گزارش باکس آفیس: شروع خوب American Made، فیلم جدید تام کروز
در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی عملکرد فیلم جدید تام کروز یعنی American Made صحبت میکنیم.
مهمترین تازهاکران این هفته «ساخت آمریکا» (American Made) بود که درآمد افتتاحیهاش همزمان هم خبر خوبی و هم خبر بدی برای تام کروز و کلا فیلمهای ستارهمحور است. خبر بد این است که افتتاحیهی این فیلم در بین پایینترین افتتاحیههای این بازیگر قرار میگیرد، اما «ساخت آمریکا» برخلاف بسیاری از فیلمهای سالهای اخیر تام کروز، به جز حضور این بازیگر در نقش اصلی، هیچ جاذبهی دیگری ندارد. پس شاید این افتتاحیه پایین باشد، اما نشان از این دارد که حداقل قدرت ستارهها هنوز بهطور کامل از بین نرفته است و آنها هنوز میتوانند به تنهایی دلیل مهمی برای کشاندن مردم به سینماها باشند. «ساخت آمریکا» کارش را با کسب فقط ۱۷ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه شروع کرد. این رقم از زمان افتتاحیهی ۱۵ میلیون دلاری «جک ریچر» (Jack Reacher)، پایینترین افتتاحیهی این بازیگر محسوب میشود. حتی اگر ما فیلمهایی مثل «شیرها برای برهها» (Lions for Lambs)، «دوران راک» (Rock of Ages) و «مگنولیا» (Magnolia) را که کروز در آنها در نقش مکمل قرار دارد و فیلمهایی که دارای پیشنمایشهای انحصاری آیمکس بودهاند مثل «ماموریت غیرممکن: پروتوکل شبح» (Mission: Impossible Ghost Protocol) را نادیده بگیریم، افتتاحیهی «ساخت آمریکا» از زمان «جری مگوایر» (Jerry Maguire) در سال ۱۹۹۶ تاکنون، در جایگاه دوم ضعیفترین افتتاحیههای کروز قرار میگیرد و از آنجایی که «ساخت آمریکا» مثل «جک ریچر» در ماه دسامبر اکران نشده است، نمیتوانیم انتظار شتاب فروشِ «جک ریچر» را برای این فیلم داشته باشیم.مقالات مرتبطگزارش باکس آفیس هفتهی گذشته: صدرنشینی Kingsman: The Golden Circle
اوج ستارگی کروز با فیلمهایی همچون «چند مرد خوب» (A Few Good Men) و «جری مگوایر» بود که با ارقامی مثل ۱۵ تا ۱۷ میلیون دلار افتتاح میشدند. اما نباید فراموش کنیم که محاسبهی نرخ تورم، این ارقام را در زمان حال به چیزی حدود ۳۴ میلیون دلار میرساند. تازه اوایل دههی ۹۰ زمانی بود که فیلمهای خوب کروز میتوانستند با افتتاحیهای ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلاری، به درآمد خانگی بالای ۱۲۵ میلیون دلار دست پیدا کنند. اما هماکنون «ساخت آمریکا» با وجود اینکه مورد استقابل مردم و منتقدان قرار گرفته، اما به جای رسیدن به ۱۰۰ میلیون دلار، کارش را به زور و زحمت با ۶۰ میلیون دلار به اتمام خواهد رساند. مخصوصا با توجه به اینکه در هفتههای اخیر فیلمهای بزرگسالانهی متعددی مثل «آن» (It)، «کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle)، «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049)، «خارجی» (The Foreigner) و غیره اکرانشان را شروع کرده و خواهند کرد و در نتیجه «ساخت آمریکا» با رقبای سرسختی درگیر است و درگیر خواهد شد. با این حال «ساخت آمریکا» صدرنشین هفته محسوب میشود و با ۵۰ و خوردهای بودجه و ۶۰ میلیون دلاری که تاکنون از کشورهای خارجی به دست آورده، این فیلم مطمئنا به فیلم پولساز جمعوجوری تبدیل خواهد شد.
