گزارش باکس آفیس: دواین جانسون با Skyscraper از رسیدن به صدر جدول باز ماند
در گزارش باکس آفیس این هفته درباره آغاز اکران فیلم Skyscraper و دیگر پرفروشترین فیلمهای هفته صحبت میکنیم.
گزارش باکس آفیس این هفته را با انیمیشن «هتل ترانسلوانیا ۳: تعطیلات تابستان» (Hotel Transylvania 3: Summer Vacation) شروع میکنیم که به راحتی در صدر جدول این هفته قرار گرفت. محصولِ سونی که با ۸۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده است، کارش را با رقم معرکهی ۴۴ میلیون و ۱۰۰ هزار دلار در آخرهفتهی افتتاحیهاش آغاز کرد که شامل ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار پیشنمایش روز پنجشنبه هم میشود. این رقم بدون در نظر گرفتن نرخ تورم در بین افتتاحیهی ۴۲ میلیون دلاری قسمت اول در سال ۲۰۱۲ و افتتاحیهی ۴۸ میلیون دلاری قسمت دوم در سال ۲۰۱۵ قرار میگیرد. «هتل ترانسلوانیا ۳» با احتساب دو هفته فروش پیشنمایش، تا حالا ۴۵ میلیون و ۳۷۶ هزار دلار کسب کرده است. تحلیلگران فکر میکنند یکی از دلایل استقبال از این فیلم، کمبود انیمیشنهای بزرگ تا اینجای سال ۲۰۱۸ بوده است. از زمان «پیتر خرگوشه» (Peter Rabbit) از اواسط فوریه تا «شگفتانگیزان ۲» (Incredibles 2) در اواسط ژوئن، هیچ انیمیشنِ قابلتوجهای نداشتهایم. تازه بعد از اکران «تایتانهای نوجوان به سینما میروند!» (Teen Titans Go to the Movies) در بیست و هفتم جولای، دیگر خبری از انیمیشن دیگری تا پایان تابستان نخواهد بود. پس احتمالا اگر از کسانی بودهاید که با بچههایتان به تماشای «شگفتانگیزان ۲» رفتهاید، «هتل ترانسلوانیا ۳» تنها و بهترین گزینهی انیمیشنی موجود در بازار است. همچنین به عنوان یکی دیگر از دلایل استقبال از این فیلم باید به اعتمادی که بین عموم مردم به دست آورده، اشاره کرد. این مجموعه اگرچه هیچوقت مورد تحسین گستردهی منتقدان قرار نگرفته است، اما حکم مجموعهای را دارد که آنقدر خوب است که بچهها و والدینشان را سرگرم کند. آنها بدونشک به درجهی کیفی انیمیشنهای پیکسار نزدیک نمیشوند، اما با وجود تصاویر پرزرق و برق و شوخیهای کارراهاندازشان، آنقدر لذتبخش هستند که حداقل اکثر مخاطبانش را از انتخاب آنها پشیمان نمیکنند. در حال حاضر سوال اصلی در رابطه با «هتل ترانسلوانیا ۳» این است که از اینجا به بعد چه عملکردی خواهد شد. اول از همه باید بدانیم که این فیلم تا قبل از اکران «تایتانهای نوجوان»، آخرین انیمیشن بزرگِ تابستان خواهد بود. اگر فیلم عملکردی شبیه به «انگری بردز» (Angry Birds) داشته باشد و ۲/۸ برابر افتتاحیهاش بفروشد، به ۱۲۷ میلیون دلار فروش نهایی دست پیدا خواهد کرد. اگر فیلم شبیه به «فیلم اموجی» (Emoji Movie) و دو قسمت اول مجموعهی خودش ظاهر شود، ۳/۵ برابر افتتاحیهاش خواهد فروخت و به ۱۵۷ میلیون دلار فروش خانگی خواهد رسید. این در حالی است که «هتل ترانسلوانیا ۳» پس از اکران در ۴۸تا از بازارهای بینالمللی، ۴۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار کسب کرده و مجموع فروش جهانیاش را به ۱۰۰ میلیون دلار رسانده است.
