «والرین» قرار است به «جنگ ستارگان» بعدی سینما تبدیل شود یا به سرنوشت ناگوار «صعود ژوپیتر» (Jupiter Ascending) دچار شود. حالا با توجه به نظر اکثر منتقدان، «والرین» جایی در این بین قرار میگیرد. فیلم بههیچوجه به «جنگ ستارگان» نزدیک نمیشود، اما فاجعهی غیرقابلتحملی مثل «صعود ژوپیتر» هم نیست. ماجرا از جایی آغاز میشود که نیروهای تاریکی در حال تهدید آلفا هستند؛ متروپلیس وسیع و بزرگی که خانهی نژادهای مختلفی از هزاران سیاره است. شخصیتهای اصلی ماموران ویژهای به اسمهای والرین و لورین هستند که باید در مقابل این نیروهای تاریک ایستادگی کرده و علاوهبر آلفا، از آیندهی کهکشان مراقبت کنند.
منتقد سایت راجر ایبرت که خیلی از فیلم راضی است مینویسد: «این از آن فیلمهایی است که سرشار از شوخطبعی، جذابیت، هیجان و تصاویر بهیادماندنی بیشماری است که خیلی از تماشاگران خودشان را در موقعیت سختی پیدا میکنند که نکند با پلک زدن یکی از این لذتهای خیرهکننده را که فریم به فریمِ فیلم را تزیین کردهاند از دست بدهند». جیمز براردینلی که دو و نیم ستاره به فیلم داده مینویسد: «وقتی "عنصر پنجم" منتشر شد یادم میآید که ناراضی و ناامید شدم. واکنشم به "والرین و شهر هزار سیاره" مشابه است. در هنگام تماشای این فیلم احساسم این بود که بسون فقط از روی اجبار به کاراکترها و داستان اهمیت داده است. در عوض این فیلم بیشتر تلاشی برای بلند شدن روی دست جرج لوکاس، جیمز کامرون و استیون اسپلیبرگ بوده است. "والرین و شهر هزار سیاره" از لحاظ بصری لیاقت قرار گرفتن کنار دستاوردهای فنی این سه نفر را دارد، اما به عنوان یک تجربهی سینمایی کامل، با اختلاف قابلتوجهای کم میآورد». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۱ است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه