گزارش باکس آفیس: سیکاریو 2 بهتر از انتظارات ظاهر شد و Jurassic World 2 در یک قدمی یک میلیاردی شدن
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره آغاز اکران فیلم Sicario: Day of the Soldado و دیگر پرفروشترین فیلمهای هفته صحبت میکنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته را با دو فیلم غیربلاک باستری شروع میکنیم. در حالی که «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: Fallen Kingdom) و «شگفتانگیزان ۲» (Incredibles 2) در حال ترکاندن هستند، این هفته هر دوی «سیکاریو: روز سولدادو» (Sicario: Day of the Soldado) و «عمو درو» (Uncle Drew) به رقمهای خوبی دست پیدا کردند. با اینکه با آغاز اکران «انتمن و وسپ» (Ant-Man and Wasp) از هفتهی بعد اوضاع به روند قبلیاش بازمیگردد، ولی حداقل برای یک هفته هم که شده سینماروها ثابت کردند که حاضرند برای تماشای فیلمهای استودیویی سنتی هم در سینماها ظاهر شوند. عملکرد خوب «روز سولدادو» خبر خوبی برای سونی و تمام کسانی است که از عدم سرمایهگذاری هالیوود روی فیلمهای بزرگسالانه شکایت میکنند. این فیلم که با حذف امیلی بلانت، ستارهی قسمت اول، فقط بنسیو دلتورو و جاش برولین را به عنوان ستارگان اصلیاش دارد، با ۳۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده است. «روز سولدادو» در ابتدا متعلق به لاینزگیت بود که این کمپانی آن را نمیخواست و سونی آن را خرید. از قضا «تنها شجاعان» (Only the Braves) هم یکی از فیلمهای لاینزگیت بود که سونی آن را پارسال خرید. فیلمی که اگرچه به یکی از بهترین فیلمهای ۲۰۱۷ تبدیل شد، ولی با کسب ۲۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا، شکست سختی در گیشه خورد. لاینزگیت حدود ۲ سال و نیم پیش با قسمت اول «سیکاریو» به نویسندگی تیلور شریدان و کارگردانی دنی ویلنوو به موفقیت پُرسروصدایی دست پیدا کرد، ولی متاسفانه آنها تصمیم گرفتند تا کاری با انتشار فیلم جدید به کارگردانی استفانو سالیما نداشته باشند. در عوض سونی آن را روی هوا قاپید و تصمیم گرفت تا آن را با همان استراتژی ضدبلاکباستری که پارسال با «بیبی راننده» (Baby Driver) اجرا کرده بود و به موفقیت رسیده بود اکران کند.مقالات مرتبطمورد انتظارترین فیلم های بلاکباستر ۲۰۱۸گزارش باکس آفیس هفتهی گذشته: Jurassic World: Fallen Kingdom اکرانش را با بلعیدن گیشه ها آغاز کرد
«روز سولدادو» کارش را با کسب ۱۹ میلیون دلار به عنوان افتتاحیه آغاز کرد که خبر خوبی برای سونی است. از آنجایی که سونی در طول چند ماه آینده اکشنهای اولد اسکول بزرگسالانهی متعددی مثل «اکولایزر ۲» (Equalizer 2)، «دختری در تار عنکبوت» (The Girl in Spider’s Web) و «خانم بالا» (Ms Bala) را در برنامهی اکران دارد، آنها میتوانند با به موفقیت رساندن این فیلمها کاری کنند تا تمام تکیهشان به اسپینآفهای «مرد عنکبوتی» و دنبالههای «جومانجی» نباشد. استودیویی که بتواند به تعادلی بین تریلرهای بزرگسالانه و فانتزیهای کودکپسند و بلاکباسترهایش دست پیدا کند، استودیوی سالم و سرحالی خواهد بود. قسمت اول «سیکاریو» که نامزد اسکار هم شده، اکران گستردهاش را با کسب ۱۲ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار شروع کرد و در نهایت به ۴۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار فروش خانگی و ۸۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش جهانی از ۳۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد. با توجه به اینکه «اولین پاکسازی» (The First Purge) و «اکولایزر ۲» به عنوان رقبای «روز سولدادو» به زودی از راه میرسند نباید منتظر به وقوع پیوستن بهترین سناریوی ممکن برای این فیلم باشیم، ولی با این حال این فیلم میتواند به ۵۳ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. بالاخره «روز سولدادو» شاید در زمان «بیبی راننده» اکران شده باشد، ولی «بیبی راننده» نیست. در عوض عملکردی شبیه به «آبهای کمعمق» (The Shallows) از دو سال پیش میتواند آن را به ۶۳ میلیون دلار فروش خانگی هم برساند که به معنی موفقیت محکمی در میان بلاکباسترهای تابستانی خواهد بود. اگرچه این رقم تضمین شده نیست، ولی خلاصه «روز سولدادو» حتی اگر بتواند درآمد ۴۶/۹ میلیون دلاری قسمت اول را هم تکرار کند موفق خواهد بود. مخصوصا اگر عملکردی قوی هم در کشورهای خارجی از خود نشان بدهد.