دومین تازهاکران این هفته اما «آسمانخراش» (Skyscraper) است که اگرچه صدر جدول را به دست نیاورد، اما این موضوع به تنهایی مشکل نیست. «هتل ترانسلوانیا ۳» از همان ابتدا قرار بود صدرنشین شود و هیچکدام از پروژههای سولوی دواین جانسون تاکنون موفق نشدهاند تا افتتاحیهای بهتر از قسمت اول «هتل ترانسلوانیا» (۴۲ میلیون دلار) داشته باشند. پس در رابطه با «آسمانخراش» با شرایطی طرفیم که محل قرارگیری فیلم در جدول اهمیت ندارد، اما پول خالصی که به دست آورده است چرا. و از آنجایی که «آسمانخراش» فقط ۲۵ میلیون و ۴۸۵ هزار دلار به عنوان افتتاحیه فروخته است، شروع امیدوارکنندهای را تجربه نکرده است. راستش را بخواهید فروشِ داخلی ناامیدکننده در صورتی که فیلم در کشورهای خارجی مورد استقبال قرار بگیرد اهمیتی ندارد. با این حال لنگیدنِ «آسمانخراش» در آمریکای شمالی احتمال عملکرد غیرمنتظرهی فیلم در کشورهای خارجی را پایین میآورد. بالاخره در حال حاضر نمونههای زیادی از فیلمهای پرخرجی که در خانه شکست خوردهاند و در خارج از آمریکای شمالی آتشبازی به راه انداختهاند وجود ندارد. جدیدترین فیلم دواین جانسون با اینکه با ۱۲۵ میلیون دلار بودجه، بزرگترین فیلم اورجینال هالیوود است، اما نقدهای منفی و عدم وجود سر و صدای رسانهای کار دستش داده است. با اینکه دواین جانسون به عنوان یکی از تنها ستارههای واقعی باقیمانده در سینما در جذب سینماروها به فیلمش نقش داشته است، اما او به تنهایی نمیتوانست کار به جایی ببرد و همزمان به فیلمی با یک ایدهی تازهی درگیرکننده، یک برند شناختهشده یا همبازیهای ستاره در کنارش هم نیاز داشته است. برخلاف «رمپیج» با هیولاهای غولپیکرش، «جومانجی ۲» با آیپی پرطرفدارش (بهعلاوهی کانسپ گیر افتادن کاراکترها در یک دنیای بازی و گروه بازیگران محبوبش مثل کوین هارت، جک بلک و کارن گیلان) و «سن آندریس» با زمینلرزههای نفسگیرش، «آسمانخراش» به عنوان بازخوانی «جان سخت» چیز جدیدی برای عرضه نداشت.
خبر خوب این است که محصول یونیورسال و لجندری (هر دو نیمی از بودجهی فیلم را تامین کردهاند) تا حالا ۴۰ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار هم از کشورهای خارجی به دست آورده است که مجموع درآمد جهانیاش را به ۶۵ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار میرساند. اگر «آسمانخراش» بتواند به ۳۰۰ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند، با نتیجهی قابلقبولی برای این فیلم اورجینال ۱۲۵ میلیون دلاری طرف خواهیم بود. تحلیلگران فکر میکنند اولین دلیلی که موجب عدم استقبال از «آسمانخراش» شده، مربوط به شلوغی ترافیکِ تابستان امسال میشود. با اینکه «آسمانخراش» در بین مجموعهها و دنبالهها و بازسازیها، حکم یک فیلم اورجینال را داشت، ولی با این حال آن هم باید برای در آوردن سری توی سرها در تقویم پرهرج و مرج تابستان مبارزه میکرد. این در حالی است که اگر دنبالهها و مجموعهها شکست میخوردند، میتوانستیم شانسی برای دیده شدنِ «آسمانخراش» قائل شویم. ولی حقیقت این است که سینماروها تا این لحظه از تابستان ثابت کردهاند