گزارش باکس آفیس: شروع خوب فیلم جدید لیام نیسن و رکوردشکنی جومانجی
در گزارش باکس آفیس این هفته دربارهی عملکرد فیلم The Commuter و دیگر پرفروشترین فیلمهای آمریکای شمالی صحبت میکنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته را با «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» (Jumanji)، محصول سونی و «بزرگترین شومن» (The Greatest Showman)، محصول فاکس قرن بیستم شروع میکنیم که هر دو تبدیل به جذابترین شگفتیهای باکس آفیس هفتههای اخیر شدهاند. عملکرد فوقالعادهی هر دو دارد ثابت میکند که چقدر اکران یک فیلم خانوادگی/کودکانه در فصل تعطیلات کریسمس اهمیت دارد. از یک طرف «جومانجی» را داریم که در آخرهفتهی افتتاحیهاش فراتر از انتظارات ظاهر شد و رفت تا به یک هیولای غیرقابلتوقف تبدیل شود و از طرف دیگر «بزرگترین شومن» اگرچه در جریان آخرهفتهی افتتاحیه پایینتر از حد انتظارات عمل کرد، اما به مرور خودش را بالا کشید. تا جایی که دوام شوکهکنندهای را در جریان هفتههای اخیر تجربه کرده است. از یک طرف «جومانجی» را داریم که کودکپسند است اما بزرگسالان هم میتوانند ازش لذت ببرند و در طرف دیگر «بزرگترین شومن» را داریم که در اصل فیلمی برای بزرگسالان است اما مورد توجه بچهها هم قرار میگیرد. همین که این دو فیلم در کنار گوش «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (Star Wars: The Last Jedi) چنین غوغایی راه انداختهاند، عملکردشان را خیلی شگفتانگیزتر نیز میکند. اتفاقی که دو نکته را ثابت میکند. اول اینکه این اتفاق نشان داد که رویدادی مثل کریسمس فقط به معنی موفقیت یک فیلم نیست و میتواند همزمان به سکوی پرتاب چندین فیلم تبدیل شود و دوم اینکه همیشه فضا برای کامیابی چند فیلم بزرگ بهطور همزمان وجود دارد.
مقالات مرتبطگزارش باکس آفیس هفتهی گذشته: موفقیت ۵۰۰ میلیون دلاری جومانجی و افتتاحیه عالی Insidious: The Last Key
«بزرگترین شومن» ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهی جمعه تا یکشنبه و ۱۴ و نیم میلیون دلار در جریان روزهای جمعه تا دوشنبه فروخت. رقمی که مجموع درآمد خانگی فیلم را به ۹۷ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار میرساند. «بزرگترین شومن» بدونشک از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور خواهد کرد و همین الانش پشت سر مجموع درآمد ۱۲۷ میلیون دلاری «افسونزده» (Enchanted) و درآمد ۱۵۱ میلیون دلاری «لالالند» (La La Land) در جایگاه سوم پرفروشترین موزیکالهای لایو اکشن قرار میگیرد. اگرچه این فیلم هنوز به کشورهای خارجی برای بازگرداندن بودجهی ۸۴ میلیونیاش و سودآوری نیاز دارد، اما نکته این است که فیلم در دوران پس از افتتاحیهاش با استقبال قابلتوجهای روبهرو شده است. فیلم با کسب ۹۷ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار در گیشهی خانگی همین الانش یازده برابر افتتاحیهی ۸/۸ میلیون دلاریاش کسب کرده است. این یعنی «بزرگترین شومن» هماکنون بادوامترین فیلمی است که در سه هزار سینما به بالا اکران شده است. همچنین فیلم در جایگاه دهم بادوامترین فیلمهای ماه دسامبر قرار میگیرد که سه صدرنشینش «تایتانیک» (Titanic) در ردهی اول، «پلیس بورلی هیلز» (The Beverly Hills Cop) در ردهی دوم و «جونو» (Juno) در ردهی سوم هستند. در جواب به اینکه این فیلم چرا زودتر کشف نشد، میتوان گفت شاید عموم مردم فکر میکردند که فیلم تا روز کریسمس اکران نمیشود یا شاید هم «آخرین جدای» و «جومانجی» اولویت مردم در جریان هفتهی اول تعطیلات کریسمس بودند. در دنیایی که «جنگ ستارگان» به فیلم تیره و تاریکی تبدیل شده، «بزرگترین شومن» که به قول منتقدان در واقع فیلمی بدون داستان اما سرشار از صحنههای موزیکال پرزرق و برق است همان چیزی است که مردم به عنوان سرگرمی سینماییای که کارش را برای فراری دادن تماشاگران به دنیای دیگری به بهترین شکل انجام میدهد، دنبالش میگردند. تحلیلگران فکر میکنند اگر «بزرگترین شومن» بتواند به ۱۲۵ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند، در جایگاه هفدهم بادوامترینترین اکرانهای گستردهی تاریخ و پشت سر «پلیس بورلی هیلز» (۲۳۴ میلیون دلار / افتتاحیه ۱۵ میلیون دلار) و «تایتانیک» در جایگاه سوم بادوامترین فیلمهای ماه دسامبر قرار میگیرد.
