گزارش باکس آفیس: بروسلی شکست خورد و The Hitman’s Bodyguard صدرنشین باقی ماند
گزارش باکس آفیس این هفته مصادف شده با یکی از کسادترین آخرهفتههای چند سال اخیر. همراه بررسی پرفروشترین فیلمهای آمریکای شمالی باشید.
یک آخرهفتهی بسیار بیحس و حال و خسته. اکران سه فیلم کمخرج و بیمایه بهعلاوهی اکران دوبارهی نسخهی سهبعدی یک کلاسیک ۲۶ ساله در قالب «ترمیناتور ۲: روز داوری» (Terminator 2: Judgment Day)، به آخرهفتهای منجر شد که بهطرز قابلانتظاری ضعیف و بیهیجان بود. حتی اگر طوفان هاروی که این روزها برخی از ایالتهای آمریکا را تحت شعاع خود قرار داده و حتی اگر مسابقهی بوکس فلوید میودر و کانر مکگرگور را هم نادیده بگیریم، سینما در دو هفتهی آینده چیزی برای عرضه ندارد. برای اینکه بفهمید وضعیت باکس آفیس این هفته چقدر بد بود باید بگویم مجموع فروش ۱۲ فیلم برتر این آخرهفته به زور و زحمت به ۵۰ میلیون دلار میرسید؛ چیزی که در ۲۰ سال گذشته در ماه آگوست سابقه نداشته است. در واقع از زمان مجموع درآمد ۴۳ و نیم میلیون دلاری ۱۲ فیلم برتر جدول در اواخر سپتامبر ۲۰۰۱ (بعد از سقوط برجهای دوقلو)، این بدترین مجموع درآمد ۱۲ فیلم برتر جدول محسوب میشود. اما این موضوع برای هر کسی خبر بدی باشد، برای فیلم ترسناک موردانتظار «آن» (It) خوب است. چرا که بعد از دو هفته خشکسالی، این فیلم حکم حوضچهی آب زلالی در وسط بیابان را دارد که هر تشنهای را به سوی خود جذب میکند. البته قابلذکر است که این آخرهفته سه تازهاکران گسترده داشتیم که هیچکدام مورد توجه واقع نشدند. وگرنه مثلا همین سال گذشته با «نفس نکش» (Don’t Breathe) دیدیم که هفتههای پایانی آگوست میتوانند میزبان فیلمهای موفقی باشند. بزرگترین تازهواردِ این آخرهفته انیمیشن «جهش» (Leap) بود که کارش را با کسب ۵ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد. این انیمیشن فرانسوی کانادایی که کسانی همچون ال فانینگ، کیت مککینون، کارلی ری جسپن، مدی زیگلر، مل بروکس و نت وولف را به عنوان صداپیشگانش دارد، به جمع یکی دیگر از انیمیشنهای دلسردکنندهی تابستان امسال پیوست. منهای «من نفرتانگیز ۳» (Despicable Me 3)، تقریبا تمام انیمیشنهای این اواخر از جمله «کاپیتان زیرشلواری» (Captain Underpants)، «ماشینها ۳» (Cars 3)، «فیلم اموجی» (The Emoji Movie) و The Nut Job 2 چندان خوب ظاهر نشدهاند. نکتهی جالب ماجرا این است که «جهش» با کسب ۵۸ میلیون دلار در کشورهای خارجی، به موفقیت بزرگی در خارج از آمریکای شمالی دست پیدا کرده است.