که حسابی دارند از این دسته از بلاکباسترها لذت میبرند. «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (Avengers: Infinity War)، «ددپول ۲» (Deadpool 2)، «هشت یار اوشن» (Ocean’s 8)، «شگفتانگیزان ۲» (Incredibles 2)، «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» (Jurassic World: Fallen Kingdom) و «انتمن و وسپ» (Ant-Man and the Wasp)، همه فیلمهایی هستند که مورد استقبال نسبی منتقدان و مردم قرار گرفتهاند. حتی فیلمهای ضدبلاکباستریای مثل «سیکاریو ۲» (Sicario 2) و «اولین پاکسازی» (The First Purge) هم نسبتا خوب ظاهر شدهاند. پس در تابستانی که با دنبالهها و پیشدرآمدها و بازخوانیهایی پُر شده است که اکثرا خوب هستند، سینماروها دلایل کمتری برای انداختن نگاه ویژهای به یک فیلم اورجینال داشتهاند. مخصوصا با توجه به اینکه «آسمانخراش» به جز اورجینالبودن، نکتهی مثبت دیگری مثل نقدهای خوب هم نداشت. آن هم درست در حالی که نقدهای شگفتانگیز «ماموریت غیرممکن: فالاوت» (Mission Impossible: Fallout) این روزها سروصدای زیادی در فضای اینترنت ایجاد کرده است. احتمال اینکه سینماروها با دیدن امتیازات درخشان «فالاوت» تصمیم بگیرند چند روزی برای تماشای ماجراجوییهای خطرناکِ تام کروز به جای دیوانهبازیهای دواین جانسون جلوی پردهی سبز صبر کنند وجود دارد.
اتفاقا یکی دیگر از دلایل استقبال ضعیف از «آسمانخراش» به همین نقدهایش برمیگردد. اما مشکل نقدهای منفی «آسمانخراش» (امتیاز ۵/۳ از ۱۰ از راتنتومیتوز) این نیست که آنها منفی هستند، بلکه این است که این نقدها فیلمی را توضیح میدهند که علاقهای در سینماروها برای تماشای آن ایجاد نمیکند. حتی نقدهای بد برای یک فیلم بزرگ میتوانند به نفعش تمام شوند. البته به شرطی که این نقدها همان فیلمی را توضیح بدهند که سینماروها آن را فارغ از خوب یا بد بودنش میخواهند. به خاطر همین است که تمام نقدهای افتضاحِ «اسپکتر» (Spectre) جلوی این فیلم از رسیدن به ۲۰۰ میلیون دلار فروش خانگی و ۸۸۱ میلیون دلار فروش جهانی را نگرفت. نقدهای «آسمانخراش» فقط بد نبودند. در این نقدها صحبتی دربارهی کاراکترهای رنگارنگ فرعی، یک آنتاگونیستِ جذاب یا داستانی پیچیدهتر از تلاش دواین جانسون برای نجات خانوادهاش نشده است. کسانی که از «آسمانخراش» انتظارِ ادای دینی به «جان سخت» (Die Hard) و «آسمانخراش جهنمی» (The Towering Inferno) داشتند، متوجه شدند که این فیلم چیزی بیشتر از کپی دست چندمی از آنها نیست. دلیل بعدی به خاطر این است که «آسمانخراش» در فضایی آیپیمحور اکران شده است. حقیقت این است که بازاریابی یک فیلم کاملا اورجینال در سال ۲۰۱۸ واقعا چالشبرانگیز است. البته که این کار شدنی است، اما تعدادی از فیلمهای اورجینال موفق متعلق به کارگردانانی همچون کریس نولان و کوئنتین تارانتینو یا فیلمهای ترسناک با ایدههای کاملا نو است. «یک مکان ساکت» (A Quiet Place) نه تنها نقدهای فوقالعادهای دریافت کرد، بلکه کانسپت کنجکاویبرانگیزی در مرکزش داشت. چنین چیزی دربارهی «برو بیرون» (Get Out) و «گسست» (Split) هم صدق میکند.