alt="resident evil the final chapter">
خبر خوب این است که «ساخت آمریکا» فقط به این دلیل به یکی از کمدرآمدترین فیلمهای کروز در ۲۱ سال گذشته تبدیل شده است که با یکی از آن فیلمهای اولد-اسکول ستارهمحور سروکار داریم. چیزی که خیلی وقت بود تام کروز را با آن نمیشناختیم. حقیقت این است که شاید تام کروز ستارگیاش را با بازی کردن نقش خلبانان و کلاهبردارهای بیلیارد و وکیل نظامی و کهنهسربازهای ویتنام و غیره شروع کرد، اما این روند به مرور تغییر کرد. شاید «تاپ گان» (Top Gun) اکشنهای هوایی داشت و «ماموریت غیرممکن» (Mission Impossible) یک تریلر اکشنِ پرخرج بود، اما کروز برای تبدیل شدن به یک ستارهی سینما به تفنگ و گلوله و انفجارهای بزرگ نیاز نداشت. اما این موضوع از سال ۲۰۰۰ با «ماموریت غیرممکن ۲» تغییر کرد. از اینجا به بعد کروز کمکم تبدیل به ستارهی اکشنی شد که بدلکاریهای بیباکانهاش در مرکز توجه قرار گرفت. فیلمهای کروز منهای «آسمان وانیلی» (Vanilla Sky) و پروژههای جمعوجور دیگری مثل «شیرها برای برهها» و نقش مکمل در «دوران راک»، در طول ۱۷ سال گذشته اکشن بودهاند. در قرن بیست و یکم کروز به جای یک ستارهی سینما، به یک ستارهی اکشن تبدیل شد که احساس میکنم یکجور پسرفت محسوب میشود. اینکه کلا به عنوان یک ستاره تمامعیار شناخته شوی یک چیز است، اما اینکه فقط به عنوان کسی که در فیلمهای اکشن نقش اول را دارد شناخته شوی، یعنی خودت را به یک ژانر محدود کردهای. پس روبهرو شدن با فیلمی مثل «ساخت آمریکا» که کروز در آن نقش مرد به مراتب جوانتری را بازی میکند و معشوقهی به مراتب جوانتری دارد، این فیلم را به اتفاق منحصربهفرد تبدیل میکند.
کروز در این فیلم نقش کسی را باز میکند که اسلحه به دست نمیگیرد، هیچوقت نمیدود و اکثر زمان فیلم دربارهی تواناییهایش توهم زده است. پس نه تنها با فیلم اکشنی طرف نیستیم، بلکه این اولین فیلم کروز از زمان «واکری» (Valkyrie) است که یک فیلم مجموعهپسندانهی علمی-تخیلی یا اکشن تمامعیار نیست. این یعنی «ساخت آمریکا» بعد از مدتها اولین فیلم تام کروز است که به جز تام کروز چیز دیگری برای جذب مردم ندارد. نه با قسمت جدیدی از «ماموریت غیرممکن» سروکار داریم و نه با فیلم تازهای از «جک ریچر» و نه با فیلم علمی-تخیلی پرخرجی در مایههای «لبهی فردا» (Edge of Tomorrow). فقط با یک «فیلم معمولی» طرفیم. یکی از همان فیلمهایی که کروز را در ابتدای دوران کاریاش به چنین جایگاهی رساند. پس سوال این است که آیا آغاز اکران «ساخت آمریکا» در سال ۲۰۱۷ با ۱۷ میلیون دلار ناامیدکننده است یا با توجه به افتتاحیهی ۱۲/۷ میلیون دلاری «متفقین» (Allied) با بازی برد پیت به معنی قدر ستارهای کروز است؟ مخصوصا با توجه به اینکه آدام سندلر به نتفلیکس پناه برده و کسانی همچون نیکولاس کیج و جیم کری و هریسون فورد مدتهاست که با فیلمی ستارهمحور (خارج از دنبالهها و مجموعههای قدیمی) موفقیتی نداشتهاند. حالا باید صبر کرد و دید محصول کمپانی یونیورسال که تاکنون در همهجای دنیا به جز چین روی پرده رفته است در طولانیمدت چگونه عمل میکند. عملکردی شبیه به «ماموریت غیرممکن: قوم سرکش» (Mission Impossible: Rouge Nation) یا «لبهی فردا» درآمد فیلم را به دور و اطراف ۶۰ میلیون دلار میرساند و عملکردی ضعیفتر در مایههای «فراموشی» (Oblivion)، «جک ریچر: هرگز برنگرد» (Jack Reacher: Never Go Back) یا «مومیایی» (The Mummy) به معنی ۴۱ میلیون دلار فروش خانگی خواهد بود. روی هم رفته این فیلم قرار است در گیشهی جهانی از مرز ۱۰۰ میلیون دلار عبور کند. این اگرچه رقم بزرگی نیست، اما به این معنی نیست که تام کروز در سال ۲۰۱۷ هنوز میتواند فیلمی با حال و هوای ۱۹۹۷ را به درآمدی در حد فیلمهای ۱۹۹۷ برساند.