مقالات مرتبطصدرنشینی فیلم جدید ساموئل جکسون و رایان رینولدز و ۸۰۰ میلیونی شدن واندر وومن
دومین تازهاکران هفته «تولد اژدها» (The Birth of the Dragon) است که ۲ و نیم میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کرد. این اکشن رزمی که براساس داستان واقعی (اما با دستکاریهای زیادی) یکی از معروفترین مبارزههای بروسلی ساخته شده است از لحاظ روایی مورد انتقاد اکثر منتقدان قرار گرفته است. ظاهرا سینماروها تصمیم گرفته بودند به جای این فیلم، وقتشان را پای مسابقهی زنده بوکس این آخرهفته بگذارند. دیگر تازهاکران هفته اما فیلم دینی «تمام قدیسها» (All Saints)، محصول سونی است که تبدیل به یک شکست نادر برای این کمپانی شد. مسئله این است که سونی سابقهی درخشانی در عرضهی فیلمهای دینی دارد و آنها در بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ با فیلمهایی مثل «معجزههایی از بهشت» (Miracles of Heaven)، «اتاق جنگ» (War Room)، «بهشت واقعی است» (Heaven is for Real) و غیره به موفقیتهای خیلی خوبی دست پیدا کردند، اما دنیا تغییر کرده است و مخاطبان هم با آن تغییر کردهاند. تاکنون «کلبه» (The Shack) با کسب ۵۳ میلیون دلار و «مورد عیسی» (The Case for Christ) با کسب ۱۴ میلیون دلار تنها فیلمهای دینی بزرگ امسال هستند. «تمام قدیسها» اکرانش را با کسب یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار شروع کرد. با توجه به اینکه بودجهی فیلم چیزی بیشتر از ۲ میلیون دلار ناقابل نیست، به نظر نمیرسد کسی از شکست این فیلم چندان ناراحت شود.
alt="resident evil the final chapter">
بالاخره به «ترمیناتور ۲: روز داوری» میرسیم که این هفته در ۴۶۳ سینمای سهبعدی به سینماها بازگشت. اکشن کلاسیک جیمز کامرون ۵۶۲ هزار دلار فروخت که حتی با توجه به استانداردهای اکران سهبعدی کلاسیکهای دههی ۸۰ و ۹۰ هم رقم خوبی نیست. و این خبر امیدوارکنندهای برای «برخورد نزدیک از نوع سوم» که هفتهی بعد در ۷۰۰ سینما روی پرده میرود هم نیست. در مقایسه باید گفت نسخهی سهبعدی «تاپ گان» (Top Gun) کارش را با کسب یک میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در سال ۲۰۱۳ شروع کرد و «مهاجمان صندوقچهی گمشده» هم اکرانش را با کسب یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد. البته اگر اکرانهای دوباره فیلمهای بزرگتری مثل «تایتانیک»، «شیرشاه»، «پارک ژوراسیک» و غیره در طول چند سال اخیر را در نظر نگیریم. خلاصه اکران دوباره «ترمیناتور ۲» که با بحثهای جیمز کامرون دربارهی مشکلدار بودن «واندر وومن» (Wonder Woman) همزمان شده بود، مجموع درآمد خانگی این فیلم را به فراتر از ۲۰۵ میلیون دلار خواهد رساند.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول از «بادیگارد آدمکش» (The Hitman’s Bodyguard) شروع میکنیم که در این آخرهفتهی آرام برای دومین هفتهی متوالی صدرنشین باقی ماند. این اکشن/کمدی ۱۰ میلیون دلار در دومین هفتهی اکرانش فروخت که مجموع درآمد ۱۰ روزهی این فیلم را به ۳۹ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار میرساند. بعد از درآمد ۳۹ میلیون دلاری «بیماری بزرگ» (The Big Sick) که آن را به بزرگترین فیلم مستقل تابستان امسال تبدیل کرد، «بادیگارد آدمکش» یک موفقیت جمعوجور دیگر برای استودیوی لاینزگیت محسوب میشود. فیلم شاید خیلی از عدم وجود رقیب نفع برده باشد، اما هنوز با فیلمی طرفیم که با وجود مورد عنایت قرار گرفتن توسط واکنشهای منفی منتقدان، باز به یکی از موفقهای تابستان امسال بدل شد. درآمد بالای ۶۰ میلیون دلار، موفقیت بزرگی برای فیلمی مثل این محسوب میشود. در ردهی دوم جدول «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation) قرار دارد که ۷ میلیون و ۳۵۰ هزار دلار دیگر در سومین هفتهی اکرانش به جیب زد و مجموع درآمد ۱۷ روزهاش را به ۷۷ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. محصول برادران وارنر و نیو لاین سینما احتمالا اکرانش در گیشهی خانگی را با عبور از ۹۰ میلیون دلار تمام خواهد کرد که برای یک فیلم ۱۵ میلیون دلاری که حکم پیشدرآمدِ پیشدرآمدِ یک فیلم دیگر را دارد نتیجهی خیلی خوبی است. راستی، ساختهی دیوید اف. سندبرگ همین الانش ۲۱۶ میلیون دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است.