«آسمانخراش» اگرچه روی کاغذ یک فیلم اورجینال حساب میشود، اما در عمل ملغمهای از چیزهایی است که قبلا در فیلمهای کلاسیک ژانرش دیدهایم. «آسمانخراش» قدم اول را با دوری از بازسازی مستقیم به درستی برداشته بود، اما الهام از فیلمهای کلاسیک ژانر باید به همراه اضافه کردن ایدههای منحصربهفرد خود فیلم باشد که «آسمانخراش» دومی را کم دارد. سری «سریع و خشن» اگرچه با الهام از روی «نقطهی شکست» (Point Break) ساخته شد، اما با یک تفاوت بزرگ: اضافه شدنِ مسابقهدهندههای خیابانی. در این میان، اگرچه ممکن است یکی از دلایل عدم استقبال از «آسمانخراش»، خسته شدن سینماروها از فیلمهای دواین جانسون به نظر برسد، اما اینطور نیست. حقیقت این است که مخاطبان بیشتر از اینکه با خود دواین جانسون مشکل داشته باشند، با این فیلم به خصوصش مشکل دارند. وقتی «گارد ساحلی» (Baywatch) اکران شد، مردم به تماشای آن نرفتند. چون علاقهای به تماشای آن نداشتند. اما این به معنی سقوط محبوبیت دواین جانسون نبود. چون هفت ماه بعد، «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» به ۴۰۳ میلیون دلار فروش خانگی و ۹۶۲ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کرد. چهار ماه بعد «رمپیج» (Rampage) که با ۱۲۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده بود، ۹۹ میلیون دلار در خانه و ۴۲۲ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخت. بله، تعداد فیلمهای جانسون آنقدر زیاد است که تمامی آنها لزوما نمیتوانند به یک رویداد تبدیل شوند. اما اگر فیلمهای او خوب باشند، مردم برای تماشای آنها و برطرف کردن کمبودِ دواین جانسونشان کم نمیگذارند. وضعیتِ «آسمانخراش» خیلی شبیه به «سولو» است. مسئله این نیست که مردم از «جنگ ستارگان» خسته شدهاند. اگر مخاطبان علاقهای به دیدن «سولو» داشتند، برایشان مهم نبود که زمان زیادی از «آخرین جدای» نگذشته است. ولی آن «سولو» را برای دیدن گزینهی خوبی نمیدانستند.
در زمینهی فیلمهای قدیمی جدول اما «انتمن و وسپ» را داریم که پس از تجربهی ۶۲ درصد افت فروش، ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد؛ افت فروشی که برابر با افت فروش ۶۲/۲ درصدی «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) از سال گذشته است. خبر خوب این است که جدیدترین محصول مارول خودش را جمع و جور کرد و مجموع درآمدش را بعد از افتتاحیهی ۱۱۷ میلیون دلاریاش، به ۱۳۲ میلیون دلار رساند. دلیل اصلی افت فروش زیاد این فیلم در هفتهی دوم به خاطر «آسمانخراش» (یک اکشن غیربزرگسالانه) و «هتل ترانسلوانیا ۳» (یک کمدی کودکپسندانه) است که مخاطبان «انتمن و وسپ» را کش رفتهاند. این فیلم که با ۱۶۰ میلیون دلار بودجه تهیه شده تا حالا ۱۳۲ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در گیشهی خانگی به جیب زده است. اگر فیلم با کله سقوط نکند، میتوان فروش نهایی ۱۹۰ میلیون دلاریاش را پیشبینی کرد. رقمی که بدون احتساب نرخ تورم بیشتر از درآمد خانگی ۱۸۰ میلیون دلاری قسمت اول «انتمن» است. «انتمن و وسپ» برای فرار از تبدیل شدن به کمدرآمدترین دنبالهی مارول باید از «ثور: دنیای تاریک» (۲۰۶ میلیون دلار) عبور کند. اما از آنجایی که سری «انتمن»، کمخرجترین فیلمهای مارول هستند و عدم فروش آنها به معنی خطر بزرگی نخواهد بود، تبدیل شدن به کمفروشترین دنبالهی مارول هم چیزی را برای آنها تغییر نمیدهد. شاید در این صورت مارول در ساخت «انتمن ۳» تردید کند. فروش خارجی فیلم هم کماکان در وضعیت نسبتا خوبی قرار دارد. فیلم ۳۵ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دیگر از ۵۱ درصد از بازارهای خارجی به دست آورد و مجموع فروش خارجیاش را به ۱۵۰ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار و مجموع فروش جهانیاش را به ۲۸۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند. قابلذکر است که «انتمن و وسپ» در پایان هفتهی دومش فقط کمی تا مجموع فروش جهانی ۳۰۰ میلیون دلاری «کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» در پایان هفتهی دومش فاصله دارد. این در حالی است که این فیلم هنوز در ۴۹ درصد از بازارهای خارجی که شامل چین هم میشوند روی پرده نرفته است. فیلم این هفته در هند اکران شد و ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار کسب کرد تا در جایگاه هفتم بهترین افتتاحیههای مارول در این کشور قرار بگیرد. «انتمن و وسپ» هنوز هیچی نشده، بیشتر از کل درآمد قسمت اول در هند فروخته است. خلاصه رسیدنِ «انتمن و وسپ» به هر رقمی نزدیک به درآمد نهایی ۷۱۴ میلیون دلاری «سرباز زمستان»، به معنی موفقیت بزرگی برای این دنبالهی جمع و جور خواهد بود.