دومین تازهاکران مهم این هفته «عمو درو» (Uncle Drew)، محصول لاینزگیت است. این کمدی ورزشی که براساس تبلیغات کمپانی پپسی ساخته شده است، اکرانش را با کسب ۱۵ و نیم میلیون دلار به عنوان افتتاحیه شروع کرد. رقم فوقالعادهای که پایینتر از افتتاحیهی ۱۷ میلیون دلاری «شب بازی» (Game Night) و بالاتر از افتتاحیهی ۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاری «تگ» (Tag) قرار میگیرد. این افتتاحیه عملکرد خوبی برای استودیویی است که کمدیهایش در چند سال اخیر توفیقی کسب نمیکردند. «عمو درو» با ۱۷ میلیون دلار بودجه تهیه شده است. در زمینهی تازهاکرانهای محدود «هیچ اثری باقی نگذار» (Leave No Trace) را داریم که اولین فیلم فیکشنِ دبرا گرانیک بعد از ساخت «استخوان زمستان» (The Winter’s Bone) در سال ۲۰۱۰ تاکنون محسوب میشود. این تریلر بقامحورِ که توماسین مکنزی و بن فاستر را به عنوان بازیگران اصلیاش دارد در ۹ سینما روی پرده رفت و ۲۱۶ هزار و ۱۶۱ دلار کسب کرد که به معنی میانگین سینما به سینمای ۲۴ هزار دلار است. در حال حاضر نمیتوان عملکرد این فیلم را پیشبینی کرد. بالاخره «استخوان زمستان» با وجود نقدهای مثبت و کنجکاوی رسانهها در خصوص جنیفر لارنس موفق نشد به فراتر از ۷ میلیون دلار دست پیدا کند. ولی «هیچ اثری باقی نگذار» فعلا با ۹۱ نقد به امتیاز کامل ۱۰۰ در سایت راتنتومیتوز دست پیدا کرده است که اتفاق کمی نیست.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول اما بگذارید با «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: Fallen Kingdom) شروع کنیم که با تجربهی ۵۹ درصد افت فروش، ۶۰ میلیون دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و به درآمد ۱۰ روزهی ۲۶۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. بله، این اگرچه به معنی افت فروش بیشتر و درآمد کمتری نسبت به قسمت اول «دنیای ژوراسیک» (۴۹ درصد افت) است، ولی «پادشاهی سقوط کرده» هنوز این توانایی را دارد تا به فراتر از ۳۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کرد. درست همانطور که از قبل انتظار میرفت، «پادشاهی سقوط کرده» قرار است به همان درآمدی دست پیدا کند که برای قسمت اول «دنیای ژوراسیک» قبل از درهمشکستنِ انتظارات تحلیلگران پیشبینی میشد. و از آنجایی که بودجهی «پادشاهی سقوط کرده» فقط ۲۰ میلیون دلار بیشتر از قسمت اول (۱۷۰ میلیون دلار) است، پس با این وضعیت میتوان موفقیت غولپیکری را برای یونیورسال پیشبینی کرد. «پادشاهی سقوط کرده» با عملکردی شبیه به «مومیایی» (The Mummy) میتواند به ۳۷۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند و پشت سر «پارک ژوراسیک» (۴۰۲ میلیون دلار)، «ای.تی» (۴۳۵ میلیون دلار) و «دنیای ژوراسیک» (۶۵۲ میلیون دلار) در جایگاه چهارم پرفروشترین فیلمهای یونیورسال قرار بگیرد. این در حالی است که غوغای اصلی «پادشاهی سقوط کرده» را باید در خارج از آمریکای شمالی جستجو کرد. این فیلم تا حالا ۶۶۷ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار از کشورهای خارجی کسب کرده که ۲۳۷ میلیون دلارش متعلق به بازار چین است. البته فروش این آخرهفتهی فیلم (۵۶/۱ میلیون دلار) کمتر از فروش آمریکای شمالی (۶۰ میلیون دلار) بوده است که دلیلش به خاطر آغاز اکران این فیلم در کشورهای خارجی دو هفته و نیم زودتر از آمریکای شمالی است. «پادشاهی سقوط کرده» تاکنون ۹۳۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در سرتاسر دنیا فروخته است که یعنی بهطور قطع تا هفتهی دیگر از مرز یک میلیارد دلار عبور خواهد کرد. در حال حاضر تحلیلگران فکر میکنند که فیلم کارش را با کسب ۳۸۵ میلیون دلار در خانه و ۷۷۵ میلیون دلار در خارج و یک میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار در دنیا به اتمام خواهد رساند. این فیلم هنوز در ژاپن روی پرده نرفته است. «دنیای ژوراسیک ۲» اگر بتواند به درآمد ۷۴ میلیون دلاری قسمت اول در این کشور دست پیدا کند، میتواند به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار فروش جهانی هم فکر کند.