alt="resident evil the final chapter">
خب، اما قبل از رسیدن به دیگر تازهاکرانهای این هفته در آمریکای شمالی بگذارید سری به چین بزنیم. جایی که «خارجی» (The Foreigner) با بازی جکی چان و پیرس برازنان روی پرده رفت و در دو روز اول اکرانش ۱۹ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار کسب کرد. صدرنشین این آخرهفته در بازار چین هم یک کمدی چینی به اسم «هرگز نگو بمیر» (Never Say Die) بود که ۲۰ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در روز جمعه کسب کرد. از انجایی که «خارجی» اولین فیلم لایو اکشن جکی چان بعد از هفت سال است که قرار است بهطور گسترده در آمریکای شمالی اکران شود، تحلیلگران بدجوری کنجکاو هستند تا ببینید آیا این فیلم علاوهبر موفقیت در چین، میتواند در بازار آمریکا هم مورد استقبال قرار بگیرد. البته این فیلم با ۳۵ میلیون دلار بودجه، کار سختی پیشرو ندارد. درآمد ۱۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلاری «خارجی» کمتر از درآمد روز افتتاحیهی ۱۸ میلیون و ۷۰۰ هزار دلاری «تیغ اژدها» (Dragon Blade) است. اما قابلذکر است که «کونگفو یوگا» (KongFu Yoga) در دو روز اول اکرانش ۳۹ میلیون دلار فروخت و رفت تا به ۲۵۴ میلیون دلار فروش در بازار چین دست پیدا کند. ساختهی مارتین کمپل ظاهرا غیرخانوادهپسندتر نسبت به «کونگفو یوگا» است. روی هم رفته باید صبر کرد و دید آیا غیبت جکی چان در دوران پسا-«بچهی کاراتهباز» (The Karate Kid) در بازار آمریکا باعث جذب بیشتر مردم به سینماها میشود یا نه.
اما تنها تازهاکران بزرگ این هفته به جز «ساخت آمریکا»، «مرگبازان» (The Flatliners) بود که اکرانش را با کسب امتیاز صفر روی راتنتومیتوز که در ادامه به ۳ درصد تغییر کرد شروع کرد و میانگین امتیاز ۳ و نیم از ۱۰ را از منتقدان دریافت کرد. این فیلم که بازسازی فیلمی به همین نام محصول ۱۹۹۹ است، بازیگران هیجانانگیزی مثل الن پیچ، دیئگو لونا، نینا دوبروف، جیمز نورتون و غیره را به عنوان بازیگران اصلیاش داشت، اما قدرت ستارهای برخلاف گذشته چندان خریدار ندارد و البته بازسازی فیلمهای قدیمی که زمانی پرطرفدار بودند برخلاف چیزی که هالیوود فکر میکند اصلا استراتژی تجاری مطمئنی نیست. نه تنها فیلم جدید در هیچ زمینهای بزرگتر یا متفاوتتر از فیلم اصلی به نظر نمیرسید، بلکه فیلم اصلی را همین الان میتوان با ۳ دلار از سرویس آمازون پرایم اجاره کرد. تمام اینها بهعلاوهی عدم داشتن نقدهای مثبت یا هرگونه سروصدای رسانهای باعث شد که فیلم فقط موفق به کسب ۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در طول آخرهفتهی افتتاحیهاش شود. اگرچه سونی فقط ۷۵ درصد از بودجهی ۱۹ میلیون دلاری این فیلم را تامین کرده، اما چنین شکستی چهرهی زیبایی برای این کمپانی ندارد. آنها به تنهایی نمیتوانند با مجموعهی «مرد عنکبوتی» زنده بمانند، پس بیایید امیدوار باشیم که فیلمهای آیندهی آنها مثل «تنها شجاعان» (Only Braves)، «وکیل رومن جی. اسرائیل» (Roman J. Israel Esq)، «ستاره» (The Star) و «جومانجی» (Jumanji) بهتر از آب در بیایند.
اما بگذارید به فیلمهای قدیمی جدول بپردازیم. در هفتهای که «ساخت آمریکا» در هفتهی اولش ۱۷ میلیون دلار فروخت، «آن» (It) در هفتهی چهارمش همینقدر فروخت. اگرچه مقایسهی این دو فیلم چندان درست نیست، اما کماکان چنین درآمدی خیلی هیجانانگیزتر از «ساخت آمریکا» است. محصول برادران وارنر در هفتهی چهارمش با ۴۲ درصد افت فروش مواجه شد، به رقم ۱۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد و درآمد ۲۴ روزهاش را به ۲۹۱ میلیون و ۱۸۳ هزار دلار رساند. این یعنی فیلم به زودی از درآمد ۲۹۲ میلیون دلاری «حس ششم» (The Sixth Sense) عبور خواهد کرد تا لقب پرفروشترین فیلم ترسناک در آمریکای شمالی را به دست بیاورد. همچنین افت فروش ۴۲ درصدی بسیار پایین فیلم در هفتهی چهارمش با وجود دو اکشنِ بزرگسالانه به عنوان رقیب نشان میدهد که این فیلم در حال حاضر به همان اندازه که موردتوجهی بچههایی که اجازه تماشای اولین فیلم ترسناکِ درجه Rشان را به دست آوردهاند قرار گرفته، به همان اندازه گزینهی اول بزرگسالان هم است. «آن» تا هفتهی دیگر همین موقعها از مرز ۳۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور خواهد کرد. این در حالی است که فیلم با درآمد رکوردشکنانهی ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلاریاش در آلمان، به درآمد ۵۵۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در دنیا دست پیدا کرد. این یعنی «آن» همین الانش پشت سر درآمد ۵۷۱ میلیون دلاری «پنجاه طیف گری» (Fifty Shades of Grey)، درآمد ۵۸۶ میلیون دلاری «خماری قسمت دوم» (The Hangover Part II)، درآمد ۶۱۱ میلیون دلاری «مصائب مسیح» (The Passion of Christ)، درآمد ۶۲۰ میلیون دلاری «لوگان» (Logan)، درآمد ۷۴۲ میلیون دلاری «ماترکیس: انقلابها» (The Matrix Revolutions)، درآمد ۷۸۳ میلیون دلاری «ددپول» (Deadpool) و ۸۷۰ میلیون دلاری «جنگجوی گرگ ۲» (The Wolf Warrior 2) در ردهی هشتم پرفروشترین فیلمهای درجه R سینما قرار میگیرد.
از سوی دیگر «کینگزمن: محفل طلایی» (Kingsman: The Golden Circle) را داشتیم که در هفتهی دومش ۱۷ میلیون دلار دیگر فروخت و با ۵۶ درصد افت فروش نسبت به افتتاحیهی ۳۹ میلیون دلاریاش روبهرو شد. بله، این افت فروشی بیشتر از «کینگزمن: سرویس مخفی» (Kingsman: Secret Service) است که در هفتهی دوم اکرانش ۱۸ میلیون دلار فروخت و ۴۹ درصد سقوط کرد. البته نباید فراموش کنیم که درآمد ۱۰ روزهی ۶۷/۹ میلیون دلاری آن فیلم خیلی نزدیک به درآمد ۱۰ روزهی ۶۶/۷ میلیون دلاری «محفل طلایی» است. اما هر کاری کنیم «محفل طلایی» دنبالهای با سروصدای رسانهای کمتر و نقدهای ضعیفتر است. پس انتظار داشته باشید تا هفتهی آیندهی با آغاز اکران «بلید رانر ۲۰۴۹» (Blade Runner 2049) و «کوهستانی بین ما» (Montain Between Us) با سقوط بیشتری مواجه شود. این فیلم که با ۱۰۴ میلیون دلار بودجه تهیه شده میتواند به زور و زحمت خودش را به ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی برساند و بعد از آن ماموریت به کشورهای خارجی برای نجات این فیلم سپرده میشود. «محفل طلایی» تاکنون ۱۹۳ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و حتی فروشی کمتر از درآمد جهانی ۴۱۴ میلیون دلاری نمیتواند نتیجهی بدی برای فاکس و شرکایش باشد.