alt="thank you for your service">
صدرنشین جدول این هفته اما باری دیگر «جومانجی» بود. ساختهی جیک کاسدان ۲۷ میلیون دلار در جریان آخرهفتهی جمعه تا یکشنبه و ۳۳ میلیون دلار در جریان آخرهفتهی جمعه تا دوشنبه (تعطیلی روز مارتین لوتر کینگ) به دست آورد و مجموع درآمد خانگیاش را به ۲۸۹ میلیون دلار رساند. این به این معنی است که این فیلم که با ۹۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده با پشت سر گذاشتن درآمد ۲۷۰ میلیونی «آواز بخوان» (Sing) و درآمد ۲۷۹ میلیونی «ملاقات با فوکرها» (Meet the Fokers)، هماکنون پرفروشترین اکران کریسمس تمام دورانها در گیشهی آمریکای شمالی است. همچنین فیلم به زودی با عبور از درآمد ۲۹۲ میلیون دلاری «اینسپشن» (Inception)، به پرفروشترین فیلم ویدیو گیمیگونهی آمریکای شمالی هم تبدیل میشود. دلیل موفقیتِ «جومانجی» آشکار است. نه تنها با سرگرمی پاپکورنی کودکانهای که به درد بزرگسالان هم میخورد طرفیم، بلکه «جومانجی» برخلاف دیگر ریبوتهای معمول هالیوود، فقط روی نوستالژی تمرکز نمیکند، بلکه از گذشته به عنوان مواد اولیهای برای ساخت چیزی جدید و پیشرفت آیپی استفاده میکند. این در حالی است که «جومانجی» درست مثل «دنیای ژوراسیک» از داستانی ساده اما کنجکاویبرانگیزی بهره میبرد که حتی کسانی را که رابطهی نزدیکی با منبع اقتباسش ندارند هم به سوی خودش جذب میکند. ایدهی اینکه راک و کوین هارت و بقیه نقش بچههایی را بازی میکنند که در قالب کاراکترهای بزرگسالِ یک بازی ویدیویی گرفتار میشوند فارغ از اینکه فیلم اصلی رابین ویلیامز را دوست داشته باشید یا نه هیجانانگیز است. پس با اینکه «آخرین جدای» به سمت ۶۰۰ میلیونی شدن خیز برداشته است، اما «جومانجی» منهای فیلمهای جیمز کامرون، مجموعهی سرزمین میانهی پیتر جکسون و سری «جنگ ستارگان»، کماکان بزرگترین اکران تاریخ دسامبر محسوب میشود. این در حالی است که کار فیلم هنوز تمام نشده. به محض اینکه «جومانجی» فروش ۳۰۴ میلیون دلاری «اسکایفال» را پشت سر بگذارد به بزرگترین فیلم غیراسپایدرمنی سونی در گیشهی خانگی تبدیل میشود. قابلذکر است که «جومانجی» در کشورهای خارجی هم دارد میترکاند. فیلم این هفته اکرانش در چین را با کسب ۴۰ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه کسب کرد و به مجموع درآمد ۶۶۷ میلیون دلار دست پیدا کرد که آن را به بزرگترین اکران کریسمس در دنیا هم تبدیل میکند. «جومانجی» در کنار «آخرین جدای» ثابت کرد که یک موفقیت بزرگ نیازی به چین برای نجاتش ندارد.
در زمینهی تازهاکرانهای این آخرهفته بگذارید از مهمترین و پرفروشترینشان یعنی «رفت و آمد» (The Commuter) شروع کنیم. یک تریلر هیچکاکی دیگر از ژاومه کولت سِرای کارگردان که باز دوباره لیام نیسن را به عنوان آدم خفنی که دشمنانش را از پشت تلفن تهدید میکند میبیند. این فیلم با نقدهای ضد و نقیضی بدون سروصدای رسانهای زیادی اکران شد و به افتتاحیهی جمعه تا یکشنبهی قابلقبول ۱۳ میلیون و ۴۵۰ هزار دلار دست پیدا کرد و به مجموع درآمد جمعه تا دوشنبهی ۱۶ میلیون دلار دست یافت. شروعی که کم و بیش برابر با افتتاحیهی یازده میلیون دلاری «فرار در سراسر شب» (Run All Night)، یکی دیگر از همکاریهای این کارگردان و بازیگر است. حتی اگر «رفت و آمد» بتواند به درآمد ۲۶ میلیون دلاری «فرار در سراسر شب» و «قدمزنی میان سنگقبرها» (A Walk Among Tombstones) دست پیدا کند هم موفق حساب میشود. هر دوی این فیلمها اکرانشان را با دو برابر کردن افتتاحیههایشان به پایان رساندند که در این صورت سرانجام ۳۲ میلیون دلاری «رفت و آمد» پیشبینی میشود. ۵۴ درصد تماشاگران افتتاحیه مرد و ۷۰ درصدشان بالای ۳۰ سال سن داشتهاند. پس باید امیدوار باشیم که کودکان در هفتههای آینده به تماشای آن بروند. در این صورت فیلم این شانس را دارد تا به ۴۰ میلیون دلار فروش خانگی هم برسد که موفقیت نسبی خوبی برای اکشنهای لیام نیسن که در مجموعهی «ربودهشده» (Taken) قرار نمیگیرند حساب میشود. بالاخره هماکنون خیلی از دورانی که فیلمهایی مثل «خاکستری» (The Grey) یا «بیتوقف» (Non Stop) اکرانشان را با افتتاحیههای ۱۹ و ۲۸ میلیون دلار شروع میکردند گذشته است.
دومین تازهاکران هفته اما «پدینگتون ۲» (Paddington 2) است که به نظر میرسد قرار نیست موفقیت تجاری قسمت اول را تکرار کند. این فیلم که نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرده، ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در جریان افتتاحیهی جمعه تا یکشنبه و ۱۴ میلیون دلار در جریان افتتاحیهی جمعه تا دوشنبه کسب کرد. شاید این رقم در نگاه اول خبر خوبی برای برادران وارنر که این فیلم را با ۳۰ میلیون دلار خریده نباشد، اما باید بدانید «پدینگتون ۲» همین الانش ۱۲۵ میلیون دلار هم از کشورهای خارجی کسب کرده و اگر عملکردی شبیه به قسمت اول داشته باشد، میتواند اکرانش را با کسب ۴۳ میلیون دلار در گیشهی خانگی به اتمام برساند. در مقایسه فروش نهایی قسمت اول ۷۶ میلیون دلار بود. خبر بد این است که فروش غیرمنتظرهی «جومانجی» و «بزرگترین شومن» به عملکرد این فیلم ضربه میزنند، اما خبر خوب این است که این فیلم میانگین امتیاز A مثبت را از تماشاگران دریافت کرده و با تعریف و تمجید یکصدای منتقدان روبهرو شده است. سومین و آخرین تازهاکران مهم این هفته اکشن «مری مغرور» (Proud Mary) بود. فیلمی که کاملا مورد عنایت نقدهای منفی منتقدان قرار گرفت و ظاهرا خود سونی هم از کیفیت بد فیلمش آگاه بود و قبل از اکران عمومی هیچ پیشنمایشی برای مطبوعات و مردم در نظر نگرفته بود. تنها نکتهی فیلم حضور تاراجی پی. هنسون در نقشی جان ویکوار بود که ظاهرا همین یک نکته به کمکش آمد. فیلم پس از اکران در ۲ هزار و ۱۲۵ سینما به افتتاحیهی جمعه تا دوشنبهی قابلتحمل ۱۲ میلیون دلار دست پیدا کرد. همین که تاراجی پی. هنسون به تنهایی توانسته کاری کند تا فیلمی ۱۴ میلیون دلاری با نقدهای فاجعهبار، چنین شروعی داشته باشد یعنی نمونهی واضحی از قدرت ستارهای که ظاهرا هنوز کاملا منقرض نشده است.
در بازگشت به فیلمهای قدیمی جدول بگذارید از «جنگ ستارگان: آخرین جدای» شروع کنیم که اولین ماه اکرانش را با کسب ۵۹۱ میلیون دلار در گیشهی خانگی به اتمام رساند. فیلم در جریان پنجمین آخرهفتهی اکرانش ۱۱ میلیون و ۲۵۰ هزار دلار فروخت که مجموع درآمد ۳۲ روزهاش را به ۵۹۵ میلیون دلار رساند. اگر فیلم بتواند تا جمعه از مرز ۶۰۰ میلیون دلار عبور کند، جلوتر از «دنیای ژوراسیک» و عقبتر از «نیرو برمیخیزد» به پرسرعتترین فیلمی که به این رقم دست پیدا کرده تبدیل میشود. همچنین «آخرین جدای» این هفته به یک میلیارد و ۲۶۴ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد و به این ترتیب با عبور از درآمد یک میلیارد و ۲۶۳ میلیون دلاری «دیو و دلبر» به پرفروشترین فیلم ۲۰۱۷ در گیشهی جهانی تبدیل شد. فیلم احتمالا اکرانش را با عبور از مرز یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار به پایان میرسد که حدود ۷۵۰ میلیون دلار کمتر از مجموع فروش «نیرو برمیخیزد» خواهد بود. افت فروشی که برای خودش یک رکورد محسوب میشود. اما کماکان به معنی ۳۵ درصد افت فروش جهانی است که برابر با افت فروش «جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه میزند» در مقایسه با «امیدی تازه» است. راستی، «کوکو» (Coco) هم به ۶۲۱ میلیون دلار فروش جهانی رسید که موفقیت بزرگ دیگری برای دیزنی محسوب میشود.
در ردهی چهارم جدول «موذی: آخرین کلید» (Insidious: The Last Key) قرار دارد که تبدیل به یک موفقیت برای کمپانی یونیورسال شده است. فیلم ۱۲ میلیون دلار در دومین آخرهفتهاش فروخت که مجموع درآمدش را به حدود ۵۰ میلیون دلار میرساند. این یعنی «آخرین کلید» به زودی مجموع درآمد ۵۴ و ۵۲ میلیونی قسمت اول و سوم مجموعه را پشت سر خواهد گذاشت. این در حالی است که مجموع درآمد جهانی ۹۲ میلیون دلاری فعلی این فیلم به این معنی است که «آخرین کلید» پایینتر از درآمد ۱۱۳ میلیونی قسمت سوم، در جایگاه دوم پرفروشترین فیلمهای مجموعه قرار میگیرد و حتی شانس این را دارد تا با حفظ شتاب فعلیاش به پرفروشترین فیلم مجموعه هم تبدیل شود. نکتهی اخلاقی ماجرا این است که دیر یا زود منتظر معرفی قسمت پنجم هم باشید! موزیکال «پیچ پرفکت ۳» (Pitch Perfect 3) حدود ۵ میلیون و ۶۵۰ هزار دلار دیگر به دست آورد و به ۹۵ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. این فیلم تا هفتهی بعد از مرز ۱۰۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور میکند. راستی، فیلم تا حالا ۱۶۲ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته که تقریبا چهار برابر بودجهاش حساب میشود. «تاریکترین ساعت» (The Darkest Hour) چهار میلیون و ۲۵۰ هزار دلار در جریان روزهای جمعه تا یکشنبه و ۶ میلیون دلار در جریان جمعه تا دوشنبه کسب کرد تا مجموع فروش خانگی و جهانی این فیلم به ترتیب به ۳۷ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار و ۵۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار برسد. «بازی مالی» (Molly’s Game)، محصول اس.تی.ایکس اینترتینمت ۱۰۰ سالن دیگر به تعداد سینماهایش اضافه کرد و ۳ میلیون و ۸۸۵ هزار دلار از یک هزار و ۷۰۰ سینما به دست آورد. جدیدترین فیلم جسیکا چستین و ادریس البا تاکنون ۲۲ میلیون دلار در خانه فروخته است.
alt="thank you for your service">
انیمیشن «فردیناند» (Ferdinand) سه میلیون و ۴۰۰ هزار دلار دیگر در پنجمین هفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع خانگی ۷۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رسید. این فیلم که با ۱۱۱ میلیون دلار بودجه تهیه شده تاکنون ۱۹۱ میلیون دلار در دنیا فروخته است. تعداد سینماهای درام زندگینامهای «من، تونیا» (I, Tonya) به ۵۱۷ سالن افزایش پیدا کرد. فیلم ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در جریان روزهای جمعه تا یکشنبه و ۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه کسب کرد. با توجه به اینکه هیچکدام از فیلمهای قبلی کمپانی Neon تاکنون بیش از ۳ و نیم میلیون دلار نفروختهاند، مجموع درآمد ۱۱ میلیون دلاری این فیلم از اهمیت زیادی برخوردار است. درام فانتزی «شکل آب» (The Shape of Water) حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در جریان جمعه تا یکشنبه و ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه فروخت و به درآمد خانگی جدید ۲۷ میلیون دلار رسید.
«سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» (Three Billboards) بعد از درخشش همهجانبهی غیرمنتظرهاش در مراسم گلدن گلوب ۲۰۱۸، تعداد سینماهایش را به ۷۱۲ سالن افزایش داد. فیلم دو میلیون و ۳۰۰ هزار دلار (جمعه تا یکشنبه) و دو میلیون و ۸۰۰ هزار دلار (جمعه تا دوشنبه) فروخت و به مجموع ۲۹ میلیون دلار رسید. «لیدی برد» (Lady Bird) با ۷/۲ درصد رشد فروش مواجه شد و یک میلیون و ۶۸۵ هزار دلار فروخت و به درآمد خانگی جدید ۳۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. تمام اینها در حالی است که «اعجوبه» (Wonder) از مرز ۱۲۸ و نیم میلیون دلار عبور کرد. درام «تمام پولهای جهان» (All the Money in the World) حدود ۲۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار تا این لحظه کسب کرده است. تعداد سینماهای «رشتهی خیال» (Phantom Thread) به ۶۲ سالن افزایش پیدا کرد و فیلم بعد از تجربهی ۳۷۷ درصد رشد فروش، یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان جمعه تا دوشنبه کسب کرد و به مجموع ۲ و نیم میلیون دلار دست پیدا کرد. «مرا به نامت صدا کن» (Call Me By Your Name) در حالی تا حالا ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار فروخته که «هنرمند فاجعه» (The Disaster Artist) با وجود موفقیت جیمز فرانکو در گلدن گلوب با ۳۹ درصد افت فروش مواجه شد. مجموع فروش این فیلم ۲۰ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار است.
اما «پُست» (The Post)، جدیدترین فیلم استیون اسپیلبرگ را فراموش نکنیم که از آخرهفتهی کریسمس تاکنون در جریان اکران محدودش ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار کسب کرده بود. اگرچه فیلم با استقبال خوبی توسط جمعیت نِردها روبهرو شد، اما سوال اصلی این بود که طرز برخورد عموم مردم با آن چگونه خواهد بود؟ خب، با توجه به فروش این هفتهی فیلم باید گفت خیلی خوب! محصول ۵۰ میلیون دلاری فاکس قرن بیستم ۲۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در جریان افتتاحیهی گستردهی جمعه تا دوشنبهاش کسب کرد که شامل ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار افتتاحیهی جمعه تا یکشنبه میشود. این یعنی «پُست» تا این لحظه ۲۶ میلیون دلار در خانه فروخته است که شروع خوبی قبل از اعلام نامزدهای اسکار محسوب میشود. این افتتاحیه بزرگترین افتتاحیهی اسپیلبرگ از زمان «لینکلن» (۲۰ میلیون دلار در اواخر ۲۰۱۲) محسوب میشود و پشت سر «ایندیانا جونز و قلمروی جمجمهی بلورین» (۱۰۰ میلیون دلار) در ردهی دوم بزرگترین افتتاحیههای این کارگردان قرار میگیرد.
همچنین این رقم افتتاحیهی بهتری نسبت به افتتاحیهی ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلاری «پُل جاسوسها» (Bridge of Spies) است. فیلمی که به ۷۲ میلیون دلار فروش خانگی و ۱۶۵ میلیون دلار فروش جهانی از ۴۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. اینکه «پُست» موفق شده با وجود اینکه در مقایسه با «لینکلن» همزمان با فیلمهای بزرگسالانهی زیادی اکران شد و از سروصدای رسانهای «لینکلن» بهره نمیبرد به چنین افتتاحیهای دست پیدا کرد تحسینبرانگیز است. قابلذکر است که «پُست» بعد از «ازگوربرخاسته» (The Revenant) و «اشخاص پنهان» (Hidden Figures) در سه سال گذشته، سومین فیلمی از فاکس است که در ژانویه اکران گستردهاش را با موفقیت آغاز کرده است. فاکس سابقهی درخشانی در این حوزه دارد و به نظر میرسد همین موضوع یکی از دلایلی بوده که والت دیزنی به خاطرش آنها را خریده است. اگر «پُست» عملکردی شبیه به «پل جاسوسها» داشته باشد میتواند به ۹۰ تا ۹۵ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. اما «پُست» یکی از آن فیلمهایی است که راست کار بزرگسالان است. پس فروش نزدیک به درآمد ۱۲۵ میلیون دلاری «کاپیتان فیلیپس» (Captain Philips) یا حتی درآمد ۱۷۰ میلیون دلاری «لینکلن» یا «اشخاص پنهان» دور از ذهن نیست. البته باید دید آیا «پُست» به اولین درام اسپیلبرگ از زمان «آمیستاد» (Amistad) در سال ۱۹۹۷ تبدیل میشود که موفق به کسب نامزدی بهترین فیلم اسکار نمیشود یا نه.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | فیلم | فروش این هفته |
---|---|---|
۱ | Jumanji: Welcome to the Jungle | ۲۷ میلیون دلار |
۲ | The Post | ۱۸/۶ میلیون دلار |
۳ | The Commuter | ۱۳/۴ میلیون دلار |
۴ | Insidious: The Last Key | ۱۲/۱ میلیون دلار |
۵ | The Greatest Showman | ۱۱/۸ میلیون دلار |
۶ | Star Wars: The Last Jedi | ۱۱/۲ میلیون دلار |
۷ | Paddington 2 | ۱۰/۶ میلیون دلار |
۸ | Proud Mary | ۱۰ میلیون دلار |
۹ | Pitch Perfect 3 | ۵/۶ میلیون دلار |
۱۰ | Darkest Hour | ۴/۵ میلیون دلار |
The Commuter
رفت و آمد
لیام نیسن دوباره با تلفنی در دست، اخمهایی در هم، تهدیدی بر لب، پیشانیای خونآلود و صورتی پراسترس و خسته با وسیلهای در حال حرکت که اینبار قطار است برگشته است. نیسن از زمانی که در سال ۲۰۰۸ در تریلر «ربودهشده» (Taken) حاضر شد، مسیر کاریاش را با تغییر جالبتوجهای روبهرو کرد. آن فیلم به لطف هنرنمایی محکم نیسن، ایدهی ساده اما جذابش و بودجهی اندکش به موفقیت تجاری بزرگی تبدیل شد. در نتیجه نیسن علاوهبر دنبالههای «ربودهشده»، به عنوان نقش اول تریلرهای دیگری مثل «خاکستری» (The Grey)، «قدمزدنی در میان سنگقبرها» (A Walk Among Tombstones) و تعدادی دیگر حضور پیدا کرد. در این میان، نیسن با فیلمهایی مثل «ناشناخته» (Unknown)، «بیتوقف» (Non Stop) و «فرار در سراسر شب» (Run All Night) به پای اول فیلمهای ژاومه کولت سِرا تبدیل شده است. کارگردانی که پارسال با فیلم کوسهای «آبهای کمعمق» (The Shallows) به موفقیت تجاری غیرمنتظرهای دست پیدا کرد. خب، حالا نیسن و کولت سرا دوباره با فیلم «رفت و آمد» با یکدیگر همکاری کردهاند و درست مثل سه فیلم قبلیشان، این یکی هم یکی از آن تریلرهای هیچکاکی ساده است که این بار به جای ماشین و هواپیما در قطاری پرسرعت جریان دارد، اما برخلاف دیگر تریلرهای نیسن، اینبار به جای یک پلیس بازنشسته، مامور امنیت هواپیما یا خلافکار کهنهکار، نیسن در قالب فروشندهی بیمهی سادهای قرار گرفته است. فروشندهای که مثل همیشه در مسیر رفت و آمدِ حوصلهسربر محل کار به خانهاش است، اما اینبار در این مسیر اتفاقی میافتد که آن را برایش بهیادماندنی میکند. فروشندهی قصه خودش را در توطئهی پیچیدهای که او را مجبور به گذاشتن روزنامهاش روی میز، بلند شدن از روی صندلیاش و دویدن در واگنهای قطار برای نجات جان مسافران میکند.
پیتر تراویس از رولینگ استون که ۲ و نیم ستاره به فیلم داده مینویسد: «مهم نیست داستان فیلمهای ژاومه کولت سِرا چقدر احمقانه هستند، نکته این است که او در کارگردانی آنها حرف ندارد و "رفت و آمد" هم به جمع قبلیها میپیوندد. این فیلمساز اسپانیایی که بهطرز بیرحمانهای از بلیک لایولی به عنوان طعمهی کوسه در "آبهای کمعمق" استفاده کرده بود، طوری سطح تنش را بالا نگه میدارد که تازه بعد از ترک سینما است که متوجه میشوید با چه داستان پرت و پلایی سروکار داشتید... "رفت و آمد" دربارهی هیجان دیوانهکنندهی تعلیقی بیتوقف است. کولت سرا یک بیموویسازِ شعبدهباز است. با اینکه داستان به نفسنفس میافتد و حتی از هم فرو میپاشد، اما در زمان رکود فیلمهای خوب جدید ژانویه، فیلم از تمام ترفندهای ابتدایی ساخت تریلرهای تعلیقزا برای حفظ لبخندمان از تماشای اتفاقات عجیب و غریبش استفاده میکند. مسخره؟ بدونشک. وسوسهکننده؟ کاملا». منتقد پلیلیست که کم و بیش از فیلم راضی است میآورد: «"رفت و آمد" به تعادل خوب و عجیبی بین دیوانگی احمقانه و صمیمیت دست پیدا میکند. فیلم آنقدر بیکله است که اجازه بدهد اکشنهای دیوانهوارش از ضربهی لازم بهره ببرند، اما آنقدر بیکله هم نیست که وارد محدودهی غیرقابلباوری شود. "رفت و آمد" خیلی با تبدیل شدن به یک هنر فاخر فاصله دارد، اما حداقل خودش میداند چه چیزی است و با علاقه خصوصیات سطح پایینش را در آغوش میکشد و به این ترتیب کاری میکند تا پردهی آخر فیلم با خیال راحت به سرانجامی کاملا مسخره منجر شود..."رفت و آمد" در مقایسه با تریلرهای اکشنِ نیسن جایی در میانه قرار میگیرد. فیلم از روی قصد ظرافت داستانگویی "خاکستری" و "قدمزدنی در میان سنگقبرها" را کم دارد، اما مثل "فرار در سراسر شب" و دنبالههای "ربودهشده" به فیلمی کاملا فراموششدنی و کلیشهای هم تبدیل نمیشود». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۵۶ است.
The Post
پُست
استیون اسپلیبرگ پدربزرگِ بلاکباسترهای هالیوودی است، اما کارنامهی این کارگردان به ساخت فیلمهای عامهپسند و پرزرق و برق خلاصه نشده است. او سابقهی درخشانی در زمینهی ارائهی درامهای تاریخی باکیفیت هم دارد که از نمونههای اخیرش میتوان به «لینکلن» (Lincoln) و «پل جاسوسها» (The Bridge of Spies) اشاره کرد. اسپلیبرگ در حالی که مشغول انجام کارهای پسا-تولید جدیدترین بلاکباسترش «بازیکن اول آماده» (Ready Player One) است، همزمان مشغول کارگردانی «پست» هم بود. فیلمی که به تحقیقات روزنامهی واشنگتن پست در مدارک پنتاگون در دههی ۷۰ میپردازد. اما شاید بزرگترین جاذبهی فیلم همبازی شدن تام هنکس و مرل استریپ در این فیلم است. اکثر درامهای تاریخی اسپلیبرگ مورد تشویق منتقدان قرار گرفتهاند. «لینکلن» و «پل جاسوسها» هر دو به برندگان اسکار تبدیل شدند. با وجود چنین فیلمسازی در پشت دوربین و قهرمان مرد موردعلاقهی او در جلوی دوربین در کنار اسطورهای مثل مرل استریپ، همهچیز برای تبدیل شدن این فیلم به یکی از مهمترین آثار فصل جوایز جور بود و خبر از فیلمی میداد که مثل «پل جاسوسها» میتوانست تماشاگران را به یاد دوران از دست رفتهای از سینمای آمریکا بیاندازد و ظاهرا براساس نظر اکثر منتقدان، «پست» به یکی از مهمترین فیلمهای امسال تبدیل شده است.
ریچارد روپر از شیکاگو سانتایمز که فیلم را خیلی دوست دارد مینویسد: «"پست" به عنوان تریلری که چند خط داستانی را دنبال میکند با ضربآهنگ پرسرعتی جلو میرود (یک ساعت و ۵۵ دقیقه). با اینکه اکثر زمان فیلم در اوایل دههی ۷۰ جریان دارد، اما فیلم حاوی انرژی و روحیهی کلاسیکهای استودیویی دههی ۳۰ است. بازیگران بزرگ در نقشهای اصلی، بازیگران بزرگ در نقشهای مکمل و فیلمنامهای غنی و دست و دلباز که با تکجملههای زیرکانه و کوبنده پر شده است و به تمام کاراکترها اهمیت میدهد». جیمز براردینلی از ریلویوز که سه ستاره به فیلم داده مینویسد: «درگیری مرکزی به سادگی تعریف میشود. در یک طرف ماجرا افراد بااحتیاط و محافظهکاری قرار دارند که باور دارند انتشار مدارک پنتاگون میتواند بهطرز غیرقابلبازگشتی به واشنگتن پست ضربه بزند و باعث شود تا سرمایهگذارانش این کار را قبول نکرده و آن را به ورشکستگی بکشانند. آنها نه دشمنان روزنامهنگاری، بلکه دشمنان جنجالآفرینی هستند. آنها نه میخواهند موی دماغ نیکسون شوند و نه میخواهند سر از زندان در بیاورند. در آنسوی ماجرا ژورنالیستهای خشن و پرتکاپویی قرار دارند که کارهای نیکسون را به عنوان اعمالی ضدآمریکایی برداشت میکنند. آنها باور دارند محتوای مدارک پنتاگون باید برای عموم مردم منتشر شود و انتشار این اطلاعات شامل قانون جاسوسی علیه کشور نمیشود. آنها حاضرند تا در مقابل هر اداره و دادگاهی ایستادگی کنند و حتی اگر لازم شد به خاطر محافظت از آزادی مطبوعات به زندان بروند. تمام تنش دراماتیک فیلم از برخورد این دو طرف با یکدیگر تولید میشود که توسط جناحهایی در خود روزنامه نمایندگی میشوند». امتیاز متاکریتیک این فیلم ۸۳ است.
منبع : زومجی
0 دیدگاه