این هفته استودیوی «آناپورنا»، تعداد سینماهای فیلم بسیار تحسینشدهی «ببخشید که مزاحم شدم» (Sorry to Bother You) را به ۸۰۵ سالن افزایش داد. این فیلم ۴ میلیون و ۲۵۸ هزار دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و به مجموع درآمد ۱۰ روزهی ۵ میلیون و ۳۲۳ هزار دلار دست پیدا کرد. در حال حاضر عبور این فیلم از مرز ۱۵ میلیون دلار خیلی محتمل به نظر میرسد. در ردهی چهارم جدول «شگفتانگیزان ۲» را داریم که ۱۶ میلیون و ۱۱۰ هزار دلار دیگر در پنجمین هفتهی اکرانش کسب کرد و به خاطر رقابتش با «هتل ترانسلوانیا ۳» با ۴۳ درصد افت فروش مواجه شد. با این حال جدیدترین فیلم پیکسار مجموع درآمدش را به ۵۳۵ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رساند؛ رقمی که نه تنها این فیلم را به پرفروشترین انیمیشن تاریخ گیشهی خانگی تبدیل میکند، بلکه «شگفتانگیزان ۲» را در جدول پرفروشترین فیلمهای آمریکای شمالی، بالاتر از «روگ وان» (۵۳۲ میلیون دلار) و «شوالیهی تاریکی» (۵۳۵ میلیون دلار) جای میدهد. حالا که حرفش شد بگذارید بگویم که «شگفتانگیزان ۲» هماکنون دهمین فیلم پرفروش تاریخ گیشهی خانگی است. این یعنی چهارتا از ۱۰ فیلم برتر این جدول متعلق به فیلمهایی از دیزنی هستند که در یک سال گذشته عرضه شدهاند: «جنگ ستارگان: آخرین جدای» (۶۲۰ میلیون دلار)، «بلک پنتر» (۶۹۹ میلیون دلار) و «اونجرز: جنگ اینفینیتی» (۶۷۶ میلیون دلار). «شگفتانگیزان ۲» تا حالا ۸۵۶ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار در سرتاسر دنیا فروخته است و تا هفتهی بعد از مرز ۹۰۰ میلیون دلار هم عبور خواهد کرد. یونیروسال و لجندری شاید با «آسمانخراش» به نتیجهای که دلشان میخواست نرسیده باشند، اما «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» دارد جور آن را برایشان میکشد. این فیلم ۱۵ و نیم میلیون دلار دیگر در چهارمین هفتهی اکرانش به جیب زد و به مجموع درآمد ۲۴ روزهی ۳۶۳ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد. فیلم ۱۲ میلیون و ۶۷۳ هزار دلار هم در آخرهفتهی افتتاحیهاش در ژاپن به دست آورد که دو برابر افتتاحیهی ۶ میلیون و ۷۶۲ هزار دلاری قسمت قبلی در این کشور است. «دنیای ژوراسیک» به ۷۴ و نیم میلیون دلار در ژاپن دست پیدا کرد. «پادشاهی سقوط کرده» تا حالا ۷۷۱ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار در کشورهای خارجی و یک میلیارد و ۱۳۴ میلیون دلار در سرتاسر دنیا فروخته است.