روی هم رفته در رابطه با «دنیای ژوراسیک ۲» با وضعیتی مشابه «سریع و خشن ۸» (The Fate of the Furious) مواجهایم؛ فیلمی که اگرچه به درآمد خیلی کمتری نسبت به قسمت قبلیاش در آمریکای شمالی دست پیدا کرد، ولی آنقدر به فروش غولآسای قسمت اول در کشورهای خارجی نزدیک شد که در نهایت به مجموع جهانی دیوانهواری دست پیدا کند. با اینکه فعلا نمیدانیم برنامهی والت دیزنی برای سال ۲۰۲۱ چه چیزی است، ولی یونیورسال با وجود «دنیای ژوراسیک ۳»، «سریع و خشن ۱۰» و «بچه رییس ۲» (The Boss Baby 2) این شانس را دارد تا دیزنی را بعد از به سرانجام رسیدن مجموعههای فعلی مارول و جنگ ستارگان به چالش بکشد. تمام اینها در حالی است که شرایط حال حاضرِ «دنیای ژوراسیک ۲» خیلی شبیه به یکی دیگر از مجموعههای دههی اخیر هالیوود است. این فیلم با ۹۳۲ میلیون دلار فروش جهانیاش شاید تنها پرفروشترین فیلم امسال خواهد بود که توسط والت دیزنی منتشر نشده است. با اینکه فیلم با نقدهای ضعیف تا نه چندان خوبی مواجه شده است و یک روز نمیشود که طرفداران «پارک ژوراسیک»، این فیلم را به باد انتقاد نگیرند، ولی «پادشاهی سقوط کرده» به فروختن ادامه میدهد. اگرچه فیلم اول با نقدهای خوبی در زمان اکران روبهرو شد، ولی به تدریج با واکنشهای منفی گستردهای مواجه شد و الان هم «پادشاهی سقوط کرده» مورد غضب جماعت نِردها و سینمادوستان آنلاین قرار گرفته است. همهی اینها در کنار یکدیگر باعث شده تا مجموعه «دنیای ژوراسیک» خیلی شبیه به فیلمهای «ترنسفورمرها»ی مایکل بی باشند. اولین فیلم «ترنسفورمرها» یازده سال پیش با نقدهای نسبتا مثبتی اکران شد. آن فیلم که شایا لِباف و مگان فاکس را به عنوان بازیگران اصلیاش داشت حکم یکجور بلاکباستر نو رسیده را داشت. فیلم اگرچه داستان «سربازان کوچک» (The Small Soldiers) را داشت، اما از ابعاد «روز استقلال» (Independence Day) بهره میبرد که در نهایت به نبرد نهایی پرهرج و مرج و بزرگی منجر میشد که سینما از زمان «بازگشت پادشاه» (The Return of the King) به خود ندیده بود. آن فیلم، فانتزی علمی-تخیلی کودکپسندانهای را ارائه کرد که به همان اندازه که برای بچههای آن دوران بود، به همان اندازه هم با هدف قلقلک دادن نوستالژی بزرگترها ساخته شده بود. البته که فیلمهای کودکپسندانهای که راست کار بزرگسالان هم هستند همیشه روتین کاری پیکسار را تشکیل میدهند و این چیز جدیدی نبود، ولی «ترنسفورمرها» حکم نسخهی لایو اکشن کاری را که پیکسار با انیمیشنهایش میکند داشت. اما از زمان اکران «انتقام سقوط کردهها» (Revenge of the Fallen) در سال ۲۰۰۲ بود که منتقدان تفنگهایش را بهطور دستهجمعی به سمت «ترنسفورمرها» نشانه گرفتند. با این وجود «انتقام سقوط کردهها» نقدهای ضعیفش را با کسب ۲۰۰ میلیون دلار در شش روز اول و ۴۰۹ میلیون دلار فروش خانگی نهایی بیاهمیت کرد.