alt="resident evil the final chapter">
این در حالی است که «لوگان خوششانس» (Logan Lucky) در دومین هفتهی اکرانش هم بدون شانس بود. جدیدترین ساختهی استیون سودربرگ ۴ میلیون و ۳۶۶ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع فروش ۱۰ روزهاش را به ۱۵ میلیون و ۴۳ هزار دلار رساند. «لوگان خوششانس» نبرد سختی را برای عبور از مرز ۲۵ میلیون دلار فروش خانگی پیش روی خودش میبیند. از سوی دیگر به درام جنگی «دانکرک» (Dunkirk) برمیخوریم که در ششمین هفتهی اکرانش ۳ میلیون و ۹۵۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و به مجموع درآمد خانگی ۱۷۲ میلیون و ۴۷۰ هزار دلار دست پیدا کرد. جدیدترین ساختهی کریس نولان که ۱۰۰ میلیون دلار خرج ساختش شده با وجود کسب ۴۱۲ میلیون دلار از سرتاسر دنیا هنوز یک موفقیت غولپیکر محسوب میشود. برادران وارنر تابستان امسال یک فیلم ابرقهرمانی بزرگ در قالب «واندر وومن»، یک درام بزرگسالانه بزرگ در قالب «دانکرک» و یک فیلم ترسناک بزرگ در قالب «آنابل: خلقت» داشت. البته که آنها یک شکست بزرگ هم در قالب «شاه آرتور» داشتند، اما خب، هیچکس بیعیب و نقص نیست.
در همین حین «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming)، حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و مجموع فروش خانگیاش را به ۳۱۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار رساند. این یعنی «بازگشت به خانه» بدون در نظر گرفتن نرخ تورم، از مجموع درآمد ۳۱۸ میلیون دلاری «مرد آهنی» (Iron Man) عبور کرده است. این در حالی است که این فیلم ۷۳۷ میلیون دلار هم از سرتاسر دنیا کسب کرده است و تازه اکرانش تا ماه آینده در بازار چین هم آغاز نمیشود. دیگر محصول سونی «فیلم اموجی» است که در پنجمین هفتهی اکرانش ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروخت و به درآمد خانگی ۷۶ میلیون و ۴۹۰ هزار دلار و فروش جهانی ۱۴۴ میلیون دلار از ۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. کمدی زنانهی «مسافرت دختران» (Girls Trip)، محصول یونیورسال نیز ۲ میلیون و ۲۶۷ هزار دلار در ششمین هفتهی اکرانش فروخت و به ۱۰۸ میلیون دلار در گیشهی خانگی و ۱۲۰ میلیون دلار در گیشهی جهانی دست یافت. اگرچه سرعت فروش فیلم رو به کاهش است، اما این کمدی ۱۹ میلیون دلاری احتمالا کارش را با عبور از درآمد ۱۱۳ میلیون دلاری «مامانهای بد» (Bad Moms) به پایان خواهد رساند.