در جایگاه ششم جدول «اولین پاکسازی» (The First Purge) را داریم که ۹ میلیون و ۱۳۰ هزار دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش کسب کرد و مجموع فروش ۱۲ روزهاش را به ۴۹ میلیون و ۵۱۰ هزار دلار رساند. این رقم برابر با درآمد ۵۲ میلیون دلاری قسمت اول «پاکسازی» و «پاکسازی: آنارشی» در پایان هفتهی دومشان است. این فیلم شاید نتواند بیشتر از «پاکسازی: سال انتخابات» (۷۹ میلیون دلار) بفروشد، اما با توجه به کسب ۷۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در دنیا از ۱۳ میلیون دلار بودجه، با توجه به استانداردهای این مجموعه عملکرد خوبی دارد. «سیکاریو: روز سولدادو» (Sicario: Day of the Soldado)، سه میلیون و ۵۶۰ هزار دلار دیگر در سومین هفتهی نمایشش کسب کرد و به درآمد ۱۷ روزهی ۴۲ میلیون و ۹۱۰ هزار دلار دست پیدا کرد. «عمو درو» (Uncle Drew) سه میلیون و ۲۲۵ هزار دلار دیگر در دومین هفتهی اکرانش به جیب زد و بعد از ۱۷ روزی که از اکرانش گذشته مجموع درآمدش را به ۳۶ میلیون و ۶۹۲ هزار دلار رساند. «هشت یار اوشن» (Ocean’s 8) در ششمین هفتهی اکرانش ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار دیگر کسب کرد و به فروش خانگی ۱۳۲ میلیون و ۲۵۶ هزار دلار و فروش جهانی ۲۵۱ میلیون دلار دست پیدا کرد. مستند «همسایه من نمیشی؟» (Wouldn’t You Be My Neighbor) یک میلیون و ۸۵۰ هزار دلار کسب کرد تا به ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار فروش کلی برسد. این فیلم در حال حاضر در جایگاه شانزدهم پرفروشترین مستندهای تاریخ قرار دارد. کمدی «تگ» (Tag) که با ۲۸ میلیون دلار بودجه تهیه شده، از مرز ۵۰ میلیون دلار فروش خانگی عبور کرد و مجموع درآمد جهانیاش را به ۶۶ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار رساند. موزیکالِ «قلبها بلند میتپند» (Hearts Beat Loud) از اکران در ۱۳۱ سینما، ۱۳۱ هزار دلار کسب کرد و مجموع درآمدش را به ۲ میلیون و ۱۱۵ هزار دلار رساند. «هیچ اثری باقی نگذار» (Leave No Trace) تعداد سینماهایش را به ۳۱۱ سالن افزایش داد و یک میلیون و ۱۵۸ هزار دلار فروخت و به مجموع ۱۷ روزهی ۲ میلیون و ۱۲۱ هزار دلار دست یافت. فیلم ترسناک «ارث» (Hereditary)، محصول استودیوی A24 که با ۱۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده، تاکنون ۷۲ میلیون دلار در دنیا فروخته است.
همچنین «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» (Solo: A Star Wars Story) تا حالا به ۲۱۲ میلیون دلار فروش خانگی و ۳۸۵ میلیون دلار فروش جهانی از ۲۵۰ میلیون دلار بودجه دست پیدا کرده است. اگر بودجهی فیلم پایینتر بود یا با استقبال بهتری در کشورهای خارجی روبهرو میشود، میتوانست به ۶۳۶ میلیون دلار فروش جهانی دست پیدا کند. اما هدفم از اشاره به این ارقام، بیشتر از نمک ریختن روی زخم «سولو»، اشاره به این نکته است که عملکرد ضعیف این فیلم باعث شد که احتمالا از این به بعد شاهد ریبوتهای بیخاصیتِ کمتری مثل «رابین هود» (Robin Hood) باشیم؛ بله، همین چند روز پیش دومین تریلر «رابین هود» منتشر شد که همانطور که قولش را داده بودند کمی شبیه نسخهی قرون وسطایی «جان ویک» به نظر میرسد، اما همزمان با دیالوگهایی مثل «تو به مردم امید میدی»، نشان میدهد که ظاهرا این فیلم قرار است جایزهی کلیشهایترین داستانگویی امسال را به خانه ببرد. در نهایت مهم نیست این فیلم چقدر موفق خواهد بود. مسئله این است که در طول ۱۳ سال گذشته، اینجور فیلمها که حکم آغازگر یک مجموعه را دارند، بیشتر از اینکه موفق شده باشند، شکست خوردهاند. بله، ۱۳ سال پیش برادران وارنر با «بتمن آغاز میکند» به کارگردانی کریس نولان توی خال زد. نه تنها بتمن یک آیپی بسیار پرطرفدار است، بلکه آن فیلم هم حکم یک درام اکشنِ غیرمعمولِ خوب را داشت. آن فیلم که با ۱۵۰ میلیون دلار بودجه ساخته شده بود، فقط ۳۷۱ میلیون دلار فروخت. این یعنی اگر فیلم بعد از پایان اکرانش بدون سروصدا فراموش میشد، در شبکهی نمایش خانگی مورد توجه قرار نمیگرفت و از معرفی جوکر برای قسمت بعدی بهره نمیبرد، هیچوقت دنبالهاش ساخته نمیشد. موفقیت غولآسای «شوالیهی تاریکی» و «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» نشان داد که وارنر تصمیم درستی برای ادامهی این مجموعه بعد از شروع نه چندان قوی قسمت اول گرفت. با این حال از آن زمان تاکنون، فیلمهای زیادی داشتهایم که سودای تبدیل شدن به «بتمن آغاز میکند» جدید سینما را داشتهاند. ولی به جز اندک نمونههایی مثل «کازینو رویال» (Casino Royal) و «پیشتازان فضا» (Star Trek)، این مسیر قربانیهای زیادی گرفته است.
نباید فراموش کنیم که «کازینو رویال» کارش را با ۷ میلیون دلار کمتر از افتتاحیهی ۴۷ میلیون دلاری «یک روز دیگر بمیر» (Die Another Day) از چهار سال قبل آغاز کرد. در نهایت «کازینو رویال» (۱۶۸ میلیون دلار) و «ذرهای آرامش» (۱۶۷ میلیون دلار) عملکردی برابر با فروش خانگی ۱۶۰ میلیون دلاری «یک روز دیگر بمیر» داشتند. «یک روز دیگر بمیر» و «فردا هرگز نمیمیرد» (Tomorrow Never Dies) بلیتهای بیشتری از سهتا از چهار فیلم جیمز باندی دنیل کریگ در آمریکای شمالی فروختند. چهار فیلم اخیر جیمز باند اگرچه به موفقیتهای تمامعیاری تبدیل شدند، اما بیشتر به خاطر فروشهای عالی آنها در کشورهای خارجی به خاطر گسترش بازار خارجی در سالهای اخیر. تا قبل از «اسکایفال»، فروش عالی فیلمهای دنیل کریگ بیشتر از اینکه ناشی از محبوبیت فوقالعادهی جیمز باند باشد، به خاطر بهرهگیری آنها از بازارهای خارجی برخلاف سریهای قبلی جیمز باند بود. شرایط «پیشتازان فضا» کمی پیچیدهتر است. ریبوت جی. جی. آبرامز که با نقدهای خوبی روبهرو شد، به ۲۵۶ میلیون دلار فروش خانگی و فروش جهانی نه چندان عالی ۳۸۵ میلیون دلار دست پیدا کرد. این فیلم تمام فاکتورهای لازم برای ارائهی یک دنبالهی انفجاری را داشت، اما «پیشتازان فضا: به درون تاریکی» ( Star Trek: Into the Darkness) به فروش کمتری در آمریکای شمالی دست پیدا کرد (۲۲۸ میلیون دلار) و تا حدودی به دلیل نسخهی سهبعدی، به فروش بیشتری در دنیا دست یافت (۴۶۷ میلیون دلار از ۱۹۰ میلیون دلار بودجه). در نهایت «پیشتازان فضا: فراتر» (Star Trek Beyond) که با ۱۸۵ میلیون دلار بودجه تهیه شده بود، فقط ۳۴۱ میلیون دلار در دنیا فروخت تا ساخت دنبالههایش از اولویت خارج شود. با این حال در حال حاضر که «پیشتازان فضا ۴» ساخته خواهد شد، دلیلش بیشتر از موفقیت این مجموعه، به خاطر ارزش طولانیمدت این آیپی و نیاز پارامونت به مجموعه داشتن است.
در کنار این دو مجموعهی ریبوت شده، «شرلوک هولمز»های گای ریچی را داریم که علاقهای به روایت داستان ریشهای کاراکترهای معروفش نداشت. بقیه یا شکستهای بزرگی مثل «سولو»، «رنجر تنها»، «فنتستیک فور»، «پن»، «شاه آرتور» و «گرین لنترن» هستند، یا فیلمهایی با درآمدهای ناامیدکننده مثل «مردی از آنکل»، «افسانهی تارزان» و «پاور رنجرز» هستند یا فیلمهای با عملکردهای پیچیدهای مثل «مرد عنکبوتی شگفتانگیز»، «مرد پولادین» و «توم ریدر». تاریخ ثابت کرده است که احتمال شکست ایدهی برداشتن یک آیپی پرطرفدار و اجرای فرمول «بتمن آغاز میکند» روی آنها بیشتر از موفقیتشان است. بالاخره وقتی حتی «جنگ ستارگان» هم نمیتواند این فرمول را عملی کند، «رابین هود» چه امیدی دارد؟ اولین فاکتور بفروشِ «رابین هود»، روایت داستان ریشهای کاراکتری است که بارها آن را از فیلمهای قبلیاش دیدهایم. مخصوصا رابین هود که قبلا در قالب «رابین هود: شاهزادهی سارقان» (Robin Hood: Prince of Thieves) و «رابین هود» ساختهی ریدلی اسکات، دو فیلم با محوریتِ داستان ریشهایاش با حال و هوای تیره و تاریک داشته است. پس «رابین هود» جدید روی کاغذ چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ فرم هیچ ویژگی تازهای ندارد. معلوم نیست بعد از شکستهایی مثل «شاه آرتور» و «سولو» باید چقدر برای منقرض شدن فیلمهایی که حکم قسمت اول مجموعهای از پیش برنامهریزیشده را دارند و هیچوقت ادامه پیدا نمیکنند صبر کنیم.
جدول ۱۰ فیلم برتر هفته
ردیف | نام فیلم | درآمد آخرهفته | مجموع آمریکای شمالی |
---|---|---|---|
۱ | Hotel Transylvania 3: Summer Vacation | ۴۴/۱ میلیون دلار | ۴۵/۳ میلیون دلار |
۲ | Ant-Man and the Wasp | ۲۸/۸ میلیون دلار | ۱۳۲/۸ میلیون دلار |
۳ | Skyscraper | ۲۵/۴ میلیون دلار | ۲۵/۴ میلیون دلار |
۴ | Incredibles 2 | ۱۶/۲ میلیون دلار | ۵۳۵/۸ میلیون دلار |
۵ | Jurassic World: Fallen Kingdom | ۱۵/۵ میلیون دلار | ۳۶۳/۲ میلیون دلار |
۶ | The First Purge | ۹/۱ میلیون دلار | ۴۹/۵ میلیون دلار |
۷ | Sorry to Bother You | ۴/۲ میلیون دلار | ۵/۳ میلیون دلار |
۸ | Sicario: Day of the Soldado | ۳/۸ میلیون دلار | ۴۳/۲ میلیون دلار |
۹ | Uncle Drew | ۳/۲ میلیون دلار | ۳۶/۹ میلیون دلار |
۱۰ | Ocean's 8 | ۲/۹ میلیون دلار | ۱۳۲/۲ میلیون دلار |
0 دیدگاه