موفقیت توقفناپذیر «ترنسفورمرها» در مقابل نقدهای افتضاحی که دریافت میکردند و واکنش منفی نِردهای سینمادوست به آنها، این مجموعه را به نمایندهی بلاکباسترهای بدِ موفق تبدیل کرد. در رابطه با این مجموعه فیلمهایی مثل «طرف تاریک ماه» (Dark of the Moon) و «عصر انقراض» (Age of Extinction) را داشتیم که با وجود نقدها و تبلیغات دهان به دهان فوقالعاده ضعیف، به بیش از یک میلیارد دلار فروش جهانی دست پیدا کردند. چطور چنین اتفاقی امکانپذیر بود؟ فیلمهایی که نه منتقدان و نه نِردها دوستشان داشتند چگونه اینقدر میفروختند؟ این موفقیت عجیب و غریب اما برای همیشه ادامه پیدا نکرد. بالاخره کار این مجموعه بعد از «آخرین شوالیه» (The Last Knight) که قصد داشت آغازگرِ دنیای سینمایی «ترنسفورمرها» باشد به پایان رسید. «آخرین شوالیه» که اپتیموس پرایم را برای ۱۵۰ دقیقه خارج از اکشن نگه داشت و روی کاراکترهای انسانی حوصلهسربرش تمرکز کرد به فقط ۶۰۵ میلیون دلار فروش جهانی از ۲۲۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرد که شامل فروش اسفناک ۱۳۰ میلیون دلاری فیلم در گیشهی خانگی هم میشود. «دنیای ژوراسیک»ها هم اگرچه با خشم منتقدان و سینمادوستان آنلاین روبهرو میشوند، ولی میلیاردی میفروشند. شباهتهای این دو مجموعه اما فقط به این نکته خلاصه نشده است. مسئله این است که فیلمهای «دنیای ژوراسیک» همان جنس سینمای بلاکباستریای را ارائه میدهند که با فیلمهای «ترنسفورمرها» شناخته میشوند. اینکه نقدهای بد «ترنسفورمرها» روی فروششان تاثیر خاصی نمیگذاشت به این معنی نیست که این فیلمها بهطرز ماوراطبیعهای در مقابل نقدهای منفی مقاوم و ضدضربه شده بودند، بلکه به این معنی است که طرفداران این فیلمها همان چیزی را در این نقدها میخواندند که میخواستند بشنوند. منتقدان به درستی از اکشنهای طولانی و بیش از اندازه گوشخراش و اغراقشدهی این فیلمها به عنوان نکتهی منفی یاد میکردند، ولی عموم مردم دقیقا به خاطر همین موضوع به تماشای آنها میرفتند. هر قسمت از «ترنسفورمرها» قول حدود دو ساعت و نیم اکشنهای شلوغ و پرهرج و مرج روباتیک میدادند. حتی در دنیایی که دنیای سینمایی مارول روی بورس قرار داشت، «ترنسفورمرها» به خاطر جنس فیلمسازی مایکل بی به مجموعهی متفاوتی تبدیل شده بود. هرچه جنس فیلمسازی مایکل بی از نگاه منتقدان به ضرر این مجموعه تمام شده بود، ولی این موضوع دقیقا همان چیزی بود که از نگاه تماشاگران حکم بزرگترین نقطهی قوت و جذابیت این فیلمها را داشت.
بنابراین مخاطبان به این دلیل به سوی «دنیای ژوراسیک»ها و فیلمهای «ترنسفورمرها» هجوم میآورند چون ویژگی اصلی این فیلمها را دوست دارند. کاراکترهای ظاهرا باهوشی که کارهای احمقانه میکنند را دوست دارند، کاراکترهای شروری را که کارهای احمقانهتری انجام میدهند دوست دارند، دایناسورهای فوتورئالیستی فیلم برایشان جذاب است و تماشای زدن دایناسورها در سر و کلهی یکدیگر و بلعیدن چندتا انسان این وسط برایشان هیجانانگیز است. چه «دنیای ژوراسیک»ها را دوست داشته باشید و چه دوست نداشته باشید، نکته این است که این فیلمها همان جنسِ بلاکباستر سطحی و توخالی و جلوههای ویژهمحور و بیضرری را ارائه میدهند که دقیقا به خاطر همین صفات منفی است که مورد توجه عموم مردم قرار میگیرند. در دنیایی که فیلمهای ابرقهرمانی سینماها را تصاحب کردهاند، امثال «دنیای ژوراسیک» چه خوب و چه بد، گزینهی منحصربهفردی در مقایسه با آنها محسوب میشوند. در دنیایی که لجندری در تبدیل کردن «حاشیهی اقیانوس آرام» (Pacific Rim) به یک مجموعه شکست خورد و کماکان در حال تلاش برای عملی کردن دنیای سینمایی گودزیلا/کینگ کونگ است، «دنیای ژوراسیک»ها بلاکباسترهای منحصربهفردی هستند که دربارهی ابرقهرمانان و جادوگران و ساموراییهای کهکشان خیلی خیلی دور نیستند. فیلمهایی که جزیی از یک دنیای سینمایی دور و دراز و متصل به یکدیگر نیستند. بلکه فیلمهای ماجراجویانهای با مقداری ترس و دلهره هستند که در آنها دایناسورها آدمها را قورت میدهند و با هم دعوا میکنند. این موضوع شاید روی کاغذ نکتهی منفی بزرگی به نظر برسد، ولی در شرایط حال حاضر سینما به معنی یک فرمولِ موفقیتآمیز است. «دنیای ژوراسیک»ها برخلاف خیلی از مجموعههای دیگر سعی نکردهاند تا خودشان را به عنوان فیلمهای ابرقهرمانی یا با هدف به راه انداختنِ دنیاهای سینمایی از صفر بازسازی کنند. همین که مردم در سینماهای آیمکس بنشینند و یک دایناسور کلهگنده جلوی صورتشان عربده بکشد برایشان کافی است و دقیقا این همان چیزی است که به جای فراری دادنشان از سینما، آنها را به سمت این فیلمها میکشاند. این حرفها بههیچوجه به معنی زیر سوال بردن عموم سینماروها که از فیلمهای بد حمایت میکنند و از هر زبالهای راضی میشوند نیست. بلکه به این معنا است که در رابطه با «دنیای ژوراسیک» و «ترنسفورمرها»، نقدهای بد دقیقا همان چیزی است که عموم مردم میخواهند بشنوند و دقیقا همان چیزی است که این فیلمها را پُرفروش میکند.
اما از «دنیای ژوراسیک» که بگذریم، به «شگفتانگیزان ۲» میرسیم که پس از تجربهی ۴۴ درصد افت فروش، ۴۵ میلیون دلار دیگر در سومین هفتهی اکرانش به جیب زد و مجموع درآمد ۱۷ روزهاش را به ۴۳۹ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. افت فروش «شگفتانگیزان ۲» خیلی به افت فروش ۴۲ درصدی هفتهی سوم «در جستجوی دوری» (Finding Dory) در مقایسه با افت فروش ۴۹ درصدی «داستان اسباببازی ۳» (Toy Story 3) نزدیکتر است. این یعنی اگر «شگفتانگیزان ۲» با همین فرمان جلو برود میتواند با عبور از «در جستجوی دوری» (۴۸۶ میلیون دلار) تا هفتهی بعد به پرفروشترین انیمیشن تاریخ آمریکای شمالی تبدیل شود. با این حال «شگفتانگیزان ۲» تا حالا در زمینهی افت فروشهای بعد از افتتاحیه، عملکردی شبیه به «شرک ۳» داشته است که در هفتهی دوم با ۵۷ درصد و در هفتهی سوم با ۴۷ درصد افت فروش مواجه شد و بعد به ۱/۲۶ برابر درآمد ۱۷ روزهاش دست پیدا کرد و ۳۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی فروخت. اگرچه «انتمن و وسپ» میتواند برای «شگفتانگیزان ۲» دردسرساز شود، ولی این فیلم این توانایی را دارد تا به ۵۴۵ تا ۵۵۰ میلیون دلار فروش خانگی دست پیدا کند. این اتفاق باعث میشود تا دیزنی ۱۴تا از ۲۶ فیلم پرفروش گیشهی خانگی را به نام خودش بزند که هفتتای آنها در ۱۳تای اول قرار دارند و ۹تای آنها مربوط به فیلمهایی از همین ۳ و نیم سال گذشته میشوند. راستش «شگفتانگیزان ۲» احتمالا چهارمین فیلم والت دیزنی در هفت ماه گذشته خواهد بود که در کنار «آخرین جدای»، «بلک پنتر» و «جنگ اینفینیتی» (Infinity War) به جمع ۱۰ فیلم پرفروشِ گیشهی خانگی اضافه خواهد شد. این نشان میدهد که چرا شکستهایی مثل «چینخوردگی در زمان» (A Wrinkle in Time) و «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo) اهمیت چندان زیادی برای دیزنی نخواهند داشت. نحوهی فرمانروایی دیکتاتورگونهی دیزنی بر باکس آفیس خانگی واقعا ترسناک است. خوشبختانه وضعیت باکس آفیس خارجی با وجود عملکرد عالی فیلمهای یونیورسال و انیمیشنهای ایلومینیشن عادلانهتر است. خلاصه «شگفتانگیزان ۲» تاکنون ۶۴۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در دنیا فروخته که ۴۰ میلیون و ۸۰۰ هزار دلارش متعلق به چین است.