انیمیشن The Nut Job 2 در سومین هفتهی اکرانش یک میلیون و ۹۵۰ هزار دلار کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزهی ۲۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. فیلم فانتزی «برج تاریک» (Dark Tower) در چهارمین هفتهی اکرانش یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروخت و مجموع فروش ۲۴ روزهاش را به ۴۵ میلیون دلار و مجموع فروش جهانیاش را به ۸۹ میلیون دلار رساند. تریلر «آدمربایی» (Kidnap) تا پایان هفتهی چهارمش به ۲۷ میلیون دلار دست پیدا کرد. همزمان «دیترویت» (Detroit) تا پایان روز بیست و چهارم اکرانش ۱۶ میلیون و ۱۵۰ هزار دلار فروخته است. اکشن «بلوند اتمی» (Atomic Blonde) که با ۳۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده، به ۴۹ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرده است. این فیلم همین الانش از مجموع فروش ۴۳ میلیون دلاری قسمت اول «جان ویک» (John Wick) عبور کرده است و با ۸۱ میلیون دلار فروش جهانی به زودی فروش جهانی ۸۸ میلیون دلاری «جان ویک» را هم پشت سر خواهد گذاشت. بزرگترین افزایش سینمای این هفته متعلق به استودیوی واینستین برای درام رازآلود تحسینشدهشان «ویند ریور» (Wind River) بود که تعداد سینماهایش را بعد از سه هفته اکران محدود به دو هزار و پنجتا سالن افزایش پیدا کرد. ساختهی تیلر شریدان ۴ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار کسب کرد و به مجموع فروش ۲۴ روزهی ۹ میلیون و ۸۸۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم اگرچه در حد و اندازهی «اگر سنگ از آسمان ببارد» (Hell or High Water) که تا پایان هفتهی چهارمش ۱۶ میلیون دلار فروخته بود ظاهر نشده، اما هنوز داریم دربارهی فیلمی ۱۱ میلیون دلاری حرف میزنیم که سود اصلیاش را در دوران پس از پایین آمدن از روی پرده خواهد کرد. استودیوی «نئون»، تعداد سینماهای «اینگرید به غرب میرود» (Ingrid Goes West) را به ۶۴۷ سینما افزایش داد. این کمدی سیاه که آدری پلازا و الیزابت اُلسن را به عنوان بازیگران اصلیاش دارد فقط ۷۸۱ هزار دلار فروخت و به درآمد ۱۷ روزهی یک میلیون و ۲۸۰ هزار دلار دست پیدا کرد. تریلر جنایی پرسروصدای «شب خوش» (Good Time)، محصول استودیوی A24 تعداد سینماهایش را به ۷۲۱ سالن افزایش داد و در سومین هفتهی اکرانش با نتیجهی ضعیفی روبهرو شد. فیلم فقط ۶۱۰ هزار دلار فروخت و مجموع فروش ۱۷ روزهاش را به یک میلیون دلار رساند.
«واندر وومن» قبل از اینکه راهی شبکهی نمایش خانگی شود، برای یک آخرهفته دوباره به سینماهای آیمکس بازگشت. فیلم بعد از اینکه اینترنت علیه اظهار نظر جیمز کامرون دربارهی این فیلم اعلان جنگ کرد باز دوباره در صدر اخبار قرار گرفت. با این حال فیلم یک میلیون و ۶۸۵ هزار دلار دیگر در سیزدهمین هفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد خانگی جدید ۴۰۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. این یعنی عبور «واندر وومن» از درآمد ۴۰۸ میلیون دلاری «هانگر گیمز» (The Hunger Games)، درآمد ۴۰۸ میلیون دلاری «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» (Captain America: Civil War) و ۴۰۹ میلیون دلاری «مرد آهنی ۳» (Iron Man 3) خیلی محتمل به نظر میرسد. این در حالی بود که «واندر وومن» بالاخره در آخرین منطقهی باقیمانده یعنی ژاپن هم