خلاصه انگلیسی
.مارسلینو یک کودک یتیم است که در یک صومعه زندگی می کند. یک روز هنگامی که او در اتاقی پر از اشیا قدیمی، حال خوردن وعده ی غذایی کوچکش است، یک تکه از نانش را به یک مجسمه ی قدیمی مسیح می دهد. این مجسمه نان را بر می دارد و آن را می خورد. به خاطر این کار، مجسمه از مارسلینو می خواهد که آرزویی بکند که آن را براورده کند. مکارسلینو آرزو می کند که مادرش را ببیند.
سوالی دارید ؟ با پشتیبانی ما در تلگرام تماس بگیرید