در ردهی پنجم جدول «هشت یار اوشن» (Ocean’s 8) قرار دارد که ۸ میلیون دلار دیگر در چهارمین آخرهفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع ۲۴ روزهی ۱۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. رقمی که بدون احتساب نرخ تورم این فیلم را بالاتر از درآمد خانگی ۱۱۳ میلیون دلاری «سیزده یار اوشن» (Ocean’s Thirteen) قرار میدهد. این فیلم شرایط خوبی هم در کشورهای خارجی دارد. «هشت یار اوشن» تا حالا ۹۵ میلیون دلار هم در خارج از آمریکای شمالی فروخته است که مجموع فروش جهانیاش را به ۲۰۹ و نیم میلیون دلار از ۷۰ میلیون دلار بودجه میرساند. در ردهی ششم جدول به «تگ» (Tag) برمیخوریم که ۵ میلیون و ۶۳۰ هزار دلار دیگر در سومین آخرهفتهی نمایشش به جیب زد و مجموع درآمد ۱۷ روزهاش را به ۴۰ میلیون و ۸۸۰ هزار دلار و مجموع درآمد جهانیاش را به ۴۸ میلیون و ۲۸۰ هزار دلار رساند. این فیلم بیبرو برگرد افتتاحیهی ۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلاریاش را سه برابر خواهد کرد که به معنی مورد استقبال قرار گرفتنش توسط مخاطبان است. «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» با کسب ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر در ششمین هفتهی اکرانش به مجموع ۲۰۷ و نیم میلیون دلار رسید و کماکان به زور زدن برای عبور از مجموع ۲۰۹ میلیون دلاری «امپراتوری ضربه میزند» ادامه میدهد. البته «سولو» این هفته در ژاپن روی پرده رفت و ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار کسب کرد که اگرچه چیز زیادی نیست، ولی بالاخره مجموع درآمد جهانیاش را به ۳۶۸ میلیون دلار رساند و احتمالا به بیش از ۳۸۵ میلیون دلار هم صعود خواهد کرد تا مجبور نباشد بیشتر از اینها ننگِ فروش جهانی کمتر از «ترمنیناتور: رستگاری» (Terminator: Salvation) را به جان بخرد. بالاخره وقتی اوضاع تا این حد ناامید کننده است، دیزنی باید هر چیزی را که برای تسلی خاطر پیدا میکند دو دستی بچسبد. فیلم ترسناک «ارث» (Hereditary) دو میلیون و ۲۵۰ هزار دلار دیگر در چهارمین هفتهی اکرانش به جیب زد و مجموع فروش۴ روزهاش را به ۳۹ میلیون و ۳۴۴ هزار دلار رساند. دیگر محصول استودیوی A24، «اولین اصلاحشده» (First Reformed) است که تاکنون ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار کسب کرده است. «همسایهی من نمیشی؟» (Wouldn’t You Be My Neighbor) تعداد سینماهایش را به ۶۵۴ سالن افزایش داد و ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار دیگر برای رسیدن به درآمد ۲۴ روزهی عالی ۷ و نیم میلیون دلار به دست آورد.
اما قبل از اینکه به پایان گزارش این هفته برسیم باید به مهمترین خبر باکس آفیسی هفتهی گذشته اشاره کنم. چند روز پیش سایت هالیوود ریپورتر اعلام کرد که هالیوود در سه ماههی دوم ۲۰۱۸ در زمینهی فروش رکورد زده است. فروش بلیت در دومین سه ماههی ۲۰۱۸ که شامل ماههای آوریل، می و ژوئن میشود ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار برآورد میشود که خودش شامل درآمد رکوردشکنانهی یک میلیارد و ۲۶۸ میلیون دلاری ماه ژوئن به تنهایی میشود؛ رقمی که ۱۹ درصد بیشتر از ژوئن سال ۲۰۱۷ و ۳ درصد بیشتر از بهترین ژوئن تاریخ است که متعلق به سال ۲۰۱۳ میشود. باکس آفیس خانگی امسال همچنین با فروش یک میلیارد دلار در ماه آوریل هم رکورد زده است. و با اینکه درآمد ماه می هیچ رکوردی را نشکسته است، ولی درآمد این ماه بهطرز قابلتوجهای بهتر از سال ۲۰۱۷ بوده است. بله، هنوز بخش قابلتوجهای از درآمدهای رکوردشکنانه به جای کمدیها و درامها، از صدقهسری فیلمهای ابرقهرمانی است. میتوان گفت بخش بزرگی از نیمهی اول تابستان دربارهی «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۳ میلیون دلار) در مقایسه با «نگهبانان کهکشان ۲» (۳۸۹ میلیون دلار) و «شگفتانگیزان ۲» (۴۳۵ میلیون دلار) در مقایسه با «ماشینها ۳» (۱۵۳ میلیون دلار) است. ولی بالاخره پول، پول است و مهم نیست از کجا آمده است. اما جدا از اینکه هر وقت اسم فیلمهای ابرقهرمانی میدرخشد، پول هم سرازیر میشود، دلایل دیگری هم برای عملکرد نسبتا بهتر سه ماههی دوم امسال در مقایسه با گذشته وجود دارد. دلیل اول این است که نیمهی اول تابستان با بزرگترین بلاکباسترها پُر شده است. «اونجرز: جنگ اینفینیتی»، «شگفتانگیزان ۲»، «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» و «ددپول ۲» همه فیلمهایی هستند که از قبل ازشان انتظار میرفت که بر تخت فرمانروایی تابستان امسال بنشینند و همین اتفاق هم افتاد. و نکته این است که همهی این فرمانرواها به جای اینکه در طول تابستان پخش شوند، یکی پس از دیگری عرضه شدند. پس تعجبی ندارد که فروش بلیت در این دوره از سال بیشتر باشد.
با اینکه ماههای جولای و آگوست میزبان فیلمهای نسبتا بزرگی هستند، ولی فقط «انتمن و وسپ» و «ماموریت غیرممکن: فالاوت» شانس رسیدن به درآمد ناامیدکنندهی ۲۱۰ میلیون دلاری «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» را خواهند داشت. فیلمهایی مثل «آسمانخراش» (Skyscraper)، «مگ» (Meg)، «ماما میا ۲» (Mama Mia 2)، «جاسوسی که قالم گذاشت» (The Spy Who Dumped Me) و «هتل ترانسلوانیا ۳» (Hotel Transylvania 3)، همه شاید فیلمهای بزرگی محسوب شوند، ولی حتما باید اتفاق غیرمنتظرهای در رابطه با آنها بیافتد تا توانایی رسیدن به درآمدهای شگفتانگیزی را داشته باشند. بنابراین اگر اتفاق غیرمنتظرهای نیافتد، فصل تابستان هنوز شروع نشده به اوجش رسیده است و از بیشتر از این اوج نخواهد گرفت. اگر «انتمن و وسپ»، «رالف خرابکار ۲» یا «آکوآمن» بدجوری شگفتزدهمان کنند که هیچی، ولی در غیر صورت «پادشاهی سقوط کرده» تبدیل به آخرین فیلم تابستان که به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار افتتاحیه و بیش از ۳۰۰ میلیون دلار درآمد خانگی رسیده است خواهد بود. این موضوع تا وقتی که فیلمها در حد انتظاری که ازشان میرود در گیشه ظاهر شوند بد نیست. اما باید این حقیقت را در نظر بگیریم که فوریهای که میزبان «بلک پنتر» (Black Panther) است با اکتبری که میزبان «ونوم» (Venom) و «هالووین» (Halloween) است غیرقابلمقایسه است. جولای شاید ماه شلوغی باشد، ولی فیلمها در مقایسه با بلاکباسترهای کلهگندهتر آنقدر کوچک هستند که میتوانند بدون آسیب زدن به یکدیگر، در کنار هم به شکوفایی برسند. آگوست کمدی «آسیاییهای مایهدار دیوانه» (Crazy Rich Asians) را به عنوان فیلمی که احتمالا میترکاند دارد و «راهبه» (The Nun) هم میتواند به یک پیروزی مثل آب خوردن برای برادران وارنر تبدیل شود. هرچند احتمالا «ماموریت غیرممکن فالاوت» همان فیلمی است که حکم اختتامیهی تابستان را خواهد داشت. دلیل دوم این است که در این سه ماهه فیلمهای خیلی خوبی اکران شدهاند. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» مورد واکنش مثبت منتقدان و مردم قرار گرفت، «ددپول ۲» توسط خیلیها به عنوان دنبالهای بهتر از قسمت اول نام گرفت، «من احساس زیبایی میکنم» (I Feel Pretty) و «آنسوی عرشه» (Overboard) هم مورد استقبال جامعهی آماری هدفشان قرار گرفتند و «باشگاه کتابخوانی» (The Book Club) پنج برابر افتتاحیهی ۱۳ میلیون دلاریاش فروخت. بله، «سولو» شکست خورد، اما عدهی قابلتوجهای آن را به عنوان یک بیمووی جنایی لذتبخش درون دنیای جنگ ستارگان توصیف کردند. «شگفتانگیزان ۲» عالی بود، «هشت یار اوشن» کم و بیش به عنوان بازسازی قسمت اول تحسین شد، «پادشاهی سقوط کرده» هم به عنوان یک سرگرمی منحصربهفرد تابستانی کارش را انجام داد و «سیکاریو: روز سولدادو» هم به عنوان یک اکشنِ بزرگسالانهی خونین تقریبا همان چیزی بود که طرفداران قسمت اول میخواستند. این در حالی است که در قالب فیلمهایی مثل «ارث» (Hereditary) و «اولین اصلاحشده» (First Reformed) هم فیلمهای هنری تحسینشدهای داشتهایم.
وقتی مردم فیلمهایی را که در سینما میبینند دوست داشته باشند، احتمال اینکه علاقهی بیشتری برای دوباره سینما رفتن پیدا کنند بالا میرود. راستش این دقیقا خود دلیل سوم است. یکی از دلایل فروش عالی فیلمهای سه ماههی دوم ۲۰۱۸ به خاطر این است که فیلمهای تابستانی سال گذشته خاطرهی خوبی در ذهن سینماروها باقی گذاشتند. یکی از دلایلی که فصل تابستان ۲۰۱۷ با سقوط نسبی مواجه شد به خاطر این بود که سینما در تابستان ۲۰۱۶ یکی از فاجعهبارترین فصلهای تابستانیاش در سالهای اخیر را تجربه کرد. اگرچه تابستان ۲۰۱۶ فیلمهای تحسینشدهای مثل «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» و فیلمهای کوچکتری مثل «آدمهای خوب» (Nice Guys) و «کوبو و دو تار» (Kubo and Two Strings) را داشت، اما خیلی زود سر و کلهی بلاکباسترهایی پیدا شد که یکی پس از دیگری چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ تجاری فاجعهبار یا ناامیدکننده ظاهر شدند. از «افراد ایکس: آپوکالیپس» (X-Men: Apocalypse) و «آلیس درون آینه» (Alice Through the Looking Glass) و «انگری بردز» (Angry Birds) گرفته تا «وارکرفت» (Warcraft)، «روز استقلال: بازخیز» (Independence Day: Resurgence)، «جیسون بورن» (Jason Bourne)، «افسانهی تارزان» (The Legend of Tarzan) و «جوخهی انتحار» (Suicide Squad). وقتی مردم با با چنین ناامیدی گستردهای مواجه میشوند طبیعتا هر کاری برای فرار کردن از تکرار دوبارهی آن میکنند. خبر خوب این بود که سینما در تابستان ۲۰۱۷، فصل خوبی را سپری کرد. «نگهبانان کهکشان ۲»، «واندر وومن»، «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» در کنار فیلمهای دیگری مثل «مسافرت دختران» (The Girls Trip)، «دانکرک»، «جنگ برای سیارهی میمونها»، «بیبی راننده»، «آنابل: خلقت» (Annabelle: Creation)، «بادیگارد آدمکش» (The Hitman’s Bodyguard) و «بیماری بزرگ» (The Big Sick) اوضاع را تغییر دادند. البته که همهچیز با وجود چیزهایی مثل «مومیایی» و «فیلم اموجی» گل و بلبل نبود، ولی کفهی موفقیتها سنگینتر بود. نتیجه این است که سینماروها علاقهی بیشتری برای تکرار خاطرهی خوبی که داشتند پیدا میکنند. بنابراین اگر تابستان امسال با همین فرمان جلو برود، به نفع بازار تابستان سال بعد خواهد بود. البته تابستان سال بعد با وجود فیلمهایی مثل «اونجرز ۴»، «جان ویک ۳»، «زندگی مخفی حیوانات خانگی ۲»، اسپینآف «سریع و خشن»، «داستان اسباببازی ۴»، «تاپ گان ۲» و «روزی روزگاری در هالیوود» نیاز چندانی به کمک نخواهد داشت.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی |
---|---|---|---|
۱ | Jurassic World: Fallen Kingdom | ۶۰ میلیون دلار | ۲۶۴/۷ میلیون دلار |
۲ | Incredibles 2 | ۴۵/۵ میلیون دلار | ۴۳۹/۷ میلیون دلار |
۳ | Sicario: Day of the Soldado | ۱۹ میلیون دلار | ۱۹ میلیون دلار |
۴ | Uncle Drew | ۱۵/۵ میلیون دلار | ۱۵/۵ میلیون دلار |
۵ | Ocean's 8 | ۸ میلیون دلار | ۱۱۴/۷ میلیون دلار |
۶ | Tag | ۵/۶ میلیون دلار | ۴۰/۸ میلیون دلار |
۷ | Deadpool 2 | ۳/۴ میلیون دلار | ۳۱۰/۳ میلیون دلار |
۸ | Sanju | ۲/۵ میلیون دلار | ۲/۵ میلیون دلار |
۹ | Solo: A Star Wars Story | ۲/۲ میلیون دلار | ۲۰۷/۲ میلیون دلار |
۱۰ | Won't You Be My Neighbor | ۲/۲ میلیون دلار | ۷/۴ میلیون دلار |
0 دیدگاه