افتتاح شد و ۳ و نیم میلیون دلار فروخت. افتتاحیهای که اگرچه دیوانهوار نیست، اما بین افتتاحیهی «بتمن علیه سوپرمن» (۳/۳ میلیون دلار) و «جوخهی انتحار» (۳/۸ میلیون دلار) قرار میگیرد. هر دوی این فیلمها اکرانشان در ژاپن را با ۱۶ میلیون دلار به پایان رساندند. «واندر وومن» تاکنون ۸۰۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار از سرتاسر دنیا کسب کرده است. کمپانی یونیورسال این آخرهفته ۵۶۵تا سینما به تعداد سینماهای «من نفرتانگیز ۳» (Despicable Me 3) اضافه کرد. جدیدترین انیمیشن استودیوی ایلومینیشن که همین الانش با ۹۷۱ میلیون دلار فروش، پادشاه گیشهی جهانی تابستان ۲۰۱۷ محسوب میشود، یک میلیون و ۶۳۳ هزار دلار دیگر فروخت و مجموع فروش خانگیاش را به ۲۵۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار رساند. آره، این رقم ۱۰۰ میلیون دلار کمتر از «من نفرتانگیز ۲» است، اما در عوض فیلم سوم قرار است از مجموع فروش جهانی آن فیلم (۹۷۰ میلیون) جلو بزند. این در حالی است که با توجه به بودجهی ۸۰ میلیونی فیلم، یونیورسال به راحتی میتواند دنبالهای بسازد که ۱۰۰ میلیون دلار کمتر از قسمت قبلیاش بفروشد و ککش هم نگزد.
این در حالی بود که سونی تعداد سینماهای «بیبی راننده» (Baby Driver) را به یک هزار و ۷۴ سینما افزایش داد. ساختهی جنایی/موزیکال/عاشقانهی ادگار رایت یک میلیون و ۱۶۴ هزار دلار دیگر کسب کرد و به ۱۰۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. در تابستانی که مجموعههای قدیمی به مشکل برخوردند، «بیبی راننده» اتفاق امیدارکنندهای بود که نشان میداد فیلمهای اولد-اسکول میتوانند در کنار اقتباسهای بزرگ از روی آیپیهای شناخته شده موفق ظاهر شوند. فیلم فانتزی «والرین و شهر هزار سیاره» (Valerian and the City of the Thousand Planets) این آخرهفته اکرانش در بازار چین را با کسب ۲۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار و صدرنشینی در این کشور آغاز کرد. فیلم علمی-تخیلی لوک بسون در آمریکای شمالی (هرچند ۳۹ میلیون دلار رقم خوبی برای استودیوی STX است) مورد استقبال قرار نگرفت و در کشورهای خارجی هم توفیقی کسب نکرد (۹۳ میلیون دلار قبل از این آخرهفته). تحلیلگران فروش نهایی ۵۶ تا ۶۱ میلیون دلاری این فیلم را در چین پیشبینی میکنند که به معنی دور و اطراف ۱۹۰ میلیون دلار فروش جهانی خواهد بود که اگرچه برای تبدیل کردن این فیلم به یک موفقیت کافی نیست، اما از هیچی بهتر است. انیمیشن «ماشینها ۳» حدود ۱۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در چین به دست آورد که بیشتر از تمام فروشی است که «ماشینها» در این کشور کرد و ۱۶۴ درصد بیشتر از افتتاحیهی «ماشینها ۲» در چین است. «ماشینها ۳» به خاطر اینکه فقط ۳۲۴ میلیون دلار از ۲۰۰ میلیون دلار بودجه به دست آورده هنوز یک موفقیت نیست، اما اگر فیلم به افزایش فروش محصولات جانبی این فیلمها کمک کرده باشد یعنی در ماموریتش موفق بوده است. راستی، «بیبی راننده» هم ۱۰ و نیم میلیون دلار در چین فروخت. اگرچه «بیبی راننده» همین الانش با فروش جهانی ۱۹۴ میلیون دلار از ۳۴ میلیون دلار بودجه یک موفقیت غولپیکر محسوب میشود، اما این مثال بارز فیلمی است که برای نجات پیدا کردن نیازی به دست دراز کردن جلوی چین نداشته است.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | فیلم | فروش این هفته |
---|---|---|
۱ | The Hitman's Bodyguard | ۱۰ میلیون دلار |
۲ | Annabelle: Creation | ۷/۳ میلیون دلار |
۳ | Leap | ۵ میلیون دلار |
۴ | Wind River | ۴/۴ میلیون دلار |
۵ | Logan Lucky | ۴/۳ میلیون دلار |
۶ | Dunkirk | ۳/۹ میلیون دلار |
۷ | Spider-Man: Homecoming | ۲/۷ میلیون دلار |
۸ | Birth of the Dragon | ۲/۵ میلیون دلار |
۹ | The Emoji Movie | ۲/۳ میلیون دلار |
۱۰ | Girls Trip | ۲/۲ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
تولد اژدها
Birth of the Dragon
بروسلی، اسطورهی سینما و هنرهای رزمی زندگی کوتاه اما شگفتانگیزی داشت. بسیاری از رویدادهای زندگی قبل و بعد از شهرت غولپیکرش یا در هالهای از ابهام قرار دارد یا توسط دوستان و شاگردانش بیش از اندازه بزرگنمایی شده است. یکی از این معروفترین و «اغراقشده»شدهترینِ آنها اتفاقی به اسم «مبارزهی خصوصی» در سال ۱۹۶۴ است که میگوید لی استاد کونگفویی به اسم وانگ جک من را شکست میدهد تا به دعوایی که سر آموزشِ بحثبرانگیز لی در سن فرانسیسکو ایجاد شده بود خاتمه بدهد. اختلافات زیادی پیرامون واقعیت اصلی این مبارزه وجود دارد. بهطوری که حتی عدهای وقوع آن را بهطور کلی زیر سوال میبرند. حالا جورج نولفی با فیلم «تولد اژدها» از طریقِ داستانی که بخشهای بسیار زیادی از آن خیالی است، سراغ این ماجرا رفته است تا از آن به عنوان بهانهای برای بازگرداندن بروسلی (یا حداقل بدل بروسلی!) به سینما استفاده کند. اگرچه هیچکس نمیتواند جای بروسلی را بگیرد، اما فیلیپ نگ، بازیگر دورگهی آمریکایی/هونگ کونگی در تریلرهای تبلیغاتی فیلم آنقدر ادا اطوارها و استایل مبارزهی بروسلی را خوب تکرار میکرد که به نظر میرسید «تولد اژدها» هرچه نباشد، به یک اکشن رزمی خوبِ نوستالژیک تبدیل خواهد شد. اما ظاهرا مشکل اصلی اکثر منتقدان این است که اگرچه عنوان فیلم به بروسلی اشاره میکند و اگرچه فیلیپ نگ و ژیا یو (در نقش حریف بروسلی) انتخابهای فوقالعادهای هستند، اما در کمال تعجب در مرکز توجه داستان قرار ندارند.
منتقد سن فرانسیسکو کرانیکل که فیلم را چندان دوست ندارد مینویسد: «مشکل "تولد اژدها"، داستان شدیدا خیالپردازانهی جورج نولفی از مبارزهی بین بروسلی، مربی هنرهای رزمی اوکلند و وانگ جک من، مربی هنرهای رزمی سن فرانسیسکو این است که لی، سوپراستار و پدیدهی جهانی آینده، سومین کاراکتر مهم فیلم است. در عوض اکثر داستان از زاویهی دید استیو مککی، یک سفیدپوست و یک دانش آموز مشتاقِ هنرهای رزمی که وفاداریاش به لی و شگفتیزدگیاش نسبت به وانگ او را بر سر دو راهی قرار داده روایت میشود؛ کسی که شخصا از چین آمده است تا لی را سر جایش بنشاند (جرم لی این است که فنون هنرهای رزمی را به غربیها آموزش میدهد)». نویسندهی سایت آی.جی.ان که نمرهی ۵/۸ از ۱۰ را به فیلم داده مینویسد: «سازندگان "تولد اژدها" آنقدر به فیلمشان باور نداشتهاند تا آن را واقعا به داستان بروس لی و وانگ جک من اختصاص بدهند. تبدیل شدن مککی به شخصیت اصلی به نابودی فیلمی منجر شده است که دوتا بازیگر اصلی ایدهآل در قالب نگ و یو داشته است. فیلم از لحاظ طراحی تولید خیلی شگفتانگیزتر از فیلمهای کونگفویی دههی ۷۰ است. اما این حقیقت را نمیتوان فراموش کرد که روح این داستان را از آن سلب کردهاند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۷ است.
جهش
Leap
انیمیشن کانادایی/فرانسوی «جهش» داستان دختر یازده سالهای به اسم فلیسی (ال فانینگ) است که فقط یک رویا دارد؛ اینکه به پاریس رفته و تبدیل به یک رقاص باله شود. از سوی دیگر ویکتور (نت وولف)، بهترین دوستِ فلیسی، پسر خلاق اما خستهکنندهای است که علاقهی زیادی به خلق کردن دارد و او هم رویای منحصربهفرد خودش را دارد؛ اینکه یک روز به یک مخترع معروف تبدیل شود. بالاخره یک روز ویکتور و فلیسی دلشان را به دریا میزنند و در جستجوی رسیدن به علاقهمندیهایشان از یتیمخانه فرار میکنند. فقط یک مشکل وجود دارد؛ فلیسی برای اینکه بتواند وارد مدرسهی باپرستیژِ بالهی پاریس شود باید خودش را بچهی یک خانوادهی ثروتمند جا بزند و البته از آنجایی که فاقد آموزش حرفهای است، خیلی زود متوجه میشود که استعداد به تنهایی برای کم کردن روی همکلاسیهای حسودش کافی نیست. فلیسی که بدجوری برای موفقیت بیقرار است طی اتفاقاتی مربی واقعیاش را در قالب نگهبان مرموز مدرسه پیدا میکند؛ کسی که در کنار ویکتور به او کمک میکند تا به آرزویش برسد.
منتقد شیکاگو سانتایمز که کم و بیش از فیلم راضی است میآورد: «در یک ساعت اول، امید زیادی به "جهش" داشتم. کاملا مات و مبهوت شخصیت دختر اصلی این فیلم که دربارهی یتیمی فرانسوی در دههی ۸۰ که رویای تبدیل شدن به ستارهی رقص باله را دارد شده بودم. شیفتهی تصاویر خوش رنگ و لعاب، داستان شیرین و الهامبخش، کاراکترها و صداپیشگی تمام بازیگرانش شده بودم. اما ناگهان با سکانس طولانی ناجورِ عجیب و تقریبا آزاردهندهای برخورد کردم که در جریان آن یک کاراکتر بزرگسال سعی میکند تا یک کاراکتر کودک را به قتل برساند. بله، یک زن به معنای واقعی کلمه سعی میکند شخصیت اصلی کودکِ فیلم را بکشد. اینکه یک جادوگر بدجنس یا یک گرگ ناقلا یا دیگر شخصیتهای شرور داستانهای پریانی سعی کنند شخصیت اصلی بچهی داستان را بکشند یک چیز است، اما اینکه یک بزرگسال در دنیای واقعی راه بیافتد و بهطرز دیوانهواری بچهای را در پاریس با هدف به قتل رساندنش تعقیب کند چیزی دیگر. اگر این صحنه را حذف کنید، "جهش" به یکی از انیمیشنهای موردعلاقهی من در سالهای اخیر تبدیل میشود. البته حتی با وجود این اشتباه هم "جهش" روی هم رفته ماجراجویی لذتبخشی با شخصیت اصلیای که بهطرز بامزهای شجاع است، ساندترکهای مجذوبکننده و تصاویر خیرهکننده است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۳۷ است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه