طعم گیلاس عباس کیارستمی، دومین فیلم برتر تاریخ جشنواره کن از نگاه مجله گاردین
گاردین در مقالهای تازه که به ۱۰ فیلم برتر تاریخ که جایزهی نخل طلای جشنوارهی کن را به دست آوردهاند میپرداخت، شاهکار عباس کیارستمی را بالاتر از تعدادی از فیلمهای بسیار بزرگ تاریخ سینما، در جایگاه دوم قرار داد.
>برای بعضی مخاطبان سینما، عباس کیارستمی صرفا نام بزرگی است که آثارش را به درستی نمیشناسند و تنها به سبب شنیدن تحسینهای گوناگونی که نصیب فیلمهای ارزشمندش شده، ستایشش میکنند، ولی افرادی که فیلمهای کیارستمی را دیدهاند، خوب میدانند که این کارگردان بزرگ چگونه آن فضاهای شاعرانه و خاص را وارد فیلمهایش میکرد و چگونه از چیزهایی سینما بیرون میکشید که شاید خیلیها، آنها را تنها جلوههای سادهای از زندگی میدانستند. حالا، در روزهایی که جهان دیگر از داشتن کیارستمی محروم شده، هنوز هم میتوان به تماشای فیلمهای او نشست و احساساتی را لمس کرد که احتمالا در هیچ جای دیگری نمیتوان مثل و مانندشان را پیدا کرد؛ احساساتی که قدرت تاثیرگذاریشان جهانی است و هنوز، همگان را تحت تاثیر قرار میدهند. به همین سبب است که در یکی از شیرینترین اخبار منتشرشده در روزهای اخیر، متوجه شدیم که پیتر برادشاو، منتقد شناختهشدهی گاردین، درون مقالهی جدیدش با عنوان «ردهبندی برندگان نخل طلای جشنواره کن»، که ده فیلم برتری را که در تاریخ موفق به دریافت این جایزهی معتبر جهانی شدهاند معرفی میکند، «طعم گیلاس» ساختهی لایق احترام و خواستنی عباس کیارستمی را بالاتر از «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) کوئنتین تارنتینو، «ویریدیانا» (Viridiana) ساختهی لوئیس بونوئل، «روبان سفید» (The White Ribbon) شاهکار میشائیل هانکه، «زندگی شیرین» (La Dolce Vita) فدریکو فلینی و «راننده تاکسی» (Taxi Driver) مارتین اسکورسیزی دوستداشتنی، طبقهبندی کرده است؛ بالاتر از تمام این ساختههایی که دیدن اسم خودشان و سازندگانشان تمام وجود هر سینمادوستی را به وجد میآورد.
افزون بر آن، پیتر برادشاو پس از معرفی «طعم گیلاس» به عنوان دومین فیلم برتری که در تاریخ موفق به دریافت جایزهی نخل طلای جشنواره کن شده، اثر کیارستمی را اینگونه توصیف میکند:
«طعم گیلاس»، مسلما شاهکار عباس کیارستمی، یکی از شاعران بزرگ دنیای هنر هفتم است؛ فیلمی عجیب، زیبا و وهمآلود که قلب انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و تا همین امروز هم تفاسیر گوناگونی دربارهاش مطرح میکنند. داستان، به مردی شدیدا افسرده میپردازد که قصد کشتن خودش را دارد و درون یک قبر میخوابد و از کسی میخواهد پس از آن که تمام قرصهای خوابش را خورد و از دنیا رفت، قبرش را با خاک پر کند. داستانی تکاندهنده، ظالمانه و شوکهکننده و ناراحتکننده که دربارهی تاریکترین بخش و قسمتی از موضوعش که کمترین صحبتها دربارهی آن شده، حرف میزند؛ دربارهی کسی که کاملا مطابق میل خودش میخواهد خودش را بکشد. ولی کسی راجع به این تصمیم و به هدف منصرف کردنش از این کار، با او صحبت میکند. راجع به زیباییها و لذتهای این زندگی، که طعمی شبیه به یک گیلاس دارد.
توصیف فوقالعادهای که البته در برابر شدت فوقالعاده بودن اثر مورد بحث، تنها بیانی ساده به نظر میرسد. هر آنچه که باشد، قرار گرفتن «طعم گیلاس» در چنین رتبهای در چنین مقالهی معتبری، نشاندهندهی چیزی نیست جز آنکه اثر هنری مرگ ندارد و سینمای شگفتانگیز کیارستمی، همیشه شگفتانگیز باقی میماند.
منبع : زومجی
0 دیدگاه