متاسفانه چنین چیزی را نمیتوان دربارهی «لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago) گفت. جدیدترین انیمیشن برادران وارنر ۱۲ میلیون دلار در دومین هفتهی اکرانش فروخت و با ۴۱ درصد افت فروش مواجه شد و به درآمد ۱۰ روزهی ۳۵ میلیون و ۵۵۰ هزار دلار دست پیدا کرد. ارقامی که تمامیشان پایینتر و ضعیفتر از انیمیشن «لکلکها» (۱۳/۴ فروش هفته دوم/ ۳۶ درصد افت فروش هفتهی دوم / درآمد ۱۰ روزهی ۳۸ میلیون دلار) است. دوباره یک انیمیشن کاملا اورجینال عملکرد بهتری نسبت به یک برند در گیشهی خانگی داشته است. کمپانی فاکس سرچلایت اما تعداد سینماهای «نبرد جنسیتها» را به یک هزار و ۲۱۳ سالن افزایش داد و در عوض نتیجهی ناامیدکنندهای دریافت کرد. این فیلم پرسروصدا که امتیازات قابلقبولی هم دریافت کرده و اِما استون و استیو کارل را به عنوان بازیگران اصلیاش دارد، ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در هفتهی دوم اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزهی ۴ میلیون دلار دست پیدا کرد. رقمی که به معنای میانگین سینما به سینمای فاجعهبار ۲ هزار و ۸۱۱ دلار است و در این زمینه پایینتر از درآمد ۴/۱ میلیون دلاری «وحش» (Wild) از یک هزار و ۶۱ سینما، درآمد ۶/۶ میلیون دلاری «۱۲ سال بردگی» (12 Years a Slave) از یک هزار و ۱۴۴ سینما و درآمد ۸/۵ میلیون دلاری «هتل گرند بوداپست» (Grand Budapest Hotel) از ۹۷۷ سینما قرار میگیرد. این فیلم برای ناپدید نشدن به مورد توجه قرار گرفتن توسط آکادمی اسکار نیاز دارد. این در حالی بود که «آدمکش آمریکایی» (American Assassin) حدود ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر به جیب زد و به درآمد ۱۷ روزهی ۳۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست یافت. این فروش فوقالعادهای نیست، اما انتظار میرود که این محصول ۳۳ میلیون دلاری بتواند چند دلاری هم در خارج از آمریکا به جیب بزند.
کمدی «بازگشت به خانه» (Home Again) در چهارمین هفتهی نمایشش یک میلیون و ۷۰۰ هزار دلار کسب کرد و به ۲۵ میلیون دلار درآمد ۲۴ روزه دست پیدا کرد. این شاید رقم خیلی خوبی نباشد، اما به نظر میرسد فیلم ۱۲ میلیون دلاری ریس ویترسپون میتواند در پایان به کمی سوددهی برسد. در همین حین پارامونت دارد با چنگ و دندان «مادر!» (mother) را حفظ میکند، اما این تلاشها چندان جوابگو نیست. این فیلم ترسناک یک میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر در سومین هفتهی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزهی ۱۶ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. باید دید آیا فیلم ۳۰ میلیون دلاری دارن آرنوفسکی عملکرد بهتری در خارج از آمریکای شمالی (این فیلم تاکنون ۱۸ و نیم میلیون دلار در کشورهای خارجی فروخته) داشته باشد یا نه. اما کار این یکی در گیشهی خانگی به اتمام رسیده محسوب میشود. درام زندگینامهای «ویکتوریا و عبدل» (Victoria & Abdul) یک میلیون دلار دیگر از اکران در ۷۷ سینما کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزهی یک میلیون و ۲۵۲ هزار دلار دست پیدا کرد. این فیلم هفتهی بعد در ۷۰۰ سینما روی پرده خواهد رفت. دیگر درام زندگینامهای جدول یعنی «قویتر» نیز فقط ۹۴۱ هزار دلار در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و سه میلیون و ۱۸۰ هزار دلار درآمد کلی دست پیدا کرد. اگر جیک جیلنهال نامزد اسکار شود که هیچی، اما در غیر این صورت کار این فیلم تمام شده حساب میشود. فیلم ترسناک «درخواست دوستی» (Friend Request) دور و اطراف ۷۷۶ هزار دلار در دومین هفتهی اکرانش فروخت و به درآمد ۱۰ روزهی ۳ میلیون و ۴۶۰ هزار دلار دست یافت. در نهایت «مسافرت دختران» (Girls Trip) این هفته از مرز ۱۱۵ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد و «بادیگارد آدمکش» (The Hitman's Bodyguard) هم کارش در آمریکای شمالی را با ۷۵ میلیون دلار به پایان رساند.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | فیلم | فروش این هفته |
---|---|---|
۱ | It | ۱۷/۳ میلیون دلار |
۲ | Kingsman: The Golden Circle | ۱۷ میلیون دلار |
۳ | American Made | ۱۷ میلیون دلار |
۴ | The Lego Ninjago Movie | ۱۲ میلیون دلار |
۵ | Flatliners | ۶/۷ میلیون دلار |
۶ | نبرد جنسیتها | ۳/۴ میلیون دلار |
۷ | American Assassin | ۳/۳ میلیون دلار |
۸ | Home Again | ۱/۷۶ میلیون دلار |
۹ | Til Death Due Us Part | ۱/۵۶ میلیون دلار |
۱۰ | mother | ۱/۴۶ میلیون دلار |
نگاهی به برخی فیلمهای تازهاکرانشدهی این هفته:
ساخت آمریکا
American Made
تام کروز این اواخر پشت سر هم ناامیدکننده ظاهر میشود. از «جک ریچر: هرگز برنگرد» (Jack Reacher: Never Go Back) که دنبالهی بسیار ضعیفی از کار درآمد گرفته تا «مومیایی» (The Mummy) که رسما یکی از بدترین فیلمهای کروز نام گرفت و حتی به خاطر انتخابش برای نقش اصلی این فیلم مورد انتقاد قرار گرفت. اما به نظر میرسید شاید «ساخت آمریکا» بتواند همان تام کروزی را که دلمان برایش تنگ شده است تحویلمان بدهد. اول اینکه این فیلم توسط داگ لایمن، کارگردان «لبهی فردا» (Edge of Tomarrow) کارگردانی میشود که یکی از بهترین اکشنهای هالیوودی سالهای اخیر را ساخته بود. دوم اینکه فیلم از داستان واقعی کنجکاویبرانگیزی بهره میبرد؛ کروز در این فیلم نقش بری سیل، خلبان یکی از مهمترین ایرلاینهای آمریکا در دههی ۸۰ را بازی میکند که توسط سازمان سی.آی.ای جذب میشود. خواستهی آنها از بری این است که با هواپیمایی کوچک مجهز به دوربینهای جاسوسی بر فراز آمریکای مرکزی پرواز کند. هدف آنها مبارزه با کمونیسم و مواد مخدر است. اما کار به جایی کشیده میشود که بری توسط یکی از کارتلهای کلهگندهی کلمبیایی دستگیر میشود و مجبور میشود که با هواپیمایش مواد مخدر به داخل آمریکا قاچاق کند. سی.آی.ای برای اینکه عملیاتهای بری بدون مشکل ادامه پیدا کنند، اهمیتی به همکاری او با کارتل و ورود مواد به کشور نمیدهد. اما آیا «ساخت آمریکا» موفق شده به فیلم آبرومندانهای برای تام کروز تبدیل شود؟ خب، اکثر منتقدان چنین اعتقادی دارند.
کنت توران از لس آنجلس تایمز که فیلم را دوست دارد مینویسد: «"ساخت آمریکا" فیلم هوشمندانه و جسورانهای است. یک سرگرمی خیلی مدرن که با انرژی و استایل و شوخطبعی خوبی ساخته شده است که ما را شگفتزده نگه میدارد تا اینکه به آرامی و تقریبا بدون اینکه متوجه شویم خندههایمان شروع به گیر کردن در گلویمان میکند.» ریچارد روپر از شیکاگو سانتایمز که از فیلم راضی است میآورد: «شما میتوانید فیلم شدیدا جدی و خشونتباری براساس داستان بری سیل درست کنید. بالاخره با خلبان سابق ایرلاین TWA طرفیم که به مامور مخفی سازمان سیا تبدیل شد و بعد با کسانی مثل پابلو اسکوبار و مانوئل نوریگا قاطی شد و برای آنها سلاح و کوکائین و سربازانِ شورشی قاچاق میکرد و پولشویی میلیونها دلار هم بماند. اما این چنین فیلمی نیست. "ساخت آمریکا" ساختهی داگ لایمن، فیلم تند و سریع و کشن/کمدی قالبا شاد و شنگولی است که کسانی همچون اسکوبار و نوریگا را به شخصیتهای فرعی خندهدار تبدیل میکند و این کار را طوری انجام میدهد که چیزی از شرارت کار و کاسبی آن قاچاقچیان بیرحم افسانهای کم نکند. بخش اصلی رسیدن به چنین دستاوردی از صدقه سری تام کروز است که یکی از پرانرژیترین و جذابترین هنرنماییهایش پس از سالها را ارائه میدهد». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۶۵ است.
مرگبازان
Flatliners
جدیدترین محصول از کارخانهی بازسازیهای هالیوود که به جدیدترین شکست آنها در این حوزه هم تبدیل شده است. فیلم ترسناک «مرگبازان» به کارگردانی جئول شوماخر و بازی کیفر ساترلند، جولیا رابرتز، کوین بیکن، ویلیام بالدوین و اُلیور پلت در سال ۱۹۹۰ با واکنش کم و بیش مثبت منتقدان اکران شد. فیلم اما از زمان عرضهاش تاکنون به خاطر پرداخت به موضوعات و ایدههای جالبتوجهای در باب زندگی پس از مرگ به جایگاه کالتی بین وحشتدوستان دست پیدا کرده است. این بازسازی/دنباله که الن پیچ و دیگو لونا را به عنوان بازیگران اصلیاش دارد مثل قسمت اول حول و حوش چند دانشجوی پزشگی میچرخد که متوجه میشوند میتوانند با استفاده از دستگاهی مخصوص، قلبشان را از حرکت نگه دارند و برای لحظاتی زندگی پس از مرگ را تجربه کنند. اگرچه در ابتدا کاراکترها از کشفشان خوشحال میشوند، اما در ادامه استفادهی بیش از اندازه از این دستگاه به باز شدن پای نیروهای ماوراطبیعهی شروری به دنیای واقعی منجر میشود. کارگردانی «مرگبازان» برعهدهی نیلز آردن اُپلف است که سابقهی کارگردانی نسخهی اصلی «دختری با خالکوبی اژدها» (The Girl with Dragon Tatto) و یک اپیزود از سریال «مستر روبات» (Master Robot) را دارد.
پیتر تراویس که یک ستاره به فیلم داده در یادداشتش مینویسد: «من از ایدهی بازسازی فیلمی که نسخهی اصلیاش هم فیلم اصلا خوبی نبود متعجبم. آیا احتمال این وجود داشته که آن را در این بازسازی بهتر کنند؟ دقیقا برخلاف این موضوع با "مرگبازان" اتفاق افتاده است... بعد از تماشای صحنههای بیانتها و تکراری شبیهسازی مرگ توسط بازیگران، تماشاگرانِ خوابآلود خودشان را در حال تجربهی حس ضعف عصبی و قوای جسمانی پیدا میکنند که خیلی نزدیک به کما رفتن است. حداقل خوبیاش این است که لازم نیست بیشتر از درد و رنج ناشی از گوش دادن به سخنرانیهای مرگبازان دربارهی اینکه باید خودشان را ببخشند را بشنویم. نکتهای برای سازندگان این فیلم: شما غیرقابلبخشش هستید». جیمز براردینلی از ریلویوز که فیلم را دوست ندارد میآورد: «اگر فیلم اصلی "مرگبازان" را دیدهاید، هیچ دلیل متقاعدکنندهای برای دیدن این بازسازی وجود ندارد. چرا که این فیلم به هیچ ایدهی جدیدی نمیپردازد تا تجربهی تازهای عرضه کند. اما اگر فیلم اصلی را ندیدهاید، کماکان به سختی میتوان برای پیشنهاد بازسازیاش دلیل آورد. این فیلم یکنواخت، تکراری و نارضایتبخش است». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۲۸ است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه